چگونگی نزول فرشتگان در شب قدر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
با توجه به اینکه | با توجه به اینکه دربارهٔ فرشتگان بُعد زمانی و مکانی معنا ندارد، نزول آنها در شب قدر، که زمان معیّنی است، چگونه تصور و اثبات میشود؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
در تجرد یا مادی بودن فرشتگان دو نظر وجود دارد که مسئله نزول آنها در شب قدر بنابر هرکدام از اقوال، وضعیت متفاوتی پیدا میکند. متکلمان فرشتگان را جسم لطیف میدانند و در بحث تنزل در شب قدر و امثال آن قائل به پایین آمدن فرشتهها در شب مقرّر هستند؛ اما فلاسفه فرشتگان را مجرّد میدانند که تجردشان دارای مراتبی است. بعضی از آنها مادی نیستند و خواص ماده همچون شکل و صورت را نیز ندارند و گاهی از آنها به عنوان ملائکه مقربین نام برده شده است. بعضی دیگر از فرشتگان دارای تجرد مثالی هستند یعنی هر چند از ماده مجرد هستند ولی آثار مادّه مانند شکل و صورت را دارا هستند. گاهی از این فرشتگان با عنوان فرشتگان مدبرین تعبیر میشود. بنابر این نظریه کیفیت نزول فرشتگان در شب قدر به دو صورت تبیین شده است: | در تجرد یا مادی بودن [[فرشتگان]] دو نظر وجود دارد که مسئله نزول آنها در شب قدر بنابر هرکدام از اقوال، وضعیت متفاوتی پیدا میکند. متکلمان فرشتگان را جسم لطیف میدانند و در بحث تنزل در شب قدر و امثال آن قائل به پایین آمدن فرشتهها در شب مقرّر هستند؛ اما فلاسفه فرشتگان را مجرّد میدانند که تجردشان دارای مراتبی است. بعضی از آنها مادی نیستند و خواص ماده همچون شکل و صورت را نیز ندارند و گاهی از آنها به عنوان ملائکه مقربین نام برده شده است. بعضی دیگر از فرشتگان دارای [[تجرد مثالی]] هستند یعنی هر چند از ماده مجرد هستند ولی آثار مادّه مانند شکل و صورت را دارا هستند. گاهی از این فرشتگان با عنوان فرشتگان مدبرین تعبیر میشود. بنابر این نظریه کیفیت نزول فرشتگان در شب قدر به دو صورت تبیین شده است: | ||
#اینکه فقط فرشتگان دسته دوم در [[شب قدر]] تنزل میکنند. | |||
#تنزل فرشتگان نوعی نزول معنوی است همچون نزول قرآن که به معنای فرود آمدن از مکانی در سطوح بالا به زمین نیست. | |||
==حقیقت فرشتگان== | ==حقیقت فرشتگان== | ||
خط ۱۴: | خط ۱۵: | ||
«جمهور المسلمین علی أن الملائکه أجسام لطیفه تظهر فی صور مختلفه؛<ref>تفتازانی، سعد الدین، شرح المقاصد، قم، الشریف الرضی، ۱۴۰۹ ق، ج۵، ص۶۳.</ref>؛ عموم مسلمین بر این عقیده هستند که فرشتگان اجسام لطیفی هستند که در صورتهای مختلف جلوه میکنند». | «جمهور المسلمین علی أن الملائکه أجسام لطیفه تظهر فی صور مختلفه؛<ref>تفتازانی، سعد الدین، شرح المقاصد، قم، الشریف الرضی، ۱۴۰۹ ق، ج۵، ص۶۳.</ref>؛ عموم مسلمین بر این عقیده هستند که فرشتگان اجسام لطیفی هستند که در صورتهای مختلف جلوه میکنند». | ||
مرحوم علامه مجلسی (ره) میگویند: «فرشتگان اجسام لطیف نورانی هستند که دارای دو یا سه یا چهار بال یا بیشتر هستند و توانایی اینکه به اشکال مختلف درآیند را دارند … و میتوانند حرکات صعودی و هبوطی انجام دهند و أنبیاء و أوصیاء(ع) آنها را میدیدند».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۵۶، ص۲۰۳.</ref> | مرحوم [[علامه مجلسی]] (ره) میگویند: «فرشتگان اجسام لطیف نورانی هستند که دارای دو یا سه یا چهار بال یا بیشتر هستند و توانایی اینکه به اشکال مختلف درآیند را دارند … و میتوانند حرکات صعودی و هبوطی انجام دهند و أنبیاء و أوصیاء(ع) آنها را میدیدند».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۵۶، ص۲۰۳.</ref> | ||
اما فلاسفه معتقدند: فرشتگان جواهر قائم به ذاتی هستند که غیرمتحیزند. آنها از جهت ماهیت با نفوس ناطق بشری متفاوتند و از حیث نیرو تواناتر و از حیث علم داناترند.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۵۶، ص۲۰۵.</ref> | اما فلاسفه معتقدند: فرشتگان جواهر قائم به ذاتی هستند که غیرمتحیزند. آنها از جهت ماهیت با نفوس ناطق بشری متفاوتند و از حیث نیرو تواناتر و از حیث علم داناترند.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۵۶، ص۲۰۵.</ref> | ||
ملّاصدرا (ره) میگوید که آفرینش فرشتگان غیر از آفرینش انسان است؛ زیرا آنها دارای وجود بسیط و مجرد و بُعد عقلانیاند، بی آنکه ترکیب یافته از عقل و شهوت باشند و تزاحم و تضادی در کارها و صفات ذاتشان نیست.<ref>قوام شیرازی، محمد بن ابراهیم، الحکمه المتعالیه، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۹۸۱ م، چاپ سوم، ج۷، ص۱۳۰.</ref> | [[ملّاصدرا]] (ره) میگوید که آفرینش فرشتگان غیر از آفرینش انسان است؛ زیرا آنها دارای وجود بسیط و مجرد و بُعد عقلانیاند، بی آنکه ترکیب یافته از عقل و شهوت باشند و تزاحم و تضادی در کارها و صفات ذاتشان نیست.<ref>قوام شیرازی، صدرالمتألهین محمد بن ابراهیم، الحکمه المتعالیه، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۹۸۱ م، چاپ سوم، ج۷، ص۱۳۰.</ref> | ||
مرحوم علامه طباطبائی (ره) میفرماید: | مرحوم [[علامه طباطبائی]] (ره) میفرماید: | ||
«ملائکه موجوداتی هستند که در وجودشان منزه از ماده جسمانیاند، چون ماده جسمانی در معرض زوال و فساد و تغییر است، و نیز کمال در ماده، تدریجی است، از مبدأ سیر و حرکت میکند تا به تدریج بهغایت کمال برسد، و چه بسا در بین راه به موانع و آفاتی برخورد کند و قبل از رسیدن به حد کمالش از بین برود، ولی ملائکه اینطور نیستند.»<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه: موسوی همدانی، محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ ش، چاپ پنجم، ج۱۷، ص۱۳.</ref> | «ملائکه موجوداتی هستند که در وجودشان منزه از ماده جسمانیاند، چون ماده جسمانی در معرض زوال و فساد و تغییر است، و نیز کمال در ماده، تدریجی است، از مبدأ سیر و حرکت میکند تا به تدریج بهغایت کمال برسد، و چه بسا در بین راه به موانع و آفاتی برخورد کند و قبل از رسیدن به حد کمالش از بین برود، ولی ملائکه اینطور نیستند.»<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه: موسوی همدانی، محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ ش، چاپ پنجم، ج۱۷، ص۱۳.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۸: | ||
«اینکه در روایات، سخن از صورت و شکل و هیأتهای جسمانی ملائکه رفته از باب تمثل است، و خواستهاند بفرمایند: فلان فرشته طوری است که اگر اوصافش با طرحی نشان داده شود، به این شکل درمیآید، و به همین جهت انبیا و امامان، فرشتگان را به آن صورت که برای آنان مجسم شدند، توصیف کردهاند و گرنه ملائکه به صورت و شکل درنمیآیند.»<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه: موسوی همدانی، محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ ش، چاپ پنجم، ج۱۷، ص۱۳.</ref> | «اینکه در روایات، سخن از صورت و شکل و هیأتهای جسمانی ملائکه رفته از باب تمثل است، و خواستهاند بفرمایند: فلان فرشته طوری است که اگر اوصافش با طرحی نشان داده شود، به این شکل درمیآید، و به همین جهت انبیا و امامان، فرشتگان را به آن صورت که برای آنان مجسم شدند، توصیف کردهاند و گرنه ملائکه به صورت و شکل درنمیآیند.»<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه: موسوی همدانی، محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ ش، چاپ پنجم، ج۱۷، ص۱۳.</ref> | ||
==مراتب تجرد== | ==مراتب تجرد== | ||
تجرد دارای مراتبی است. در بعض مراتب موجود مجرد هم از ماده و هم از لوازم آن مجرد است ولی در بعض مراتب دیگر هر چند فاقد ماده است ولی بعضی از اوصاف ماده همچون رنگ و شکل و اندازه را دارد. ملّاصدرا قائل به تجرد تام دستهای از ملائکه که همان ملائکه مقرب نام دارند است و آنان را «جواهر مقدسهای» مینامد که در سلسله عقول مفارقه قرار دارند.<ref>قوام شیرازی، محمد بن ابراهیم، مفاتیح الغیب، تهران، مؤسسه تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ ش، ص۳۵۰.</ref> | تجرد دارای مراتبی است. در بعض مراتب موجود مجرد هم از ماده و هم از لوازم آن مجرد است ولی در بعض مراتب دیگر هر چند فاقد ماده است ولی بعضی از اوصاف ماده همچون رنگ و شکل و اندازه را دارد. ملّاصدرا قائل به تجرد تام دستهای از ملائکه که همان ملائکه مقرب نام دارند است و آنان را «جواهر مقدسهای» مینامد که در سلسله عقول مفارقه قرار دارند.<ref>قوام شیرازی، صدرالمتألهین محمد بن ابراهیم، مفاتیح الغیب، تهران، مؤسسه تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ ش، ص۳۵۰.</ref> | ||
آیت الله جوادی آملی در کیفیت افزایش علم برای ملائکه بیانی دارند که نشان دهنده وجود مراتب مختلفی از تجرد برای ملائکه است: | [[آیت الله جوادی آملی]] در کیفیت افزایش علم برای ملائکه بیانی دارند که نشان دهنده وجود مراتب مختلفی از تجرد برای ملائکه است: | ||
«احتمال دارد چنانکه روح انسان، در عین تجرد، بر اثر تعلق تدبیری به بدن، افزایش علم برایش ممکن است، فرشتگان نیز در عین تجرد نفسانی، چون مدبرات آسمانها و زمین و به منزله ارواح آسمانها و زمین هستند، راه برای فراگیری علوم جدید برای آنان نیز باز است و به بیان دیگر، احتمال دارد دست کم بعضی از فرشتگان از تجرد نفسی (در برابر تجرد عقلی) برخوردار باشند؛ یعنی همانند روح انسان، دارای قوهای باشند که از طریق ابزار بدن (که عبارت از همان آسمان و زمین یا بدن خاص خود آنان است) به فعلیت میرسد. | «احتمال دارد چنانکه روح انسان، در عین تجرد، بر اثر تعلق تدبیری به بدن، افزایش علم برایش ممکن است، فرشتگان نیز در عین تجرد نفسانی، چون مدبرات آسمانها و زمین و به منزله ارواح آسمانها و زمین هستند، راه برای فراگیری علوم جدید برای آنان نیز باز است و به بیان دیگر، احتمال دارد دست کم بعضی از فرشتگان از تجرد نفسی (در برابر تجرد عقلی) برخوردار باشند؛ یعنی همانند روح انسان، دارای قوهای باشند که از طریق ابزار بدن (که عبارت از همان آسمان و زمین یا بدن خاص خود آنان است) به فعلیت میرسد.<ref>عبدالله، جوادی آملی، تفسیر تسنیم، قم، اسراء، ج۳، ص۲۴۲</ref> | ||
ذکر دو نکته در این زمینه: | |||
#آنچه از افزایش و کاهش مصون است موجود مجرد و عقلی است که از هر گونه قوه، منزه است و تطبیق آن بر هر فرشتهای نیازمند به برهان است. | |||
#تکامل، منحصر در موجود مرکب از نفس و بدن نیست، بلکه معیار تکامل پذیری، همراهی قوه و عدم تجرد تام عقلی است، هر چند آن موجود دارای بدن نباشد.»<ref>عبدالله، جوادی آملی، تفسیر تسنیم، قم، اسراء، ج۳، ص۲۴۲</ref> | |||
آیت الله جوادی آملی در جای دیگری میگویند: «فرشتگان درجاتی دارند: و ما منا الا له مقام معلوم، برخی از آنان در عالم تجرد تام و برخی در علم مثال و گروه سومی در عالم ماده و مسیطر بر زمین زمینیان هستند.»<ref>همان، ص۲۷۹</ref> | |||
پس فرشتگان از نگاه فلاسفه دارای مراتبی هستند که در بعض مراتب، آثار مادّه را با خود دارند. به عقیده برخی از علما، تنزل فرشتگان در شب قدر مختص به گروهی از آن هاست که تجرّد تام ندارند؛ بلکه آثار مادّه را به همراه دارند. [[آیت الله مصباح یزدی]] (ره) در این باره میگویند: | |||
«دستهای از ملائکه، در قرآن به نام «عالین»، نامیده شدهاند. وقتی شیطان بر آدم سجده نکرد، به او گفتند: «أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ»؛ آیا تو از روی استکبار سجده نکردی یا اینکه از فرشتگان عالین بودی، که [مأمور به سجده نبودند؟] در روایتی نقل شده است که «عالین»؛ دستهای از ملائکه مقرّب و ممتاز و عالیرتبهای هستند که جز مقام ربوبی، به هیچ چیز دیگری توجّه ندارند. این فرشتگان به اینکه انسان خلق و به او مقام داده شده، توجهی نداشتند و تنها به مقام ربوبی توجه داشته و او را عبادت میکردند. از همین رو از سجده به آدم، مستثنا شده بودند. در برخی روایات این فرشتگان به نام «مُهَیمین»؛ نیز نامیده شدهاند. به نظر میرسد که در شب قدر فرشتگان عالین نازل نمیشوند و فرشتگانی که مأموریت اجرایی دارند، به همراه روح، که گویا فرمانده ملائکه و بزرگترین آنها به حساب میآید، در شب قدر نازل میشوند.»<ref>سخنان حضرت آیت اللّه علامه مصباح یزدی (دامت برکاته) در دفتر مقام معظم رهبری است که در تاریخ ۲۰/۰۶/۸۷ مطابق با شب دهم ماه مبارک؛ رمضان ۱۴۲۹</ref> | |||
اما بعضی دیگر از محققان پرسش حاضر را به این صورت پاسخ گفتهاند که نزول فرشتگان به معنای مادّی آن یعنی نزول از مکان بالاتر به مکان پایین نیست؛ بلکه همانند آنچه در مورد نزول قرآن گفته میشود به معنای تنزل از مراتب معنوی است<ref>ر. ک. http://www.erfan.ir/farsi/36434.html</ref> | |||
اما بعضی دیگر از محققان پرسش حاضر را به این صورت پاسخ گفتهاند که نزول فرشتگان به معنای مادّی آن یعنی نزول از مکان بالاتر به مکان پایین نیست؛ بلکه | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۵۶: | خط ۵۰: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۲
با توجه به اینکه دربارهٔ فرشتگان بُعد زمانی و مکانی معنا ندارد، نزول آنها در شب قدر، که زمان معیّنی است، چگونه تصور و اثبات میشود؟
در تجرد یا مادی بودن فرشتگان دو نظر وجود دارد که مسئله نزول آنها در شب قدر بنابر هرکدام از اقوال، وضعیت متفاوتی پیدا میکند. متکلمان فرشتگان را جسم لطیف میدانند و در بحث تنزل در شب قدر و امثال آن قائل به پایین آمدن فرشتهها در شب مقرّر هستند؛ اما فلاسفه فرشتگان را مجرّد میدانند که تجردشان دارای مراتبی است. بعضی از آنها مادی نیستند و خواص ماده همچون شکل و صورت را نیز ندارند و گاهی از آنها به عنوان ملائکه مقربین نام برده شده است. بعضی دیگر از فرشتگان دارای تجرد مثالی هستند یعنی هر چند از ماده مجرد هستند ولی آثار مادّه مانند شکل و صورت را دارا هستند. گاهی از این فرشتگان با عنوان فرشتگان مدبرین تعبیر میشود. بنابر این نظریه کیفیت نزول فرشتگان در شب قدر به دو صورت تبیین شده است:
- اینکه فقط فرشتگان دسته دوم در شب قدر تنزل میکنند.
- تنزل فرشتگان نوعی نزول معنوی است همچون نزول قرآن که به معنای فرود آمدن از مکانی در سطوح بالا به زمین نیست.
حقیقت فرشتگان
در مورد حقیقت فرشتگان میان اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد. گروهی بر این باورند که آنها اجسام هوایی لطیفی هستند که میتوانند به اشکال مختلف درآیند و جایگاهشان در آسمان هاست. در شرح مقاصد آمده است:
«جمهور المسلمین علی أن الملائکه أجسام لطیفه تظهر فی صور مختلفه؛[۱]؛ عموم مسلمین بر این عقیده هستند که فرشتگان اجسام لطیفی هستند که در صورتهای مختلف جلوه میکنند».
مرحوم علامه مجلسی (ره) میگویند: «فرشتگان اجسام لطیف نورانی هستند که دارای دو یا سه یا چهار بال یا بیشتر هستند و توانایی اینکه به اشکال مختلف درآیند را دارند … و میتوانند حرکات صعودی و هبوطی انجام دهند و أنبیاء و أوصیاء(ع) آنها را میدیدند».[۲]
اما فلاسفه معتقدند: فرشتگان جواهر قائم به ذاتی هستند که غیرمتحیزند. آنها از جهت ماهیت با نفوس ناطق بشری متفاوتند و از حیث نیرو تواناتر و از حیث علم داناترند.[۳]
ملّاصدرا (ره) میگوید که آفرینش فرشتگان غیر از آفرینش انسان است؛ زیرا آنها دارای وجود بسیط و مجرد و بُعد عقلانیاند، بی آنکه ترکیب یافته از عقل و شهوت باشند و تزاحم و تضادی در کارها و صفات ذاتشان نیست.[۴]
مرحوم علامه طباطبائی (ره) میفرماید: «ملائکه موجوداتی هستند که در وجودشان منزه از ماده جسمانیاند، چون ماده جسمانی در معرض زوال و فساد و تغییر است، و نیز کمال در ماده، تدریجی است، از مبدأ سیر و حرکت میکند تا به تدریج بهغایت کمال برسد، و چه بسا در بین راه به موانع و آفاتی برخورد کند و قبل از رسیدن به حد کمالش از بین برود، ولی ملائکه اینطور نیستند.»[۵]
ایشان سپس نظر خود را در مورد روایاتی که ظاهر در جسمانی بودن فرشتگان هستند این چنین بیان میکنند:
«اینکه در روایات، سخن از صورت و شکل و هیأتهای جسمانی ملائکه رفته از باب تمثل است، و خواستهاند بفرمایند: فلان فرشته طوری است که اگر اوصافش با طرحی نشان داده شود، به این شکل درمیآید، و به همین جهت انبیا و امامان، فرشتگان را به آن صورت که برای آنان مجسم شدند، توصیف کردهاند و گرنه ملائکه به صورت و شکل درنمیآیند.»[۶]
مراتب تجرد
تجرد دارای مراتبی است. در بعض مراتب موجود مجرد هم از ماده و هم از لوازم آن مجرد است ولی در بعض مراتب دیگر هر چند فاقد ماده است ولی بعضی از اوصاف ماده همچون رنگ و شکل و اندازه را دارد. ملّاصدرا قائل به تجرد تام دستهای از ملائکه که همان ملائکه مقرب نام دارند است و آنان را «جواهر مقدسهای» مینامد که در سلسله عقول مفارقه قرار دارند.[۷] آیت الله جوادی آملی در کیفیت افزایش علم برای ملائکه بیانی دارند که نشان دهنده وجود مراتب مختلفی از تجرد برای ملائکه است: «احتمال دارد چنانکه روح انسان، در عین تجرد، بر اثر تعلق تدبیری به بدن، افزایش علم برایش ممکن است، فرشتگان نیز در عین تجرد نفسانی، چون مدبرات آسمانها و زمین و به منزله ارواح آسمانها و زمین هستند، راه برای فراگیری علوم جدید برای آنان نیز باز است و به بیان دیگر، احتمال دارد دست کم بعضی از فرشتگان از تجرد نفسی (در برابر تجرد عقلی) برخوردار باشند؛ یعنی همانند روح انسان، دارای قوهای باشند که از طریق ابزار بدن (که عبارت از همان آسمان و زمین یا بدن خاص خود آنان است) به فعلیت میرسد.[۸] ذکر دو نکته در این زمینه:
- آنچه از افزایش و کاهش مصون است موجود مجرد و عقلی است که از هر گونه قوه، منزه است و تطبیق آن بر هر فرشتهای نیازمند به برهان است.
- تکامل، منحصر در موجود مرکب از نفس و بدن نیست، بلکه معیار تکامل پذیری، همراهی قوه و عدم تجرد تام عقلی است، هر چند آن موجود دارای بدن نباشد.»[۹]
آیت الله جوادی آملی در جای دیگری میگویند: «فرشتگان درجاتی دارند: و ما منا الا له مقام معلوم، برخی از آنان در عالم تجرد تام و برخی در علم مثال و گروه سومی در عالم ماده و مسیطر بر زمین زمینیان هستند.»[۱۰] پس فرشتگان از نگاه فلاسفه دارای مراتبی هستند که در بعض مراتب، آثار مادّه را با خود دارند. به عقیده برخی از علما، تنزل فرشتگان در شب قدر مختص به گروهی از آن هاست که تجرّد تام ندارند؛ بلکه آثار مادّه را به همراه دارند. آیت الله مصباح یزدی (ره) در این باره میگویند:
«دستهای از ملائکه، در قرآن به نام «عالین»، نامیده شدهاند. وقتی شیطان بر آدم سجده نکرد، به او گفتند: «أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ»؛ آیا تو از روی استکبار سجده نکردی یا اینکه از فرشتگان عالین بودی، که [مأمور به سجده نبودند؟] در روایتی نقل شده است که «عالین»؛ دستهای از ملائکه مقرّب و ممتاز و عالیرتبهای هستند که جز مقام ربوبی، به هیچ چیز دیگری توجّه ندارند. این فرشتگان به اینکه انسان خلق و به او مقام داده شده، توجهی نداشتند و تنها به مقام ربوبی توجه داشته و او را عبادت میکردند. از همین رو از سجده به آدم، مستثنا شده بودند. در برخی روایات این فرشتگان به نام «مُهَیمین»؛ نیز نامیده شدهاند. به نظر میرسد که در شب قدر فرشتگان عالین نازل نمیشوند و فرشتگانی که مأموریت اجرایی دارند، به همراه روح، که گویا فرمانده ملائکه و بزرگترین آنها به حساب میآید، در شب قدر نازل میشوند.»[۱۱]
اما بعضی دیگر از محققان پرسش حاضر را به این صورت پاسخ گفتهاند که نزول فرشتگان به معنای مادّی آن یعنی نزول از مکان بالاتر به مکان پایین نیست؛ بلکه همانند آنچه در مورد نزول قرآن گفته میشود به معنای تنزل از مراتب معنوی است[۱۲]
منابع
- ↑ تفتازانی، سعد الدین، شرح المقاصد، قم، الشریف الرضی، ۱۴۰۹ ق، ج۵، ص۶۳.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۵۶، ص۲۰۳.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۵۶، ص۲۰۵.
- ↑ قوام شیرازی، صدرالمتألهین محمد بن ابراهیم، الحکمه المتعالیه، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۹۸۱ م، چاپ سوم، ج۷، ص۱۳۰.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه: موسوی همدانی، محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ ش، چاپ پنجم، ج۱۷، ص۱۳.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه: موسوی همدانی، محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ ش، چاپ پنجم، ج۱۷، ص۱۳.
- ↑ قوام شیرازی، صدرالمتألهین محمد بن ابراهیم، مفاتیح الغیب، تهران، مؤسسه تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ ش، ص۳۵۰.
- ↑ عبدالله، جوادی آملی، تفسیر تسنیم، قم، اسراء، ج۳، ص۲۴۲
- ↑ عبدالله، جوادی آملی، تفسیر تسنیم، قم، اسراء، ج۳، ص۲۴۲
- ↑ همان، ص۲۷۹
- ↑ سخنان حضرت آیت اللّه علامه مصباح یزدی (دامت برکاته) در دفتر مقام معظم رهبری است که در تاریخ ۲۰/۰۶/۸۷ مطابق با شب دهم ماه مبارک؛ رمضان ۱۴۲۹
- ↑ ر. ک. http://www.erfan.ir/farsi/36434.html