راههای درمان تکبر: تفاوت میان نسخهها
(تقویت) |
(تقویت) |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
تواضع ضد كبر و درمان قطعي تكبر است و معناي آن را فروتني و شكسته نفسي گفته اند. تواضع نسبت به چند چيز صورت مي پذيرد مثل تواضع نسبت به خداوند، دين خدا، پيامبر و امام، مومنان و مردم. تنها در مقابل اشخاص متكبر و خود خواه تواضع پسنديده نيست؛ البته بايد دقت كرد كه تواضع از صفت بد چابلوسي و تملق سر در نياورد. | تواضع ضد كبر و درمان قطعي تكبر است و معناي آن را فروتني و شكسته نفسي گفته اند. تواضع نسبت به چند چيز صورت مي پذيرد مثل تواضع نسبت به خداوند، دين خدا، پيامبر و امام، مومنان و مردم. تنها در مقابل اشخاص متكبر و خود خواه تواضع پسنديده نيست؛ البته بايد دقت كرد كه تواضع از صفت بد چابلوسي و تملق سر در نياورد. | ||
==۶. توجه به پيامدهاي منفي تکبر== | |||
يکي از راهکارهاي مهم براي ايجاد انگيزه در راستاي انجام و يا ترک کاري توجه به پيامدهاي آن مي باشد. توجه منظم، مستمر و روزانه به پيامدهاي منفي اين رذيله اخلاقي جهت ترک آن بسيار مؤثر خواهد بود. برخي از پيامدهاي تکبر از نگاه معصومين چنين مي باشد.<ref>محمدي ري شهري، محمد، منتخب ميزان الحکمه، ترجمه حميد رضا شيخي، قم، دارالحديث، ۱۳۸۱ش، ج۲، ص۸۶۳.</ref> | |||
ـ شخص متکبر از دوست بي بهره است. | |||
ـ حرص و تکبر و حسادت انگيزه هاي فرو رفتن در گناهانند. | |||
ـ کسي که استکبار ورزد خداوند او را پست گرداند. | |||
ـ هر که بر مردم بزرگي فروشد خوار شود. | |||
نسخهٔ ۸ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۸
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
عوامل و ریشههای تکبر چیست؟
خودمان را بشناسيم
خودشناسي و خودنگري يكي از راههاي اصلي درمان تكبر و غرور به حساب ميآيد. بايد دو مرحله از هستي خود را هميشه به ياد داشته باشيم.
الف. اينكه چگونه با ضعف و ناتواني از ديار عدم به عالم هستي قدم نهادهايم.
ب. سرانجام زندگي ما به كجا ميانجامد و چگونه در دل خاك جاي گرفته، همه تواناييها و داراييهاي ما كه اينك به آنها فخر ميكنيم، از ما گرفته ميشود.
اگر انسان هميشه به اين دو مرحله از وجود هستي خود توجه داشته باشد، به عجز و ناتواني خود پي ميبرد و حتي در حال شهرت و مقام نيز به غرور و تكبر مبتلا نميشود؛ بلكه مقام و رياست را از سوي خدا دانسته و سعي ميكند در جهت كمال معنوي خود از آن استفاده كند. علي(ع) ميفرمايد: «عَجِبْتُ للمتكبّرِ الّذي كان بالأميس نطفه و يكونُ غَداً جِيفه»[۱] يعني تعجب ميكنم از آدم متكبر، كسي كه ديروز نطفهاي بيش نبود و فردا هم مرداري بيش نخواهد بود، و در عين حال تكبر ميورزد.
۲. به ياد مرگ باشيم:
ياد مرگ از انحرافات اخلاقي و از جمله تكبر و خود بزرگبيني جلوگيري ميكند. علي(ع) در اين باره ميفرمايد: «ضَعُ فَخْرَك و احطُط كِبركَ، و اذكر قبرَكَ»[۲] فخر و مباهات را كنار بگذار، تكبر را از خود دور ساز، به ياد قبر خودت باش.
۳. به عبادت خدا بپردازيم
يكي ديگر از عواملي كه ميتواند از تكبر و غرور حتي در موقعيتهاي حساس مانند شهرت و مقام داشتن، جلوگيري كند، عبادت خداست. علي(ع) در اين باره ميفرمايد: «خداوند نماز را جهت منزه ساختن انسانها از تكبر مقرّر داشته است».[۳]
براي آن كه به غرور و تكبر مبتلا نشويم بايد به خودشناسي و خودسازي بپردازيم. در غير اين دو صورت امكان ندارد كه بتوانيم از اين صفات ناروا در خود جلوگيري كنيم.
نكته ديگر اينكه هر گاه به مقام و موقعيتي دست يافتيم، بايد خودمان را فراموش نكنيم و هميشه به يادمان باشد كه اين مقام و موقعيت براي هميشه باقي نخواهد ماند.
۴. زندگينامه انسانهاي بزرگي كه با تواضع و فروتني به جاهاي والاي معنوي رسيدهاند را مورد مطالعه قرار گيرد.
۵. تواضع
تواضع ضد تكبر است و هر چه بكوشيم خود را به صفت تواضع نزديك تر كنيم از تكبر دورتر شدهايم امام حسن-عليه السلام- فرمود: «كسي كه عظمت و بزرگي خدا را درك كند، شايسته نيست كه تكبر ورزد و اظهار بزرگي كند؛ بلكه بايد در بر ابر عظمت خدا از خود تواضع نشان دهد. براي ايجاد صفت تواضع و راه هاي آن به كتاب هاي اخلاقي مثل معراج العاده مراجعه شود. از جمله آن كارها اين است كه كارهاي معمول زندگي را شخصاً انجام بدهيم، در كارهاي خانه به اهل خانه كمك كنيم و....
۱ـ تواضع
امام حسن ـ عليهالسّلام ـ فرمود: كسي كه عظمت و بزرگي خدا را درك كند، شايسته نيست كه تكبر ورزد و اظهار بزرگي كند، بلكه ميبايد در برابر عظمت خدا، از خود تواضع نشان دهد. [۴]
۲. خودنگري و خودشناسي
اساساً تكبر نيز مانند ديگر صفات ناپسند اخلاقي از بيماريهاي روحي و رواني است كه دامنگير انسان ميشود. طبيعي است براي درمان اين بيماري خطرناك بايد انسان و ويژگيهاي او شناخته شود. از جمله راههاي شناخت خود، خودنگري است.
هر قدر ارزشمندي انسان كامل تر گردد، در بازنگري به روحيات خود احساس كوچكي و خردي كرده، خود را از ديگران كوچكتر و پائينتر خواهد ديد. اميرمومنين ـ عليهالسلام ـ فرمود: «در شگفتم از آدم مبتكر: كسي كه ديروز نطفهاي بيش نبود و فردا هم مرداري بيش نخواهد بود، و در عين حال تكبر ميورزد.»[۵] نكتهاي تربيتي كه در اين روايت وجود دارد اين است كه شخص متكبر بايد قدري درباره خودش تأمل كند، از چه آفريده شده و سرانجام اين بدن مادي او چه خواهد بود اگر حقيقت انسان به اين بدن مادي است كه تكبر جايگاهي ندارد (چون انسان از پستترين چيز آفريده شده) و اگر حقيقت انسان به روح و بعد معنوي او است، بايد تلاش نمود كه معنويت را در خويش تقويت نموده و ريشه تكبر را بخشكاند.
۳. پرداختن به كارهاي روزمره زندگي و بار دوش ديگران نبودن
يكي از عوامل موثر در درمان تكبر اين است كه فرد، خود متكفل كارهاي روز مرهّاي خود باشد و كارهايش را به ديگران تحميل نكند تا كمكم احساس بزرگي ننمايد.
امام صادق ـ عليهالسلام ـ فرمود: «كسي كه لباس خود را وصله كند و كفش خود را با دست خود بدوزد و بار خود را خود بر دوش گيرد، او از بيماري تكبر در امان خواهد بود.»[۶]
۴. ياد مرگ
يكي ديگر از راههاي درمان تكبر اين است كه فرد به ياد مرگ افتد. علي ـ عليهالسلام ـ فرمود: «فخر و مباهات را كنار بگذار، تكبر را از خود دور ساز، به ياد قبر خود باش.»[۷]
۵. پرداختن به عبادت
براي درمان و جلوگيري از تكبر بايد به عبادت پرداخت. علي ـ عليهالسلام ـ فرمود: «خداوند نماز را جهت منزّه ساختن انسانها از تكبر، مقرر داشته است.»[۸]
۶. ايجاد و تقويت صفت تواضع در خود
تواضع ضد كبر و درمان قطعي تكبر است و معناي آن را فروتني و شكسته نفسي گفته اند. تواضع نسبت به چند چيز صورت مي پذيرد مثل تواضع نسبت به خداوند، دين خدا، پيامبر و امام، مومنان و مردم. تنها در مقابل اشخاص متكبر و خود خواه تواضع پسنديده نيست؛ البته بايد دقت كرد كه تواضع از صفت بد چابلوسي و تملق سر در نياورد.
۶. توجه به پيامدهاي منفي تکبر
يکي از راهکارهاي مهم براي ايجاد انگيزه در راستاي انجام و يا ترک کاري توجه به پيامدهاي آن مي باشد. توجه منظم، مستمر و روزانه به پيامدهاي منفي اين رذيله اخلاقي جهت ترک آن بسيار مؤثر خواهد بود. برخي از پيامدهاي تکبر از نگاه معصومين چنين مي باشد.[۹]
ـ شخص متکبر از دوست بي بهره است.
ـ حرص و تکبر و حسادت انگيزه هاي فرو رفتن در گناهانند.
ـ کسي که استکبار ورزد خداوند او را پست گرداند.
ـ هر که بر مردم بزرگي فروشد خوار شود.
منابع
- ↑ مجلسي، بحار الانوار، بيروت، ج۷۸، ص۹۴.
- ↑ شفيعي، سيد محمد، پرورش روح در پرتو چهل حديث، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۴۹۱.
- ↑ شفيعي، سيد محمد، پرورش روح در پرتو چهل حديث، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۴۹۲.
- ↑ محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، دارالحديث، چاپ اول، ج۳، ص۲۶۵۶.
- ↑ محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، دارالحديث، چاپ اول، ج۳، ص۲۶۵۸.
- ↑ شفيعي، سيد محمد، پرورش روح در پرتو چهل حديث، دفتر تبليغات اسلامي، ج۱، ص۴۹۱.
- ↑ نهجالبلاغه، انتشارات مشعل، چاپ اول، ۱۳۶۰، خطبه۱۵۳و حكمت شماره ۳۹۸.
- ↑ > محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، دارالحديث، چاپ اول، ج۳، ص۲۶۵۷.
- ↑ محمدي ري شهري، محمد، منتخب ميزان الحکمه، ترجمه حميد رضا شيخي، قم، دارالحديث، ۱۳۸۱ش، ج۲، ص۸۶۳.