کاربر:Rezapour/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


== وعده حکومت صالحان ==
==وعده حکومت صالحان==
الف –آیات بسیاری در قرآن کریم پیرامون حکومت جهانی صالحان وجود دارد، و مراد از آن، حاکمیت صالحان در عصر ظهور و حکومت جهانی مهدوی می‌باشد:
الف –آیات بسیاری در قرآن کریم پیرامون حکومت جهانی صالحان وجود دارد، و مراد از آن، حاکمیت صالحان در عصر ظهور و حکومت جهانی مهدوی می‌باشد:


خط ۲۰: خط ۲۰:
روایات نیز بر این مسئله تأکید کرده‌اند: امام سجاد(ع) فرمود: قسم به خدا آن‌ها شیعیان ما اهل بیت هستند که خدا این وعده را در مورد آن‌ها بدست مردی از ما محقق می‌سازد و او مهدی این امّت است و اوست آن که رسول خدا(ص) فرمود: اگر روزی از دنیا باقی نمانده باشد، خدا آن روز را تا آن جا طولانی می‌کند که مردی از عترتم که نامش نام من است به ولایت رسیده و زمین را آن چنان که از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و قسط پر سازد.<ref>فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی پیشین. ۳ / ۴۴۵.</ref> روایات دیگری نیز بر این مطلب دلالت دارند.<ref>بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، پیشین. ۳ / ۸۹۳.</ref>
روایات نیز بر این مسئله تأکید کرده‌اند: امام سجاد(ع) فرمود: قسم به خدا آن‌ها شیعیان ما اهل بیت هستند که خدا این وعده را در مورد آن‌ها بدست مردی از ما محقق می‌سازد و او مهدی این امّت است و اوست آن که رسول خدا(ص) فرمود: اگر روزی از دنیا باقی نمانده باشد، خدا آن روز را تا آن جا طولانی می‌کند که مردی از عترتم که نامش نام من است به ولایت رسیده و زمین را آن چنان که از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و قسط پر سازد.<ref>فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی پیشین. ۳ / ۴۴۵.</ref> روایات دیگری نیز بر این مطلب دلالت دارند.<ref>بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، پیشین. ۳ / ۸۹۳.</ref>


== ارتباط گناه و زندگی دنیایی ==
==گناه‌کاران و رفاه در زندگی دنیایی==
انسان گناه‌کار از سه حال خارج نیست:
انسان گناه‌کار از سه حال خارج نیست:


* شخص گناه‌کار توبه می‌کند و بازمی‌گردد.  
*شخص گناه‌کار توبه می‌کند و بازمی‌گردد.
* خداوند بوسیله یک نشانه یا بلا او را آگاه می‌کند تا به هدایت باز گردد.
*خداوند بوسیله یک نشانه یا بلا او را آگاه می‌کند تا به هدایت باز گردد.
* شخص گناه‌کار شایستگی هیچ‌یک از این دو را ندارد. خدا به جای بلا، نعمتهای ظاهری و بجای گرفتاری و تنگدستی، رفاه ظاهری به او می‌بخشد و این همان «عذاب استدراج» است؛ که در آیات قرآن به همین تعبیر {{قرآن|والذین کذّبوا بایاتنا سَنتدرجهم من حیث لا یعلمون<ref>اعراف / ۱۸۲.</ref> «کسانی که آیات ما را تکذیب کردند به زودی آنان را از آنجا که نمی‌دانند (و فکرش را هم نمی‌کنند) تدریجاً به سوی عذاب پیش می‌بریم».
*شخص گناه‌کار شایستگی هیچ‌یک از این دو را ندارد. خدا به جای بلا، نعمتهای ظاهری و بجای گرفتاری و تنگدستی، رفاه ظاهری به او می‌بخشد و این همان «عذاب استدراج» است؛ که در آیات قرآن به همین تعبیر {{قرآن|والذین کذّبوا بایاتنا سَنتدرجهم من حیث لا یعلمون<ref>اعراف / ۱۸۲.</ref> «کسانی که آیات ما را تکذیب کردند به زودی آنان را از آنجا که نمی‌دانند (و فکرش را هم نمی‌کنند) تدریجاً به سوی عذاب پیش می‌بریم».


و یا تعبیرات دیگر مانند: {{قرآن|و ما ارسلنا فی قریه من نبی الا اخذنا اهلها بالبأساء و الضراء لعلهم یضّرّعون. ثم بدلنا مکان السیئه الحسنه حتی عفوا و قالوا قد مسّ آباءنا الضرّاء و السرّاء فأخذناهم بغته و هم لا یشعرون}}<ref>اعراف / ۹۴ و ۹۵.</ref> «سنت خداوند بر این بوده که هر موقعی پیامبری از پیامبرانش را به سوی مردم می‌فرستاده آنها را با سختی‌ها و گرفتاریها امتحان و آزمایش می‌کرده ولی آنان از آیات الهی که آنان را دعوت به سوی خدا و تضرع و توبه به سوی حق می‌کرده اعراض می‌کرده‌اند. هنگامی که این سنت سودی به حال آنها نداشته خداوند این سنت را تبدیل به سنت دیگری می‌نموده و آن اینکه مُهر بر قلوب آنها می‌زده و دچار قساوت قلب و سرپیچی از حق می‌گشته‌اند و علاقه‌مند شدن به شهوات مادی و زینت‌ها و جلوه‌های زندگانی دنیا و زخارف آن و این سنت مکر است. سپس به دنبال آن سنت سومی است و آن استدراج است یعنی تبدیل شدن بدی به خوبی و نقمت به نعمت و گرفتاری‌ها و سختی‌ها به آسانی و نزدیک شدن آنها روز به روز و ساعت به ساعت به طرف عذاب الهی تا اینکه یک مرتبه آنها را بگیرد ولی آنها احساس نمی‌کنند، چون خود را در جای امن و سالمی می‌دانند»}}.<ref>المیزان، طباطبایی، محمد حسین، انتشارات اعلمی، بیروت، چاپ سوم، سال ۱۳۶۱. ج ۸، ص ۱۹۵.</ref>
و یا تعبیرات دیگر مانند: {{قرآن|و ما ارسلنا فی قریه من نبی الا اخذنا اهلها بالبأساء و الضراء لعلهم یضّرّعون. ثم بدلنا مکان السیئه الحسنه حتی عفوا و قالوا قد مسّ آباءنا الضرّاء و السرّاء فأخذناهم بغته و هم لا یشعرون}}<ref>اعراف / ۹۴ و ۹۵.</ref> «سنت خداوند بر این بوده که هر موقعی پیامبری از پیامبرانش را به سوی مردم می‌فرستاده آنها را با سختی‌ها و گرفتاریها امتحان و آزمایش می‌کرده ولی آنان از آیات الهی که آنان را دعوت به سوی خدا و تضرع و توبه به سوی حق می‌کرده اعراض می‌کرده‌اند. هنگامی که این سنت سودی به حال آنها نداشته خداوند این سنت را تبدیل به سنت دیگری می‌نموده و آن اینکه مُهر بر قلوب آنها می‌زده و دچار قساوت قلب و سرپیچی از حق می‌گشته‌اند و علاقه‌مند شدن به شهوات مادی و زینت‌ها و جلوه‌های زندگانی دنیا و زخارف آن و این سنت مکر است. سپس به دنبال آن سنت سومی است و آن استدراج است یعنی تبدیل شدن بدی به خوبی و نقمت به نعمت و گرفتاری‌ها و سختی‌ها به آسانی و نزدیک شدن آنها روز به روز و ساعت به ساعت به طرف عذاب الهی تا اینکه یک مرتبه آنها را بگیرد ولی آنها احساس نمی‌کنند، چون خود را در جای امن و سالمی می‌دانند»}}.<ref>المیزان، طباطبایی، محمد حسین، انتشارات اعلمی، بیروت، چاپ سوم، سال ۱۳۶۱. ج ۸، ص ۱۹۵.</ref>
خط ۴۲: خط ۴۲:




البته گاهی اوقات مصائب، محصول گناهان جمعی است همان گونه که در قرآن مجید می‌خوانیم: {{قرآن|ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ}} به سبب آنچه به دست مردم فراهم آمده، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است تا (سزای) بعضی از آنچه را انجام داده‌اند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند.»
مومنان و سختی در دنیا


و امیر بیان علی (ع) می‌فرماید: «هیچ ملّتی از آغوش ناز و نعمت زندگی گرفته نشده مگر به واسطه گناهانی که انجام دادند، زیرا خداوند هرگز به بندگان خود ستم روا نمی‌دارد.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲.</ref>
امام علی(ع) می‌فرماید: «هیچ ملّتی از آغوش ناز و نعمت زندگی گرفته نشده مگر به واسطه گناهانی که انجام دادند، زیرا خداوند هرگز به بندگان خود ستم روا نمی‌دارد.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲.</ref>


پس روشن می‌شود که میان اعمال انسان و نظام تکوین زندگی او ارتباط و پیوند نزدیکی وجود دارد که اگر براساس اصول فطرت و قوانین آفرینش گام بردارند برکات الهی شامل حال آن‌ها می‌شود و هرگاه فاسد شوند زندگی آن‌ها به فساد و تباهی می‌گراید.
پس روشن می‌شود که میان اعمال انسان و نظام تکوین زندگی او ارتباط و پیوند نزدیکی وجود دارد که اگر براساس اصول فطرت و قوانین آفرینش گام بردارند برکات الهی شامل حال آن‌ها می‌شود و هرگاه فاسد شوند زندگی آن‌ها به فساد و تباهی می‌گراید.
خط ۵۶: خط ۵۶:
==نتیجه نکات مورد بحث این می‌شود که==
==نتیجه نکات مورد بحث این می‌شود که==


#شکی نیست که صالحان بر اساس وعده قطعی و تخلف ناپذیر الهی وارثان زمین خواهند شد و ظرف تحقق کامل این وعده، عصر نورانی ظهور ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) خواهد بود نه آن گونه که پرسشگر ارجمند برداشت نموده است.
#آسایش و بهرمندی ستمگران و گناهکاران از نعمت‌های ظاهری دنیا و سلطهٔ جائرانهٔ آنان بر زمین، علامت و نشانهٔ خوب بودن آن‌ها یا بر خلاف عدالت الهی نیست بلکه در حقیقت گرفتار عذاب غفلت و مهلت و سقوط در پرتگاه بلای عظیم استدراج گردیده‌اند؛ و از طرفی هم مقتضای سنت الهی این نیست که هر کس در زمین به ظلم و ستم بپردازند او را فوراً گرفتار بلا و عذاب آسمانی نماید چه آن که در این صورت همه مجبور خواهند بود نه مختار.
#آسایش و بهرمندی ستمگران و گناهکاران از نعمت‌های ظاهری دنیا و سلطهٔ جائرانهٔ آنان بر زمین، علامت و نشانهٔ خوب بودن آن‌ها یا بر خلاف عدالت الهی نیست بلکه در حقیقت گرفتار عذاب غفلت و مهلت و سقوط در پرتگاه بلای عظیم استدراج گردیده‌اند؛ و از طرفی هم مقتضای سنت الهی این نیست که هر کس در زمین به ظلم و ستم بپردازند او را فوراً گدفتار بلا و عذاب آسمانی نماید چه آن که در اینصورت همه مجبور خوهند بود نه مختار.
#بخشی از گرفتاری و مشکلات مسلمانان و شیعیان ممکن است به خاطر اعمال و رفتارهای خود شان و بیگانگی و فاصله گرفتن آنان از روح دین و دیانت و اسلام باشد و بخشی به خاطر ابتلائات و بخشی هم به خاطر ظلم وستم جبابره و ستمگران که در دو صورت اخیر و تحمل مظلومیت‌های ناخواسته و اجباری عندالله ماجور خواهند بود و در برابر ستم‌ها و مظلومیت‌های که به خاطر مسلمان و شیعه بودن می‌کشند خدای متعال به آنان اجر صابران را عطا خواهد فرمود.
#بخشی از گرفتاری و مشکلات مسلمانان و شیعیان ممکن است به خاطر اعمال و رفتارهای خود شان و بیگانگی و فاصله گرفتن آنان از روح دین و دیانت و اسلام باشد و بخشی به خاطر ابتلائات و بخشی هم به خاطر ظلم وستم جبابره و ستمگران که در دو صورت اخیر و تحمل مظلومیت‌های ناخواسته و اجباری عندالله ماجور خواهند بود و در برابر ستم‌ها و مظلومیت‌های که به خاطر مسلمان و شیعه بودن می‌کشند خدای متعال به آنان اجر صابران را عطا خواهد فرمود.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}

نسخهٔ ‏۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۴

سؤال

چرا شیعیان در دنیا در بدترین وضعیت به سر می‌برند در حالیکه خدا در قرآن فرموده که وارثان اصلی زمین بندگان صالح من هستند؟ چرا بین شیعیان و دیگر مذاهب عدل رعایت نشده


وعده حکومت صالحان

الف –آیات بسیاری در قرآن کریم پیرامون حکومت جهانی صالحان وجود دارد، و مراد از آن، حاکمیت صالحان در عصر ظهور و حکومت جهانی مهدوی می‌باشد:

﴿و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أن الارض یرثها عبادی الصالحون[۱]؛ ما در زبور داود از پس ذکر (تورات) نوشته‌ایم که سرانجام، زمین را بندگان شایسته ما به ارث می‌برند و صاحب می‌شوند. آیات دیگری نیز به این وعده خداوند اشاره کرده‌اند.[۲]

روایات نیز بر این مسئله تأکید کرده‌اند: امام سجاد(ع) فرمود: قسم به خدا آن‌ها شیعیان ما اهل بیت هستند که خدا این وعده را در مورد آن‌ها بدست مردی از ما محقق می‌سازد و او مهدی این امّت است و اوست آن که رسول خدا(ص) فرمود: اگر روزی از دنیا باقی نمانده باشد، خدا آن روز را تا آن جا طولانی می‌کند که مردی از عترتم که نامش نام من است به ولایت رسیده و زمین را آن چنان که از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و قسط پر سازد.[۳] روایات دیگری نیز بر این مطلب دلالت دارند.[۴]

گناه‌کاران و رفاه در زندگی دنیایی

انسان گناه‌کار از سه حال خارج نیست:

  • شخص گناه‌کار توبه می‌کند و بازمی‌گردد.
  • خداوند بوسیله یک نشانه یا بلا او را آگاه می‌کند تا به هدایت باز گردد.
  • شخص گناه‌کار شایستگی هیچ‌یک از این دو را ندارد. خدا به جای بلا، نعمتهای ظاهری و بجای گرفتاری و تنگدستی، رفاه ظاهری به او می‌بخشد و این همان «عذاب استدراج» است؛ که در آیات قرآن به همین تعبیر ﴿والذین کذّبوا بایاتنا سَنتدرجهم من حیث لا یعلمون[۵] «کسانی که آیات ما را تکذیب کردند به زودی آنان را از آنجا که نمی‌دانند (و فکرش را هم نمی‌کنند) تدریجاً به سوی عذاب پیش می‌بریم».

و یا تعبیرات دیگر مانند: ﴿و ما ارسلنا فی قریه من نبی الا اخذنا اهلها بالبأساء و الضراء لعلهم یضّرّعون. ثم بدلنا مکان السیئه الحسنه حتی عفوا و قالوا قد مسّ آباءنا الضرّاء و السرّاء فأخذناهم بغته و هم لا یشعرون[۶] «سنت خداوند بر این بوده که هر موقعی پیامبری از پیامبرانش را به سوی مردم می‌فرستاده آنها را با سختی‌ها و گرفتاریها امتحان و آزمایش می‌کرده ولی آنان از آیات الهی که آنان را دعوت به سوی خدا و تضرع و توبه به سوی حق می‌کرده اعراض می‌کرده‌اند. هنگامی که این سنت سودی به حال آنها نداشته خداوند این سنت را تبدیل به سنت دیگری می‌نموده و آن اینکه مُهر بر قلوب آنها می‌زده و دچار قساوت قلب و سرپیچی از حق می‌گشته‌اند و علاقه‌مند شدن به شهوات مادی و زینت‌ها و جلوه‌های زندگانی دنیا و زخارف آن و این سنت مکر است. سپس به دنبال آن سنت سومی است و آن استدراج است یعنی تبدیل شدن بدی به خوبی و نقمت به نعمت و گرفتاری‌ها و سختی‌ها به آسانی و نزدیک شدن آنها روز به روز و ساعت به ساعت به طرف عذاب الهی تا اینکه یک مرتبه آنها را بگیرد ولی آنها احساس نمی‌کنند، چون خود را در جای امن و سالمی می‌دانند».[۷]

خداوند متعال به دنبال آیه ﴿سنتدرجهم من حیث لا یعلمون می‌فرماید: ﴿و املی لهم ان کیدی متین «و به آنها مهلت می‌دهم و در عذاب شان عجله نخواهم کرد چرا که نقشه‌های من محکم و دقیق و عذاب من شدید است.» این هشداری است به همه ظالمان و گردنکشان که سلامت و نعمت و امنیت هرگز آن‌ها را از عذاب ایمن نکند و هر لحظه در انتظار کیفر شدید خداوند باشند.

لذا انسان باید به هنگام روی آوردن نعمت‌های الهی در صورت توبه نکردن مراقب باشد، که نعمت ظاهری «عذاب استدراج» نباشد.[۸]

بنابراین گنهکارانی که دائم به ظلم و معصیت مشغولند و به ظاهر در خوشی و رفاه به سر می‌برند و غافل از نتیجه اعمال خود هستند، اما در واقع اینها نقمت و بلا است به صورت نعمت و مقدمه عذاب آنها است که به تدریج به سوی عذاب الهی پیش می‌روند اما خودشان متوجه نمی‌شوند، خداوند متعال خطاب به پیامبر (در واقع مخاطب مؤمنان و مسلمانان اند) کرده می‌گوید: «فزونی اموال و اولاد (آسایش و رفاه ظاهری) آنها نباید تو را در شگفتی فرو برد» و فکر کنی که آن‌ها با این که کافرند چگونه مشمول این همه مواهب الهی واقع شده‌اند ﴿فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ.

چرا که این‌ها به ظاهر برای آن‌ها نعمت است اما در حقیقت «خدا می‌خواهد به این وسیله آنان را در زندگی دنیا معذب کند، و به خاطر دلبستگی فوق‌العاده به این امور در حال کفر و بی ایمانی بمیرند» ﴿إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الْحَیاه الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ.[۹] که در قرآن و روایات از آن تعبیر به «استدراج» شده است.

ج- بعضی از مصائب و بلایا و گرفتاری‌ها، بازتاب اعمال و رفتار و گناهان و معاصی خود آنهاست، چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَ مَآ أَصَـبَکُم مِّن مُّصِیبَه فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ؛[۱۰] و هر مصیبتی به شما برسد به سبب اعمالی است که انجام داده‌اید.» این آیه به خوبی نشان می‌دهد مصائب و گرفتاری‌هایی که دامنگیر انسان می‌شود یک نوع مجازات الهی و هشداری برای گناهکاران است.

در حدیثی امام صادق (ع) فرموده‌اند: «من یموت بالذنوب اکثر ممّن یموت بالاجال و من یعیش بالاحسان اکثر ممّن یعیش بالاعمار؛[۱۱] تعداد کسانی که در اثر گناهان (زودتر) می‌میرند، بیشتر از کسانی است که اجلشان سر آمده و می‌میرند، و تعداد کسانی که بواسطه خوبی و احسان بر دیگران زندگی می‌کنند، بیشتر از کسانی است که به عمر مقرّر و مقدّر شده برایشان زندگی می‌کنند.»


مومنان و سختی در دنیا

امام علی(ع) می‌فرماید: «هیچ ملّتی از آغوش ناز و نعمت زندگی گرفته نشده مگر به واسطه گناهانی که انجام دادند، زیرا خداوند هرگز به بندگان خود ستم روا نمی‌دارد.»[۱۲]

پس روشن می‌شود که میان اعمال انسان و نظام تکوین زندگی او ارتباط و پیوند نزدیکی وجود دارد که اگر براساس اصول فطرت و قوانین آفرینش گام بردارند برکات الهی شامل حال آن‌ها می‌شود و هرگاه فاسد شوند زندگی آن‌ها به فساد و تباهی می‌گراید.

البته در مصیبت‌های جمعی گاهی افرادی مورد بلا واقع می‌شوند که به ظاهر مرتکب گناه نشده‌اند که این به دو صورت است: یا این که گرچه گناه نکرده‌اند ولی راضی به گناه دیگران بوده‌اند و فریضه امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده‌اند، و این خود گناهی بس بزرگ است چنان‌که حضرت علی (ع) می‌فرماید: «الرّاضی بفعل قوم کالداخل فی معهم؛[۱۳] آن کسی که به کار جمعیتی راضی باشد همچون کسی است که در آن کار دخالت دارد.» یا این که گناهی مرتکب نشده‌اند و راضی به گناه آن‌ها هم نبوده‌اند و فریضه امر به معروف و نهی از منکر را نیز انجام داده‌اند که در این صورت مأجورند.

از این رو نسبت به برخی مؤمنین می‌توان گفت که آن‌ها خود باعث فرو فرستادن بلا از جانب خداوند هستند به این معنی که در طول زندگی لغزش‌هایی از آن‌ها سر می‌زند که مستوجب تنبیه است و خداوند به خاطر ایمان این اشخاص عذاب آن‌ها را در قالب بلا و در این دنیا فرو می‌فرستد و عذاب آن‌ها را به آخرت محوّل نمی‌کند و به این وسیله آن‌ها را از آلودگی پاک کرده و آماده متنعّم شدن از نعمت‌های اخروی می‌گرداند. در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: «انّ العبد اذا کثرت ذنوبه و لم یکن عنده من العمل ما یکفرها ابتلأه بالحزن لیکفرها»[۱۴] هنگامی که بنده ای گناهانش افزون شود و اعمالی که آن را جبران کند نداشته باشد خداوند او را گرفتار اندوه می‌کند تا گناهانش را پاک کند.

د- از آیات و روایات اسلامی استفاده می‌شود بخشی از مصائب و سختی‌هایی که به انسان می‌رسد در حقیقت ابتلا و آزمایش الهی است، و خداوند نسبت به برخی انسان‌ها نعمت‌ها را به سختی تبدیل می‌کند و آن‌ها را به انواع بلاها و مشکلات دچار می‌سازد تا میزان ایمان آن‌ها مشخص شود. خداوند متعال می‌فرماید: {{قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیء مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْص مِّنَ الاَمْوَ لِ وَ الاَنفُسِ وَ الثَّمَرَ تِ وَبَشِّرِ الصَّـبِرِینَ؛[۱۵] «قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی و میوه‌ها آزمایش می‌کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان.»

نتیجه نکات مورد بحث این می‌شود که

  1. آسایش و بهرمندی ستمگران و گناهکاران از نعمت‌های ظاهری دنیا و سلطهٔ جائرانهٔ آنان بر زمین، علامت و نشانهٔ خوب بودن آن‌ها یا بر خلاف عدالت الهی نیست بلکه در حقیقت گرفتار عذاب غفلت و مهلت و سقوط در پرتگاه بلای عظیم استدراج گردیده‌اند؛ و از طرفی هم مقتضای سنت الهی این نیست که هر کس در زمین به ظلم و ستم بپردازند او را فوراً گرفتار بلا و عذاب آسمانی نماید چه آن که در این صورت همه مجبور خواهند بود نه مختار.
  2. بخشی از گرفتاری و مشکلات مسلمانان و شیعیان ممکن است به خاطر اعمال و رفتارهای خود شان و بیگانگی و فاصله گرفتن آنان از روح دین و دیانت و اسلام باشد و بخشی به خاطر ابتلائات و بخشی هم به خاطر ظلم وستم جبابره و ستمگران که در دو صورت اخیر و تحمل مظلومیت‌های ناخواسته و اجباری عندالله ماجور خواهند بود و در برابر ستم‌ها و مظلومیت‌های که به خاطر مسلمان و شیعه بودن می‌کشند خدای متعال به آنان اجر صابران را عطا خواهد فرمود.



معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

در مورد مجازات استدراج می‌توانید به تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۲ به بعد و ج ۳، ص ۱۸۲ مراجعه کنید.


منابع

  1. سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  2. نور / ۵۵.
  3. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی پیشین. ۳ / ۴۴۵.
  4. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، پیشین. ۳ / ۸۹۳.
  5. اعراف / ۱۸۲.
  6. اعراف / ۹۴ و ۹۵.
  7. المیزان، طباطبایی، محمد حسین، انتشارات اعلمی، بیروت، چاپ سوم، سال ۱۳۶۱. ج ۸، ص ۱۹۵.
  8. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ سیزدهم، سال ۱۳۷۰. ج ۲۴، ص ۴۱۶ و ۴۱۷.
  9. توبه / ۵۵.
  10. شوری، ۳۰.
  11. بحارالانوار، مرحوم مجلسی، داراحیاء التراث العربی، ج ۵، ص ۱۴۰.
  12. نهج البلاغه، خطبه ۱۲.
  13. نهج البلاغه، قصار ۱۵۴.
  14. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیّه، ج ۲، ص ۴۴۴. بیتا.
  15. . بقره، ۱۵۵.