انتقال ولایت پیامبر(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = کلام |شاخه فرعی۱ = نبوت |شاخه فرعی۲ = ویژگی‎های...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = نبوت
|شاخه فرعی۲ = ویژگی‎های پیامبر اسلام
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا ولايت بعد از رسول خدا(ص) به ديگري منتقل نمي شود؟
آیا ولایت بعد از رسول خدا(ص) به دیگری منتقل نمی‌شود؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
پيامبر اسلام داراي ولايت و مناصب مختلفي بوده كه عمده آن ها عبارت است از: ۱ـ مقام نبوت و رسالت، كه بر اساس آن از طرف خداوند وحي دريافت مي نمود. ۲ـ مقام و ولايت رهبري اجتماعي، كه بر اساس آن رياست عامه و رهبري مسلمين در مسائل اجتماعي و سياسي را به عهده داشت (در ضمن اين ولايت، ولايت قضائي نيز قرار گرفته است). ۳ـ ولايت و مقام مرجعيت ديني يعني پيامبر(ص) مُبَّلِغ وحي بود، مردم وقتي مي خواستند از متن اسلام بپرسند، از پيغمبر(ص) مي پرسيدند، (به عبارت ديگر ولايت تشريعي). ۴ـ ولايت تكويني يعني حجت خدا بر مردم هيچ وقت نبوده و نخواهد بود كه زمين از يك انسان كامل خالي باشد، و الاّ زمين نابود مي شود.}}<ref>مطهري، مرتضي، امامت و رهبري، قم، انتشارات صدرا، چاپ سوم، ۱۳۶۴، ص۴۷ ـ ۵۶.</ref>
{{درگاه|غدیر}}
طبق آیات قرآن و روایات عامه و خاصه ولایت [[پیامبر(ص)]] به [[امام علی(ع)]] و بعد از او به [[ائمه اطهار(ع)]] منتقل شده است. این ولایت، نه مقام نبوت و رسالت او، که سایر شؤون پیامبر(ص) از جمله مرجعیت دینی و ولایت بر مردم و رهبری اجتماع مسلمین است.


ترديدي نيست مقام رسالت و نبوت و دريافت وحي ب بعد از پيامبر(ص) به كسي منتقل نشده است، بلكه طبق صريح قرآن، نبوت خاتمه يافته است<ref>احزاب/۴۰.</ref> و هم¬چنين رواياتي كه در اين زمنيه داريم مي رسانند كه نبوت خاتمه يافته است.<ref>ر.ك: سبحاني، جعفر، خاتميت، مترجم رضا استادي، تهران، مؤسسه سيد الشهداء، ۱۳۶۹، ص۴۵ـ۹۲.</ref> اما ساير مناصب و شؤون پیامبر و سایر انواع ولایت های پیامبر یعنی ولايت رهبري اجتماع، ولايت تشريعي و مرجعيت ديني مردم، يا ولايت تكويني باشد، از ديدگاه شيعيان تمام آن مناصب سه گانه به ائمه(ع) يكي پس از ديگري انتقال يافته است و مدرك اين ادعا هم آيات عديده قرآن، و روايات متواتره فريقين مي باشند، كه ما در اينجا به عنوان نمونه به چند آيه و تعدادي از روايات از طريق فريقين اشاره مي كنيم.
==بخش‌های ولایت پیامبر==
پیامبر اسلام دارای ولایت و مناصب مختلفی بوده که عمده آن‌ها عبارت است از:
# مقام نبوت و رسالت، که بر اساس آن از طرف خداوند وحی دریافت می‌نمود.
# مقام و ولایت رهبری اجتماع، که بر اساس آن ریاست عامه و رهبری مسلمین در مسائل اجتماعی و سیاسی را به عهده داشت.
# ولایت و مقام مرجعیت دینی یعنی پیامبر(ص) مُبَّلِغ وحی بود، مردم وقتی می‌خواستند از متن اسلام بپرسند، از پیغمبر(ص) می‌پرسیدند،
# ولایت تکوینی یعنی حجت خدا بر مردم. هیچ وقت نبوده و نخواهد بود که زمین از یک انسان کامل خالی باشد، و الاّ زمین نابود می‌شود.<ref>مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، قم، انتشارات صدرا، چاپ سوم، ۱۳۶۴، ص۴۷–۵۶.</ref>


==الف) آيات قرآن:==
==انتقال ولایت پیامبر به ائمه اطهار(ع)==
تردیدی نیست مقام رسالت و نبوت و دریافت وحی بعد از پیامبر(ص) به کسی منتقل نشده است، بلکه طبق صریح قرآن، نبوت خاتمه یافته است<ref>احزاب/۴۰.</ref> و همچنین روایاتی که در این زمینه داریم می‌رسانند که نبوت خاتمه یافته است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، جعفر، خاتمیت، مترجم رضا استادی، تهران، مؤسسه سید الشهداء، ۱۳۶۹، ص۴۵–۹۲.</ref> اما سایر مناصب و شؤون پیامبر یعنی ولایت رهبری اجتماع، ولایت تشریعی و مرجعیت دینی مردم، یا ولایت تکوینی، از دیدگاه شیعیان تمام آن به ائمه(ع) یکی پس از دیگری انتقال یافته است.


۱ـ آيه ولايت: {{قرآن|انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا...}} ولي و سرپرست شما فقط خدا و پيامبر (و بعد از او) كساني هستند كه نماز را بپاي مي دارند و زكات را مي پردازند.<ref>مائده/۵۵.</ref> اين آيه ولايت همسان پيامبر(ص) را براي علي(ع) ثابت مي كند جز مساله نبوت كه در روايات استثناء شده است زيرا، عامه و خاصه به طرق مختلف و متواتر نقل نموده اند كه آيه شريفه در شأن امير المؤمنين(ع) مي باشد.<ref>اميني، عبدالحسين، الغدير، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۳، ص۱۶۲.</ref>
===ادله===
این ادعا هم طبق آیات قرآن، و روایات متواتره فریقین و ضرورت عقلی می‌باشد، که ما در اینجا به عنوان نمونه به چند آیه و تعدادی از روایات از طریق فریقین اشاره می‌کنیم:


۲ـ آيه اولي الامر: {{قرآن|يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم<ref>نساء/۵۹.</ref> اي كساني كه ايمان آورده ايد، از خداوند اطاعت كنيد و از پيامبر(ص) و صاحبان امر از خودتان نيز اطاعت كنيد. امام باقر(ع) آيه ي فوق را قرائت نمود و فرمودند: «مقصود از آن فقط ما هستيم و خداوند همه مؤمنين را تا قيامت به اطاعت و پيروي ما امر نموده است و دستور داده است<ref>كليني، يعقوب، اصول كافي، تحقيق علي اكبر غفاري، ج۱، ص۲۷۶.</ref> و جماعتي از عامه نيز پذيرفته اند كه مقصود از اولي الامر علي و فرزندان او مي باشند.<ref>ر.ك: شرف الدين موسوي، عبدالحسين، المراجعات، تحقيق حسين راضي، بيروت، چاپ چهارم، ۱۴۰۶، ص۱۳۳.</ref>
'''آیات قرآن'''


از آيه ي فوق هم به خوبي مي توان استفاده نمود كه آن ولايتي را كه پيامبر(ص) داشته (غير از نبوت) براي اولي الامر هم هست مخصوصاً كه اطاعت از رسول و اولي الامر تحت يك امر «اطيعوا» قرار گرفته است، اين مي رساند كه آن ولايت ائمه(ع) بسان ولايت رسول الله(ص) مي باشد.
۱ـ آیه ولایت: {{قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ |ترجمه=ولىّ شما، تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده‌اند: همان كسانى كه نماز برپا مى‌دارند و در حال ركوع زكات مى‌دهند.|سوره=مائده|آیه=۵۵}} این آیه ولایت همسان پیامبر(ص) را برای علی(ع) ثابت می‌کند جز مسئله نبوت که در روایات استثناء شده است زیرا، عامه و خاصه به طرق مختلف و متواتر نقل نموده‌اند که آیه شریفه در شأن امیر المؤمنین(ع) می‌باشد.<ref>امینی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۳، ص۱۶۲.</ref>


==ب) روايات:==
۲ـ آیه اولی الامر: {{قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّ‌سُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ‌ مِنكُمْ ۖ|ترجمه=ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خداوند اطاعت کنید و از پیامبر(ص) و صاحبان امر از خودتان نیز اطاعت کنید.|سوره=نساء|آیه=۵۹}} [[امام باقر(ع)]] آیه فوق را قرائت نمود و فرمودند: «مقصود از آن فقط ما هستیم و خداوند همه مؤمنین را تا قیامت به اطاعت و پیروی ما امر نموده است.<ref>کلینی، یعقوب، اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ص۲۷۶.</ref> و جماعتی از عامه نیز پذیرفته‌اند که مقصود از اولی الامر علی و فرزندان او می‌باشند.<ref>نگاه کنید به شرف الدین موسوی، عبدالحسین، المراجعات، تحقیق حسین راضی، بیروت، چاپ چهارم، ۱۴۰۶، ص۱۳۳.</ref>


۱ـ حديث غدير: پيامبر اسلام فرمود: «اي مردم كيست كه بر اهل ايمان از خود آنها (سزاوارتر) مي باشد؟ گفتند خداي و رسولش داناترند فرمود: همانا خدا مولاي من است و من مولاي مؤمنين هستم و اولي و سزاوارترم بر آنها از خودشان، پس هر كس كه من مولاي اويم علي(ع) مولاي او خواهد بود (و بر او ولايت دارد) و اين را سه بار تكرار كرد.<ref>اميني، الغدير، ج۱، ص۹ـ۱۱.</ref> ابوبكر و عمر گفتند: به به براي تو (يعني تبريك مي گوئيم) اي پسر ابي طالب كه صبح و شام را درك نمودي در حالي كه مولاي من و مولاي هر مرد و زن مؤمني گشتي و ابن عباس مي گفت: بخدا سوگند كه اين امر (ولايت علي(ع)) بر همه واجب گشت.<ref>همان.</ref> مرحوم علامه اميني اسم ۱۱۰ نفر از صحابه، و هشتاد نفر از تابعين و سيصد و شصت نفر از دانشمندان عامّه را كه اين واقعه و حديث را نقل نموده اند، ذكر مي كند. به قول بعضي از شافعيه حديث غدير فوق حد تواتر است.<ref>اميني، الغدير، ج۱، ص۱۵۷ـ۱۵۲.</ref>
'''روایات'''


حديث فوق به خوبي ولايت رسول(ص) را براي علي(ع) ثابت مي كند حتي ابابكر و عمر به اين مساله اعتراف كردند،
۱ـ حدیث [[غدیر]]: پیامبر اسلام(ص) فرمود: «ای مردم کیست که بر اهل ایمان از خود آنها (سزاوارتر) می‌باشد؟ گفتند خدا و رسولش داناترند. فرمود: همانا خدا مولای من است و من مولای مؤمنین هستم و اولی و سزاوارترم بر آنها از خودشان، پس هر کس که من مولای اویم علی(ع) مولای او خواهد بود (و بر او ولایت دارد) و این را سه بار تکرار کرد.<ref>امینی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۱، ص۹–۱۱.</ref> ابوبکر و عمر گفتند: به به برای تو (یعنی تبریک می گوئیم) ای پسر ابی‎طالب که صبح و شام را درک نمودی در حالی که مولای من و مولای هر مرد و زن مؤمنی گشتی. و ابن عباس می‌گفت: به خدا سوگند که این امر (ولایت علی(ع)) بر همه واجب گشت.<ref>امینی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۱، ص۹–۱۱.</ref> مرحوم علامه امینی اسم ۱۱۰ نفر از صحابه، و هشتاد نفر از تابعین و سیصد و شصت نفر از دانشمندان عامّه را که این واقعه و حدیث را نقل نموده‌اند، ذکر می‌کند. به قول بعضی از شافعیه حدیث غدیر فوق حد تواتر است.<ref>امینی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۱، ص۱۵۷–۱۵۲.</ref>


در بعضي مدارك اهل سنت به تعبيرهاي مختلفي اين مضمون نقل شده است. «من آمن بي و صدقني فليتول علي بن ابي طالب فان ولايته ولايتي و ولايتي ولايه اللّه» پيامبر(ص) فرمود: هر كس به من ايمان آورده است و مرا تصديق نموده است بايد علي(ع) را ولي خود قرار دهد، زيرا ولايت علي(ع) ولايت من است (عين همان ولايت) و ولايت من ولايت خدا است.<ref>ر.ك: متقي هندي، كنز العمال، بيروت، مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۵، ج۱۱، ص۶۱۱، روايت ۳۲۹۵۸، و ص۶۱۰، روايت ۳۲۹۵۳ و ص۶۰۸، روايت ۳۲۹۴۲ ـ ۳۲۹۵۱.</ref>
۲ـ حدیث منزلت: {{متن عربی|أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّاأنـّه لانَبیّ بَعدی|ترجمه=تو نسبت به من به‌منزله هارون نسبت به موسى هستی جز این‌که بعد از من پیامبری نخواهد بود}}<ref>امینی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۱، ص۵۱ و ج۳، ص۲۰۱–۱۹۹ و نگاه کنید به ابی عبدالله محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، بیروت، دار الکفر، ۱۴۱۰ هـ ق، ج۵، ص۱۲۹.</ref> این روایت به خوبی دلالت دارد که تمام مناصب پیامبر(ص) و تمام ولایت‌هایی که داشته جز رسالت و نبوت همه به علی(ع) (و بعد از علی به ائمه(ع) دیگر) منتقل شده است.


۲ـ حديث منزلت: «الاترضي ان تكون مني بمنزله هارون من موسي الا انه لا نبي بعدي» كه پيامبر فرمود: آيا راضي نيستي كه تو نسبت به من همانند هارون براي موسي باشي (و تمام مناصب هاروني را داشته باشي) جز آنكه بعد از من پيامبري نخواهد بود.<ref>اميني، الغدير، پيشين، ج۱، ص۵۱ و ج۳، ص۲۰۱ـ۱۹۹ و ر.ك: ابي عبدالله محمد بن اسماعيل بخاري، صحيح البخاري، بيروت، دار الكفر، ۱۴۱۰ هـ ق، ج۵، ص۱۲۹.</ref> اين روايت به خوبي دلالت دارد كه تمام مناصب پيامبر(ص) و تمام ولايت هاي كه داشته جز رسالت و نبوت همه به علي(ع) (و بعد از علي به ائمه(ع) ديگر) منتقل شده است.
'''عقل'''


ج) از نظر عقل هم ضروري و لازم است كه دلالت به معناي رهبري اجتماع و مرجعيت ديني به فرد يا افرادي بعد از پيامبر اسلام(ص) منتقل شود، چنانكه در جاي خود به ادله¬ي مختلف عقلي همچون، رهبري جامعه اسلامي، قانون هدايت عمومي، برهان واسطه فيض، برهان لطف و... استدلال شده است. كه خلاصه و عصاره آنها اين است كه جامعه بشري براي جلوگيري از فساد، و نیز پيشرفت انسان به سوي تکامل و همچنين دريافت فيض از مقام ربوبي و... نياز به يك رهبر ديني دارد.<ref>نجفي، هادي، ولايت و امامت، قم، دارالذخائر، ص۲۴ ـ ۳۷.</ref>
از نظر عقل ضروری و لازم است که ولایت به معنای رهبری اجتماع و مرجعیت دینی به فرد یا افرادی بعد از پیامبر اسلام(ص) منتقل شود، چنان‌که در جای خود به ادله مختلف عقلی همچون، رهبری جامعه اسلامی، [[قانون هدایت عمومی]]، و [[برهان واسطه فیض]]، [[برهان لطف]] و… استدلال شده است؛ که خلاصه آنها این است که جامعه بشری برای جلوگیری از فساد، و نیز پیشرفت انسان به سوی تکامل و همچنین دریافت فیض از مقام ربوبی و… نیاز به یک رهبر دینی دارد.<ref>نجفی، هادی، ولایت و امامت، قم، دارالذخائر، ص۲۴–۳۷.</ref>


نتيجه اين شد كه طبق آيات قرآن و روايات عامه و خاصه ولايت پيامبر(ص) به علي(ع) و بعد از او به ائمه(ع) اطهار(ع) منتقل شده است.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==


۱ـ امامت و رهبري، شهيد مرتضی مطهري ،انتشارات صدرا.
==مطالعه بیشتر==


۲ـ ولايت و امامت، هادي نجفي ، دار الذخائر.  
*امامت و رهبری، شهید مرتضی مطهری،انتشارات صدرا.
 
*ولایت و امامت، هادی نجفی، دار الذخائر.
۳ـ بررسي مسائل كلي امامت، ابراهيم اميني ، دفتر تبليغات اسلامي، ص۲۶ـ۱۰۸.
*بررسی مسائل کلی امامت، ابراهیم امینی، دفتر تبلیغات اسلامی، ص۲۶–۱۰۸.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
==منابع==
<references />
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
| شاخه فرعی۱ = نبوت
| شاخه فرعی۲ = ویژگی‌های پیامبر اسلام
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =شد
  | تیترها =  
  | تیترها =شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =  
| ارجاعات =
  | تکمیل =  
  | بازبینی نویسنده = 
  | اولویت =  
| ارزیابی کمی =
  | کیفیت =  
  | تکمیل =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۲

سؤال

آیا ولایت بعد از رسول خدا(ص) به دیگری منتقل نمی‌شود؟

درگاه‌ها
درگاه غدیر.png


طبق آیات قرآن و روایات عامه و خاصه ولایت پیامبر(ص) به امام علی(ع) و بعد از او به ائمه اطهار(ع) منتقل شده است. این ولایت، نه مقام نبوت و رسالت او، که سایر شؤون پیامبر(ص) از جمله مرجعیت دینی و ولایت بر مردم و رهبری اجتماع مسلمین است.

بخش‌های ولایت پیامبر

پیامبر اسلام دارای ولایت و مناصب مختلفی بوده که عمده آن‌ها عبارت است از:

  1. مقام نبوت و رسالت، که بر اساس آن از طرف خداوند وحی دریافت می‌نمود.
  2. مقام و ولایت رهبری اجتماع، که بر اساس آن ریاست عامه و رهبری مسلمین در مسائل اجتماعی و سیاسی را به عهده داشت.
  3. ولایت و مقام مرجعیت دینی یعنی پیامبر(ص) مُبَّلِغ وحی بود، مردم وقتی می‌خواستند از متن اسلام بپرسند، از پیغمبر(ص) می‌پرسیدند،
  4. ولایت تکوینی یعنی حجت خدا بر مردم. هیچ وقت نبوده و نخواهد بود که زمین از یک انسان کامل خالی باشد، و الاّ زمین نابود می‌شود.[۱]

انتقال ولایت پیامبر به ائمه اطهار(ع)

تردیدی نیست مقام رسالت و نبوت و دریافت وحی بعد از پیامبر(ص) به کسی منتقل نشده است، بلکه طبق صریح قرآن، نبوت خاتمه یافته است[۲] و همچنین روایاتی که در این زمینه داریم می‌رسانند که نبوت خاتمه یافته است.[۳] اما سایر مناصب و شؤون پیامبر یعنی ولایت رهبری اجتماع، ولایت تشریعی و مرجعیت دینی مردم، یا ولایت تکوینی، از دیدگاه شیعیان تمام آن به ائمه(ع) یکی پس از دیگری انتقال یافته است.

ادله

این ادعا هم طبق آیات قرآن، و روایات متواتره فریقین و ضرورت عقلی می‌باشد، که ما در اینجا به عنوان نمونه به چند آیه و تعدادی از روایات از طریق فریقین اشاره می‌کنیم:

آیات قرآن

۱ـ آیه ولایت: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ؛ ولىّ شما، تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده‌اند: همان كسانى كه نماز برپا مى‌دارند و در حال ركوع زكات مى‌دهند.(مائده:۵۵) این آیه ولایت همسان پیامبر(ص) را برای علی(ع) ثابت می‌کند جز مسئله نبوت که در روایات استثناء شده است زیرا، عامه و خاصه به طرق مختلف و متواتر نقل نموده‌اند که آیه شریفه در شأن امیر المؤمنین(ع) می‌باشد.[۴]

۲ـ آیه اولی الامر: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّ‌سُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ‌ مِنكُمْ ۖ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خداوند اطاعت کنید و از پیامبر(ص) و صاحبان امر از خودتان نیز اطاعت کنید.(نساء:۵۹) امام باقر(ع) آیه فوق را قرائت نمود و فرمودند: «مقصود از آن فقط ما هستیم و خداوند همه مؤمنین را تا قیامت به اطاعت و پیروی ما امر نموده است.[۵] و جماعتی از عامه نیز پذیرفته‌اند که مقصود از اولی الامر علی و فرزندان او می‌باشند.[۶]

روایات

۱ـ حدیث غدیر: پیامبر اسلام(ص) فرمود: «ای مردم کیست که بر اهل ایمان از خود آنها (سزاوارتر) می‌باشد؟ گفتند خدا و رسولش داناترند. فرمود: همانا خدا مولای من است و من مولای مؤمنین هستم و اولی و سزاوارترم بر آنها از خودشان، پس هر کس که من مولای اویم علی(ع) مولای او خواهد بود (و بر او ولایت دارد) و این را سه بار تکرار کرد.[۷] ابوبکر و عمر گفتند: به به برای تو (یعنی تبریک می گوئیم) ای پسر ابی‎طالب که صبح و شام را درک نمودی در حالی که مولای من و مولای هر مرد و زن مؤمنی گشتی. و ابن عباس می‌گفت: به خدا سوگند که این امر (ولایت علی(ع)) بر همه واجب گشت.[۸] مرحوم علامه امینی اسم ۱۱۰ نفر از صحابه، و هشتاد نفر از تابعین و سیصد و شصت نفر از دانشمندان عامّه را که این واقعه و حدیث را نقل نموده‌اند، ذکر می‌کند. به قول بعضی از شافعیه حدیث غدیر فوق حد تواتر است.[۹]

۲ـ حدیث منزلت: «أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّاأنـّه لانَبیّ بَعدی؛ تو نسبت به من به‌منزله هارون نسبت به موسى هستی جز این‌که بعد از من پیامبری نخواهد بود»[۱۰] این روایت به خوبی دلالت دارد که تمام مناصب پیامبر(ص) و تمام ولایت‌هایی که داشته جز رسالت و نبوت همه به علی(ع) (و بعد از علی به ائمه(ع) دیگر) منتقل شده است.

عقل

از نظر عقل ضروری و لازم است که ولایت به معنای رهبری اجتماع و مرجعیت دینی به فرد یا افرادی بعد از پیامبر اسلام(ص) منتقل شود، چنان‌که در جای خود به ادله مختلف عقلی همچون، رهبری جامعه اسلامی، قانون هدایت عمومی، و برهان واسطه فیض، برهان لطف و… استدلال شده است؛ که خلاصه آنها این است که جامعه بشری برای جلوگیری از فساد، و نیز پیشرفت انسان به سوی تکامل و همچنین دریافت فیض از مقام ربوبی و… نیاز به یک رهبر دینی دارد.[۱۱]


مطالعه بیشتر

  • امامت و رهبری، شهید مرتضی مطهری،انتشارات صدرا.
  • ولایت و امامت، هادی نجفی، دار الذخائر.
  • بررسی مسائل کلی امامت، ابراهیم امینی، دفتر تبلیغات اسلامی، ص۲۶–۱۰۸.

منابع

  1. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، قم، انتشارات صدرا، چاپ سوم، ۱۳۶۴، ص۴۷–۵۶.
  2. احزاب/۴۰.
  3. نگاه کنید به سبحانی، جعفر، خاتمیت، مترجم رضا استادی، تهران، مؤسسه سید الشهداء، ۱۳۶۹، ص۴۵–۹۲.
  4. امینی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۳، ص۱۶۲.
  5. کلینی، یعقوب، اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ص۲۷۶.
  6. نگاه کنید به شرف الدین موسوی، عبدالحسین، المراجعات، تحقیق حسین راضی، بیروت، چاپ چهارم، ۱۴۰۶، ص۱۳۳.
  7. امینی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۱، ص۹–۱۱.
  8. امینی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۱، ص۹–۱۱.
  9. امینی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۱، ص۱۵۷–۱۵۲.
  10. امینی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۱، ص۵۱ و ج۳، ص۲۰۱–۱۹۹ و نگاه کنید به ابی عبدالله محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، بیروت، دار الکفر، ۱۴۱۰ هـ ق، ج۵، ص۱۲۹.
  11. نجفی، هادی، ولایت و امامت، قم، دارالذخائر، ص۲۴–۳۷.