مفهوم و اقسام تفسیر علمی قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی = تفسیر
|شاخه فرعی۱ = تفسیر علمی
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
لطفاً معنای تفسير علمي قرآن و اقسام آن را بيان فرماييد؟
لطفاً معنای تفسیر علمی قرآن و اقسام و رویکردهای آن را بیان فرمایید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
تفسیر علمی قرآن یکی از روش‌ها تفسیری است که در میان مفسرین رواج دارد. این روش به دو شکل اعتدالی و افراطی تقسیم‌بندی شده است. در روش اعتدالی تایید محتوای آیات از برخی یافته‌ها و نظریات علمی امنجام می‌شود. اما در روش افراطی آیات قرآن بر نظریات علمی منطبق می‌شود. در این راستا سه رویکرد برای تفسیر علمی بیان شده است؛ استخراج علوم از قرآن؛ تحميل و تطبيق بر قرآن؛ استخدام علوم در فهم قرآن؛ دو رویکرد اول مورد نقد بوده و به عنوان روش غیرصحیح بیان شده و روش سوم مورد تایید اکثر مفسرین است.
برای روشن شدن مفاد و محتوای یک آیه، از علوم تجربی، مثل فیزیک، علوم پزشکی و امثال آن استفاده می‌شود، که نتایج حاصل از آن را تفسیر علمی قرآن می‌نامند.
 
تفسیر علمی قرآن به دو قسم اعتدلالی(استفاده از علم برای فهم بیشتر آیات) و افراطی(تحمیل یافته‌ها و فرضیه‌های بر قرآن) تقسیم می‌شود.  
 
سه رویکرد برای تفسیر علمی بیان شده است: استخراج علوم از قرآن؛ تحمیل و تطبیق بر قرآن؛ استخدام علوم در فهم قرآن؛ دو رویکرد اول مورد نقد بوده و به عنوان روش غیرصحیح بیان شده و روش سوم مورد تأیید اکثر مفسران است.
 
== اقسام تفسیر علمی ==
[[علوم تجربی]] از ابزار تفسیر علمی قرآن است. استخدام علوم تجربی برای فهم آیات قرآن نتایج مشخصی را به دنبال دارد.


==تفسیر علمی و اقسام آن==
'''تفسیر اعتدلالی'''
در تفسير علمي قرآن از ابزار علوم تجربي استفاده مي‌شود؛ به تعبير ديگر، استخدام علوم تجربي براي فهم آيات قرآن كه نتايج مشخصي را به دنبال دارد؛
تفسير علمي گاهی از باب استخدام و تأييد محتواي آيات از علوم تجربی و به شكل اعتدالي است كه به آن تفسير «علمي اعتدالي» گفته می‌شود؛ در این روش با استفاده از برخي مباحث روز، به تبيين آياتي كه متضمن مباحث علمي است پرداخته می‌شود؛ وقتي كه قرآن مي‌فرمايد: {{قرآن|رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ الرحمن ۱۷}} مطابق تفسیر علمی، بحث مشرق‌ها و مغرب‌هاي متعدد در اين آيه با كروي بودن زمين مرتبط است. دیدگاه اعتدالی نه مطابقت کامل آیات با مباحث علمی و پذیرش به دلیل مطابقت داشتن و نه طرد ارتباط قرآن با علم و کنارگذاشتن مباحث علمی و بیگانه جلوه دادن این دو با یکدیگر را می‌پذیرد.


شكل دوّم، شكل افراطي است كه برخي از تفسيرهاي علمي از این روش بهره برده‌اند؛ در این روش تطبيق آيات قرآن با يافته‌ها يا حتي فرضيه‌هاي علمي است. می‌توان تفسیر طنطاوي،<ref>ر.ك: الطنطاوي جوهري، الجواهر في تفسير القرآن.</ref> فكري<ref>ر. ك: علي فكري، القرآن ينيوع العلوم و الفرقان.</ref> را یکی از نمونه‌های این روش دانست.  
تفسیر علمی گاه برای تأیید محتوای آیات است که به آن تفسیر «علمی اعتدالی» گفته می‌شود. در این روش با استفاده از برخی علوم روز، به تبیین آیاتی که متضمن مباحث علمی است پرداخته می‌شود. زمانی که قرآن می‌فرماید: {{قرآن|رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ
| سوره = الرحمن
| آیه = ۱۷
| ترجمه = او پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است!
}} مطابق تفسیر علمی، بحث مشرق‌ها و مغرب‌های متعدد در این آیه با کروی بودن زمین مرتبط است.


مرحوم علامه طباطبايي(ره) درباهر این روش مي‌فرمايند:
'''تفسیر افراطی'''
نتايج بحث‌هاي علمي يا فلسفي و غير آن را از خارج گرفته و بر مضمون آيات تحميل مي‌كنند و لذا، تفسير آنها سر از تطبيق بيرون آورده است. روي همين جهت، بسياري از حقايق قرآن را مَجاز جلوه داده و آيات را تأويل كرده‌اند.<ref>محمدحسين طباطبايي، همان، ج۱، ص۷.</ref>


بنابراین تفسیر علمی به دو بخش تقسیم شده: الف) افراطي؛ ب) اعتدالي؛ بخش افراطي تطبيق قرآن با مباحث علمی است؛ و بخش اعتدالي، استخدام علوم و به‌كارگيري آن در تأييد محتواي آيات است.
قسم دوم در تفسیر علمی قرآن، شکل افراطی است که برخی تفسیرهای علمی از این روش بهره برده‌اند؛ در این روش تطبیق آیات قرآن با یافته‌ها یا حتی فرضیه‌های علمی است. می‌توان [[تفسیر طنطاوی]]<ref>نگاه کنید به الطنطاوی جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن.</ref> و تفسیر علی فکری<ref>نگاه کنید به علی فکری، القرآن ینیوع العلوم و الفرقان.</ref> را یکی از نمونه‌های این روش دانست.


==رویکردهای تفسیر علمی==
[[علامه طباطبایی(ره)]] معتقد است در این روش نتایج بحث‌های علمی یا فلسفی و غیر آن، از خارج گرفته شده و بر مضمون آیات تحمیل می‌شود. در این روش بسیاری از حقایق قرآن، مَجاز جلوه داده شده و آیات تأویل می‌شود.<ref>طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۷.</ref>
رویکردها به تفسير علمي،<ref>براي مطالعه بيش‌تر ر.ك: رضايي، همان، ص۳۷۴ـ۳۸۰.</ref> سه نوع است:


* گاهي برخي از مفسرين<ref>غزالي، جواهر القرآن، ص۳۷، فصل خامس.</ref> خواسته‌اند علوم را از قرآن استخراج كنند و در حقيقت، سخن آنها ناظر به آياتي مثل {{قرآن|تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ}}سوره‌ي نحل، آيه‌ي ۸۹ بوده است؛ چون قرآن بيان‎كننده‌ي همه چيز است، پس همه‌ي مطالب بايد در ظواهر قرآن وجود داشته باشد؛ زركشي در «البرهان» آورده است كه برخي، از آيه‌ي شريفه‌ي {{قرآن|إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها}}سوره‌ي زلزال، آيه‌ي ۱ بر اساس حروف ابجد پيش‌بيني نموده‌اند كه در سال ۷۰۲ زلزله‌اي صورت مي‌گيرد و این اتفاق رخ داده است؛ و يا از آيه‌ي شريفه‌ي {{قرآن|إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ}}سوره‌ي شعرا، آيه‌ي ۸۰ آن‎جا كه خداوند از قول حضرت ابراهيم(ع) نقل مي‌كند كه «وقتي من بيمار شدم اوست كه شفا مي‌دهد.» علم پزشكي را از آن استخراج كرده‌اند<ref>غزالي، همان، ص۲۷.</ref> و از حروف مقطعه‌ي اوايل سوره‌ها علم جبر را استفاده كرده‌اند.<ref>ذهبي، التفسير و المفسرون، ج۲، ص۴۸۱.</ref> این روش، از نگاه برخی مفسرین روش صحيحي نيست؛ زيرا همه‌ي علوم و ريزه‌كاري‌ها، ظرافت‌ها، فرمول‌هاي فيزيك، شيمي و غيره در ظواهر قرآن وجود ندارد و استخراج آنها از قرآن كاری بي‌ثمر و بي‌معنا است.
== رویکردهای تفسیر علمی ==
رویکردها به تفسیر علمی،<ref>رضایی اصفهانی، محمدعلی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، ص۳۷۴–۳۸۰.</ref> سه نوع است:


* گاهي منظور از تفسير علمي، تحميل و تطبيق نظريه‌هاي علمي بر قرآن است؛ برخي از مفسرین سعي كرده‌اند نظريه‌هاي اثبات شده‌ي علوم را به آيات قرآن تحميل كنند؛ مثلاً عبدالرزاق نوفل، نويسنده‌ي معروف مصري، درباره‎ي آيه‌ي شريفه‎ي {{قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها}} سوره‌ي اعراف، آيه‌ي ۱۸۹؛ «اوست خدايي كه همه‌ي شما را از يك تن آفريده و از او نيز جفتش را مقدر داشت، تا به او انس و آرام گيرد.» مي‌گويد: «انفسكم»، يعني پروتون، و «زوجها»، يعني الكترون و «ليسكن اليها»، يعني حالت آرامشي كه بين اين الكترون و پروتون برقرار شده و در نتيجه، اين اتم از هم نمي‌پاشد و الكترون به طور مرتب به دور مركز اتم كه پروتون و الكترون است مي‌چرخد.<ref>عبدالرزاق نوفل، قرآن و العلم الحديث، ص۱۵۶.</ref>
'''استخراج علوم از قرآن'''<ref>غزالی، جواهر القرآن، ص۳۷، فصل خامس.</ref>


اين سخن با ظاهر آيه و با معناي لغوي و اصطلاحي آيه سازگاري ندارد. روشن است كه این روش صحيحي نيست. علامه طباطبايي(ره) در مقدمه‌ي الميزان به مسئله‌ي تطبيق مي‌پردازد و آن را رد مي‌كند. و مي‌فرمايد: اين‌گونه تفسير علمي در يك قرن اخير در مصر و ايران رايج شد و موجب بدبيني بعضي دانشمندان مسلمان نسبت به مطلق تفسير علمي گرديد. <ref>محمد حسين طباطبايي، تفسير الميزان، ج۱، ص۶.</ref>
نظر مفسران در این نوع روش تفسیری به آیاتی مانند {{قرآن|تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ|سوره = نحل|آیه = ۸۹|ترجمه=بیانگر همه چیز}} است؛ زیرا قرآن بیان‌کننده همه چیز است، پس همه مطالب باید در ظواهر قرآن وجود داشته باشد.


* گاهي منظور از تفسير علمي اين است كه براي فهم بهتر آيات قرآن از علوم استفاده شود؛ يعني علوم را براي فهم بهتر آيات قرآن و روشن كردن و كشف معاني و مقصود خداوند تبارك و تعالي استخدام کرد؛ به عبارت ديگر، هرچه علم بشر پيش‌رفت كند، موجب فهم بهتر برخي از آيات قرآن مي‌شود، بدون اين‌كه قصد استخراج علوم را از قرآن داشته باشيم.
[[زرکشی]] در [[تفسیر البرهان]] آورده است که برخی از آیه شریفه {{قرآن|إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها
| سوره = زلزال
| آیه = ۱
| ترجمه = هنگامى كه زمين شديداً به لرزه درآيد
}} و براساس [[حروف ابجد]] پیش‌بینی نموده‌اند که در سال ۷۰۲ زلزله‌ای صورت می‌گیرد و این اتفاق رخ داده است. همچنین آن‌جا که خداوند از قول [[حضرت ابراهیم(ع)]] نقل می‌کند: {{قرآن|إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ|سوره = شعرا|آیه = ۸۰|ترجمه=و هنگامی که بیمار شوم مرا شفا می‌دهد.}} علم پزشکی را از آن استخراج کرده‌اند<ref>غزالی، جواهر القرآن، ص۲۷.</ref> و از [[حروف مقطعه]] اوایل سوره‌ها علم جبر را استفاده کرده‌اند.<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۱.</ref> این روش، از نگاه برخی مفسران، روش صحیحی نیست؛ زیرا علوم، ریزه‌کاری‌ها، ظرافت‌ها و فرمول‌های مختلفی دارد که نمی‌توان آن‌ها را در ظواهر قرآن یافت.


مثلاً اين آيه‌ي شريفه، که چندین بار در قرآن آمده است: {{قرآن|إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَه وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ...}}سوره‎ي بقره، آيه‎ي ۱۷۳ «همانا خداوند، خون، ميته و گوشت خوك را بر شما حرام كرده است.»
'''تطبیق نظریه‌های علمی بر قرآن'''


با یشرفت علوم بشری روشن مي‌شود كه خوردن خون، مردار، خوك و شراب چه ضررهايي براي بشر دارد. اين پيشرفت‌هاي علمي، موجب روشن‌تر شدن معناي اين آيات و فلسفه‌ي حرمت مي‌شود؛<ref>محمد حسين طباطبايي، همان، ج۱۱، ص۲۸۶، بحث روايي.</ref>
برخی مفسران سعی کرده‌اند نظریه‌های اثبات شده علوم را بر آیات قرآن تطبیق دهند. برای نمونه [[عبدالرزاق نوفل]]، نویسنده مصری، درباره آیه {{قرآن|هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها
| سوره = اعراف
| آیه = ۱۸۹
| ترجمه = اوست خدایی که همه شما را از یک تن آفریده و از او نیز جفتش را مقدر داشت، تا به او انس و آرام گیرد.
}}؛ می‌گوید: «انفسکم»، یعنی پروتون، و «زوجها»، یعنی الکترون و «لیسکن الیها»، یعنی حالت آرامشی که بین این الکترون و پروتون برقرار شده و در نتیجه، این اتم از هم نمی‌پاشد و الکترون به‌طور مرتب به دور مرکز اتم که پروتون و الکترون است می‌چرخد.<ref>عبدالرزاق نوفل، قرآن و العلم الحدیث، ص۱۵۶.</ref>


قرآن در جايي ديگر مي‌فرمايد: {{قرآن|وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ}}سوره‌ي حجر، آيه‌ي ۲۲؛ «و ما بادها را فرستاديم كه عمل لقاح را انجام دهند.» در اين آيه لقاح (آبستن كردن) گياهان به وسيله‌ي باد به روشني بيان شده است و حال آن‌كه بعد از قرن‌ها، علم بشر كشف كرده است كه ابرها با بار مثبت و منفي در اثر برخورد با هم بارور مي‌شوند؛<ref>عباسعلي سرفرازي، رابطه‎ي علم و دين، ص۳۶.</ref> بنابراين، اين اشاره‌ي علمي قرآن، ما را به اين‌جا مي‌رساند كه نازل‌كننده‌ي قرآن از همه‌ي اسرار جهان اطلاع داشته است؛ و كشف‌هاي علمي، مثل نيروي جاذبه، توسط نيوتون و ديگران، مفادي از اين آيات را براي ما روشن‌تر مي‌كند، بدون اين‌كه نظريه‌اي بر قرآن تحميل و يا مطلبي خلاف واقع از قرآن استخراج شود.
این سخن با ظاهر آیه و با معنای لغوی و اصطلاحی آیه سازگاری ندارد. علامه طباطبایی در مقدمه [[تفسیر المیزان]] به مسئله تطبیق می‌پردازد و آن را رد می‌کند؛ و می‌فرماید: این‌گونه تفسیر علمی در یک قرن اخیر در مصر و ایران رایج شد و موجب بدبینی بعضی [[دانشمندان مسلمان]] نسبت به مطلق تفسیر علمی گردید.<ref>محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۶.</ref>


پس، تفسير علمي به سه قسم تقسيم مي‌شود:
'''استفاده از علوم برای فهم بهتر آیات قرآن'''


۱. استخراج علوم از قرآن؛
علوم برای فهم بهتر آیات قرآن، روشن کردن و کشف معانی و مقصود خداوند استفاده شود. هرچه علم بشر پیشرفت کند، موجب فهم بهتر برخی آیات قرآن می‌شود.  


۲. تحميل و تطبيق بر قرآن؛ بر این دو روش ایرادهایی وارد بود.
خداوند در قرآن می‌فرماید: {{قرآن|وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ
| سوره = حجر
| آیه = ۲۲
| ترجمه = ما بادها را برای بارور ساختن فرستادیم
}} در این آیه بارور ساختن گیاهان به وسیله باد به روشنی بیان شده است و حال آن‌که بعد از قرن‌ها، علم بشر کشف کرده است که ابرها با بار مثبت و منفی در اثر برخورد با هم بارور می‌شوند؛<ref>عباسعلی سرفرازی، رابطه علم و دین، ص۳۶.</ref> بنابراین، این اشاره علمی قرآن، ما را به این‌جا می‌رساند که نازل‌کننده قرآن از همه اسرار جهان اطلاع داشته است؛ و کشف‌های علمی، مثل نیروی جاذبه، توسط نیوتون و دیگران، مفادی از این آیات را برای ما روشن‌تر می‌کند، بدون این‌که نظریه‌ای بر قرآن تحمیل یا مطلبی خلاف واقع از قرآن استخراج شود.
 
==جستارهای وابسته==
* [[دلایل مخالفان تفسیر علمی قرآن]]
* [[دلایل موافقان تفسیر علمی قرآن]]
* [[مراد از علم در تفسیر علمی قرآن]]
* [[معیارهای تفسیر علمی تفسیر قرآن]]


۳. استخدام علوم در فهم قرآن؛ اين روش صحيح است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = تفسیر
| شاخه فرعی۱ = تفسیر علمی
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = شد
  | شناسه = شد
  | تیترها = شد
  | تیترها = شد
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =  
  | بازبینی = شد
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ج
  | کیفیت =  
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۵


سؤال

لطفاً معنای تفسیر علمی قرآن و اقسام و رویکردهای آن را بیان فرمایید؟


برای روشن شدن مفاد و محتوای یک آیه، از علوم تجربی، مثل فیزیک، علوم پزشکی و امثال آن استفاده می‌شود، که نتایج حاصل از آن را تفسیر علمی قرآن می‌نامند.

تفسیر علمی قرآن به دو قسم اعتدلالی(استفاده از علم برای فهم بیشتر آیات) و افراطی(تحمیل یافته‌ها و فرضیه‌های بر قرآن) تقسیم می‌شود.

سه رویکرد برای تفسیر علمی بیان شده است: استخراج علوم از قرآن؛ تحمیل و تطبیق بر قرآن؛ استخدام علوم در فهم قرآن؛ دو رویکرد اول مورد نقد بوده و به عنوان روش غیرصحیح بیان شده و روش سوم مورد تأیید اکثر مفسران است.

اقسام تفسیر علمی

علوم تجربی از ابزار تفسیر علمی قرآن است. استخدام علوم تجربی برای فهم آیات قرآن نتایج مشخصی را به دنبال دارد.

تفسیر اعتدلالی

تفسیر علمی گاه برای تأیید محتوای آیات است که به آن تفسیر «علمی اعتدالی» گفته می‌شود. در این روش با استفاده از برخی علوم روز، به تبیین آیاتی که متضمن مباحث علمی است پرداخته می‌شود. زمانی که قرآن می‌فرماید: ﴿رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ؛ او پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است!(الرحمن:۱۷) مطابق تفسیر علمی، بحث مشرق‌ها و مغرب‌های متعدد در این آیه با کروی بودن زمین مرتبط است.

تفسیر افراطی

قسم دوم در تفسیر علمی قرآن، شکل افراطی است که برخی تفسیرهای علمی از این روش بهره برده‌اند؛ در این روش تطبیق آیات قرآن با یافته‌ها یا حتی فرضیه‌های علمی است. می‌توان تفسیر طنطاوی[۱] و تفسیر علی فکری[۲] را یکی از نمونه‌های این روش دانست.

علامه طباطبایی(ره) معتقد است در این روش نتایج بحث‌های علمی یا فلسفی و غیر آن، از خارج گرفته شده و بر مضمون آیات تحمیل می‌شود. در این روش بسیاری از حقایق قرآن، مَجاز جلوه داده شده و آیات تأویل می‌شود.[۳]

رویکردهای تفسیر علمی

رویکردها به تفسیر علمی،[۴] سه نوع است:

استخراج علوم از قرآن[۵]

نظر مفسران در این نوع روش تفسیری به آیاتی مانند ﴿تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ؛ بیانگر همه چیز(نحل:۸۹) است؛ زیرا قرآن بیان‌کننده همه چیز است، پس همه مطالب باید در ظواهر قرآن وجود داشته باشد.

زرکشی در تفسیر البرهان آورده است که برخی از آیه شریفه ﴿إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها؛ هنگامى كه زمين شديداً به لرزه درآيد(زلزال:۱) و براساس حروف ابجد پیش‌بینی نموده‌اند که در سال ۷۰۲ زلزله‌ای صورت می‌گیرد و این اتفاق رخ داده است. همچنین آن‌جا که خداوند از قول حضرت ابراهیم(ع) نقل می‌کند: ﴿إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ؛ و هنگامی که بیمار شوم مرا شفا می‌دهد.(شعرا:۸۰) علم پزشکی را از آن استخراج کرده‌اند[۶] و از حروف مقطعه اوایل سوره‌ها علم جبر را استفاده کرده‌اند.[۷] این روش، از نگاه برخی مفسران، روش صحیحی نیست؛ زیرا علوم، ریزه‌کاری‌ها، ظرافت‌ها و فرمول‌های مختلفی دارد که نمی‌توان آن‌ها را در ظواهر قرآن یافت.

تطبیق نظریه‌های علمی بر قرآن

برخی مفسران سعی کرده‌اند نظریه‌های اثبات شده علوم را بر آیات قرآن تطبیق دهند. برای نمونه عبدالرزاق نوفل، نویسنده مصری، درباره آیه ﴿هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها؛ اوست خدایی که همه شما را از یک تن آفریده و از او نیز جفتش را مقدر داشت، تا به او انس و آرام گیرد.(اعراف:۱۸۹)؛ می‌گوید: «انفسکم»، یعنی پروتون، و «زوجها»، یعنی الکترون و «لیسکن الیها»، یعنی حالت آرامشی که بین این الکترون و پروتون برقرار شده و در نتیجه، این اتم از هم نمی‌پاشد و الکترون به‌طور مرتب به دور مرکز اتم که پروتون و الکترون است می‌چرخد.[۸]

این سخن با ظاهر آیه و با معنای لغوی و اصطلاحی آیه سازگاری ندارد. علامه طباطبایی در مقدمه تفسیر المیزان به مسئله تطبیق می‌پردازد و آن را رد می‌کند؛ و می‌فرماید: این‌گونه تفسیر علمی در یک قرن اخیر در مصر و ایران رایج شد و موجب بدبینی بعضی دانشمندان مسلمان نسبت به مطلق تفسیر علمی گردید.[۹]

استفاده از علوم برای فهم بهتر آیات قرآن

علوم برای فهم بهتر آیات قرآن، روشن کردن و کشف معانی و مقصود خداوند استفاده شود. هرچه علم بشر پیشرفت کند، موجب فهم بهتر برخی آیات قرآن می‌شود.

خداوند در قرآن می‌فرماید: ﴿وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ؛ ما بادها را برای بارور ساختن فرستادیم(حجر:۲۲) در این آیه بارور ساختن گیاهان به وسیله باد به روشنی بیان شده است و حال آن‌که بعد از قرن‌ها، علم بشر کشف کرده است که ابرها با بار مثبت و منفی در اثر برخورد با هم بارور می‌شوند؛[۱۰] بنابراین، این اشاره علمی قرآن، ما را به این‌جا می‌رساند که نازل‌کننده قرآن از همه اسرار جهان اطلاع داشته است؛ و کشف‌های علمی، مثل نیروی جاذبه، توسط نیوتون و دیگران، مفادی از این آیات را برای ما روشن‌تر می‌کند، بدون این‌که نظریه‌ای بر قرآن تحمیل یا مطلبی خلاف واقع از قرآن استخراج شود.

جستارهای وابسته


منابع

  1. نگاه کنید به الطنطاوی جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن.
  2. نگاه کنید به علی فکری، القرآن ینیوع العلوم و الفرقان.
  3. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۷.
  4. رضایی اصفهانی، محمدعلی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، ص۳۷۴–۳۸۰.
  5. غزالی، جواهر القرآن، ص۳۷، فصل خامس.
  6. غزالی، جواهر القرآن، ص۲۷.
  7. ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۱.
  8. عبدالرزاق نوفل، قرآن و العلم الحدیث، ص۱۵۶.
  9. محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۶.
  10. عباسعلی سرفرازی، رابطه علم و دین، ص۳۶.