شرایط ولی فقیه: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== شرایط ولایت فقیه در قانون اساسی == | == شرایط ولایت فقیه در قانون اساسی == | ||
بر اساس ولایت امر و امامت مستمر، قانون اساسی زمینه تحقق رهبری فقیه جامعالشرایطی را که از طرف مردم به عنوان رهبر شناخته میشود | بر اساس ولایت امر و امامت مستمر، قانون اساسی زمینه تحقق رهبری فقیه جامعالشرایطی را که از طرف مردم به عنوان رهبر شناخته میشود آماده میکند تا ضامن عدم انحراف سازمانهای مختلف از وظایف اصیل اسلامی خود باشند.<ref>مقدمه قانون اساسی.</ref> و مطابق اصل پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در زمان غیبت ولی عصر(عج) در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و باتقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم قانون اساسی عهدهدار آن میگردد. | ||
در اصل ۱۰۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شرایط و صفات رهبر آمده است: | |||
۱- صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه. | |||
۲- عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام. | |||
۳- بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری. | |||
'''فقاهت''' | '''فقاهت''' |
نسخهٔ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۶
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
ولی فقیه چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
...
روایات
روایاتی وجود دارد که از آنها میتوان به شرایط رهبری و ولایت فقیه پی برد که برخی از آنها عبارتند از:
۱. قال رسولالله: اللهم ارحم خلفائی (ثلاثا) قیل یا رسولالله و من خلفائک؟ قال الذین یأتون من بعدی[۱]؛ یروون حدیثی و سنتی؛ خدایا به جانشینان من ترحم کن (و سه مرتبه این کلام را تکرار کردند) پرسیده شد جانشینان شما کیانند ای رسول خدا؟ فرمود کسانیکه بعد از من میآیند و گفتار و روش مرا نقل میکنند. شکی نیست که در این حدیث پیامبر راویان سنت نبوی را جانشین خود معرفی فرمودهاند و همانطوریکه پیامبر(ص) بر مردم ولایت داشت و بر آنها حکومت مینمود و اطاعتش بر مردم واجب بود اطاعت از جانشینان وی نیز بر مردم واجب میباشد البته مراد پیامبر(ص) در این گفتار ائمه معصومین نیست زیرا به ائمه اطلاق راویان حدیث و سنت نمیشود و آنان خود مستقیماً معدن علم و متصل به چشمه فیاض الهی بودهاند.[۲]
۲. قال حسین بن علی(ع): أن مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماء بالله الامناء علی حلاله و حرامه؛ مسئولیت اجرای سیاسات و احکام الهی بر عهده علمای الهی که امین خداوند بر حلال و حرام هستند میباشد. مطابق با این روایت تدبیر و سیاست و اجرای احکام باید در دست علما باشد زیرا حکومتی که میخواهد مجری اوامر الهی باشد باید کسانی مجری باشند که حلال و حرام خداوند را میشناسند و دیگران حق چنین کاری را ندارند.[۳]
۳. توقیع شریف از امام زمان: اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه احادیثنا فأنهم حجتی علیکم و أنا حجه الله[۴]؛ اما در حوادث اتفاقیه به راویان احادیث ما مراجعه کن زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا هستم. منظور از روات حدیث فقها هستند زیرا ناقل حدیث اصولاً نمیتواند موضوع را با حکمی تطبیق دهد و حکم هر حادثه ای را استنباط کند یعنی یکی از شرایط رهبری امت اسلامی اجتهاد است در خصوص این شرط روایات متعدد از جمله مقبوله عمر بن حنظله[۵] و مشهوره ابی خدیجه[۶] میباشد.[۷]
۴. قال امام باقر(ع): قال رسولالله لا تصلح الامامه الا لرجل فیه ثلاث خصال ورع … یحجزه عن معاصی الله و حلم یملک به غضبه و حسن الولایه علی من یلی حتی یکون لهم کالوالد الرحیم[۸]؛ رهبری جز با مردیکه در او این سه صفت باشد اصلاح نمیگردد: تقوایی که او را از عصیان در مقابل پروردگارش حفظ نماید، بردباری که او را صاحب غضبش نماید و مدیریت بر مردمش که مانند پدری مهربان بر آنان باشد.[۹]
۵. قال امام رضا(ع): للامام علامات: یکون اعلم الناس و احکم الناس و اتقی الناس و احلم الناس و اشجع الناس و اسخی الناس و اعبد الناس[۱۰]؛ رهبر چند علامت دارد دانشمندترین و حکیمترین، متقیترین، بردبارترین، شجاعترین، سخیترین و عابدترین مردم است.
بنابراین از مجموع روایات چنین بدست میآید که رهبر باید فردی باشد که در این صفات سرآمد مردم و در صفات نیک از همگان ممتاز و برتر باشد پس در زمانیکه امامت به فقها انتقال پیدا کرد برای رهبری باید فقیهی که دارای برتری علمی و تقوایی لازم و تفوق سیاسی و اداری و شجاع و … میباشد از بین فقها شناسایی و برای رهبری انتخاب گردد.
شرایط ولایت فقیه در قانون اساسی
بر اساس ولایت امر و امامت مستمر، قانون اساسی زمینه تحقق رهبری فقیه جامعالشرایطی را که از طرف مردم به عنوان رهبر شناخته میشود آماده میکند تا ضامن عدم انحراف سازمانهای مختلف از وظایف اصیل اسلامی خود باشند.[۱۱] و مطابق اصل پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در زمان غیبت ولی عصر(عج) در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و باتقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم قانون اساسی عهدهدار آن میگردد.
در اصل ۱۰۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شرایط و صفات رهبر آمده است:
۱- صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه.
۲- عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام.
۳- بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری.
فقاهت
صلاحیت لازم برای فتوا دادن در ابواب مختلف فقه یعنی مسلط بر فقه شیعه باشد تا بتواند بر اساس شرع اسلام اعمال رهبری نماید.
عدالت و تقوا
عدالت لازم جهت رهبری را داشته باشد یعنی از انجام گناهان دوری نماید و تعلق و دلبستگی به دنیا هم نداشته باشد و عدالت در معنای فقهی حالت نفسانی است که صاحبش را وامیدارد به اینکه ملازم تقوا باشد و از ارتکاب گناهان کبیره و صغیره اجتناب کند.[۱۲]
شجاعت
یعنی کسی قابلیت و توان رهبری را دارد که از تهدیدات و مخاطرات در هنگام انجام وظیفه هراسی نداشته باشد.
مدیر و مدبر بودن
واجد توان مدیریتی در عرصههای گوناگون مورد نیاز برای رهبری جامعه اسلامی باشد؛ فقیه جامعالشرایط باید علاوه بر اجتهاد و عدالت مطلق اولاً بینش درست و صحیحی نسبت به امور سیاسی و اجتماعی داخل و خارج کشور داشته باشد و ترفندهای دشمنان خارج را خوب بشناسد و ثانیاً از هنر مدیریت و لوازم آن برخوردار باشد، زیرا مدیریت گذشته از تئوری نیازمند ذوق اداره و هنر تدبیر است و غیر از دانش و بینش سیاسی است بلکه باید دارای استعداد و توانایی لازم برای اداره امت اسلامی باشد.[۱۳]
عالم به زمان بودن
درک وضعیت و موقعیت موجود و آگاهی از توطئه دشمنان و راه مقابله با آن.
بنابراین به علت این که شناسایی خصوصیات لازم برای ولایت و رهبری امت اسلامی در میان فقها نیاز به تخصص و خبرگی خاص دارد مطابق اصل یکصد و هفتم، خبرگان رهبری هرگاه یکی از فقهای واجد شرایط مذکور در اصل پنجم و یکصد و نهم قانون اساسی را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یکصد و نهم تشخیص دهد به رهبری انتخاب میکند.
منابع
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۰۱، حدیث ۷.
- ↑ حسینیان، روحالله، رهبری در تشیع، تهران:مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۱، ص۱۸۴.
- ↑ همان.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۰۱، حدیث ۹.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۹۸، حدیث ۱.
- ↑ همان، ص۱۰۰، حدیث ۶.
- ↑ حسینیان، روحالله، رهبری در تشیع، پیشین، ص۱۸۶.
- ↑ اصول کافی، ج۲، ص۲۶۶، روایت ۸.
- ↑ رهبری در تشیع، همان، ص۲۰۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۱۶، ح۱
- ↑ مقدمه قانون اساسی.
- ↑ تحریر الوسیله، ج۱، ص۲۶۹.
- ↑ همان، ص۱۳۹ و ۱۴۰.