کلماتی که حضرت آدم(ع) از خداوند آموخت: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
|||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
مراد از کلمات در سوره بقره، آیه ۳۷ | مراد از کلمات در سوره بقره، آیه ۳۷ چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}آیه ۳۷ سوره بقره این موضوع را بیان میکند که حضرت آدم(ع) پس از اطلاع از گناه خود، کلماتی را از خداوند آموخت و خداوند هم توبه او را پذیرفت. اینکه این کلمات چیست بین مفسران اختلاف است. آیه ۲۳ سوره اعراف، تعلیم اسماء در آیه ۳۱ سوره بقره، تسبیح و تحمید، توبه، و توسل به حضرت محمد و اهل بیت(ع) از مواردی است که مفسران به آن پرداختند. | ||
در آیات قبل (۳۶–۳۴ بقره) ماجرای وسوسه ابلیس، به حضرت آدم و دستور خروج آدم از بهشت ذکر شده است، حضرت آدم(ع) وقتی متوجه شد به خود ستم کرده است و بر اثر فریب شیطان از محیط آرام و پرنعمت بهشت رانده شده و در محیط رنج آور زمین قرار خواهد گرفت، در اینجا به فکر توبه و جبران خطای خویش افتاد و با تمام جان و دل متوجه پروردگار خود شد، لطف خداوند هم او را یاری کرد و از جانب خدای خود کلماتی را دریافت نمود که مؤثر بود و با آن توبه کرد | == متن آیه == | ||
{{قرآن بزرگ|فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ | |||
| سوره = بقره | |||
| آیه = ۳۷ | |||
| ترجمه = آدم از پروردگارش كلمهاى چند فرا گرفت. پس خدا توبه او را بپذيرفت، زيرا توبهپذير و مهربان است. | |||
}} | |||
== تفسیر آیه == | |||
در آیات قبل (۳۶–۳۴ بقره) ماجرای وسوسه ابلیس، به حضرت آدم و دستور خروج آدم از بهشت ذکر شده است، حضرت آدم(ع) وقتی متوجه شد به خود ستم کرده است و بر اثر فریب شیطان از محیط آرام و پرنعمت بهشت رانده شده و در محیط رنج آور زمین قرار خواهد گرفت، در اینجا به فکر توبه و جبران خطای خویش افتاد و با تمام جان و دل متوجه پروردگار خود شد، لطف خداوند هم او را یاری کرد و از جانب خدای خود کلماتی را دریافت نمود که مؤثر بود و با آن توبه کرد. | |||
از جمله تفسیرها<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳، ج۱، ص۱۹۷.</ref> این است که همان جملات سوره اعراف آیه ۲۳ میباشد: | == معنای کلمات == | ||
میان مفسران در اینکه «کلمات» و سخنانی را که خدا برای توبه به آدم تعلیم داد گفتگو است. از جمله تفسیرها<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳، ج۱، ص۱۹۷.</ref> این است که همان جملات آدم و حوا در سوره اعراف آیه ۲۳ میباشد<ref>كشف الاسرار و عدة الابرار، ج1، ص: 155 | |||
</ref>: {{قرآن|قَالا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ|ترجمه=گفتند: خداوندا ما بر خود ستم کردیم، اگر تو ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود.|سوره=اعراف|آیه=۲۳}} اما علامه طباطبایی این احتمال را رد می کند چون این جملات قبل از هبوط است.<ref>ترجمه تفسير الميزان، ج1، ص: 204 | |||
</ref> | |||
برخی این کلمات را همان «اسماء» می دانند<ref>ترجمه تفسير الميزان، ج1، ص: 204 | |||
</ref> که در آیه ۳۱ همین سوره آمده است: {{قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ|ترجمه=و [خدا] همه [معانى] نامها را به آدم آموخت.|سوره=بقره|آیه=۳۱}} قولی دیگر هم وجود دارد که این سخنان توسل به حضرت محمد(ص) و اهل بیت(ع) است.<ref>ترجمه تفسير مجمع البيان، ج1، ص: 140 | |||
</ref> | |||
تفسیر کبیر عبارت: «لا إله إلّا أنت سبحانك و بحمدك عملت سوءاً و ظلمت نفسى فاغفرلى» را مصداق کلمات می داند و ملاصدرا اعتقاد دارد مراد از کلمات تسبیح و تحمید است زمانی که انسان به عالم تقدیس توجه دارد و میخواهد از عالم گناه برائت بجوید.<ref>به نقل از در پرتو وحى،موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم، ج۱، ص۲۹۷</ref>{{پایان پاسخ}} | |||
{{پایان | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۶: | خط ۳۹: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۴۶: | خط ۴۹: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۱
مراد از کلمات در سوره بقره، آیه ۳۷ چیست؟
آیه ۳۷ سوره بقره این موضوع را بیان میکند که حضرت آدم(ع) پس از اطلاع از گناه خود، کلماتی را از خداوند آموخت و خداوند هم توبه او را پذیرفت. اینکه این کلمات چیست بین مفسران اختلاف است. آیه ۲۳ سوره اعراف، تعلیم اسماء در آیه ۳۱ سوره بقره، تسبیح و تحمید، توبه، و توسل به حضرت محمد و اهل بیت(ع) از مواردی است که مفسران به آن پرداختند.
متن آیه
﴿ | فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
آدم از پروردگارش كلمهاى چند فرا گرفت. پس خدا توبه او را بپذيرفت، زيرا توبهپذير و مهربان است. بقره:۳۷ |
﴾ |
تفسیر آیه
در آیات قبل (۳۶–۳۴ بقره) ماجرای وسوسه ابلیس، به حضرت آدم و دستور خروج آدم از بهشت ذکر شده است، حضرت آدم(ع) وقتی متوجه شد به خود ستم کرده است و بر اثر فریب شیطان از محیط آرام و پرنعمت بهشت رانده شده و در محیط رنج آور زمین قرار خواهد گرفت، در اینجا به فکر توبه و جبران خطای خویش افتاد و با تمام جان و دل متوجه پروردگار خود شد، لطف خداوند هم او را یاری کرد و از جانب خدای خود کلماتی را دریافت نمود که مؤثر بود و با آن توبه کرد.
معنای کلمات
میان مفسران در اینکه «کلمات» و سخنانی را که خدا برای توبه به آدم تعلیم داد گفتگو است. از جمله تفسیرها[۱] این است که همان جملات آدم و حوا در سوره اعراف آیه ۲۳ میباشد[۲]: ﴿قَالا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ؛ گفتند: خداوندا ما بر خود ستم کردیم، اگر تو ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود.﴾(اعراف:۲۳) اما علامه طباطبایی این احتمال را رد می کند چون این جملات قبل از هبوط است.[۳]
برخی این کلمات را همان «اسماء» می دانند[۴] که در آیه ۳۱ همین سوره آمده است: ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ؛ و [خدا] همه [معانى] نامها را به آدم آموخت.﴾(بقره:۳۱) قولی دیگر هم وجود دارد که این سخنان توسل به حضرت محمد(ص) و اهل بیت(ع) است.[۵]
تفسیر کبیر عبارت: «لا إله إلّا أنت سبحانك و بحمدك عملت سوءاً و ظلمت نفسى فاغفرلى» را مصداق کلمات می داند و ملاصدرا اعتقاد دارد مراد از کلمات تسبیح و تحمید است زمانی که انسان به عالم تقدیس توجه دارد و میخواهد از عالم گناه برائت بجوید.[۶]
منابع
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳، ج۱، ص۱۹۷.
- ↑ كشف الاسرار و عدة الابرار، ج1، ص: 155
- ↑ ترجمه تفسير الميزان، ج1، ص: 204
- ↑ ترجمه تفسير الميزان، ج1، ص: 204
- ↑ ترجمه تفسير مجمع البيان، ج1، ص: 140
- ↑ به نقل از در پرتو وحى،موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم، ج۱، ص۲۹۷