|
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}}آیاتی از قرآن که حزن و اندوه پیامبر(ص) بر عدم هدایت انسانها است را توضیح دهید؟ |
| سیره رسول اکرم(ص) را از دیدگاه قرآن کریم چیست؟
| |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| برای بررسی سیره پیامبر اکرم(ص) مناسب است تا در دو بخش این سیره را مورد بررسی قرار دهیم:
| | '''اندوه و حسرت پیامبر(ص) به سبب گمراهی مردم''' در آیات متعدد قرآن، نقل شده و حتی در آیهای خطاب به پیامبر(ص) آمده که نزدیک است جان خود را از شدت اندوه بر گمراهی برخی انسانها از دست بدهی: |
|
| |
|
| == الف) حجیت سیره ==
| | {{نقل قول|فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلی آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً |
| تمام اعمال، حرکات، سکنات، گفتهها و اوصاف نفسانی که سیره و سنت پیامبر نام دارد، از طریق وحی انجام میگیرد از این رو سنت و سیره آن حضرت حجت است، لذا اطاعت از سنت و سیره اطاعت از خداوند است، {{قرآن|مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ}}<ref>نساء/۲۱۸</ref> «کسی که از پیامبر اطاعت کند همانا اطاعت خداوند را نموده». پس این دو از هم جدا نخواهند بود، زیرا تمام آنچه را میگوید و انجام میدهد از ناحیه خداوند است و هرگز از روی هوی و هوس نمیباشد، {{قرآن|وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی}}<ref>نجم/۲ و ۳</ref> «هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید، آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است» بر همین اساس است که فرمود:
| | گويى مىخواهى بخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاك كنى اگر به اين گفتار ايمان نياورند.|ارجاع=سوره کهف، آیه۶.}} |
|
| |
|
| {{قرآن|إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما یُوحی}}<ref>انعام/۵۰</ref> «تنها از آنچه به من وحی میشود، پیروی میکنم».
| | براساس این آیه، پیامبر از ایمان نیاوردن مردم، نزدیک است جان خود را از دست بدهد.<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج۲، ص ۳۵۳. |
|
| |
|
| و چون پیامبر(ص) برای همگان اسوه حسنه است {{قرآن|لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَه حَسَنَه}}<ref>احزاب/۲۱</ref> پس باید آنچه که رسول خدا برای مردم آورده بگیرند و اجرا کنند و آنچه که از او نهی کرده از آن خودداری کنند. {{قرآن|ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>حشر/۷</ref> آنچه که پیامبر(ص) برای شما آورده بگیرید و آنچه را که از آن نهی کرده، از آن خودداری کنید.
| | فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۳، ص ۲۳۱.</ref> اگر افرادی، گمراهی و هلاکت را انتخاب میکردند، پیامبر غمگین میشد.<ref>مغنیه محمد جواد، التفسیر الکاشف، ج۵، ص ۱۰۳.</ref> |
|
| |
|
| == ب) سیره پیامبر(ص) در قرآن ==
| | در آیه دیگری از سوره فاطر میگوید که ای پیامبر، مبادا از حسرت خوردن بر ایمان مردم، جانت را از دست بدهی. خداوند بر عمل مردم آگاه است.<ref>سوره فاطر، آیه ۸.</ref> |
| در مورد سیره پیامبر در قرآن بحث گستردهای است که بهطور اختصار به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
| |
|
| |
|
| ۱. دلسوزی نسبت به امت: پیامبر اسلام(ص) آن قدر به مردم دلسوز بود و در صدد هدایت آنها بود که قرآن آن را این گونه بیان میفرماید: {{قرآن|فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلی آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً}}<ref>کهف/۶</ref> «شاید جان خود را به دنبال آنان، آن گاه که به رسالت تو ایمان نیاوردند از دست بدهی.»
| | در این نوع آیات، دلسوزی پیامبر اسلام(ص) نسبت به گمراهان و منحرفان را بهدست آوردهاند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص: ۱۹۰.</ref> این دلسوزی و خیرخواهی در حق کافر و مؤمن را از صفات پیامبر دانستهاند.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، روش جدید اخلاق اسلامی، ص۲۶۲</ref> در آیات قرآن به این اشاره شده که پیامبر(ص) بر ایمان آوردن و هدایت شدن مردم، حرص و رغبت شدیدی داشت.<ref>سوره توبه آیه ۱۲۸. سوره نحل آیه ۳۷.</ref> |
|
| |
|
| این نشان از سعی و تلاش پیامبر(ص) اسلام در هدایت امت دارد تا جایی که خود را در پرتگاه هلاکت و نابودی قرار میدهد تا مردم را هدایت کند.
| | آیات زیادی در قرآن، به حزن و اندوه پیامبر(ص) اشاره کرده که به سبب انکار قوم دچار آنها شده است.<ref>حزن، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۶۰۹۱.</ref> در سوره لقمان آمده: {{قرآن|وَمَنْ کَفَرَ فَلَا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ|ترجمه=و هر کس کفر ورزد، نباید کفر او تو را غمگین گرداند.|سوره=لقمان|آیه=۲۳}} چنین تعبیراتی در آیات مختلف قرآن نقل شده <ref>سوره یس آیه ۷۶، سوره مائده ۴۱، سوره نمل آیه ۷۰، سوره انعام آیه ۳۳، سوره لقمان ۲۳. آیه ۸۸ حجر. آیه ۶۸ و ۴۱ مائده. آیه ۱۲۸ توبه. سوره آل عمران آیه ۱۷۶.</ref> و نشان میدهد پیامبر اسلام (ص) از مشاهده گروهی جاهل و لجوج، سخت رنج میبرد، و آن قدر غمگین، و اندوهناک میشد که بارها خداوند او را دلداری میداد.<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۶۹.</ref> |
|
| |
|
| خداوند در جایی دیگر میفرماید: {{قرآن|وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ}}<ref>نمل/۷۰</ref> «بر گستاخی کافران غم مخور، از مکر و حیله آنان بر خود فشار مده.» نیز میفرماید: {{قرآن|فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ}}<ref>فاطر/۸۰</ref> «جان خود را به اثر شدت تأسف به آنها از دست مده، خداوند از آنچه که انجام میدهند، آگاه است»}}<ref>سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۷، ج۶، ص۲۴۵</ref>
| |
|
| |
| ۲. تطهیر امت اسلامی: یکی از کارهای پیامبر(ص) این است که مطهر امت اسلامی است چون خود پیامبر(ص) پاک و مطهر است، لذا امت خویش را پاک میکند: {{قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَه تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ<ref>توبه/۱۰۳</ref> «از اموال آنها صدقهای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزهشان سازی برایشان دعا کن، زیرا دعای تو برای آنان آرامش است».
| |
|
| |
| زکات در این آیه برای نمونه است، زیرا تمام دستورات اسلامی پاک کننده است و کسی که دستورات اسلام را انجام بدهد به طهارت میرسد، در آیه فوق به پیامبر خطاب میکند و این جمله «تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ» وصف صدقه نیست، زیرا ضمیر «ـها» به صدقه بر میگردد، لذا ضمیر «هم» در تطهرهم و تزکیهم به صدقه بر نمیگردد با این توصیف معنای آیه این میشود که ای پیامبر(ص): با گرفتن صدقه از اموال مردم، خود مردم را تطهیر و تزکیه میکنی.}}<ref>طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۱ه، ج۹، ص۳۷۷.</ref>
| |
|
| |
| ۳. رأفت و رحمت پیامبر نسبت به امت: رحمت و رأفت از صفات خداوند است، رسول خدا(ص) مظهر این صفات الهی است، وقتی که پیامبر از مردم زکات میگیرد، خداوند به پیامبر(ص) میفرماید: وَ {{قرآن|صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ<ref>توبه/۱۰۳</ref> «ای پیامبر(ص) برای آنها دعا کن زیرا دعای تو برای آنها آرامش است، لذا آن حضرت میفرماید: «زندگی من برای شما خیر است مرگ من هم برای شما خیر است»}}<ref>سپهر، محمد تقی، ناسخ التواریخ (زندگانی پیامبر)، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ج۴، ص۱۸۱۳.</ref>
| |
|
| |
| ۴. صبر و پایداری: خداوند مسئولیت سنگینی بر عهده پیامبر(ص) قرار داد و فرمود: {{قرآن|إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً<ref>مزمل/۵</ref> ما گفتار سنگینی را به تو وحی میکنیم.»، این گفتار سنگین همان رسالت جهانی اوست، انجام این رسالت جز با پایداری و صبر ممکن نیست، لذا خداوند در آیات متعددی پیامبر را دعوت به صبر میکند؛ {{قرآن|وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ}}<ref>مدثر/۷</ref> «برای خدا در طریق ابلاغ رسالت بردبار باش»؛ {{قرآن|فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ}}<ref>احقاف/۳۵</ref> «بسان پیامبران اولوا العزم صبر نبی و درباره آنها عجله نکن.» {{قرآن|فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ}}<ref>هود/۱۱۲</ref> «بنابراین همان گونه که فرمان یافتهای استقامت کن همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمدهاند».
| |
|
| |
| پس از این آیات استفاده میشود که این سیره پیامبر، همان صبر و استقامت میباشد و دیگر این که این امر فقط وظیفه پیامبر(ص) نیست بلکه تمام کسانی که از شرک به سوی ایمان بازگشتهاند، باید استقامت کنند.}}<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، ج۹، ص۲۵۳</ref>
| |
|
| |
| سراسر زندگی پیامبر(ص) با مشکلات همراه بوده آزارها و اذیتهای فراوانی نسبت به او روا میداشتند او را سنگباران میکردند، محاصره اقتصادی و سیاسی مینمودند، یاران او را شکنجه و آزار میدادند او را دشنام و ناسزا میگفتند، گاه او را دیوانه و گاه ساحر خطاب میکردند، اما در تمام این مشکلات شکیبا و صبور بود و با این صبر و استقامتی که پیشه کرد باعث شد که دینش جهانی شود، باید مؤمنین به این سیره اقتداء کنند، لذا علی(ع) میفرماید: صبر و استقامت به رهبران و زمامداران واجب است، زیرا خداوند به پیامبر(ص) فرمود: {{قرآن|فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ}} همین معنا را بر دوستان و اهل طاعتش نیز واجب کرده است، زیرا میگوید برای شما در زندگی پیامبر(ص) اسوه نیکویی است.<ref>همان، ج۲۱، ص۳۸۴</ref>
| |
|
| |
| ۵. خلق عظیم: {{قرآن|وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ<ref>قلم/۴۰</ref> تو بر خویی بزرگ هستی» یکی از ویژگیهای برجسته پیامبر(ص) در قرآن به عنوان خلق عظیم است {{قرآن|فَبِما رَحْمَه مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ}}<ref>آل عمران/۱۵۹</ref> در پرتو رحمت الهی در برابر تندی آنها نرم شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده میشدند.
| |
|
| |
| در طول زندگی پیامبر(ص) موارد بسیار زیادی ازعطوفت و مهربانی رسول خدا(ص) چه در رابطه با کفار و چه در رابطه با مسلمین وجود دارد، مثلاً در جریان فتح مکه، با آن که مردم مکه پیامبر(ص) را انواع آزارها و اذیتها کرده بودند امّا وقتی پیامبر(ص) مکه را فتح کرد همه را آزاد کرد و فرمود: امروز بر شما سرزنشی نیست خدا همگان را میبخشد.}}<ref>منشور جاوید، همان، ص۲۴۵</ref>
| |
|
| |
| ۶. گذشت و عفو: یکی از خصایص رسول خدا(ص) گذشت و عفو بود، هر چه انسانیت انسان قویتر شود گذشت او بیشتر خواهد شد، و چون پیامبر(ص) رحمه للعالمین است و از طرفی هم خدا میدانست که پیامبر(ص) اهل چنین خصلتی است لذا او را امر به عفو و گذشت کرد و فرمود: {{قرآن|فاعف عنهم<ref>آل عمران/۱۵۹</ref> «پس از آنها در گذر» پیامبر(ص) آن قدر اهل گذشت بود که حتی از وحشی که قاتل عمویش حمزه بود گذشت کرد، زیرا وقتی که وحشی مسلمان شد پیامبر(ص) از او سؤال کرد تو وحشی هستی؟ گفت: بله، فرمود: عمویم حمزه را چگونه کشتی؟ او جریان را برای پیامبر(ص) گفت، پیامبر(ص) گریه کرد و او را بخشید.}}<ref>سید رضی صدر، محمد فی القرآن، قم، مرکز انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۰، ص۷۸</ref>
| |
|
| |
| ۷. مشورت کردن: مشورت کردن با مردم یک نوع احترام به رأی آنها است، اگر شخصی با کسی مشورت کند در حقیقت با این کارش به او میفهماند که تو دارای معرفت، عقل و درایت هستی که من با تو مشورت میکنم و اگر انسانی همچون پیامبر(ص) چنین کاری را انجام دهد، باعث افتخار آن طرف میشود، لذا خداوند به پیامبر(ص) میفرماید با مردم مشورت کن، {{قرآن|وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ<ref>آل عمران/۱۵۹</ref> «در کارها با آنها مشورت کن» لذا پیامبر(ص) در جنگ بدر با اصحابش مشورت کرد}}.<ref>محمد فی القرآن، همان، ص۸۱</ref>
| |
|
| |
| ۸. عبادت: وقتی که آیه: {{قرآن|یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلِیلاً<ref>مزمل/ ۱–۲</ref> «ای جامه به خود پیچیده شب را جز کمی بپا خیز» بر پیامبر(ص) نازل تمام شب را به عبادت میپرداخت تا این که پاهایش متورم شد لذا خداوند فرمود: {{قرآن|ما انزلنا علیک القرآن لتشقی}}<ref>طه/۱–۲</ref> ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که به زحمت افتی» و همچنین خداوند به پیامبرش فرمود: {{قرآن|ما قروا ما تیسر من القرآن}}<ref>مزمل/۲۰</ref> اکنون آنچه که برای شما میسر است قرآن بخوانید». معلوم میشود که خداوند به پیامبر(ص) دستور میدهد که به خودش آسان بگیرد.}}<ref>محمد فی القرآن، همان، ص۱۰۹</ref>
| |
|
| |
| یا این که نماز شب که برای دیگران مستحب است اما بر پیامبر واجب است، {{قرآن|و من اللیل فتهجه به نافله لک<ref>اسراء/۷۹</ref> مقداری از شب را برخیز و نماز بخوان که آن خاص تو است». و این عبارت بود که به مقام محمود رسید {{قرآن|عسی ان یبعثک ربک مقاماً محموداً}}<ref>اسراء/۷۹</ref> امید است که پروردگارت تو را به مقام در خور ستایش برانگیزد».
| |
| {{پایان پاسخ}}
| |
| {{مطالعه بیشتر}} | | {{مطالعه بیشتر}} |
|
| |
|
| == مطالعه بیشتر == | | == مطالعه بیشتر == |
| ۱. ناسخ التواریخ، محمد تقی سپهر، ج۴.
| | * محمد فی القرآن، سید رضا صدر. |
| | | * سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم، محسن قرائتی. |
| ۲. محمد فی القرآن، سید رضا صدر.
| |
| | |
| ۳. منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج۶.
| |
| {{پایان مطالعه بیشتر}}
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
خط ۶۰: |
خط ۲۸: |
| {{شاخه | | {{شاخه |
| | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | | | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن |
| |شاخه فرعی۱ = پیامبرشناسی در قرآن | | | شاخه فرعی۱ = پیامبرشناسی در قرآن |
| |شاخه فرعی۲ = پیامبر اسلام(ص) | | | شاخه فرعی۲ = پیامبر اسلام(ص) |
| |شاخه فرعی۳ = | | | شاخه فرعی۳ = |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه = شد |
| | تیترها = | | | تیترها =شد |
| | ویرایش = | | | ویرایش =شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی =شد |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر = |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | بازبینی = | | | بازبینی نویسنده = |
| | | ارزیابی کمی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت = ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت = ج |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |