دیدگاه اشاعره و معتزله در لزوم بعثت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
معتزله معتقدند حُسن بعثت پیامبران با عقل فهمیده می‌شود. آن‌ها معتقدند ضرورت بعثت انبیاء تنها با قاعده لطف قابل توضیح دادن است. در مقابل اشاعره معتقدند تنها حُسن بعثت پیامبران قابل ادراک است و ضرورت آن با عقل ادراک نمی شود.
معتزله معتقدند حُسن [[بعثت پیامبر(ص)|بعثت]] پیامبران با عقل فهمیده می‌شود. آن‌ها معتقدند ضرورت بعثت انبیاء تنها با قاعده لطف قابل توضیح دادن است. در مقابل اشاعره معتقدند تنها حُسن بعثت پیامبران قابل ادراک است و ضرورت آن با عقل ادراک نمی شود.


== اختلاف در حسن و قبح ==
== اختلاف در حسن و قبح ==
خط ۱۵: خط ۱۵:


== قاعده لطف ==
== قاعده لطف ==
متکلمان معتزله، امامیه و ماتریدیه که به حسن و قبح عقلی اعتقاد داشتند ضرورت بعثت انبیاء را با عقل اثبات می‌کنند. ایشان با «قاعده لطف» آن را تبیین می‌کنند و از این طریق اثبات می‌کنند که بر خداوند واجب است جهت هدایت انسان‌ها انبیاء عظام را بفرستد.
متکلمان معتزله، امامیه و ماتریدیه که به حسن و قبح عقلی اعتقاد داشتند ضرورت بعثت انبیاء را با عقل اثبات می‌کنند. ایشان با «قاعده لطف» آن را تبیین می‌کنند و از این طریق اثبات می‌کنند که بر خداوند واجب است جهت هدایت انسان‌ها انبیاء را بفرستد.


معنای قاعده لطف این است که به مقتضای حکمت الهی انجام هر فعلی که در فراهم ساختن زمینه‌های هدایت و صلاح بشر مؤثر باشد و با اصل آزادی بشر و فلسفه تکلیف منافات نداشته باشد، بر خداوند واجب است و هرگز آن را ترک نخواهد کرد. نبوت از روشن‌ترین و برجسته‌ترین مصادیق لطف الهی به شمار می‌رود. زیرا از یک سو عقل را در آنچه به صورت مستقل درک می‌کند، تأیید می‌کند و انسان را به پایبندی به قوانین عقلی برمی‌انگیزاند و از سوی دیگر اموری که برای هدایت لازم است و از درک عقل پنهان است را بیان می کند.<ref>ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ص۳۸–۳۴.</ref> <ref>عبد الرزاق فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ص۹–۳۵۸.</ref>
معنای قاعده لطف این است که به مقتضای حکمت الهی انجام هر فعلی که در فراهم ساختن زمینه‌های هدایت و صلاح بشر مؤثر باشد و با اصل [[آزادی در مکتب امام حسین|آزادی]] بشر و فلسفه تکلیف منافات نداشته باشد، بر خداوند واجب است و هرگز آن را ترک نخواهد کرد. نبوت از روشن‌ترین و برجسته‌ترین مصادیق لطف الهی به شمار می‌رود. زیرا از یک سو عقل را در آنچه به صورت مستقل درک می‌کند، تأیید می‌کند و انسان را به پایبندی به قوانین عقلی برمی‌انگیزاند و از سوی دیگر اموری که برای هدایت لازم است و از درک عقل پنهان است را بیان می کند.<ref>ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ص۳۸–۳۴.</ref> <ref>عبد الرزاق فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ص۹–۳۵۸.</ref>


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
۵۸

ویرایش