ازدواج یوسف و زلیخا: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''ازدواج یوسف و زلیخا''' از موضوعاتی است که قرآن به آن اشارهای نکرده | '''ازدواج یوسف و زلیخا''' از موضوعاتی است که قرآن به آن اشارهای نکرده اما در متون تفسیری و روایی آمده است. در متون شیعی مانند [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی|تفسیر قمی]]، [[آمالی شیخ صدوق|امالی شیخ صدوق]] و امالی شیخ طوسی به داستان ازدواج یوسف و زلیخا اشاره شده است. | ||
برخی محققان منبع این داستان را [[وهب بن منبه|وَهْب بن مُنبِّه]] میدانند که [[اسرائیلیات در تفسیر قرآن|اسرائیلیات]] زیادی وارد متون دینی کرده و روایات او را درخور اعتماد ندانستهاند. | |||
== جایگاه بحث == | == جایگاه بحث == | ||
قصه ازدواج یوسف و زلیخا و جوان شدن زلیخا در دو دسته از متون دیده | قصه ازدواج یوسف و زلیخا و جوان شدن زلیخا در دو دسته از متون دیده میشود. دسته نخست منابع تفسیری، روایی و تاریخی اهل سنت و دست دوم متون شیعه. این داستان در قرآن نیامده است اما متون تفسیری مفصل بدان پرداختهاند.<ref>بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰.</ref> | ||
برخی محققان گفتهاند روایات مربوط به ازدواج یوسف و زلیخا هیچکدام قابل اثبات نیستند.<ref>نعیم آبادی، حسین، «بررسی حوادث مربوط به یوسف و زلیخا در منابع»، سخن تاریخ، شماره۱۰، ۱۳۸۹ش، ص۱۴۰.</ref> اما بعضی نیز مدعی هستند با فرض صحت و درستی روایات ازدواج یوسف و زلیخا، مطلبی که با اصول و قواعد کلی قرآن و سنت مخالف و ناسازگار باشد در این حدیث و این قضیه به چشم نمیخورد. مطابق این قضیه گفتهاند شاید زلیخا پس از آن درماندگی و سقوط، بیدار شده و با توجه و بازگشت به سوی خدا، تحولی عمیق و ریشهدار در افکار و اعمال او حاصل شده باشد.<ref>«[http://www.porsemanequran.com/content/صحت-ازدواج-حضرت-يوسف-ع-با-زليخا صحت ازدواج حضرت یوسف (ع) با زلیخا]»، پرسمان قرآن، انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، بازدید: ۱۴ آذر ۱۴۰۲.</ref> طبرسی در [[مجمع البیان]] هر دو قول ازدواج و عدم ازدواج را آورده است.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمد بیستونی و دیگران، تهران، فراهانی، ج۱۲، ص۲۴۲ و ۲۴۳.</ref> | |||
== متون شیعه == | |||
روایت ازدواج یوسف و زلیخا در چند متن اصلی شیعه مانند: [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی|تفسیر قمی]]، [[آمالی شیخ صدوق]]، [[عللالشرایع]] شیخ صدوق، آمالی شیخ طوسی آمده است.<ref>بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰.</ref> برخی محققان به روایاتی که در این آثار آمده، اشکالات وارد کردهاند و سند و راوی این احادیث را مخدوش و ضعیف میدانند.<ref>معارف، مجید، و دیگران، «بررسی روایات تفسیری فریقین در مسئله ازدواج حضرت با یوسف(ع) زلیخا»، حدیث پژوهی، شماره ۱۳، سال هفتم، بهار و تابستان ۱۳۹۴، ص۷؛ بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰.</ref> محققان اذعان دارند روایات شیعه در ازدواج یوسف و زلیخا و جوان شدن زلیخا و بینا شدن وی، ریشه در روایت وهب بن منبه و ابن اسحاق دارد که روایت این دو در شمار روایات اسرائیلیات قرار دارد.<ref>بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰؛ معارف، مجید، و دیگران، «بررسی روایات تفسیری فریقین در مسئله ازدواج حضرت با یوسف(ع) زلیخا»، حدیث پژوهی، شماره ۱۳، سال هفتم، بهار و تابستان ۱۳۹۴، ص۷.</ref> | |||
=روایت وهب بن منبه= | =روایت وهب بن منبه= | ||
روایتگر ازدواج [[یوسف(ع)]] با زلیخا | در منابع اهلسنت روایتگر ازدواج [[یوسف(ع)]] با زلیخا وَهْب بن مُنبِّه است. در [[تفسیر قرطبی]] آمده است که وهب از ازدواج یوسف با زلیخا میگوید. در این داستان آمده که یوسف به زلیخا میگوید: آیا عشق و محبت تو به من هنوز باقی است. زلیخا دیدن یوسف را دوست داشتنیتر از دنیا میخواند. یوسف به نماز میایستد و زلیخا به او اقتدا میکند. یوسف(ع) بینایی، جوانی و زیبایی زلیخا را از خدا طلب میکند و خدا جوانی، زیبایی و بینایی را به زلیخا بازمیگرداند به گونهای که او زیباتر از گذشته میشود. یوسف با زلیخا ازدواج میکند و او را دختر مییابد. از او درباره این موضوع پرسش میکند. زلیخا در جواب از ناتوانی جنسی شوهر سابق خود میگوید. زلیخا دو پسر به نامهای افراثیم و منشأ به دنیا میآورد و محبت یوسف به او چند برابر محبت زلیخا به خودش میشود. افزون بر قرطبی، شمار دیگری از تفسیرنویسان اهل سنت چون [[ابنکثیر]] و [[سیوطی]] این روایت را با کمی تفاوت یاد میکنند.<ref>بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰.</ref> | ||
=== نقد و بررسی === | === نقد و بررسی === | ||
روایت وهب بن | روایت وهب بن منبه را مخدوش و در شمار اسرائیلیات قرار دادهاند. وهب بن منبه از بزرگان اهل کتاب در یمن بوده و با کتب آسمانی آشنایی کامل داشته است. از این رو، بسیاری از بزرگان اهل سنت و شیعه او را در شمار کسانی میآورند که اسرائیلیات بسیار در دین وارد کرده است.<ref>سیمایی، مهدی، مشهورات بیاعتبار در تاریخ و حدیث، دفتر اول، قم، کتاب طه، ۱۳۹۸ش، ص۱۲۲؛ جعفری، یاقوت، «اسرائیلیات در کتابهای تفسیری و تاریخی»، تاریخ اسلام در آینه پژوهش، سال چهارم، شماره دوم، تابستان ۱۳۸۶ش.</ref> این روایت وهب، دست کم با دو روایت دیگر ناسازگار است. [[آلوسی]] از مفسران برجسته اهل سنت خبر ازدواج یوسف و زلیخا را از خبرهایی میخواند که محدثین به آن اعتماد ندارند و برای آن هیچ اصلی نمیشناسند.<ref>بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰.</ref> | ||
== روایت ابن اسحاق ابن جریر طبری == | == روایت ابن اسحاق ابن جریر طبری == | ||
[[ابن اسحاق ابن جریر طبری]] (درگذشته ۳۱۰ق) درباره ازدواج یوسف گفته است: پادشاه مصر یوسف(ع) را جایگزین اطفیر کرد و به او اختیار تام داد. زمانی که اطفیر از دنیا رفت، ریان بن ولید، همسر اطفیر را که راعیل نام داشت به ازدواج یوسف(ع) درآورد. وقتی راعیل به خدمت یوسف رسید یوسف به او گفت: این بهتر است از آنچه پیش از این به دنبال آن بود. زلیخا گفت ای دوست مرا ملامت نکن. من چنانکه میبینی زیبا هستم و صاحب من توان جنسی نداشت و از آن سو تو نیز زیبارو بودی. پس نفس من بر من غلبه یافت. یوسف(ع) او را باکره یافت و راعیل برای یوسف دو پسر آورد یکی افراثیم و دیگری میشا. | |||
محققان گفتهاند روایت ابن اسحاق مخدوش است و در گروه اسرائیلیات قرار میگیرد. و نیز اضطراب زیادی در متن روایت وجود دارد.<ref>بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰.</ref> | |||
محققان | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی =علوم و معارف قرآن | ||
|شاخه فرعی۱ = | |شاخه فرعی۱ =داستانهای قرآنی | ||
|شاخه فرعی۲ = | |شاخه فرعی۲ = | ||
|شاخه فرعی۳ = | |شاخه فرعی۳ = | ||
خط ۵۴: | خط ۴۴: | ||
| تغییر مسیر =شد | | تغییر مسیر =شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| | | ارزیابی کمی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۲
آیا یوسف و زلیخا با یکدیگر ازدواج کردهاند؟
ازدواج یوسف و زلیخا از موضوعاتی است که قرآن به آن اشارهای نکرده اما در متون تفسیری و روایی آمده است. در متون شیعی مانند تفسیر قمی، امالی شیخ صدوق و امالی شیخ طوسی به داستان ازدواج یوسف و زلیخا اشاره شده است.
برخی محققان منبع این داستان را وَهْب بن مُنبِّه میدانند که اسرائیلیات زیادی وارد متون دینی کرده و روایات او را درخور اعتماد ندانستهاند.
جایگاه بحث
قصه ازدواج یوسف و زلیخا و جوان شدن زلیخا در دو دسته از متون دیده میشود. دسته نخست منابع تفسیری، روایی و تاریخی اهل سنت و دست دوم متون شیعه. این داستان در قرآن نیامده است اما متون تفسیری مفصل بدان پرداختهاند.[۱]
برخی محققان گفتهاند روایات مربوط به ازدواج یوسف و زلیخا هیچکدام قابل اثبات نیستند.[۲] اما بعضی نیز مدعی هستند با فرض صحت و درستی روایات ازدواج یوسف و زلیخا، مطلبی که با اصول و قواعد کلی قرآن و سنت مخالف و ناسازگار باشد در این حدیث و این قضیه به چشم نمیخورد. مطابق این قضیه گفتهاند شاید زلیخا پس از آن درماندگی و سقوط، بیدار شده و با توجه و بازگشت به سوی خدا، تحولی عمیق و ریشهدار در افکار و اعمال او حاصل شده باشد.[۳] طبرسی در مجمع البیان هر دو قول ازدواج و عدم ازدواج را آورده است.[۴]
متون شیعه
روایت ازدواج یوسف و زلیخا در چند متن اصلی شیعه مانند: تفسیر قمی، آمالی شیخ صدوق، عللالشرایع شیخ صدوق، آمالی شیخ طوسی آمده است.[۵] برخی محققان به روایاتی که در این آثار آمده، اشکالات وارد کردهاند و سند و راوی این احادیث را مخدوش و ضعیف میدانند.[۶] محققان اذعان دارند روایات شیعه در ازدواج یوسف و زلیخا و جوان شدن زلیخا و بینا شدن وی، ریشه در روایت وهب بن منبه و ابن اسحاق دارد که روایت این دو در شمار روایات اسرائیلیات قرار دارد.[۷]
روایت وهب بن منبه
در منابع اهلسنت روایتگر ازدواج یوسف(ع) با زلیخا وَهْب بن مُنبِّه است. در تفسیر قرطبی آمده است که وهب از ازدواج یوسف با زلیخا میگوید. در این داستان آمده که یوسف به زلیخا میگوید: آیا عشق و محبت تو به من هنوز باقی است. زلیخا دیدن یوسف را دوست داشتنیتر از دنیا میخواند. یوسف به نماز میایستد و زلیخا به او اقتدا میکند. یوسف(ع) بینایی، جوانی و زیبایی زلیخا را از خدا طلب میکند و خدا جوانی، زیبایی و بینایی را به زلیخا بازمیگرداند به گونهای که او زیباتر از گذشته میشود. یوسف با زلیخا ازدواج میکند و او را دختر مییابد. از او درباره این موضوع پرسش میکند. زلیخا در جواب از ناتوانی جنسی شوهر سابق خود میگوید. زلیخا دو پسر به نامهای افراثیم و منشأ به دنیا میآورد و محبت یوسف به او چند برابر محبت زلیخا به خودش میشود. افزون بر قرطبی، شمار دیگری از تفسیرنویسان اهل سنت چون ابنکثیر و سیوطی این روایت را با کمی تفاوت یاد میکنند.[۸]
نقد و بررسی
روایت وهب بن منبه را مخدوش و در شمار اسرائیلیات قرار دادهاند. وهب بن منبه از بزرگان اهل کتاب در یمن بوده و با کتب آسمانی آشنایی کامل داشته است. از این رو، بسیاری از بزرگان اهل سنت و شیعه او را در شمار کسانی میآورند که اسرائیلیات بسیار در دین وارد کرده است.[۹] این روایت وهب، دست کم با دو روایت دیگر ناسازگار است. آلوسی از مفسران برجسته اهل سنت خبر ازدواج یوسف و زلیخا را از خبرهایی میخواند که محدثین به آن اعتماد ندارند و برای آن هیچ اصلی نمیشناسند.[۱۰]
روایت ابن اسحاق ابن جریر طبری
ابن اسحاق ابن جریر طبری (درگذشته ۳۱۰ق) درباره ازدواج یوسف گفته است: پادشاه مصر یوسف(ع) را جایگزین اطفیر کرد و به او اختیار تام داد. زمانی که اطفیر از دنیا رفت، ریان بن ولید، همسر اطفیر را که راعیل نام داشت به ازدواج یوسف(ع) درآورد. وقتی راعیل به خدمت یوسف رسید یوسف به او گفت: این بهتر است از آنچه پیش از این به دنبال آن بود. زلیخا گفت ای دوست مرا ملامت نکن. من چنانکه میبینی زیبا هستم و صاحب من توان جنسی نداشت و از آن سو تو نیز زیبارو بودی. پس نفس من بر من غلبه یافت. یوسف(ع) او را باکره یافت و راعیل برای یوسف دو پسر آورد یکی افراثیم و دیگری میشا.
محققان گفتهاند روایت ابن اسحاق مخدوش است و در گروه اسرائیلیات قرار میگیرد. و نیز اضطراب زیادی در متن روایت وجود دارد.[۱۱]
منابع
- ↑ بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰.
- ↑ نعیم آبادی، حسین، «بررسی حوادث مربوط به یوسف و زلیخا در منابع»، سخن تاریخ، شماره۱۰، ۱۳۸۹ش، ص۱۴۰.
- ↑ «صحت ازدواج حضرت یوسف (ع) با زلیخا»، پرسمان قرآن، انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، بازدید: ۱۴ آذر ۱۴۰۲.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمد بیستونی و دیگران، تهران، فراهانی، ج۱۲، ص۲۴۲ و ۲۴۳.
- ↑ بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰.
- ↑ معارف، مجید، و دیگران، «بررسی روایات تفسیری فریقین در مسئله ازدواج حضرت با یوسف(ع) زلیخا»، حدیث پژوهی، شماره ۱۳، سال هفتم، بهار و تابستان ۱۳۹۴، ص۷؛ بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰.
- ↑ بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰؛ معارف، مجید، و دیگران، «بررسی روایات تفسیری فریقین در مسئله ازدواج حضرت با یوسف(ع) زلیخا»، حدیث پژوهی، شماره ۱۳، سال هفتم، بهار و تابستان ۱۳۹۴، ص۷.
- ↑ بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰.
- ↑ سیمایی، مهدی، مشهورات بیاعتبار در تاریخ و حدیث، دفتر اول، قم، کتاب طه، ۱۳۹۸ش، ص۱۲۲؛ جعفری، یاقوت، «اسرائیلیات در کتابهای تفسیری و تاریخی»، تاریخ اسلام در آینه پژوهش، سال چهارم، شماره دوم، تابستان ۱۳۸۶ش.
- ↑ بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰.
- ↑ بهرامی، محمد، «ازدواج یوسف با زلیخا، حقیقت یا خرافه»، دوره ۲۶، شماره ۱۵۲، شماره پیاپی ۱۵۲، تیر ۱۳۸۸ش، ص ۱۴۵ تا ۲۷۰.