توریه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{نیازمند گسترش}}
 
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا حدّ ومرزي براي توریه وجود دارد؟
توریه و احکام آن چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}  
{{پاسخ}}
{{درگاه|واژه‌ها}}
'''توریه''' پنهان کردن اراده واقعی از کلام و ظاهر کردن معنایی غیر از آن است، به‌گونه‌ای که مخاطب دچار اشتباه شود. به فتوای برخی [[فقیهان شیعه]]، توریه غیر از [[دروغ]] است و اگر بدون مفسده باشد، [[جایز]] است.
 
به فتوای برخی فقیهان [[شیعه]]، در [[موارد جواز دروغ|مواردی که دروغ گفتن جایز است]]، در صورت امکان، توریه کردن [[واجب]] است.


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
توريه عبارت است از اراده كردن خلاف ظاهر كلام؛ برای نمونه، کسی در ميدان جنگ، خطاب به طرف مقابل فرياد بزند كه پيشواي شما از دنيا رفت. «پیشوا» به معنای امام است و ظاهر کلام با واقع مطابق است ولی مخاطب که در شرایط جنگ قرار دارد، از «پیشوا» معنای فرمانده سپاه را برداشت می‌کند. وی این توریه را انجام می‌دهد تا میان دشمن [[ترس]] و [[تفرقه]] ایجاد کند.<ref>دائره المعارف تشيّع، تهران، نشر شهيد محبّي، ۱۳۷۵ ش، ج۵، ص۱۴۲.</ref>
توریه در اصطلاح متون دینی، آن است که متکلم از سخن خود معنایی را جز آنچه مخاطب می‌فهمد (یعنی معنای خلاف ظاهر) اراده کند.<ref>هاشمی، سید رضا، «توریه»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ج۸، ص۴۷۷.</ref> برای نمونه، کسی درِ خانه را می‌زند و سراغ فردی را می‌گیرد، شخصی که پشت در است می‌گوید: «او اینجا نیست» و مرادش از «اینجا» همان جایی است که ایستاده است؛ اما مخاطب تصور می‌کند مرادش این است که در خانه نیست.<ref>رفیع‌پور، سید محمدمهدی، «توریه»، در مجله فقه اهل بیت،  شماره ۶۳ و ۶۴، پاییز و زمستان ۱۳۸۹ش، ص۲۰۹.</ref>
 
=== در اصطلاح فقه ===
توريه در اصطلاح فقه، عبارت از اين است كه گوينده، معنايي مطابق با واقع را از سخن خود اراده كند و در عين حال، هدف او اين است كه مخاطب معنايي را كه مقصود اوست و لفظ هم در آن ظهور دارد نفهمد، بلكه خلاف آن را از لفظ بفهمد.<ref>انصاري، مرتضي، المكاسب، قم، نشر مجمع الفكر الاسلامي، ۱۳۷۸ ش، ج۲، ص۱۷.</ref>


== احکام ==
== احکام ==
حکم توریه، به ماهیت آن بستگی دارد. اگر ماهیت توریه همان ماهیت [[دروغ]] باشد، دلایل [[حرام|حرام بودنِ]] دروغ شامل توریه نیز خواهد شد، و اگر ماهیت توریه با دروغ تفاوت داشته باشد، شامل دلایل حرام بودنِ دروغ نخواهد شد.


=== ماهیت ===
=== توریه جایز ===
نخست درباره ماهيت توريه است؛ چه اينكه حكم توريه، مبتني به چگونگي ماهيت آن است، به اين صورت: آيا توريه از انواع كذب و دروغ است و در نتيجه مشمول ادلّه حرمت كذب و دروغ بوده و حرام مي‌باشد؟ يا اصولاً ماهيت توريه با ماهيت كذب متفاوت است و در نتيجه مشمول حرمت كذب نمي‌باشد؟
برخی [[فقیه|فقیهان]]، ماهیت توریه را متفاوت از ماهیت دروغ دانسته‌اند و معتقدند دلايل حرمت دروغ شامل توریه نمی‌شود.<ref name=":0">انصاری، مرتضی، المکاسب، قم، نشر مجمع الفکر الاسلامی، ۱۳۷۸ ش، ج۲، ص۱۸؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۲ ش، ج۱۹، ص۹۶.</ref> بنابراین اگر در توریه مفسده‌ای وجود نداشته باشد و از آن، ضرری به کسی یا به خود انسان نرسد، توریه اشکال ندارد.


=== توریه حرام ===
اگر توریه مفسده خاصی را به همراه داشته باشد، ارتکاب آن جایز نیست. به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|آیت‌الله مکارم شیرازی]]، [[مرجع تقلید|مرجع تقلید شیعه]]، حتی در مواردی که توریه مصداق دروغ نیست، گاهی مفاسد دروغ را دربردارد و سببِ افکندن مردم در خطا می‌شود و از این نظر ممکن است به مرحله حرام برسد؛ بنابراین تنها دروغ نبودن برای توریه کردن کافی نیست؛ بلکه باید مفاسد دیگر نیز در آن نباشد.<ref>تفسیر نمونه، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۲ ش، ج۱۹، ص۹۶.</ref>


برخي از فقیهان، ماهیت توريه را متفاوت از ماهیت كذب دانسته‌اند؛<ref>انصاري، مرتضي، المكاسب، قم، نشر مجمع الفكر الاسلامي، ۱۳۷۸ ش، ج۲، ص۱۸.</ref> از این رو، چيزي كه از مقوله كذب نباشد و عناوين ديگر حرمت نيز به آن صدق نكند، دليل ندارد كه منعي در آن باشد و به همين جهت بعضي از بزرگان، با اشاره به ديدگاه علماي شيعه در برخي موارد، توريه كردن را واجب مي‌دانند، يعني انسان به گونه‌اي سخن بگويد كه دچار كذب و دروغ نشود.<ref>انصاري، مرتضي، المكاسب، قم، نشر مجمع الفكر الاسلامي، ۱۳۷۸ ش، ج۲، ص۱۸.</ref>
=== توریه واجب ===
 
برخی از فقیهان شیعه، مانند [[شیخ مرتضی انصاری]] و آیت‌الله مکارم شیرازی، برخی موارد توریه را واجب دانسته‌اند. هنگامی که فردی مجبور به دروغگویی باشد یا به خاطر مصلحتی مثل آشتی دادنِ دو [[مسلمان]] می‌خواهد دروغ بگوید، [[واجب]] است در صورت امکان به جای دروغ گفتن، توریه کند.<ref name=":0"/>
بنابراين اگر در توريه مفسده‌اي وجود نداشته باشد و از آن، ضرري به كسي يا به خود انسان نرسد، دليل خاصي به محدود بودن استفاده از آن وجود ندارد. ولي اگر مفسده خاصي را به همراه داشته باشد، به طور يقين استفاده از آن محدوديت خاصي پيدا خواهد كرد. يكي از بزرگان در تحليل مبسوطي مي‌گويد: بايد توجه داشت حتي در مواردي كه توريه مصداق كذب و دروغ نيست، گاهي مفاسد آن را در بردارد و سبب اغراء به جهل و افكندن مردم در خطا مي‌شود و از اين نظر گاه ممكن است به مرحله حرام برسد، امّا هر گاه نه چنين مفسده‌اي دارد و نه مصداق كذب و دروغ است، دليلي بر حرمت آن نداريم؛ بنابراين تنها دروغ نبودن براي توريه كردن كافي نيست؛ بلكه بايد مفاسد ديگر نيز در آن نباشد و البته در مواردي كه ضرورتي ايجاب كند كه انسان دروغي بگويد، مسلّماً مادام كه توريه ممكن است؛ بايد توريه كرد تا سخن از مصداق دروغ نباشد.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۷۲ ش، ج۱۹، ص۹۶.</ref>  


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر ==
۱. شيخ انصاري، المكاسب، ج۲، ص۱۷ تا ۲۰، نشر المجمع الفكر الاسلامي، قم، ۱۳۷۸ش.


۲. دائره المعارف تشيع، ج۵، ص۱۲۲، نشر شهيد محبّي، تهران، ۱۳۷۸ ش.
== منابع ==
{{پانویس}}


۳. ناصر مكارم، تفسير نمونه، ج۱۹، صفحات ۹۲ ، ۹۵، ج۱۵، ص۲۰۴.
== پیوند به بیرون ==


==منابع==
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/836045/ توریه]
<references />
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
| شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۲ = دروغ
| شاخه فرعی۲ = دروغ
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی نویسنده =  
  | تکمیل =  
| ارزیابی کمی = شد
  | اولویت =  
  | تکمیل =
  | کیفیت =  
  | اولویت = ج
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۹


سؤال

توریه و احکام آن چیست؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


توریه پنهان کردن اراده واقعی از کلام و ظاهر کردن معنایی غیر از آن است، به‌گونه‌ای که مخاطب دچار اشتباه شود. به فتوای برخی فقیهان شیعه، توریه غیر از دروغ است و اگر بدون مفسده باشد، جایز است.

به فتوای برخی فقیهان شیعه، در مواردی که دروغ گفتن جایز است، در صورت امکان، توریه کردن واجب است.

مفهوم‌شناسی

توریه در اصطلاح متون دینی، آن است که متکلم از سخن خود معنایی را جز آنچه مخاطب می‌فهمد (یعنی معنای خلاف ظاهر) اراده کند.[۱] برای نمونه، کسی درِ خانه را می‌زند و سراغ فردی را می‌گیرد، شخصی که پشت در است می‌گوید: «او اینجا نیست» و مرادش از «اینجا» همان جایی است که ایستاده است؛ اما مخاطب تصور می‌کند مرادش این است که در خانه نیست.[۲]

احکام

حکم توریه، به ماهیت آن بستگی دارد. اگر ماهیت توریه همان ماهیت دروغ باشد، دلایل حرام بودنِ دروغ شامل توریه نیز خواهد شد، و اگر ماهیت توریه با دروغ تفاوت داشته باشد، شامل دلایل حرام بودنِ دروغ نخواهد شد.

توریه جایز

برخی فقیهان، ماهیت توریه را متفاوت از ماهیت دروغ دانسته‌اند و معتقدند دلايل حرمت دروغ شامل توریه نمی‌شود.[۳] بنابراین اگر در توریه مفسده‌ای وجود نداشته باشد و از آن، ضرری به کسی یا به خود انسان نرسد، توریه اشکال ندارد.

توریه حرام

اگر توریه مفسده خاصی را به همراه داشته باشد، ارتکاب آن جایز نیست. به گفته آیت‌الله مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعه، حتی در مواردی که توریه مصداق دروغ نیست، گاهی مفاسد دروغ را دربردارد و سببِ افکندن مردم در خطا می‌شود و از این نظر ممکن است به مرحله حرام برسد؛ بنابراین تنها دروغ نبودن برای توریه کردن کافی نیست؛ بلکه باید مفاسد دیگر نیز در آن نباشد.[۴]

توریه واجب

برخی از فقیهان شیعه، مانند شیخ مرتضی انصاری و آیت‌الله مکارم شیرازی، برخی موارد توریه را واجب دانسته‌اند. هنگامی که فردی مجبور به دروغگویی باشد یا به خاطر مصلحتی مثل آشتی دادنِ دو مسلمان می‌خواهد دروغ بگوید، واجب است در صورت امکان به جای دروغ گفتن، توریه کند.[۳]


منابع

  1. هاشمی، سید رضا، «توریه»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، بی‌تا، ج۸، ص۴۷۷.
  2. رفیع‌پور، سید محمدمهدی، «توریه»، در مجله فقه اهل بیت، شماره ۶۳ و ۶۴، پاییز و زمستان ۱۳۸۹ش، ص۲۰۹.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ انصاری، مرتضی، المکاسب، قم، نشر مجمع الفکر الاسلامی، ۱۳۷۸ ش، ج۲، ص۱۸؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۲ ش، ج۱۹، ص۹۶.
  4. تفسیر نمونه، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۲ ش، ج۱۹، ص۹۶.

پیوند به بیرون