|
|
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
| |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
| آيا اين مطلب صحّت دارد كه امام سجاد(ع) در عزاي پدرش امام حسين(ع) خون گريه ميكرد؟
| | آیا این مطلب صحّت دارد که امام سجاد(ع) در عزای پدرش امام حسین(ع) خون گریه میکرد؟ |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| منظور از «خون گريه كردن» اين است كه عمق مصيبت و عزاداري امام سجاد(ع) بيان شود و در هر صورت، به چنين لفظي در منابع برخورد نكرديم. اگر چه يكي از القاب آن حضرت «بكّاء» بود؛ البته خون دل خوردن حضرت از فراق پدرش امام حسين ميتواند توجيهگر اين اصطلاح باشد.
| | {{درگاه|امام حسین}} |
| | تعبیر «خون گریه کردن» کنایهای از شدت ناراحتی و عزاداری است. این تعبیر برای [[امام سجاد(ع)]] در منابع ذکر نشده است. البته یکی از القاب امام سجاد(ع) «بَکّاء؛ بسیار گریهکننده» بوده است. براساس روایات امام سجاد(ع) برای [[امام حسین(ع)]] حدود بیست سال گریه کرد.<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۳.</ref> {{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = [[امام سجاد(ع)]]:{{-}}'''«یعقوب پیامبر دوازده پسر داشت، خداوند یکی را از پیش او برد، چشمهایش از گریه بسیار، سفید و نابینا گردید، … اما من با دو چشمم دیدم که پدرم، برادرم و … همه در کنار من کشته شدند. چطور اندوه من تمام شود؟!»'''<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۱۸–۵۱۹.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} |
| | البته در زیارت ناحیه مقدسه که به [[امام زمان(ع)]] منسوب است، آمده است: «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَةً عَلَیْکَ وَ تَأَسُّفاً عَلَی مَا دَهَاکَ وَ تَلَهُّفاً، حَتَّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاکْتِیَاب؛ صبح و شب برای تو ناله میکنم و بجای اشک بر تو خون میگریم. این کار را به خاطر حسرت خوردن بر تو و از روی ناراحتی و بلایی که بر تو وارد شده و از روی اندوه و حزن بر تو انجام میدهم. تا اینکه از غم مصیبتها و غصه ناراحتی بمیرم.»<ref>ابن مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۵۰۱.</ref> |
|
| |
|
| در زيارت ناحيهي مقدسهي منسوب به امام عصر(ع) نيز نزديك به اين معنا ديده ميشود كه حضرت فرموده باشد: «به قدري بر تو گريه ميكنم كه اگر اشكم تمام شد، به جاي اشك از چشمانم خون جاري شود.»
| | == منابع == |
| | | {{پانویس|۲}} |
| امام سجاد(ع) ـ فرزند امام حسين(ع) ـ يكي از حاضران و ناظران صحنهي خونين كربلا در سال ۶۱ هجري بودند. از نزديك شهادت پدر بزرگوارش، عموي عزيزش حضرت عباس و برادرانش علياكبر و علياصغر(ع) و شهادت تمام ياران امام و برخي از صحابهي رسول خدا و بنيهاشم را در كربلا مشاهده نمود و عمق فاجعهي دردناك اين حادثه و هتك حرمت اهلالبيت(ع) و اسارت آنها را به خوبي درك كرد، و هر انساني به جاي او بود از شدت غم و اندوه، قالب تهي ميكرد. امام سجاد(ع) نداي «هل من ناصر ينصرني» پدرش را ميشنيد و با آنكه از شدّت بيماري، در بستر افتاده بود، ميخواست به سوي ميدان برود كه امام حسين(ع) به خواهرش امّكلثوم فرمود: «او را نگاه دار، كه از نسل پيامبر در زمين باقي بماند.»<ref>بحارالانوار، مرحوم مجلسي، ج۴۵، ص۴۶. الدمعه الساكبه، ج۴، ص۳۳۴.</ref>
| |
| | |
| امام زين العابدين(ع) به همراه عمّههاي خود و خواهران و ساير اسيران بنيهاشم و غير آنها، به اسارت برده شد و فشارهاي روحي و رواني سختي را متحمّل گرديد و در عين حال براي ابلاغ پيام سيدالشهدا(ع) خطبهها ايراد فرمود و در اين كار، با موفقيت كامل و پيروزمندانه بر دشمنان و بنياميه فائق آمد و همراه عمهاش زينب، انقلاب ديگري در اجتماع آن روز و جامعه غفلت زده اسلامي به پا كردند.
| |
| | |
| امام(ع) با به ياد آوردن حادثهي عاشورا و خاطرات پدر و ياران و برادرانش گريه ميكرد و اساساً، چنان كه اخبار صحيح گزارش ميدهند، آسمانها <ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۰۶، ۲۰۷.</ref>و زمين<ref>همان، ج۴۵، ص۲۱۸.</ref> و حيوانات وحشي و جمادات و نباتات و مجردات، اعم از جنيان <ref>همان، ج۴۵، ص۲۳۳.</ref>و پريان<ref>همان، ج۴۵، ص۲۲۰، ۲۲۹.</ref> (ملائكه)، در عزاي سالار شهيدان(ع) گريستند و مدتها ماتم آنها ادامه داشت. اين اخبار از طريق علماي عامه نيز نقل شده است و از لحاظ تكويني صحيح ميباشد و هيچ خدشهاي بر آنها وارد نيست؛ چرا كه بر اساس احاديث فراواني، امام حجّت خدا است و تمام موجودات، در تكوين وجودشان به وجود او وابسته است و در حقيقت برقراري آسمانها و زمين و حيات موجودات و استمرار آن، از وجود امام و حجت الهي سرچشمه ميگيرد و سلسله حيات در هستي، متعلق و مشروط به وجود آنها است.<ref>در جلد ۴۵ بحارالانوار روايات زيادي درباره خون گريستن آسمان و زمين وارد شده است ر.ك: ص۲۱۱، حديث ۲۵ و ۲۶ . ۱۹ و حديث ۴۰ و ۴۱، ص۲۱۷.</ref> پس در اين انديشه اصيل، جاي هيچ ترديد نيست كه مخلوقات هستي در فقدان حجت الهي يك صدا ناله سر دهند. چه رسد به اين كه حجت خدا به دست جمعي ظالم و سفّاك با آن وضع فجيع و درد آور به شهادت رسد و فرزندانش و اهل حرمش اسير و غارتزده شوند؛ اما فقدان ولايت اگر براي انسان قابل تحمل باشد ـ كه براي انسان واقعي نيست ـ براي موجودات ديگر تحملناپذير است و آنها بر اساس آن وديعه الهي بهترين اظهار تأسف را براي اين مصيبت ابراز و اظهار ميكنند كه خون گريستن يكي از مصاديق آن است.
| |
| | |
| در زيارت ناحيهي مقدسه ميخوانيم: «براي گريه در عزاي تو اگر اشك تمام شود خون گريه ميكنم»؛ <ref>متن كامل زيارت ناحيهي مقدسه در بحارالانوار، ج۴۵، ص۶۵ الي ۷۲ آمده است كه نام شهيدان را يكايك ميشمارد و سلام ميدهد. شايان ذكر است كه مرحوم فيض الاسلام در كتاب ترجمه خاتون دوسرا، زندگي حضرت زينب(س) در ص۲۱۷ آورده است كه زيارت ناحيه مقدسه از امام حسن عسكري و تاريخ صدور آن سال ۲۵۲ هجري قمري است و ولادت حضرت امام زمان در سال ۲۵۵ يا ۲۵۶ است، والله العالم.</ref>
| |
| | |
| لئن اخرتني الدهور و عاقني عن نصرك المقدور لابكينّك صباحاً و مساءً فلا ندبنّك صباحاً و مساءً و لابكينّ عليك بدل الدموع دما.ً<ref>سوگ نامه آل محمد، محمد اشتهاردي، ص۱۵۴ و ۱۵۶، انتشارات ناصر، سال ۷۱، چاپ سوم.</ref>
| |
| | |
| بنابراين، (خون گريستن) ممكن است كنايه از شدّت حزن و اندوه و عظمت مصيبت باشد كه به امام سجاد(ع) نسبت ميدهند، همانگونه كه در اين زيارت ـ كه به امام زمان(ع) منتسب است ـ حضرت چنين فرموده است.
| |
| | |
| طبق نقل منابع معتبر امام زينالعابدين بسيار ميگريست: «و لقد كان بكي علي ابيه الحسين عشرين سنه…»؛<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۳.</ref> يعني براي پدرش حسين(ع) بيست سال گريه كرد. يك روز غلامش عرض كرد: اي پسر رسول خدا، حزن و اندوه شما كي تمام ميشود؟ امام فرمود: واي بر تو! يعقوب نبي با اينكه دوازده پسر داشت، در فراق يوسف به قدري گريست كه چشمانش نابينا شد، و اينك من كه شاهد شهادت پدرم و عمويم و هفده نفر از اهل بيتم بودم، چگونه حزن من تمام شدني است؟<ref>ر. ك: همان ص۶۳.</ref>
| |
| | |
| امام سجّاد(ع) با اين حالت گريهها و عزاداري خويش، از ارزشها دفاع ميكرد و ميراث عاشورا را زنده نگاه ميداشت و درس توحيد، اخلاق و آداب اجتماعي ميداد و ميفرمود: «قتل ابن رسول الله جائعاً، قتل ابن رسول الله عطشاناً»؛ پس گريههاي امام زين العابدين(ع)، خون دل بود كه جاري ميشد.
| |
| {{پایان پاسخ}} | |
| ==منابع==
| |
| <references />
| |
| {{شاخه | | {{شاخه |
| | شاخه اصلی =
| | | شاخه اصلی =تاریخ |
| |شاخه فرعی۱ = | | | شاخه فرعی۱ =تاریخ و سیره معصومان |
| |شاخه فرعی۲ = | | | شاخه فرعی۲ =امام سجاد(ع) |
| |شاخه فرعی۳ = | | |شاخه فرعی۳ = |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه =- |
| | تیترها = | | | تیترها =- |
| | ویرایش = | | | ویرایش =شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی =شد |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر =شد |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | بازبینی = | | | ارزیابی کمی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت =ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت =ج |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |
| | |
| | [[رده:درگاه امام حسین(ع)]] |
| | [[رده:عزاداری]] |
| | [[رده:امام سجاد(ع)]] |
سؤال
آیا این مطلب صحّت دارد که امام سجاد(ع) در عزای پدرش امام حسین(ع) خون گریه میکرد؟
تعبیر «خون گریه کردن» کنایهای از شدت ناراحتی و عزاداری است. این تعبیر برای امام سجاد(ع) در منابع ذکر نشده است. البته یکی از القاب امام سجاد(ع) «بَکّاء؛ بسیار گریهکننده» بوده است. براساس روایات امام سجاد(ع) برای امام حسین(ع) حدود بیست سال گریه کرد.[۱]
امام سجاد(ع):
«یعقوب پیامبر دوازده پسر داشت، خداوند یکی را از پیش او برد، چشمهایش از گریه بسیار، سفید و نابینا گردید، … اما من با دو چشمم دیدم که پدرم، برادرم و … همه در کنار من کشته شدند. چطور اندوه من تمام شود؟!»[۲]
البته در زیارت ناحیه مقدسه که به امام زمان(ع) منسوب است، آمده است: «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَةً عَلَیْکَ وَ تَأَسُّفاً عَلَی مَا دَهَاکَ وَ تَلَهُّفاً، حَتَّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاکْتِیَاب؛ صبح و شب برای تو ناله میکنم و بجای اشک بر تو خون میگریم. این کار را به خاطر حسرت خوردن بر تو و از روی ناراحتی و بلایی که بر تو وارد شده و از روی اندوه و حزن بر تو انجام میدهم. تا اینکه از غم مصیبتها و غصه ناراحتی بمیرم.»[۳]
منابع
- ↑ بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۳.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۱۸–۵۱۹.
- ↑ ابن مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۵۰۱.