معنای رمضان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =ماه‌ها
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =رمضان
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =

نسخهٔ ‏۱۲ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۸

سؤال

رمضان به چه معناست؟

رمضان، کلمه‌ای است عربی از ماده «رَمْض» به معنای سوزاندن.[۱] رمضان به شدت گرما و تابش آفتاب بر رمل (شن) هم معنا شده است.[۲] امّا در اصطلاح مسلمین «رمضان»، نام ماه نهم از ماه‌های هجری قمری می‌باشد. این ماه را هر ساله، مسلمانان به دستور خداوند روزه می‌گیرند، و رسول گرامی اسلام فرموده‌اند: «ماه رمضان را رمضان نامید، برای این که در این ماه گناهان انسان سوزانده می‌شود.»[۳]در کلامی دیگر می‌فرمایند: «رمضان اسمی از اسمای خداوند است.»[۴] امام صادق(ع) می‌فرمایند: «رمضان ماه خوبی است این ماه در زمان رسول‌الله(ص) ماه پر برکت نامیده شد.»[۵] در فرهنگ اسلام رمضان جایگاه خاصی دارد، معصومین(ع) و بزرگان دین و تمام مسلمانان اهمیت خاصی برای آن قایل هستند. این ماه ماه رحمت، برکت، مغفرت و ماه میهمانی خداوند است.[۶] رمضان ماه نزول قرآن بر رسول سعادت و گل سرسبد انسانیت، حضرت محمد(ص) می‌باشد.[۷] رمضان ماه بهار قرآن و کلام دلنواز الهی است. چنانچه امام باقر(ع) می‌فرمایند: «برای هر چیزی بهاری است و بهار قرآن ماه رمضان است.»[۸] رمضان، ماه پذیرش توبه‌ها و ماه بخشش گناهان است. هر ساله با فرا رسیدن این ماه، خورشید فروزان امید و آرزو بر دل تاریک و شب گونه گناهکاران می‌تابد و به آنان نوید عفو می‌دهد و آنها را به میهمانی و آشتی با خدا فرا می‌خواند. پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرمایند: «ماه رمضان، مثل ماه‌های دیگرنیست، بلکه ماهی است که وقتی می‌آید، برکت و رحمت را به همراه دارد و آنگاه که می‌رود، آمرزش گناهان را بدنبال دارد.[۹]

مطالعه بیشتر

  • تفسیر نور، ج۱، ص۳۷۰.

منابع

  1. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج۱، ص۳۷۰.
  2. المجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۵۵، ص۳۴۱.
  3. میزان الحکمه، ج۴، ص۱۷۶.
  4. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۷، ص۲۳۲.
  5. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۷، ص۲۵۹.
  6. الصدوق، الامالی، ص۹۳.
  7. سورهٔ بقره، آیهٔ ۱۸۵.
  8. الحر العاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۷، ص۲۱۸.
  9. الصدوق، الامالی، ص۵۵.