خودشناسی: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
خودشناسی چیست؟ | خودشناسی چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}خودشناسی [[اخلاق|اخلاقی]]، که مهمترین نوع از انواع خودشناسی است، به معنای شناخت ویژگیها، استعدادها و نیروهایی است که انسان برای کامل شدن به آنها نیاز دارد. انسان در خودشناسی اخلاقی به پاسخ سه سؤالِ چه بودهایم، چه شدهایم و چه باید بشویم دست مییابد. | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|واژهها}} | |||
خودشناسی [[اخلاق|اخلاقی]]، که مهمترین نوع از انواع خودشناسی است، به معنای شناخت ویژگیها، استعدادها و نیروهایی است که انسان برای کامل شدن به آنها نیاز دارد. انسان در خودشناسی اخلاقی به پاسخ سه سؤالِ چه بودهایم، چه شدهایم و چه باید بشویم دست مییابد. | |||
خودشناسی عارفانه، یکی دیگر از انواع خودشناسی، رسیدن به این شناخت است که [[خداوند]] اصل و انسانها فرع هستند. از دیدگاه [[عرفان|عارفان]]، انسان تنها با رها کردن دلبستگیهای دنیایی و از خود فانی شدن به خودشناسی میرسد. | خودشناسی عارفانه، یکی دیگر از انواع خودشناسی، رسیدن به این شناخت است که [[خداوند]] اصل و انسانها فرع هستند. از دیدگاه [[عرفان|عارفان]]، انسان تنها با رها کردن دلبستگیهای دنیایی و از خود فانی شدن به خودشناسی میرسد. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۶: | ||
پرداختن به خودشناسی، پیشنیهای طولانی داشته که در آثار تاریخنویسان باستان به آن اشاره شده است. برای نمونه بر سردرِ یکی از معابد یونان باستان، نوشته شده بود «خود را بشناس!». این کلام در دوره [[سقراط]] و [[فیثاغورث]] مبنای فلسفه یونان قرار گرفت.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، به سوی خودسازی، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی جدوم، ۱۳۸۱، ص۲۰ و ۱۹.</ref> | پرداختن به خودشناسی، پیشنیهای طولانی داشته که در آثار تاریخنویسان باستان به آن اشاره شده است. برای نمونه بر سردرِ یکی از معابد یونان باستان، نوشته شده بود «خود را بشناس!». این کلام در دوره [[سقراط]] و [[فیثاغورث]] مبنای فلسفه یونان قرار گرفت.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، به سوی خودسازی، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی جدوم، ۱۳۸۱، ص۲۰ و ۱۹.</ref> | ||
همه | همه [[پیامبران]](ع) و [[امامان(ع)]] سفارش به خودشناسی کردهاند. مکتبهای آسمانی، به ویژه اسلام که ریشه در [[وحی]] و [[الهام]] دارد، شناختی را از انسان ارائه میدهند که واقعبینانهتر و شامل همه ابعاد وجودی او است. | ||
== انواع == | == انواع == | ||
خط ۵۲: | خط ۵۵: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = اخلاق | | شاخه اصلی = اخلاق | ||
|شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس | | شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس | ||
|شاخه فرعی۲ = خودشناسی | | شاخه فرعی۲ = خودشناسی | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
خط ۶۲: | خط ۶۵: | ||
| لینکدهی = شد | | لینکدهی = شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه =شد | ||
| تغییر مسیر = شد | | تغییر مسیر = شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی نویسنده = | ||
| ارزیابی کمی = | |||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = ج | | اولویت = ج | ||
خط ۷۱: | خط ۷۵: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[رده:فضایل اخلاقی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۷
خودشناسی چیست؟
خودشناسی اخلاقی، که مهمترین نوع از انواع خودشناسی است، به معنای شناخت ویژگیها، استعدادها و نیروهایی است که انسان برای کامل شدن به آنها نیاز دارد. انسان در خودشناسی اخلاقی به پاسخ سه سؤالِ چه بودهایم، چه شدهایم و چه باید بشویم دست مییابد.
خودشناسی عارفانه، یکی دیگر از انواع خودشناسی، رسیدن به این شناخت است که خداوند اصل و انسانها فرع هستند. از دیدگاه عارفان، انسان تنها با رها کردن دلبستگیهای دنیایی و از خود فانی شدن به خودشناسی میرسد.
جایگاه و اهمیت
خودشناسی در مکتبهای مادی و غیر مادی مورد بحث قرار گرفته است. در مکاتب مادی، خودشناسی از این جهت مورد توجه قرار گرفته که انسان بتواند استعدادهای خودش را شناخته و از آن بیشترین فایده و لذت مادّی را ببرد؛ ولی در مکتبهای الهی، به ویژه اسلام، خودشناسی از آن جهت مورد توجه قرار گرفته که میتواند سعادت مادی و معنوی انسان را تأمین کند.
پرداختن به خودشناسی، پیشنیهای طولانی داشته که در آثار تاریخنویسان باستان به آن اشاره شده است. برای نمونه بر سردرِ یکی از معابد یونان باستان، نوشته شده بود «خود را بشناس!». این کلام در دوره سقراط و فیثاغورث مبنای فلسفه یونان قرار گرفت.[۱]
همه پیامبران(ع) و امامان(ع) سفارش به خودشناسی کردهاند. مکتبهای آسمانی، به ویژه اسلام که ریشه در وحی و الهام دارد، شناختی را از انسان ارائه میدهند که واقعبینانهتر و شامل همه ابعاد وجودی او است.
انواع
برای خودشناسی، انواع گوناگونی مانند نوعی، اخلاقی، فطری، انسانی و عارفانه ذکر کردهاند، که از مهمترین آنها خودشناسی اخلاقی و خودشناسی عارفانه است.
خودشناسی اخلاقی
خودشناسی اخلاقی یعنی شناخت انسان از آن نظر که دارای استعدادها و نیروهایی برای تکامل خود است.[۲] خودشناسی یعنی شناختن استعدادها، گرایشها، بینشها، و سرمایههایی که خداوند در اختیار انسان گذاشته است. خودشناسی به سه مسئله چه بودهایم، چه شدهایم و چه باید بشویم میپردازد.
خودشناسی عارفانه
خودشناسی عارفانه به معنای آگاهی به خود در رابطه انسان با خدا است. عارفان خودشناسی را، رسیدن به این شناخت دانستهاند که خداوند اصل، و انسانها فرع او هستند و روح انسانها مَظهری از او است. از دیدگاه عرفان، انسان تنها هنگامی به خودشناسی میرسد، که از خود فانی شده و دلبستگیهای دنیایی را از بین ببرد.
محورها
برای رسیدن به خودشناسی اخلاقی، لازم است اصول و محورهایی را رعایت کرد، که برخی از آنها چنین است:
- خودکاوی و اندیشه در خود؛
- شناخت استعدادهای مثبت و منفی؛
- مغرور نشدن از صفات مثبت و ناامید نشدن از صفات منفی؛
- شناخت علاقهها و گرایشهای خود؛
- شناخت ارزش خود، کرامت، فضیلت انسانی و مقام خلیفة اللهیِ انسان.
فواید
خودشناسی دارای فایدههای گوناگونی است که یکی از مهمترین آنها خودسازی است؛ زیرا انسان بدون شناخت ویژگیها و استعدادهای خود نمیتواند به خودسازی بپردازد. فایده دیگری که در آیات و روایات برای خودشناسی ذکر شده، خداشناسی است.
با خودشناسی، انسان از توجه به خود و پیشرفت معنوی غافل نشده و تلاشش را به لذتهای مادی اختصاص نمیدهد. شناخت دو بُعدِ روحانی و جسمانیِ انسان نیز، باعث میشود فرد به پرورش هر دو بُعد پرداخته و از یکی غافل نشود.
فواید دیگری را نیز، مانند شناخت بهتر دیگران، امیدبخشی و مبارزه با نفس برای خودشناسی برشمردهاند.
مطالعه بیشتر
- به سوی خودسازی، محمدتقی مصباح یزدی، قم مؤسسه امام خمینی.
- خودشناسی برای خودسازی، محمدتقی مصباح یزدی، مؤسسه در راه حق.