اهمیت وقتشناسی: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
(تکمیل اولیه مدخل) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۵: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
زمان، گرانبهاترین سرمایه و حیاتیترین منبعی است که در اختیار هر فردی قرار داشته، زندگی از آن ساخته میشود و تلف شدن آن ضایعات جبران ناپذیری را به بار میآورد. این امر به حدی مهم است که خداوند گاهی به خود زمان و وقت سوگند یاد کرده است: {{قرآن|وَالْعَصْرِ؛ سوگند به وقت.}} گاهی به یک قسمت از وقت قسم میخورد: {{قرآن| وَالْفَجْرِ|ترجمه= به سپیده دم سوگند}} گاهی هم گردش ماهها را نشان دهنده وقتها برای نظام زندگی مردم دانسته است: {{قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ}} در احادیث آمده است روز قیامت بنده قدم از قدم بر نمیدارد مگر آنکه از او درباره چند چیز سؤال میکنند؛ یکی از آنها نعمت عمر است. | زمان، گرانبهاترین سرمایه و حیاتیترین منبعی است که در اختیار هر فردی قرار داشته، زندگی از آن ساخته میشود و تلف شدن آن ضایعات جبران ناپذیری را به بار میآورد. این امر به حدی مهم است که خداوند گاهی به خود زمان و وقت سوگند یاد کرده است: {{قرآن|وَالْعَصْرِ؛ سوگند به وقت.}} گاهی به یک قسمت از وقت قسم میخورد: {{قرآن| وَالْفَجْرِ|ترجمه= به سپیده دم سوگند}} گاهی هم گردش ماهها را نشان دهنده وقتها برای نظام زندگی مردم دانسته است: {{قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ}} در احادیث آمده است روز قیامت بنده قدم از قدم بر نمیدارد مگر آنکه از او درباره چند چیز سؤال میکنند؛ یکی از آنها نعمت عمر است. | ||
سفارشهای روایات درباره وقتشناسی زیاد است؛ از جمله: غنیمت شمردن وقت و از استفاده از مهلتها و امکانات؛ گذران عمر با اطاعت الهی؛ توشه گرفتن از وقت برای قیامت؛ غافل نبودن از گذران وقت؛ | سفارشهای روایات درباره وقتشناسی زیاد است؛ از جمله: غنیمت شمردن وقت و از استفاده از مهلتها و امکانات؛ گذران عمر با اطاعت الهی؛ توشه گرفتن از وقت برای قیامت؛ غافل نبودن از گذران بیهوده وقت؛ نادانی شمردن هدر رفت وقت. | ||
== ارزش وقت از دیدگاه قرآن == | == ارزش وقت از دیدگاه قرآن == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== وقت شناسی در روایات == | == وقت شناسی در روایات == | ||
[[پیامبران(ع)]] و [[ائمه(ع)|امامان(ع)]] بارها مردم را به غنیمت شمردن فرصتها و استفاده صحیح از آن سفارش میکردند، خودشان نیز در این راستا پیشتاز و الگو بودند. | [[پیامبران(ع)]] و [[ائمه(ع)|امامان(ع)]] بارها مردم را به غنیمت شمردن فرصتها و استفاده صحیح از آن سفارش میکردند، خودشان نیز در این راستا پیشتاز و الگو بودند. | ||
* [[حضرت محمد(ص)|پیامبر(ص)]] به ابوذر فرمود: {{متن عربی|اِغتَنِم خَمساً قَبلَ خَمسٍ شَبابَکَ قَبلَ هِرَمِکَ وَ صِحَّتَکَ قَبلَ سُقمِک وَ غِناکَ قَبل فَقرِک وَ فِراغَکَ قَبلَ شُغلِک وَ حَیاتَکَ قَبلَ مَوتِکَ |ترجمه= پنج چیز را قبل از فرارسیدن پنج چیز دیگر غنیمت بشمار: جوانی قبل از پیری، سلامتی قبل از بیماری، بی نیازی را قبل از تهی دستی، فراغت قبل از اشتغال، زندگی قبل از مرگ.}}<ref> طوسی، محمد بن الحسن، الأمالي، تحقيق: قسم الدراسات الإسلامية - مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة للطباعة والنشر والتوزيع، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۲۶. متقی هندی، | * [[حضرت محمد(ص)|پیامبر(ص)]] به ابوذر فرمود: {{متن عربی|اِغتَنِم خَمساً قَبلَ خَمسٍ شَبابَکَ قَبلَ هِرَمِکَ وَ صِحَّتَکَ قَبلَ سُقمِک وَ غِناکَ قَبل فَقرِک وَ فِراغَکَ قَبلَ شُغلِک وَ حَیاتَکَ قَبلَ مَوتِکَ |ترجمه= پنج چیز را قبل از فرارسیدن پنج چیز دیگر غنیمت بشمار: جوانی قبل از پیری، سلامتی قبل از بیماری، بی نیازی را قبل از تهی دستی، فراغت قبل از اشتغال، زندگی قبل از مرگ.}}<ref> طوسی، محمد بن الحسن، الأمالي، تحقيق: قسم الدراسات الإسلامية - مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة للطباعة والنشر والتوزيع، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۲۶. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمّال، حدیث ۴۳۴۹۰.</ref> | ||
* رسول خدا(ص) عمری را با ارزش میداند | * رسول خدا(ص) عمری را با ارزش میداند که در راه خدا باشد: {{متن عربی| طُوبَى لِمَنْ طَالَ عُمُرُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ فَحَسُنَ مُنْقَلَبُهُ إِذْ رَضِيَ عَنْهُ رَبُّهُ وَ وَيْلٌ لِمَنْ طَالَ عُمُرُهُ وَ سَاءَ عَمَلُهُ فَسَاءَ مُنْقَلَبُهُ إِذْ سَخِطَ عَلَيْهِ رَبُّهُ عَزَّ وَ جَل|ترجمه= خوشا به حال کسی که عمرش طولانی و عملش نیکو باشد و فرجامش با خرسندی پروردگار همراه باشد. وای بر کسی که عمرش طولانی و عملش بد و فرجامش با ناخرسندی پروردگار همراه باشد.}}<ref>ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، موسسه النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۹۶.</ref> | ||
اهمیت وقتشناسی و استفاده بهینه از آن در سخنان [[علی(ع)|حضرت علی(ع)]] از اهمیت فراوانی برخوردار است. | |||
* {{متن عربی| َ تَزَوَّدْ مِنْ يَوْمِكَ لِغَدِكَ وَ اغْتَنِمْ عَفْوَ الزَّمَانِ وَ انْتَهِزْ فُرْصَةَ الْإِمْكَان|ترجمه= از امروزت برای فردایت توشه برگیر، فراهم شدن وقت را غنیمت شمار، از فرصت و امکانات استفاده کن.}}<ref>تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق، ص۳۶۱.</ref> | |||
* اهمیت دادن به وقت و بیکار نماندن یکی از نشانههای مومن است{{متن عربی| مَشْغُولٌ وَقْتُهُ | ترجمه= همه وقت مؤمن پراست.(او در همه وقتش به کارهای مثبت اشتغال دارد)}} <ref>شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۳۳.</ref> | |||
* {{متن عربی| فَتَدَارَكْ مَا بَقِيَ مِنْ عُمُرِكَ وَ لَا تَقُلْ غَداً أَوْ بَعْدَ غَدٍ فَإِنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ بِإِقَامَتِهِمْ عَلَى الْأَمَانِيِّ وَ التَّسْوِيفِ حَتَّى أَتَاهُمْ أَمْرُ اللَّهِ بَغْتَةً وَ هُمْ غَافِلُونَ|ترجمه=با آن چه از عمرت باقی مانده از گذشته جبران کن، فردا و پس فردا نگو( کار امروز را به فردا وانگذار) زیرا گذشتگانی که به هلاکت رسیدند، به خاطر پایداری در آرزوها و امروز و فردا کردن بود، تا آنگاه که ناگهان فرمان خدا(مرگ) به سویشان آمد، در حالی که غافل بودند.}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۳۶، حدیث۲۳.</ref> | |||
* {{متن عربی| مِنَ الْخُرْقِ الْمُعَاجَلَةُ قَبْلَ الْإِمْكَانِ وَ الْأَنَاةُ بَعْدَ الْفُرْصَةِ | ترجمه=شتاب در کار پیش از آمادگی و توانایی، ابلهی است همان گونه که اتلاف وقت پس از فراهم شدن فرصت از نادانی میباشد.}}<ref> شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۳۸، حکمت۳۶۳.</ref> | |||
* {{متن عربی| وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ| ترجمه= فرصت وقت، همچون ابر میگذرد، فرصتهای نیک را غنیمت بشمارید و قبل از گذشتن، از آنها بهره بگیرید.}}<ref> شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۴۷۱، حکمت۲۱.</ref> | |||
یادآوری کمی دنیا و کوتاهی عمر از موعظههایی است که در روایات به بیانهای مختلف و از زبان افرادی چون لقمان حکیم نقل شده است.<ref> مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، بيروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۴۲۰.</ref> امیرمومنان علی(ع) در یکی از خطبههای خود مدت کوتاه عمر را به فرصت اندکی تشبیه میکند به کسی که به او مهلت داده شده تا رضایت شاکی خود را جلب کند.<ref> شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۹، حکمت۷۶۶.</ref> | |||
نگرش صحیح نسبت به زمان و مدیریت پذیر بودن آن، نخستین گام در مسیر استفاده بهینه از وقت است. حضرت علی(ع)میفرماید: {{متن عربی| فَبَادِرُوا الْعَمَلَ وَ خَافُوا بَغْتَةَ الْأَجَلِ فَإِنَّهُ لَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الْعُمُرِ مَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الرِّزْقِ مَا فَاتَ الْيَوْمَ مِنَ الرِّزْقِ رُجِيَ غَداً زِيَادَتُهُ وَ مَا فَاتَ أَمْسِ مِنَ الْعُمُرِ لَمْ يُرْجَ الْيَوْمَ رَجْعَتُهُ الرَّجَاءُ مَعَ الْجَائِي وَ الْيَأْسُ مَعَ الْمَاضِي | ترجمه= پس به کار پیشدستی کنید و از ناگهان رسیدن اجل بترسید، که امید بازگشت عمر رفته چون روزی از دست شده نیست. آنچه از روزی از دست رفته، امید افزودن آن در فردا رود، و آنچه دیروز از عمر رفته، امید نیست که امروز باز گردد. که امید به آینده است.}} <ref> شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، خطبه۱۱۴، ص۱۷۱.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۱
سوال: درباره وقت و وقت شناسي چه آیات و احادیثی آمده است؟
زمان، گرانبهاترین سرمایه و حیاتیترین منبعی است که در اختیار هر فردی قرار داشته، زندگی از آن ساخته میشود و تلف شدن آن ضایعات جبران ناپذیری را به بار میآورد. این امر به حدی مهم است که خداوند گاهی به خود زمان و وقت سوگند یاد کرده است: ﴿وَالْعَصْرِ؛ سوگند به وقت.﴾ گاهی به یک قسمت از وقت قسم میخورد: ﴿وَالْفَجْرِ؛ به سپیده دم سوگند﴾ گاهی هم گردش ماهها را نشان دهنده وقتها برای نظام زندگی مردم دانسته است: ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ﴾ در احادیث آمده است روز قیامت بنده قدم از قدم بر نمیدارد مگر آنکه از او درباره چند چیز سؤال میکنند؛ یکی از آنها نعمت عمر است.
سفارشهای روایات درباره وقتشناسی زیاد است؛ از جمله: غنیمت شمردن وقت و از استفاده از مهلتها و امکانات؛ گذران عمر با اطاعت الهی؛ توشه گرفتن از وقت برای قیامت؛ غافل نبودن از گذران بیهوده وقت؛ نادانی شمردن هدر رفت وقت.
ارزش وقت از دیدگاه قرآن
اهمیت وقت به حدی مهم است که خداوند در قرآن گاهی به خود زمان و وقت سوگند یاد کرده است: ﴿وَالْعَصْرِ؛ سوگند به وقت.﴾(عصر:۱) گاهی گردش ماهها را نشان دهنده وقتها برای نظام زندگی مردم دانسته است: ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ؛ در باره «هلالهای ماه» از تو سؤال میکنند؛ بگو: آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظامِ زندگیِ) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است.﴾(بقره:۱۸۹) گاهی هم به یک قسمتی از زمان قسم میخورد:
- ﴿وَالْفَجْرِ؛ به سپیده دم سوگند.﴾(فجر:۱)
- ﴿وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ؛ و سوگند به شب، چون روى در رفتن آرد.﴾(مدثر:۳۳)
- ﴿وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ؛ و قسم به صبح چون جهان را روشن سازد.﴾(مدثر:۳۴)
آیات دیگری هم از این سوگندهای الهی در قرآن آمده است که اهمیت زمان و وقتها را بیان میکند. [۱]
وقت شناسی در روایات
پیامبران(ع) و امامان(ع) بارها مردم را به غنیمت شمردن فرصتها و استفاده صحیح از آن سفارش میکردند، خودشان نیز در این راستا پیشتاز و الگو بودند.
- پیامبر(ص) به ابوذر فرمود: «اِغتَنِم خَمساً قَبلَ خَمسٍ شَبابَکَ قَبلَ هِرَمِکَ وَ صِحَّتَکَ قَبلَ سُقمِک وَ غِناکَ قَبل فَقرِک وَ فِراغَکَ قَبلَ شُغلِک وَ حَیاتَکَ قَبلَ مَوتِکَ؛ پنج چیز را قبل از فرارسیدن پنج چیز دیگر غنیمت بشمار: جوانی قبل از پیری، سلامتی قبل از بیماری، بی نیازی را قبل از تهی دستی، فراغت قبل از اشتغال، زندگی قبل از مرگ.»[۲]
- رسول خدا(ص) عمری را با ارزش میداند که در راه خدا باشد: «طُوبَى لِمَنْ طَالَ عُمُرُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ فَحَسُنَ مُنْقَلَبُهُ إِذْ رَضِيَ عَنْهُ رَبُّهُ وَ وَيْلٌ لِمَنْ طَالَ عُمُرُهُ وَ سَاءَ عَمَلُهُ فَسَاءَ مُنْقَلَبُهُ إِذْ سَخِطَ عَلَيْهِ رَبُّهُ عَزَّ وَ جَل؛ خوشا به حال کسی که عمرش طولانی و عملش نیکو باشد و فرجامش با خرسندی پروردگار همراه باشد. وای بر کسی که عمرش طولانی و عملش بد و فرجامش با ناخرسندی پروردگار همراه باشد.»[۳]
اهمیت وقتشناسی و استفاده بهینه از آن در سخنان حضرت علی(ع) از اهمیت فراوانی برخوردار است.
- «َ تَزَوَّدْ مِنْ يَوْمِكَ لِغَدِكَ وَ اغْتَنِمْ عَفْوَ الزَّمَانِ وَ انْتَهِزْ فُرْصَةَ الْإِمْكَان؛ از امروزت برای فردایت توشه برگیر، فراهم شدن وقت را غنیمت شمار، از فرصت و امکانات استفاده کن.»[۴]
- اهمیت دادن به وقت و بیکار نماندن یکی از نشانههای مومن است«مَشْغُولٌ وَقْتُهُ؛ همه وقت مؤمن پراست.(او در همه وقتش به کارهای مثبت اشتغال دارد)» [۵]
- «فَتَدَارَكْ مَا بَقِيَ مِنْ عُمُرِكَ وَ لَا تَقُلْ غَداً أَوْ بَعْدَ غَدٍ فَإِنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ بِإِقَامَتِهِمْ عَلَى الْأَمَانِيِّ وَ التَّسْوِيفِ حَتَّى أَتَاهُمْ أَمْرُ اللَّهِ بَغْتَةً وَ هُمْ غَافِلُونَ؛ با آن چه از عمرت باقی مانده از گذشته جبران کن، فردا و پس فردا نگو( کار امروز را به فردا وانگذار) زیرا گذشتگانی که به هلاکت رسیدند، به خاطر پایداری در آرزوها و امروز و فردا کردن بود، تا آنگاه که ناگهان فرمان خدا(مرگ) به سویشان آمد، در حالی که غافل بودند.»[۶]
- «مِنَ الْخُرْقِ الْمُعَاجَلَةُ قَبْلَ الْإِمْكَانِ وَ الْأَنَاةُ بَعْدَ الْفُرْصَةِ؛ شتاب در کار پیش از آمادگی و توانایی، ابلهی است همان گونه که اتلاف وقت پس از فراهم شدن فرصت از نادانی میباشد.»[۷]
- «وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ؛ فرصت وقت، همچون ابر میگذرد، فرصتهای نیک را غنیمت بشمارید و قبل از گذشتن، از آنها بهره بگیرید.»[۸]
یادآوری کمی دنیا و کوتاهی عمر از موعظههایی است که در روایات به بیانهای مختلف و از زبان افرادی چون لقمان حکیم نقل شده است.[۹] امیرمومنان علی(ع) در یکی از خطبههای خود مدت کوتاه عمر را به فرصت اندکی تشبیه میکند به کسی که به او مهلت داده شده تا رضایت شاکی خود را جلب کند.[۱۰]
نگرش صحیح نسبت به زمان و مدیریت پذیر بودن آن، نخستین گام در مسیر استفاده بهینه از وقت است. حضرت علی(ع)میفرماید: «فَبَادِرُوا الْعَمَلَ وَ خَافُوا بَغْتَةَ الْأَجَلِ فَإِنَّهُ لَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الْعُمُرِ مَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الرِّزْقِ مَا فَاتَ الْيَوْمَ مِنَ الرِّزْقِ رُجِيَ غَداً زِيَادَتُهُ وَ مَا فَاتَ أَمْسِ مِنَ الْعُمُرِ لَمْ يُرْجَ الْيَوْمَ رَجْعَتُهُ الرَّجَاءُ مَعَ الْجَائِي وَ الْيَأْسُ مَعَ الْمَاضِي؛ پس به کار پیشدستی کنید و از ناگهان رسیدن اجل بترسید، که امید بازگشت عمر رفته چون روزی از دست شده نیست. آنچه از روزی از دست رفته، امید افزودن آن در فردا رود، و آنچه دیروز از عمر رفته، امید نیست که امروز باز گردد. که امید به آینده است.» [۱۱]
منابع
- ↑ سوره تکویر، آیه۱۷و۱۸. سوره لیل، آیه۱و۲.
- ↑ طوسی، محمد بن الحسن، الأمالي، تحقيق: قسم الدراسات الإسلامية - مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة للطباعة والنشر والتوزيع، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۲۶. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمّال، حدیث ۴۳۴۹۰.
- ↑ ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، موسسه النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۹۶.
- ↑ تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق، ص۳۶۱.
- ↑ شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۳۳.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۳۶، حدیث۲۳.
- ↑ شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۳۸، حکمت۳۶۳.
- ↑ شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۴۷۱، حکمت۲۱.
- ↑ مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، بيروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۴۲۰.
- ↑ شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۹، حکمت۷۶۶.
- ↑ شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، خطبه۱۱۴، ص۱۷۱.