فال حافظ: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۲۱: | خط ۲۰: | ||
== آداب فال در فرهنگ عامه == | == آداب فال در فرهنگ عامه == | ||
به نقل از منابع، از آداب فالزدن به دیوان حافظ در قرون گذشته اطلاع چندانی در دست نیست؛ اما در قرن پانزدهم شمسی، فالزدن در فرهنگ عامیانه آداب خاصی دارد. گفته شده که بخشهای اصلی این سنت از | به نقل از منابع، از آداب فالزدن به دیوان حافظ در قرون گذشته اطلاع چندانی در دست نیست؛ اما در قرن پانزدهم شمسی، فالزدن در فرهنگ عامیانه آداب خاصی دارد. گفته شده که بخشهای اصلی این سنت از گذشته باقی مانده و بهتدریج تکمیلشده است. در میان عامه، تفأل به [[دیوان حافظ (کتاب)|دیوان حافظ]] زمانی است که بخواهند دست به کاری بزنند و در نتیجهٔ آن تردید داشته باشند، یا از خوبی و بدی سرانجام آن کار آگاه نباشند. همچنین، در مواردی که بخواهند از حال کسی که در سفر است آگاه شوند.<ref>یاحقی، «حافظ، فال»، ج۳، ذیل واژه.</ref> | ||
آداب آن هم اینگونه ثبت شده که ابتدا نیت میکنند و دیوان حافظ را بهدست چپ میگیرند و با چشم بسته با | آداب آن هم اینگونه ثبت شده که ابتدا نیت میکنند و دیوان حافظ را بهدست چپ میگیرند و با چشم بسته با سرانگشتان دست راست، بهطور تصادفی، دیوان را باز میکنند و غزلی را که سمت راست، یعنی در صفحهٔ زوج کتاب باشد، جواب نیت خود قرار میدهند. اگر آغاز غزل در صفحهٔ پیشین باشد، معمولاً صفحه را برمیگردانند و از آغاز غزل میخوانند تا به بیت مورد نظر و مرتبط با نیت برسند؛ این غزل را «غزل فال» میگویند و غزل بعد را، که بهعنوان شاهد آورده میشود، «غزل شاهد» مینامند. برخی هم بیتهای اول تا سوم غزل بعد را بهعنوان شاهد فال در نظر میگیرند و مضمون آن را مکمل فال و نیت خود میدانند.<ref>یاحقی، «حافظ، فال»، ج۳، ذیل واژه.</ref> | ||
== برخی فالهای مشهور == | == برخی فالهای مشهور == | ||
از جمله فالهای مشهور به دیوان حافظ قدیمیترین نقلی است که درباره فال حافظ در منابع آمده است: در کتاب دیار بکریه، که ۷۵ سال پس از درگذشت [[حافظ]] تألیف شده، مؤلف کتاب بههنگام نقل رخداد | از جمله فالهای مشهور به دیوان حافظ قدیمیترین نقلی است که درباره فال حافظ در منابع آمده است: در کتاب دیار بکریه، که ۷۵ سال پس از درگذشت [[حافظ]] تألیف شده، مؤلف کتاب بههنگام نقل رخداد لشکرکشی جهانشاه قراقویونلوها به شیراز برای سرکوب پسرش به نمونهای از فالزدن به دیوان حافظ اشاره کرده است. زمانی که محاصره شیراز به طول انجامید به دیوان حافظ تفأل زدند و ابیات زیر آمد: | ||
{{شعر|سینه | {{شعر|سینه گو شعلهٔ آتشکدهٔ فارس بکش|دیده گو آب رخ دجلهٔ بغداد ببر}} | ||
}} | |||
پس از آن درباره سرنوشت شیراز تفأل زدند که بیت زیر آمد: | پس از آن درباره سرنوشت شیراز تفأل زدند که بیت زیر آمد: | ||
{{شعر|خوشا شیراز و وضع بیمثالش|خداوندا نگه دار از زوالش | {{شعر|خوشا شیراز و وضع بیمثالش|خداوندا نگه دار از زوالش}} | ||
}} | |||
برخی اطرافیان جهانشاه گفتند که این فال به این معناست که حمله به شیراز موجب زوال آن خواهد شد، ولی جهانشاه گفت که که زوال شیراز به تأخیر فتح آن است و به برکت دعای خواجه حافظ شیراز فتح خواهد شد.<ref>ابوبکر طهرانی، دیار | برخی اطرافیان جهانشاه گفتند که این فال به این معناست که حمله به شیراز موجب زوال آن خواهد شد، ولی جهانشاه گفت که که زوال شیراز به تأخیر فتح آن است و به برکت دعای خواجه حافظ شیراز فتح خواهد شد.<ref>ابوبکر طهرانی، دیار بکریه، تهران، کتابخانه طهوری، ۱۳۵۶ش، ص۳۶۳–۳۶۴.</ref> | ||
نمونه دیگر مربوط به به زمان فتح شیراز بهدست شاه اسماعیل صفوی است. گفته شده که شخصی متعصب به نام «ملا مگس» در پی متقاعدکردن شاه اسماعیل برای تخریب مزار حافظ بود. شاه برای این کار دستور میدهد که به دیوان حافظ تفأل بزنند که این بیت میآید: | نمونه دیگر مربوط به به زمان فتح شیراز بهدست شاه اسماعیل صفوی است. گفته شده که شخصی متعصب به نام «ملا مگس» در پی متقاعدکردن شاه اسماعیل برای تخریب مزار حافظ بود. شاه برای این کار دستور میدهد که به دیوان حافظ تفأل بزنند که این بیت میآید: | ||
{{شعر|ای مگس، حضرت سیمرغ نه جولانگه توست|عرض خود میبری و زحمت ما میداری | {{شعر|ای مگس، حضرت سیمرغ نه جولانگه توست|عرض خود میبری و زحمت ما میداری}} | ||
}} | |||
گفته شده که پس از این تفأل آن شخص ساکت میشود.<ref>براون، ادوارد گرونویل، از سعدی تا جامی (تاریخ ادبی ایران از نیمه قرن هفتم تا آخر قرن نهم هجری)، ترجمه علیاصغر حکمت شیرازی، تهران، کتابخانه ابنسینا، ۱۳۳۹ش، ص۴۱۷.</ref> | گفته شده که پس از این تفأل آن شخص ساکت میشود.<ref>براون، ادوارد گرونویل، از سعدی تا جامی (تاریخ ادبی ایران از نیمه قرن هفتم تا آخر قرن نهم هجری)، ترجمه علیاصغر حکمت شیرازی، تهران، کتابخانه ابنسینا، ۱۳۳۹ش، ص۴۱۷.</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۳: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی =تاریخ ایران | ||
| شاخه فرعی۱ = | | شاخه فرعی۱ =شاعران ایرانی | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر =شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | | بازبینی نویسنده = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۴
آیا فال حافظ واقعیت دارد؟
فال حافظ پیشبینی خیر یا شر بودن نتیجه عملی یا پیشگویی سرنوشت کسی با بهرهگیری از دیوان حافظ. در میان ایرانیان، فالگرفتن با دیوان حافظ شهرت و جایگاه ویژهای یافته و از گذشته میان خاص و عام رایج بوده است. باور عامیانه آنان این بوده که حافظ از نیت و نیاز همه افراد خبر دارد و به همین دلیل او را لسانالغیب خواندهاند. تفأل به دیوان حافظ امری متداول است و جنبه سرگرمی در آن بر انگیزههای دیگر غلبه دارد.
از نظر شرعی فقیهان شیعه گفتهاند که فال و رمالی عملی خرافی و مراجعه به رمال و فالگیر جایز نیست. از نظر آنان، پولگرفتن و پولدادن در ازای فال جائز نیست، مگر اینکه پرداختکننده پول آن را بهعنوان هدیه به فالفروش و فالگیرنده بدهد.
فالگرفتن از دیوان حافظ مدتی کوتاه پس از درگذشت حافظ رایج شده است؛ از حدود هفتاد سال پس از درگذشت حافظ، گزارشهایی از فالزدن به دیوان او در متون رسمی تاریخی آمده است. از دوره صفویه به بعد، درباره تفأل به دیوان حافظ، حکایتهای بسیار و بعضاً شگفتآوری نقل شده است که بعضی از آنها مشهور قلمداد شدهاند.
معرفی و پیشینه
فال حافظ پیشبینی خیر یا شر بودن نتیجه عملی یا پیشگویی سرنوشت کسی با بهرهگیری از دیوان حافظ دانسته شده است.[۱] فالگرفتن یا تفأل بهمعنای پیشبینی خوشبینانه و امیدبخش درباره امور دانسته شده است؛ برخلاف تَطَیُّر که پیشبینی بد داشتن راجع به رخدادهای آینده است.[۲]
گفته شده که در ایران از گذشته فالزدن به کتاب، بهویژه کتابهای مشایخ صوفیه، مانند مثنوی، و کتابهای دیگر مانند شاهنامه مرسوم بوده است. از میان کتابهای فارسی، فالگرفتن با دیوان حافظ شهرت و جایگاه ویژهای یافته و از گذشته میان خاص و عام رایج بوده است. وجود اشاراتی به فالزدن و فال در دیوان حافظ را یکی از عوامل رویآوردن مردم به فالگرفتن از دیوان حافظ دانسته شده است.[۳]
به نقل از منابع، فالگرفتن از دیوان حافظ مدتی کوتاه پس از درگذشت حافظ رایج شده است؛ از حدود هفتاد سال پس از درگذشت حافظ، گزارشهایی از فالزدن به دیوان او در متون رسمی تاریخی آمده است. از دوره صفویه به بعد، درباره تفأل به دیوان حافظ، حکایتهای بسیار و بعضاً شگفتآوری نقل شده است که بعضی از آنها مشهور قلمداد شدهاند. باور عامیانه ایرانیان این بوده که حافظ از نیت و نیاز همه افراد خبر دارد و به همین دلیل او را لسانالغیب خواندهاند. تفأل به دیوان حافظ، امروزه نیز متداول است. گفته شده که امروزه جنبه سرگرمی و تفنن در فال حافظ برانگیزههای دیگر برای این کار غلبه دارد.[۴]
از نظر فقهی
از نظر شرعی، فقیهان گفتهاند که فال و رمالی عملی خرافی و مراجعه به رمال و فالگیر جایز نیست. از نظر آنان پولگرفتن و پولدادن در ازای فال جائز نیست، مگر اینکه پرداختکننده پول آن را بهعنوان هدیه به فالفروش و فالگیرنده بدهد. بنا بر فتوای مراجع تقلید، از جمله امام خمینی، مزدی که در قبال عمل حرام گرفته میشود، حرام است و باید به مالک آن برگرداند. اگر مالک واقعی آن را نمیشناسد، از طرف او به فقیران صدقه بدهد.[۵]
آداب فال در فرهنگ عامه
به نقل از منابع، از آداب فالزدن به دیوان حافظ در قرون گذشته اطلاع چندانی در دست نیست؛ اما در قرن پانزدهم شمسی، فالزدن در فرهنگ عامیانه آداب خاصی دارد. گفته شده که بخشهای اصلی این سنت از گذشته باقی مانده و بهتدریج تکمیلشده است. در میان عامه، تفأل به دیوان حافظ زمانی است که بخواهند دست به کاری بزنند و در نتیجهٔ آن تردید داشته باشند، یا از خوبی و بدی سرانجام آن کار آگاه نباشند. همچنین، در مواردی که بخواهند از حال کسی که در سفر است آگاه شوند.[۶]
آداب آن هم اینگونه ثبت شده که ابتدا نیت میکنند و دیوان حافظ را بهدست چپ میگیرند و با چشم بسته با سرانگشتان دست راست، بهطور تصادفی، دیوان را باز میکنند و غزلی را که سمت راست، یعنی در صفحهٔ زوج کتاب باشد، جواب نیت خود قرار میدهند. اگر آغاز غزل در صفحهٔ پیشین باشد، معمولاً صفحه را برمیگردانند و از آغاز غزل میخوانند تا به بیت مورد نظر و مرتبط با نیت برسند؛ این غزل را «غزل فال» میگویند و غزل بعد را، که بهعنوان شاهد آورده میشود، «غزل شاهد» مینامند. برخی هم بیتهای اول تا سوم غزل بعد را بهعنوان شاهد فال در نظر میگیرند و مضمون آن را مکمل فال و نیت خود میدانند.[۷]
برخی فالهای مشهور
از جمله فالهای مشهور به دیوان حافظ قدیمیترین نقلی است که درباره فال حافظ در منابع آمده است: در کتاب دیار بکریه، که ۷۵ سال پس از درگذشت حافظ تألیف شده، مؤلف کتاب بههنگام نقل رخداد لشکرکشی جهانشاه قراقویونلوها به شیراز برای سرکوب پسرش به نمونهای از فالزدن به دیوان حافظ اشاره کرده است. زمانی که محاصره شیراز به طول انجامید به دیوان حافظ تفأل زدند و ابیات زیر آمد:
سینه گو شعلهٔ آتشکدهٔ فارس بکش | دیده گو آب رخ دجلهٔ بغداد ببر |
پس از آن درباره سرنوشت شیراز تفأل زدند که بیت زیر آمد:
خوشا شیراز و وضع بیمثالش | خداوندا نگه دار از زوالش |
برخی اطرافیان جهانشاه گفتند که این فال به این معناست که حمله به شیراز موجب زوال آن خواهد شد، ولی جهانشاه گفت که که زوال شیراز به تأخیر فتح آن است و به برکت دعای خواجه حافظ شیراز فتح خواهد شد.[۸]
نمونه دیگر مربوط به به زمان فتح شیراز بهدست شاه اسماعیل صفوی است. گفته شده که شخصی متعصب به نام «ملا مگس» در پی متقاعدکردن شاه اسماعیل برای تخریب مزار حافظ بود. شاه برای این کار دستور میدهد که به دیوان حافظ تفأل بزنند که این بیت میآید:
ای مگس، حضرت سیمرغ نه جولانگه توست | عرض خود میبری و زحمت ما میداری |
گفته شده که پس از این تفأل آن شخص ساکت میشود.[۹]
منابع
- ↑ یاحقی، محمدجعفر، «حافظ، فال»، دانشنامه فرهنگ مردم ایران، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۴ش، ج۳، ذیل واژه.
- ↑ طریقهدار، ابوالفضل، کندوکاوی درباره استخاره و تفأل، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۷.
- ↑ یاحقی، «حافظ، فال»، ج۳، ذیل واژه.
- ↑ روح الامینی، محمود، «حافظ/ تفأل به دیوان حافظ»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ذیل واژه.
- ↑ «آیا مراجعه به فالنامه برای مثال فال انبیا و فال حافظ درست است ؟ از نظر شرعی اشکال ندارد؟»، مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، تاریخ درج: ۲۶ آذر ۱۳۸۵ش، تاریخ بازدید: ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ش.
- ↑ یاحقی، «حافظ، فال»، ج۳، ذیل واژه.
- ↑ یاحقی، «حافظ، فال»، ج۳، ذیل واژه.
- ↑ ابوبکر طهرانی، دیار بکریه، تهران، کتابخانه طهوری، ۱۳۵۶ش، ص۳۶۳–۳۶۴.
- ↑ براون، ادوارد گرونویل، از سعدی تا جامی (تاریخ ادبی ایران از نیمه قرن هفتم تا آخر قرن نهم هجری)، ترجمه علیاصغر حکمت شیرازی، تهران، کتابخانه ابنسینا، ۱۳۳۹ش، ص۴۱۷.