اهمیت و فضیلت نماز: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
پیامبر فرمود برپادارنده دین، نماز است. و نیز نماز، ستون دین شماست.<ref>محمدی ریشهری، محمد، الصلاة فی الکتاب و السنة، ترجمه عبدالهادی مسعودی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۷۷، ص۲۴.</ref> | پیامبر فرمود برپادارنده دین، نماز است. و نیز نماز، ستون دین شماست.<ref>محمدی ریشهری، محمد، الصلاة فی الکتاب و السنة، ترجمه عبدالهادی مسعودی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۷۷، ص۲۴.</ref> | ||
امام رضا: نماز وسیله تقرّب هرپرهیزگاری است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶، ج۷، ص۷۲۶.</ref> | |||
=== جلوگیری از فحشا === | === جلوگیری از فحشا === | ||
خط ۶۳: | خط ۶۵: | ||
امام رضا(ع) درباره حکمت نماز میفرماید حکمت نماز، اقرار به ربوبیت خداوند و شریک نگرفتن برای اوست. نماز، ذکر خداوند و دوام آن در شب و روز است تا بنده، مالک و مدبّر و آفریدگارش را از یاد نبرد وگرنه سرکشی و طغیان میکند و این در یاد کردن پروردگار عز و جل و ایستادن در پیشگاهش نهفته است، که او را از سرپیچی نهی میکند و از انواع فساد بازمیدارد.<ref>محمدی ریشهری، محمد، الصلاة فی الکتاب و السنة، ترجمه عبدالهادی مسعودی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۷۷، ص۱۹.</ref> | |||
قرآن برای نماز دو خاصیت ذکر کرده است یکی اینکه: نماز از کارهای بسیار زشت امثال زنا. لواط: قتل نفس و مانند آن و نیز از مطلق کارهای ناپسند که مورد قبول و جدان بشری نیست نهی میکند. دوم نماز یاد خداست، خدا را به یاد انسان میآورد و انسان را به ساحت قدس خداوندی متوجه میکند، دنیا و ما فیها را از یاد انسان میبرد و او را در باطن ضمیرش با خدا روبرو میکند، این از اثر دوم بزرگتر است.<ref>قرشی، سید علی اکبر، تفسیراحسنالحدیث، قم، دفتر نشر نوید اسلام، ۱۳۹۱، ج۸، ص۱۴۶.</ref> | |||
برای نماز دو خاصیت ذکر کرده است یکی اینکه: نماز از کارهای بسیار زشت امثال زنا. لواط: قتل نفس و مانند آن و نیز از مطلق کارهای ناپسند که مورد قبول و جدان بشری نیست نهی میکند دوم نماز یاد خداست، خدا را به یاد انسان میآورد و انسان را به ساحت قدس خداوندی متوجه میکند، دنیا و ما فیها را از یاد انسان میبرد و او را در باطن ضمیرش با خدا روبرو میکند، این از اثر دوم بزرگتر است.<ref>قرشی، سید علی اکبر، تفسیراحسنالحدیث، قم، دفتر نشر نوید اسلام، ۱۳۹۱، ج۸، ص۱۴۶.</ref> | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |
نسخهٔ ۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۲۰
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
نماز از مهمترین عبادات است که در قرآن واجب شمرده شده است.
از مهمترین اوصاف مؤمنان در قرآن نمازگزاردن آنان است.
وجوب نماز
از امام صادق(ع) نقل است که فرمود: "اولین چیزی که اعمال بنده با آن محاسبه خواهد شد نماز است؛ پس اگر نماز مورد پذیرش خداوند قرار گیرد، عبادتها و اعمال نیک دیگر پذیرفته میشود؛ و چنان که نماز در پیشگاه خداوند پذیرفته نشود، اعمال دیگر هم قبول نمیشود." شارع مقدس اهمیت زیادی برای نماز قائل شده است؛ به گونه ای که در هر حال حتی در حال احتضار نماز را واجب کرده است؛ و محتضر اگر نتواند نماز را به زبان بیاورد، باید در دل بگذراند. و نیز در حالت جنگ و ترس از دشمن یا حال اضطرار و ناچاری اگر نتواند رو به قبله نماز بخواند، توجه به قبله لازم نیست؛ ولی در هر حال باید نماز را بخواند. کسی که به نماز اهمیت نمیدهد مورد نکوهش خداوند متعال قرار گرفته است. خداوند در قرآن میفرماید: (فویل للمصلین الذین هم عن صلا تهم ساهون)"وای بر نمازگزارانی که در نمازشان سهل انگاری میکنند.[۱]
ترک نماز علاوه بر این که آثار بسیار سوئی در زندگی انسان میگذارد، موجب محروم شدن از رحمت الهی خواهد شد و عذاب اخروی را در پی خواهد داشت. در قرآن آمده است: "وقتی از دوزخیان میپرسند چه چیز شما را جهنمی کرد، جواب میدهند: ما در دنیا نمازگزار نبودیم.[۲]
نماز علاوه بر اینکه برای انسان واجب است باید پنج مرتبه در روز و در اوقات معیّن خوانده شود؛ در واقع خداوندمتعال جل جلاله میخواهد پیوند انسان از او بریده نباشد و در بیست و چهارساعت بهطور مکرر در اوقات معین باید با پروردگار خویش ارتباط برقرار نماید. بالاترین عبادات در نزد خداوند متعال جل جلاله نماز است[۳]
نماز از بزرگترین واجبات اسلامی بوده و در اسلام کمتر عبادتی مانند آن مورد اهمیت انسان قبول میشود.[۴] مفسران گفتهاند آغاز اعمال خیر نماز است.[۵]
آیات زیادی از قرآن بر وجوب نماز دلالت دارند،[۶] در برخی آیات امر به اقامه نماز شده است، و در برخی آیات دیگر بهطور کامل و دقیق از نماز، وجوب و چگونگی اقامه آن صحبت میکند.
در قرآن نماز بر هر مؤمنی فرض و واجب شده است.[۷] و همینطور از عبادتهای مطلق نمیباشد که حدّ و زمان و شرایط نداشته باشد، بلکه حد و شرایط و اوقات معینّی دارد که تغییر و تبدیل در آن جایز نمیباشد. خداوند در قرآن عتاب کرده است نمازگزارانی که به نمازشان اهمیت نمیدهند.[۸] از صفات دوزخیان است که از نمازگزاران نیستند.[۹]
سفارش به عیسی درباره نماز[۱۰] توصیه اسماعیل به خانوادهاش درباره نماز.[۱۱] دعای ابراهیم برای خود و خانوادهاش که از نمازگزاران باشد.[۱۲] اقامه نماز در کنار عمل نیک و زکات از مضامین وحی به پیامبران است.[۱۳] نماز خواندن زکریا.[۱۴] نماز خواندن شعیب.[۱۵] توصیه لقمان به پسرش درباره نماز[۱۶]
حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطی وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِینَ. بقره ۲۳۸.
وَ الَّذِینَ هُمْ عَلی صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ* أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ المؤمنون: ۹ و ۱۰.
فضیلت نماز
در بین اطاعات و عبادات هیچیک به مرتبهٔ این نماز که معجونی است جامع الهی که متکفّل سعادت بشر است و قبولی آن موجب قبولی جمیع اعمال است نمیباشد.[۱۷]
مهمترین آثار نماز، بیدار ساختن انسان و پایان دادن به خود فراموشی است، زیرا هنگامی که یاد خدا به میان آمد، وضع انسان به کلی دگرگون میشود.[۱۸]
نماز مهمترین رابطه خلق و خالق است که هر گاه با آدابش انجام گیرد زمینه مطمئنی برای همه خوبیها و نیکیها خواهد بود.[۱۹]
یکی از عوامل تقرب انسان به خداوند، عبودیت و بندگی است که نماز از مهمترین مصادیق آن است.[۲۰] خاشعین در قرآن کسانی هستند که به وسیله نماز از خدا یاری میجویند.[۲۱] نیز از اوصاف مؤمنین این است که با خشوع نماز میگذارند و بر آن مراقبت دارند.[۲۲] در قرآن یکی از اوصاف محسنین را نمازگزاردن دانسته است.[۲۳]
نمازها حسناتی است که در دلهای مؤمنین وارد شده و آثار معصیت و تیرگیهایی که دلهایشان از ناحیه سیئات کسب کرده از بین میبرد. در میان عبادات، نماز مهمترین عبادت و در اخلاقیات صبر مهمترین خلق است.[۲۴]
از بین بردن بدیها: وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْری لِلذَّاکِرِینَ هود ۱۱۴.
پیامبر: همانا گناهان بنده مسلمان در حال نماز خالصانه فرو میریزد، همان گونه که این برگ از این درخت فرو میریزد.[۲۵]
نماز که اقبال بخدا، و التجاء باو است، روح ایمان را زنده میسازد، و بآدمی میفهماند: که بجایی تکیه دارد که انهدام پذیر نیست، و به سببی دست زده که پاره شدنی نیست.[۲۶]
در کافی از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود: هر وقت امری و پیشامدی علی(ع) را بوحشت میانداخت، برمیخاست، و بنماز میایستاد، و میفرمود: (اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ)، از صبر و نماز کمک بگیرید.[۲۷]
پیامبر فرمود برپادارنده دین، نماز است. و نیز نماز، ستون دین شماست.[۲۸]
امام رضا: نماز وسیله تقرّب هرپرهیزگاری است.[۲۹]
جلوگیری از فحشا
قرآن، نماز را بازدارنده از فحشا و منکر میداند: ﴿إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَیٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ؛ نماز آدمی را از فحشا و منکر بازمیدارد .﴾(عنکبوت:۴۵) نماز از آنجا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد میاندازد دارای اثر بازدارندگی از فحشاء و منکر است.[۳۰]
درجات مؤمن با نماز او تعالی مییابد. پس هرچه بیشتر بر نماز خود مواظبت کند و آن را با شرایطش بجا آورد و در هنگام اقامه آن، خشوع بیشتری داشته باشد، ارتباط و قرب او به خداوند هم بیشتر خواهد شد و در نتیجه، این ارتباط و قرب، در همه ابعاد زندگی او بازتاب خواهد یافت. نماز باعث تقوا میشود و تقوا، نفس را از هواپرستیها باز میدارد.[۳۱]
نماز از مهمترین عباداتی است که نفس را تزکیه میکند و آن را به برترین درجات کمال ارتقا میدهد.[۳۲] مفسران گفتهاند نماز آدمی را از فحشاء و منکرات و کارهای زشت و ناپسند بازمیدارد و نمازی که آدمی را از فحشاء باز ندارد نبودنش بهتر از بودن آن هست.[۳۳] در روایت آمده است که کسی که نمازش او را از منکر و فحشا دور نسازد، آن نمازش چیزی به او اضافه نمیکند مگر دوری از خداوند را.[۳۴]
شکر و یاد خداوند
عبارت «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی» در آیه ۱۴ سوره طه، فلسفه نماز را یاد خدا میشمارد. و عبارت «لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ» که بعد از جمله «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» در آیه ۴۵ سوره عنکبوت آمده، نشان میدهد که ریشه اصلی فلسفه نماز، «یاد خدا» نهاده شده است؛ زیرا سرچشمه همه گناهان حبّ دنیا و دنیاپرستی است که ذکر خداوند، انسان را از آن بازمیدارد.[۳۵] نماز برای این است که بندگان در یاد خداوند باشند.[۳۶]
قرآن نماز را یاد خدا میداند و یاد او را مانع از کردارهای زشت و پلید معرفی میکند.[۳۷] جوهر و حقیقت نماز این است که نماز یاد خداوند یکتا، رمز عبودیت او، دلیل تسلیم بودن در مقابل او، نشانه ایمان و علامت اخلاص است.[۳۸] نماز واجب شده است برای بر پا داشتن یاد خدا.[۳۹]
یکی از وجوه مهم نماز تشکر از پروردگار است: ﴿فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ؛ پس (بشکرانه آن) برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی ذبح کن.﴾(کوثر:۲) در این آیه خداوند به پیامبرش میفرماید، به شکرانه اینکه ما به تو کوثر و خیر کثیر دادیم، نماز را بر پا کن.[۴۰]
امام رضا(ع) درباره حکمت نماز میفرماید حکمت نماز، اقرار به ربوبیت خداوند و شریک نگرفتن برای اوست. نماز، ذکر خداوند و دوام آن در شب و روز است تا بنده، مالک و مدبّر و آفریدگارش را از یاد نبرد وگرنه سرکشی و طغیان میکند و این در یاد کردن پروردگار عز و جل و ایستادن در پیشگاهش نهفته است، که او را از سرپیچی نهی میکند و از انواع فساد بازمیدارد.[۴۱]
قرآن برای نماز دو خاصیت ذکر کرده است یکی اینکه: نماز از کارهای بسیار زشت امثال زنا. لواط: قتل نفس و مانند آن و نیز از مطلق کارهای ناپسند که مورد قبول و جدان بشری نیست نهی میکند. دوم نماز یاد خداست، خدا را به یاد انسان میآورد و انسان را به ساحت قدس خداوندی متوجه میکند، دنیا و ما فیها را از یاد انسان میبرد و او را در باطن ضمیرش با خدا روبرو میکند، این از اثر دوم بزرگتر است.[۴۲]
مطالعه بیشتر
- جامع آیات و احادیث موضوعی نماز، عباس عزیزی
- پرتویی از اسرار نماز، محسن قرائتی
منابع
- ↑ منتظری، حسینعلی، اسلام دین فطرت، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۵، ص۴۳۹.
- ↑ منتظری، حسینعلی، اسلام دین فطرت، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۵، ص۴۴۰.
- ↑ محسنی، شیخ محمد آصف، انوار هدایت، کابل، مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی محسنی، ۱۳۹۴، ج۱، ص۱۷۵ و ۱۴۷.
- ↑ اخلاق اسلامی، یوسفیان، نعمتالله؛ الهامی نیا، علی اصغر، ج۱، ص۵۹
- ↑ پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، ج۶، ص۱۷۳
- ↑ سوره ابراهیم آیه ۳۱، سوره بقره آیه ۴۳، سوره طه آیه ۱۴.
- ↑ سوره نساء آیه ۱۰۳.
- ↑ سوره ماعون آیه ۴ و ۵
- ↑ سوره مدثر آیه ۴۳.
- ↑ سوره مریم آیه ۳۱.
- ↑ سوره مریم آیه ۵۵.
- ↑ سوره ابراهیم آیه ۴۰.
- ↑ سوره انبیاء آیه ۷۳.
- ↑ سوره آل عمران آیه ۳۹.
- ↑ آیه ۸۷ سوره هود.
- ↑ سوره لقمان آیه ۱۷.
- ↑ خمینی، سید روحالله، آداب نماز، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۱۳ق، ص۱۶.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶، ج۷، ص۷۳۱.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تهران، برگزیده تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲، ج۳، ص۲۴۲.
- ↑ اخلاق اسلامی، یوسفیان، نعمتالله؛ الهامی نیا، علی اصغر، ج۱، ص۵۹
- ↑ سوره بقره آیه ۴۵
- ↑ سوره انعام آیه ۹۲، سوره انفال آیه ۳، سوره توبه آیه ۷۱، سوره مؤمنون آیه ۲ و ۹، سوره اعلی آیه ۱۵. سوره حج آیه ۴۱
- ↑ سوره لقمان آیه ۴
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، لبنان، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۵۸.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، الصلاة فی الکتاب و السنة، ترجمه عبدالهادی مسعودی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۷۷، ص۱۱۲.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴، ج۱، ص۲۲۹.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴، ج۱، ص۲۳۰.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، الصلاة فی الکتاب و السنة، ترجمه عبدالهادی مسعودی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۷۷، ص۲۴.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶، ج۷، ص۷۲۶.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱، ج۱۶، ص۲۸۵.
- ↑ مدرسی، سید محمد تقی، قم، احکام عبادات، انتشارات محبان الحسین(ع)، ۱۳۸۱، ص۲۰۶.
- ↑ مدرسی، سید محمد تقی، قم، احکام عبادات، انتشارات محبان الحسین(ع)، ۱۳۸۱، ص۲۰۸.
- ↑ الملکی التبریزی، المیرزا جواد، اسرار الصلوة (فارسی)، ترجمه رضا رجبزاده، تهران، اسرار الصلوة (فارسی)، ۱۳۷۲، ص۱۷۵.
- ↑ الغزالی، أبو حامد، إحیاء علوم الدین، بیجا، دار الکتاب العربی، لبنان، بیتا، ج۲، ص۷۶.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶، ج۷، ص۷۳۱.
- ↑ محسنی، شیخ محمد آصف، انوار هدایت، کابل، مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی محسنی، ۱۳۹۴، ج۳، ص۳۲۰.
- ↑ سبحانی، شیخ جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق (علیه السلام)، بیتا، ج۹، ص۱۷۰.
- ↑ مدرسی، سید محمد تقی، قم، احکام عبادات، انتشارات محبان الحسین(ع)، ۱۳۸۱، ص۲۰۹.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، الصلاة فی الکتاب و السنة، ترجمه عبدالهادی مسعودی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۷۷، ص۱۸.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور ج۹، ستاد اقامه نماز، تهران صفحه ۲۵۳.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، الصلاة فی الکتاب و السنة، ترجمه عبدالهادی مسعودی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۷۷، ص۱۹.
- ↑ قرشی، سید علی اکبر، تفسیراحسنالحدیث، قم، دفتر نشر نوید اسلام، ۱۳۹۱، ج۸، ص۱۴۶.