روایت کافر یا مشرک بودن مخالف علی بن ابی‌طالب(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

(ایجاد مدخل: مخالف علی بن ابی طالب(ع) بعد از رسول‌خدا(ص))
 
جز (تکمیل اولیه مقاله)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=fabbasi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
از رسول خدا –صلی الله علیه و آله و سلم- نقل شده است که فرمود: «الْمُخَالِفُ عَلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ بَعْدِی کَافِرٌ وَ الْمُشْرِکُ بِهِ مُشْرِکٌ وَ الْمُحِبُّ لَهُ مُؤْمِنٌ وَ الْمُبْغِضُ لَهُ مُنَافِقٌ وَ الْمُقْتَفِی لِأَثَرِهِ لَاحِقٌ وَ الْمُحَارِبُ لَهُ مَارِقٌ وَ الرَّادُّ عَلَیْهِ زَاهِقٌ عَلِیٌّ نُورُ اللَّهِ فِی بِلَادِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَی عِبَادِهِ عَلِیٌّ سَیْفُ اللَّهِ عَلَی أَعْدَائِهِ وَ وَارِثُ عِلْمِ أَنْبِیَائِهِ عَلِیٌّ کَلِمَه اللَّهِ الْعُلْیَا وَ کَلِمَه أَعْدَائِهِ السُّفْلَی عَلِیٌّ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ وَ وَصِیُّ سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ إِمَامُ الْمُسْلِمِینَ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ الْإِیمَانَ إِلَّا بِوَلَایَتِهِ وَ طَاعَتِهِ»؛ آیا این روایت معتبر است؟
از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمود: «الْمُخَالِفُ عَلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ بَعْدِی کَافِرٌ وَ الْمُشْرِکُ بِهِ مُشْرِکٌ وَ الْمُحِبُّ لَهُ مُؤْمِنٌ وَ الْمُبْغِضُ لَهُ مُنَافِقٌ ...»؛ آیا این روایت معتبر است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
خط ۱۰: خط ۹:
[[شیخ صدوق]] در کتاب الامالی روایتی نقل می‌کند که ابن‌عباس گوید: رسول خدا(ص) فرمود:
[[شیخ صدوق]] در کتاب الامالی روایتی نقل می‌کند که ابن‌عباس گوید: رسول خدا(ص) فرمود:
{{عربی بزرگ|الْمُخَالِفُ عَلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ بَعْدِی کَافِرٌ وَ الْمُشْرِکُ بِهِ مُشْرِکٌ وَ الْمُحِبُّ لَهُ مُؤْمِنٌ وَ الْمُبْغِضُ لَهُ مُنَافِقٌ وَ الْمُقْتَفِی لِأَثَرِهِ لَاحِقٌ وَ الْمُحَارِبُ لَهُ مَارِقٌ وَ الرَّادُّ عَلَیْهِ زَاهِقٌ عَلِیٌّ نُورُ اللَّهِ فِی بِلَادِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَی عِبَادِهِ عَلِیٌّ سَیْفُ اللَّهِ عَلَی أَعْدَائِهِ وَ وَارِثُ عِلْمِ أَنْبِیَائِهِ عَلِیٌّ کَلِمَه اللَّهِ الْعُلْیَا وَ کَلِمَه أَعْدَائِهِ السُّفْلَی عَلِیٌّ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ وَ وَصِیُّ سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ إِمَامُ الْمُسْلِمِینَ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ الْإِیمَانَ إِلَّا بِوَلَایَتِهِ وَ طَاعَتِهِ|
{{عربی بزرگ|الْمُخَالِفُ عَلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ بَعْدِی کَافِرٌ وَ الْمُشْرِکُ بِهِ مُشْرِکٌ وَ الْمُحِبُّ لَهُ مُؤْمِنٌ وَ الْمُبْغِضُ لَهُ مُنَافِقٌ وَ الْمُقْتَفِی لِأَثَرِهِ لَاحِقٌ وَ الْمُحَارِبُ لَهُ مَارِقٌ وَ الرَّادُّ عَلَیْهِ زَاهِقٌ عَلِیٌّ نُورُ اللَّهِ فِی بِلَادِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَی عِبَادِهِ عَلِیٌّ سَیْفُ اللَّهِ عَلَی أَعْدَائِهِ وَ وَارِثُ عِلْمِ أَنْبِیَائِهِ عَلِیٌّ کَلِمَه اللَّهِ الْعُلْیَا وَ کَلِمَه أَعْدَائِهِ السُّفْلَی عَلِیٌّ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ وَ وَصِیُّ سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ إِمَامُ الْمُسْلِمِینَ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ الْإِیمَانَ إِلَّا بِوَلَایَتِهِ وَ طَاعَتِهِ|
ترجمه=مخالف علی بن ابی طالب پس از من کافر است و مشرک به وی مشرک است؛ دوست او مؤمن است و دشمنش منافق و پیروش بحق رسد و محارب او از دین بیرون است و رد کننده او نابود است؛ علی نور خدا در بلاد اوست و حجت او بر بندگانش است؛ علی شمشیر خدا بر دشمنانش است و وارث علم پیغمبران او است؛ علی کلمه برتر خداست و کلمه دشمنانش فروتر است؛ علی سید وصیان و وصی سید پیغمبرانست؛ علی امیر مؤمنان و جلودار دست و روسفیدان و امام مسلمانانست؛ ایمان جز به ولایت و طاعت او پذیرفته نیست.<ref>ابن بابویه، محمد، الأمالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش، مجلس۳، ص۱۱، حدیث۶.</ref>}}
ترجمه=مخالف علی بن ابی طالب پس از من کافر است و مشرک به وی مشرک است؛ دوست او مؤمن است و دشمنش منافق و پیروش بحق رسد و محارب او از دین بیرون است و رد کننده او نابود است؛ علی نور خدا در بلاد اوست و حجت او بر بندگانش است؛ علی شمشیر خدا بر دشمنانش است و وارث علم پیغمبران او است؛ علی کلمه برتر خداست و کلمه دشمنانش فروتر است؛ علی سید وصیان و وصی سید پیغمبرانست؛ علی امیر مؤمنان و جلودار دست و روسفیدان و امام مسلمانانست؛ ایمان جز به ولایت و اطاعت او پذیرفته نیست.<ref>ابن بابویه، محمد، الأمالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش، مجلس۳، ص۱۱، حدیث۶.</ref>}}


== سند حدیث ==
== سند حدیث ==
سند این روایت ضعیف است زیرا یکی از راویان این حدیث، محمد بن علی کوفی معروف به ابا سمینه از اصحاب [[امام رضا(ع)]]<ref>قهپایی، عنایهالله، مجمع الرجال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش، ج‏۵، ص۲۶۳.</ref> و متهم به غلو بود.<ref>کشی، محمد، اختیار معرفه الرجال، قم، مؤسسه آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج‏۲، ص۸۲۳. حر عاملی، محمد، الرجال، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.</ref> کتب رجال نوشته‌اند وی ضعیف، فاسد الاعتقاد و به دروغگو و غالی بودن شهرت داشت.<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش، ص۳۳۲. حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، قم، الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق، ص۲۵۳.</ref> زیاد بن منذر راوی دیگر این روایت [[زیدیه|زیدی مذهب]] بود. [[امام باقر(ع)]] وی را رأس شیطان دانسته است.<ref>کشی، محمد، اختیار معرفه الرجال، قم، مؤسسه آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج‏۲، ص۴۹۵.</ref>
محمد بن علی کوفی معروف به ابا سمینه یکی از راویان این حدیث، از اصحاب [[امام رضا(ع)]]<ref>قهپایی، عنایهالله، مجمع الرجال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش، ج‏۵، ص۲۶۳.</ref> و متهم به غلو بود.<ref>کشی، محمد، اختیار معرفه الرجال، قم، مؤسسه آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج‏۲، ص۸۲۳. حر عاملی، محمد، الرجال، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.</ref> کتب رجال وی را ضعیف، فاسد الاعتقاد، مشهور به دروغگویی و غالی دانسته‌اند.<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش، ص۳۳۲. حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، قم، الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق، ص۲۵۳.</ref> زیاد بن منذر راوی دیگر این روایت [[زیدیه|زیدی مذهب]] بود. [[امام باقر(ع)]] وی را رأس شیطان دانسته است.<ref>کشی، محمد، اختیار معرفه الرجال، قم، مؤسسه آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج‏۲، ص۴۹۵.</ref>


== مضمون روایت در کتب اهل سنت ==
== مضمون روایت در کتب اهل سنت ==
خط ۲۳: خط ۲۲:
آیات فراوانی در [[قرآن]] درباره امامت علی(ع) آمده است. علمای اهل سنت سیصد آیه از قرآن را درباره آن حضرت دانسته‌اند که حاکم حسکانی (متوفای۴۷۰ق) مجموع آیات فوق را در ۲ جلد جمع‌آوری نموده است.<ref>حاکم حسکانی، عبیدالله، شواهد الّنزیل بقواعد التفصیل، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۳۹۲ق.</ref>
آیات فراوانی در [[قرآن]] درباره امامت علی(ع) آمده است. علمای اهل سنت سیصد آیه از قرآن را درباره آن حضرت دانسته‌اند که حاکم حسکانی (متوفای۴۷۰ق) مجموع آیات فوق را در ۲ جلد جمع‌آوری نموده است.<ref>حاکم حسکانی، عبیدالله، شواهد الّنزیل بقواعد التفصیل، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۳۹۲ق.</ref>
[[آیه تبلیغ]]؛<ref>سوره مائده، آیه۶۷.</ref> [[آیه اکمال]]؛<ref>سوره مائده، آیه۵.</ref> [[شأن نزول آیه ولایت|آیه ولایت]]؛<ref>سوره مائده، آیه۵۵.</ref> [[آیه تطهیر]]؛<ref>سوره احزاب، آیه۳۳.</ref> [[مباهله|آیه مباهله]]؛<ref>سوره آل‌عمران، آیه۶۱.</ref> و… درباره علی بن ابی طالب نازل شده است.<ref>سیوطی، عبدالرحمان، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت، ج۲، ص۳۲۷، ذیل آیه۶۷ سوره مائده. رشید رضا، تفسیر المنار، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ج۶، ص۴۶۳. خوارزمی، المناقب، خطبه۱۳۵، روایت۱۵۲.</ref> [[علّامه امینی]] نام ۶۶ نفر از بزرگان اهل سنت را با کتب‌شان ذکر کرده است که نزول آیه ولایت را در مورد علی بن ابی طالب(ع) پذیرفته‌اند.<ref>امینی نجفی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۵۶.</ref>
[[آیه تبلیغ]]؛<ref>سوره مائده، آیه۶۷.</ref> [[آیه اکمال]]؛<ref>سوره مائده، آیه۵.</ref> [[شأن نزول آیه ولایت|آیه ولایت]]؛<ref>سوره مائده، آیه۵۵.</ref> [[آیه تطهیر]]؛<ref>سوره احزاب، آیه۳۳.</ref> [[مباهله|آیه مباهله]]؛<ref>سوره آل‌عمران، آیه۶۱.</ref> و… درباره علی بن ابی طالب نازل شده است.<ref>سیوطی، عبدالرحمان، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت، ج۲، ص۳۲۷، ذیل آیه۶۷ سوره مائده. رشید رضا، تفسیر المنار، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ج۶، ص۴۶۳. خوارزمی، المناقب، خطبه۱۳۵، روایت۱۵۲.</ref> [[علّامه امینی]] نام ۶۶ نفر از بزرگان اهل سنت را با کتب‌شان ذکر کرده است که نزول آیه ولایت را در مورد علی بن ابی طالب(ع) پذیرفته‌اند.<ref>امینی نجفی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۵۶.</ref>
فضایل امیرمومنان در کتب شیعه و اهل سنت بارها با اسناد معتبر و غیرقابل خدشه آمده است و ضعیف بودن چند روایت محدود در برخی از کتاب‌ها نه به معنای زیر سؤال رفتن فضائل اهل بیت است و نه به معنای جعلی بودن این روایات، چرا که مضمون اکثر همین روایات به ظاهر ضعیف در دیگر روایات معتبر آمده است.
فضایل امیرمومنان در کتب شیعه و اهل سنت بارها با اسناد معتبر و غیرقابل خدشه آمده است و ضعیف بودن روایت کافر بودن مخالفت با علی بن ابی‌طالب بعد از رسول الله(ص) نه به معنای زیر سؤال رفتن فضائل اهل بیت است و نه به معنای جعلی بودن این روایات. محتوی همین روایت به ظاهر ضعیف در دیگر روایات آمده است.<ref>نیسابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، قاهره، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج‏۱، ص۸۶، حدیث۱۳۱. ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج‏۱۵، ص۴۳۶، حدیث۹۶۹۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۸

سؤال

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمود: «الْمُخَالِفُ عَلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ بَعْدِی کَافِرٌ وَ الْمُشْرِکُ بِهِ مُشْرِکٌ وَ الْمُحِبُّ لَهُ مُؤْمِنٌ وَ الْمُبْغِضُ لَهُ مُنَافِقٌ ...»؛ آیا این روایت معتبر است؟

روایات زیادی در کتاب‌های شیعه و اهل سنت آمده است که محبت علی بن ابی طالب(ع) را نشانه ایمان، بغض او را نشانه نفاق، مخالفت با او را مخالفت با رسول‌الله(ص) دانسته است. روایت کافر و مشرک بودن مخالف امام علی(ع) از نظر سند ضعیف است اما مضمون آن در کتاب‌های شیعه و سنی آمده است.

متن حدیث

شیخ صدوق در کتاب الامالی روایتی نقل می‌کند که ابن‌عباس گوید: رسول خدا(ص) فرمود:

سند حدیث

محمد بن علی کوفی معروف به ابا سمینه یکی از راویان این حدیث، از اصحاب امام رضا(ع)[۲] و متهم به غلو بود.[۳] کتب رجال وی را ضعیف، فاسد الاعتقاد، مشهور به دروغگویی و غالی دانسته‌اند.[۴] زیاد بن منذر راوی دیگر این روایت زیدی مذهب بود. امام باقر(ع) وی را رأس شیطان دانسته است.[۵]

مضمون روایت در کتب اهل سنت

احمد بن حنبل در روایاتی آورده است که رسول‌الله حب علی را نشانه ایمان و بغضش را نشانه نفاق دانسته است.[۶] مسلم نیسابوری در صحیح خود آورده است که رسول‌الله قسم یاد کرد که علی را جز مؤمن دوست نمی‌دارد و جز منافق از او بغض نخواهد داشت.[۷] احمد بن حنبل روایت می‌کند که رسول خدا، جنگ با علی، فاطمه، حسن و حسین را جنگ با خود و صلح با آنها را صلح با خود دانسته است.[۸]

قابل انکار نبودن فضایل امیرمومنان علی(ع)

آیات فراوانی در قرآن درباره امامت علی(ع) آمده است. علمای اهل سنت سیصد آیه از قرآن را درباره آن حضرت دانسته‌اند که حاکم حسکانی (متوفای۴۷۰ق) مجموع آیات فوق را در ۲ جلد جمع‌آوری نموده است.[۹] آیه تبلیغ؛[۱۰] آیه اکمال؛[۱۱] آیه ولایت؛[۱۲] آیه تطهیر؛[۱۳] آیه مباهله؛[۱۴] و… درباره علی بن ابی طالب نازل شده است.[۱۵] علّامه امینی نام ۶۶ نفر از بزرگان اهل سنت را با کتب‌شان ذکر کرده است که نزول آیه ولایت را در مورد علی بن ابی طالب(ع) پذیرفته‌اند.[۱۶] فضایل امیرمومنان در کتب شیعه و اهل سنت بارها با اسناد معتبر و غیرقابل خدشه آمده است و ضعیف بودن روایت کافر بودن مخالفت با علی بن ابی‌طالب بعد از رسول الله(ص) نه به معنای زیر سؤال رفتن فضائل اهل بیت است و نه به معنای جعلی بودن این روایات. محتوی همین روایت به ظاهر ضعیف در دیگر روایات آمده است.[۱۷]

منابع

  1. ابن بابویه، محمد، الأمالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش، مجلس۳، ص۱۱، حدیث۶.
  2. قهپایی، عنایهالله، مجمع الرجال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش، ج‏۵، ص۲۶۳.
  3. کشی، محمد، اختیار معرفه الرجال، قم، مؤسسه آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج‏۲، ص۸۲۳. حر عاملی، محمد، الرجال، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
  4. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش، ص۳۳۲. حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، قم، الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق، ص۲۵۳.
  5. کشی، محمد، اختیار معرفه الرجال، قم، مؤسسه آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج‏۲، ص۴۹۵.
  6. ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۱، حدیث۶۴۲. ص۱۳۶، حدیث۷۳۱. ص۳۱۶، حدیث۱۰۶۲.
  7. نیسابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، قاهره، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج‏۱، ص۸۶، حدیث۱۳۱.
  8. ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج‏۱۵، ص۴۳۶، حدیث۹۶۹۸.
  9. حاکم حسکانی، عبیدالله، شواهد الّنزیل بقواعد التفصیل، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۳۹۲ق.
  10. سوره مائده، آیه۶۷.
  11. سوره مائده، آیه۵.
  12. سوره مائده، آیه۵۵.
  13. سوره احزاب، آیه۳۳.
  14. سوره آل‌عمران، آیه۶۱.
  15. سیوطی، عبدالرحمان، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت، ج۲، ص۳۲۷، ذیل آیه۶۷ سوره مائده. رشید رضا، تفسیر المنار، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ج۶، ص۴۶۳. خوارزمی، المناقب، خطبه۱۳۵، روایت۱۵۲.
  16. امینی نجفی، عبدالحسین، الغدیر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۵۶.
  17. نیسابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، قاهره، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج‏۱، ص۸۶، حدیث۱۳۱. ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج‏۱۵، ص۴۳۶، حدیث۹۶۹۸.