اثبات‌پذیری معجزه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی ='
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا معجزه اثبات پذیر است؟
آیا معجزه اثبات پذیر است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}بسیاری از متفکران مسلمان و سنت‌گرایان مسیحی و یهودی، معجزه را اثبات‌پذیر می‌دانند و با استناد به متون دینی، گزارش‌ها و اخبار متواتر، وجود معجزه را پذیرفته‌اند. این افراد معتقدند اگر پیامبر برای هر امری معجزه نیاورده‌اند، دلیل بر ناتوانی آنان نیست.
{{پاسخ}}
بسیاری از متفکران [[مسلمان]]، [[مسیحیت|مسیحی]] و [[یهود|یهودی]]، [[معجزه]] را اثبات‌پذیر می‌دانند و با استناد به متون دینی، گزارش‌ها و [[تواتر|اخبار متواتر]]، وجود معجزه را پذیرفته‌اند. این افراد معتقدند اگر پیامبر برای هر امری معجزه نیاورده‌اند، دلیل بر ناتوانی آنان نیست.


امام خمینی معتقد است آیه {{قرآن|قُل لَّا أَمْلِکُ لِنَفْسیِ نَفْعًا وَ لَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ الله|ترجمه=بگو، من مالک سود و زیان خود نیستم، مگر آنچه خدا خواهد|سوره=اعراف|آیه=۱۸۸}} نمی‌خواهد خود را از معجزات که نشانه نبوت و راستگوئی است، برکنار کند بلکه می‌خواهد یکی از آیات توحید و قدرت‌های آفریننده عالم را گوشزد جهانیان کند که هیچ‌کس مالک مستقل نیست و نمی‌تواند به تنهایی در این عالم کاری انجام دهد. اگر موسی(ع) عصای خود را اژدها می‌کند و ید بیضا دارد، آثار قدرت خود او نیست و عیسی اگر مردگان را زنده می‌کند و کوران را شفا می‌دهد از توانائی خود او نیست و حضرت محمد (ص) اگر به حکم آیه شریفه: {{قرآن|اقتربت الساعه و انشق القمر}}<ref>قمر / ۱ «ساعت نزدیک شد و ماه شکافت».</ref> ماه را دو نیمه کند، با قدرت خداوند است و با قدرت خود او نیست.<ref>کشف الاسرار، ص۴۸–۴۷</ref>
[[امام خمینی]] معتقد است آیه {{قرآن|قُل لَّا أَمْلِکُ لِنَفْسیِ نَفْعًا وَ لَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ الله|ترجمه=بگو، من مالک سود و زیان خود نیستم، مگر آنچه خدا خواهد|سوره=اعراف|آیه=۱۸۸}} نمی‌خواهد [[معجزه|معجزات]] که نشانه نبوت است، را رد کند بلکه می‌خواهد یکی از نشانه‌های [[توحید]] و قدرت‌های آفریننده عالم را گوشزد کند. آیه می‌خواهد بیان کند که هیچ‌کس مالک مستقل نیست و نمی‌تواند به تنهایی در این عالم، کاری انجام دهد. اگر [[موسی(ع)]] عصای خود را اژدها می‌کند و [[ید بیضا]] دارد، آثار قدرت خود او نیست و [[عیسی(ع)]] اگر مردگان را زنده می‌کند و افراد کور را [[شفا]] می‌دهد از توانائی خود او نیست و حضرت محمد(ص) اگر به حکم آیه شریفه: {{قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ}}<ref>قمر / ۱ «ساعت نزدیک شد و ماه شکافت».</ref> [[شق القمر|ماه را دو نیمه کند]]، با قدرت خداوند است و با قدرت خود اینان نیست.<ref>کشف الاسرار، ص۴۸–۴۷</ref>


==مخالفان معجزه==
==مخالفان معجزه==
برخی از اندیشوران غربی مانند هیوم، اثبات اعجاز را رد می‌کنند. هیوم که تنها راهنمای انسان درباره امور واقع را تجربه می‌داند، معتقد است معجزه ذاتاً نامحتمل است و هیچ شاهد تاریخی، وقوع آن را به‌طور قطعی و یقینی اثبات نمی‌کند. او معتقد است شواهد تاریخی که بر وقوع معجزه اقامه می‌شود، فاقد معیارهایی است که اطمینان انسان را جلب کند. او معتقد است بررسی‌های روان شناختی، تاریخی و ... نشان می‌دهد که در اشاعه و پیدایش چنین گزاره‌هایی، عواملی غیر از حقیقت‌جویی و بازگویی وقایع نقش داشته‌اند.  
برخی اندیشوران غربی مانند هیوم، اثبات اعجاز را رد می‌کنند. هیوم که تنها راهنمای انسان درباره امور واقع را تجربه می‌داند، معتقد است معجزه ذاتاً نامحتمل است و هیچ شاهد تاریخی، وقوع آن را به‌طور قطعی و یقینی اثبات نمی‌کند. او معتقد است شواهد تاریخی که بر وقوع معجزه اقامه می‌شود، فاقد معیارهایی است که اطمینان انسان را جلب کند. او معتقد است بررسی‌های روان شناختی، تاریخی و ... نشان می‌دهد که در پیدایش چنین گزاره‌هایی، عواملی غیر از حقیقت‌جویی و بازگویی وقایع نقش داشته‌اند.  


هیوم معتقد است در تمام تاریخ، هیچ معجزه ای یافت نمی‌شود که بوسیله تعدادی کافی از انسان‌هایی تصدیق شده باشد که واجد چنان فهم، فرهیختگی و آموزش خوب و بی چون و چرایی باشند که ما را مطمئن سازد که خودشان دستخوش هیچ گونه توهمی نشده‌اند. انسان‌هایی که واجد چنان صداقتی یقینی باشند که آنها را ورای هر بدگمانی مبنی بر این که طرحی برای فریب دیگران قرار دهد.<ref>هیوم، دربارهٔ معجزات، ص۴۱۲.</ref>
هیوم معتقد است در تمام تاریخ، هیچ معجزه ای یافت نمی‌شود که بوسیله تعدادی کافی از انسان‌هایی تصدیق شده باشد که واجد چنان فهم، فرهیختگی و آموزش خوب و بی چون و چرایی باشند که ما را مطمئن سازد که خودشان دستخوش هیچ گونه توهمی نشده‌اند. انسان‌هایی که واجد چنان صداقتی یقینی باشند که آنها را ورای هر بدگمانی مبنی بر این که طرحی برای فریب دیگران قرار دهد.<ref>هیوم، درباره معجزات، ص۴۱۲.</ref>


برخی مسلمانان نیز که اثبات پذیری معجزه را نپذیرفته و آورده‌اند اگر معجزه درست بود خوب بود پیامبر(ص) ابن‌مکتوم را که کور بود را بینا می‌کرد و امام علی(ع) عقیل را شفا می‌داد.  
برخی مسلمانان نیز که اثبات پذیری معجزه را نپذیرفته و آورده‌اند اگر معجزه درست بود خوب بود پیامبر(ص) [[ابن‌مکتوم]] را که کور بود را بینا می‌کرد و [[امام علی(ع)]]، [[عقیل]] را شفا می‌داد.  


'''نقد'''
'''نقد'''


مخالفان هیوم معتقدند، بسیاری از معجزات به حد تواتر می‌رسند. متواتر بودن نشان از عدم تبانی است و اگر احتمال تبانی در مورد واقعه‌ای باشد، آن مورد از اطمینان خارج است. اما بسیاری از معجزات به حد تواتر رسیده است و احتمال خطای همه راویان و تبانی آنها، محال به نظر می‌رسد. زمانی که تعداد زیادی از افراد، همگی واقعه‌ای را دیده باشند و احتمال خطای آن‌ها نیز بسیار کم باشد، در این صورت، شهادت این افراد، علم‌آور است.
مخالفان هیوم معتقدند، بسیاری از معجزات به حد [[تواتر]] می‌رسند. متواتر بودن نشان از عدم تبانی است و اگر احتمال تبانی در مورد واقعه‌ای باشد، آن مورد از اطمینان خارج است. اما بسیاری از معجزات به حد تواتر رسیده است و احتمال خطای همه راویان و تبانی آنها، محال به نظر می‌رسد. زمانی که تعداد زیادی از افراد، همگی واقعه‌ای را دیده باشند و احتمال خطای آن‌ها نیز بسیار کم باشد، در این صورت، شهادت این افراد، علم‌آور است.


همچنین در پاسخ به برخی مسلمانان که شفا ندادن ابن‌مکتوم و عقیل را دستاویز ادعای خود قرار دادند، امام خمینی پاسخ داده‌اند که این افراد گمان کرده‌اند که اگر معجزه درست باشد، باید پیامبر و امام در محله‌ها بگردند و بگویند معجزه می‌کنیم و کرامت می‌کنیم. معجزات تنها در موارد خاص و برای ایمان اوردن دیگران بوده و قرار نبود معجزه تبدیل به امری روزمره و همیشگی شود.<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، کشف الاسرار، ص۴۵.</ref>
همچنین در پاسخ به برخی مسلمانان که شفا ندادن ابن‌مکتوم و عقیل را دستاویز ادعای خود قرار دادند، [[امام خمینی]] پاسخ داده‌اند که این افراد گمان کرده‌اند که اگر معجزه درست باشد، باید پیامبر و امام در محله‌ها بگردند و بگویند معجزه و [[کرامت]] انجام می‌دهیم. معجزات تنها در موارد خاص و برای ایمان آوردن بوده و قرار نبود معجزه تبدیل به امری روزمره و همیشگی شود.<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، کشف الاسرار، ص۴۵.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
خط ۲۹: خط ۲۹:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = دین‌پژوهی
  | شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = کلام جدید
|شاخه فرعی۱ = معجزه
|شاخه فرعی۲ = معجزه
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۳ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی نویسنده=
| ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}


[[رده:اعجاز]]
[[رده:اعجاز]]