بعثت پیامبران به زبان قوم خویش: تفاوت میان نسخهها
جز (ابرابزار) |
جز (Rezvani صفحهٔ ضرورت بعثت پیامبران به همه زبانها بر اساس قرآن را به بعثت پیامبران به زبان قوم خویش منتقل کرد) |
||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
آیا میتوان از آیه ۴ سوره ابراهیم «بلسان قومه» استفاده کرد که برای قوم فارسیزبان باید پیامبری به زبان خودش مبعوث شود؟ | آیا میتوان از آیه ۴ سوره ابراهیم «بلسان قومه» استفاده کرد که برای قوم فارسیزبان باید پیامبری به زبان خودش مبعوث شود؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
قرآن | {{پاسخ}} | ||
{{قرآن بزرگ|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ ۖ | |||
| سوره = ۴ | |||
| آیه = سوره ابراهیم | |||
| ترجمه = و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا [بتواند به وسیله آن زبان، پیام وحی را به روشنی] برای آنان بیان کند. | |||
}} | |||
سه احتمال در مورد «زبان قوم» وجود دارد: | |||
# زبان قوم، به معنی لغت سخن گفتن ایشان: به این معنا که مردم به هر زبانی سخن بگویند، پیامبر آنان نیز با همان زبان سخن میگوید. اگر مردم فارس زبان باشند، پیامبرشان هم به زبان فارسیسخن میگوید و اگر مردم عرب زبان باشند، پیامبرشان هم به زبان عربی سخن میگوید. | |||
# زبان مردم، به معنی رعایت سطح درک، فهم و افق فکری: به عبارت دیگر، مفاهیم و معانی کلام پیامبران در سطحی است که زمینه ارتباط میان پیامبر و شنوندگان بهراحتی برقرار میشود. الفاظ در جایگاهی قرار دارد که معلومات و تجربیات مردم با آن وفق میدهد. زبان پیامبر در قالب مفاهیمی است که مردم آن را میفهمند. | |||
# زبان قوم، به معنی هویت اجتماعی و مشخصههای فرهنگی آن قوم: زبان قوم علاوه بر لغت و سطح افق فکری مخاطب، باید در قالب مفاهیمی باشد که هویت اجتماعی و مشخصههای فرهنگی آن عصر اقتضا میکند. پیامبر مأمور به سخن گفتن با آن مشخصهها میباشد. این زبان ظرف و قالبی بیرونی دارد و منعکس کننده هویت اجتماعی و مشخصههای مردم است. | |||
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه ضمن این که میپذیرد معنای «لسان قومه» به معنای لغت قوم است و منظور از قوم را، آن جماعتی میداند که پیامبر در میان آنان زندگی میکند، با آنان حشر و نشر و سر و کار دارد. نه این که اصل و نسبش از جایی باشد و در جایی دیگر زندگی کند، اما بر این نکته تأکید دارد که خداوند اگر پیامبری را میفرستد، با زبان عادی آن جماعت سخن میگوید و محاورات و مکالمات او متناسب با فهم توده مردم است تا بتواند مقاصد وحی را بخوبی بیان کند.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۱۶، چاپ بیروت.</ref> | |||
در تفسیر روان جاوید در تفسیر این آیه نقل شده است: در این مورد خداوند مبعوث نفرمود هیچ پیغمبری را مگر بهلغت قوم خودش که مرسل بر آنها بود تا بیان کند برای آنها معارف و احکام لازمه را و آنها بهسهولت ادراک نمایند و بسرعت بر طبق آن عمل کنند. و همچنین مبعوث فرمود پیغمبر خاتم را بهلغت قومش که عرب بودند ولی بر عرب و عجم و ترک و دیلم. لذا در خصال از آنحضرت نقل نموده که خداوند منّت گذارد بر من و فرمود ای محمّد بهتحقیق فرستادم هر پیغمبری را بسوی امّتی بزبانشان و فرستادم ترا بسوی هر سرخ و سیاهی از خلق خود پس کسانیکه بدیده انصاف در آیات الهی نظر ننمودند و معتقد بصدق آنها نشدند و موفق بعمل نگشتند خداوند هم آنها را بحال خودشان واگذار فرمود و گمراه شدند. | |||
با این وصف اگر پیامبری برای قوم فارس زبان مبعوث میشد باید به زبان فارسی سخن میگفت. اما خاتم انبیاء در این مورد استثنا شده و با اینکه به زبان عربی سخن میگفته است، دین و آیینش حجت است بر همه اقوام و ملل.<ref>تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران: انتشارات برهان، ۱۳۹۸ق، چاپ سوم، ج۳، ص۲۲۰.</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | |||
==مطالعه بیشتر== | |||
* مقاله: پژوهشی درباره زبان قوم در قرآن؛ سید محمد علی ایازی، چاپ شده در نشریه: علوم انسانی «نامه مفید» بهار ۱۳۷۶ - شماره ۹، صفحه ۳۵ تا ۵۸. | |||
== منابع == | |||
{{پانویس|۲}} | |||
{{شاخه | |||
| شاخه اصلی =کلام | |||
| شاخه فرعی۱ =نبوت | |||
| شاخه فرعی۲ =انبیای الهی | |||
| شاخه فرعی۳ = | |||
}} | |||
{{تکمیل مقاله | |||
| شناسه = | |||
| تیترها = | |||
| ویرایش = | |||
| لینکدهی = | |||
| ناوبری = | |||
| نمایه = | |||
| تغییر مسیر = | |||
| ارجاعات = | |||
| بازبینی = | |||
| تکمیل = | |||
| اولویت = | |||
| کیفیت = | |||
}} | |||
{{پایان متن}} | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۷
آیا میتوان از آیه ۴ سوره ابراهیم «بلسان قومه» استفاده کرد که برای قوم فارسیزبان باید پیامبری به زبان خودش مبعوث شود؟
﴿ | وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ ۖ
و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا [بتواند به وسیله آن زبان، پیام وحی را به روشنی] برای آنان بیان کند. ۴:سوره ابراهیم |
﴾ |
سه احتمال در مورد «زبان قوم» وجود دارد:
- زبان قوم، به معنی لغت سخن گفتن ایشان: به این معنا که مردم به هر زبانی سخن بگویند، پیامبر آنان نیز با همان زبان سخن میگوید. اگر مردم فارس زبان باشند، پیامبرشان هم به زبان فارسیسخن میگوید و اگر مردم عرب زبان باشند، پیامبرشان هم به زبان عربی سخن میگوید.
- زبان مردم، به معنی رعایت سطح درک، فهم و افق فکری: به عبارت دیگر، مفاهیم و معانی کلام پیامبران در سطحی است که زمینه ارتباط میان پیامبر و شنوندگان بهراحتی برقرار میشود. الفاظ در جایگاهی قرار دارد که معلومات و تجربیات مردم با آن وفق میدهد. زبان پیامبر در قالب مفاهیمی است که مردم آن را میفهمند.
- زبان قوم، به معنی هویت اجتماعی و مشخصههای فرهنگی آن قوم: زبان قوم علاوه بر لغت و سطح افق فکری مخاطب، باید در قالب مفاهیمی باشد که هویت اجتماعی و مشخصههای فرهنگی آن عصر اقتضا میکند. پیامبر مأمور به سخن گفتن با آن مشخصهها میباشد. این زبان ظرف و قالبی بیرونی دارد و منعکس کننده هویت اجتماعی و مشخصههای مردم است.
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه ضمن این که میپذیرد معنای «لسان قومه» به معنای لغت قوم است و منظور از قوم را، آن جماعتی میداند که پیامبر در میان آنان زندگی میکند، با آنان حشر و نشر و سر و کار دارد. نه این که اصل و نسبش از جایی باشد و در جایی دیگر زندگی کند، اما بر این نکته تأکید دارد که خداوند اگر پیامبری را میفرستد، با زبان عادی آن جماعت سخن میگوید و محاورات و مکالمات او متناسب با فهم توده مردم است تا بتواند مقاصد وحی را بخوبی بیان کند.[۱]
در تفسیر روان جاوید در تفسیر این آیه نقل شده است: در این مورد خداوند مبعوث نفرمود هیچ پیغمبری را مگر بهلغت قوم خودش که مرسل بر آنها بود تا بیان کند برای آنها معارف و احکام لازمه را و آنها بهسهولت ادراک نمایند و بسرعت بر طبق آن عمل کنند. و همچنین مبعوث فرمود پیغمبر خاتم را بهلغت قومش که عرب بودند ولی بر عرب و عجم و ترک و دیلم. لذا در خصال از آنحضرت نقل نموده که خداوند منّت گذارد بر من و فرمود ای محمّد بهتحقیق فرستادم هر پیغمبری را بسوی امّتی بزبانشان و فرستادم ترا بسوی هر سرخ و سیاهی از خلق خود پس کسانیکه بدیده انصاف در آیات الهی نظر ننمودند و معتقد بصدق آنها نشدند و موفق بعمل نگشتند خداوند هم آنها را بحال خودشان واگذار فرمود و گمراه شدند.
با این وصف اگر پیامبری برای قوم فارس زبان مبعوث میشد باید به زبان فارسی سخن میگفت. اما خاتم انبیاء در این مورد استثنا شده و با اینکه به زبان عربی سخن میگفته است، دین و آیینش حجت است بر همه اقوام و ملل.[۲]
مطالعه بیشتر
- مقاله: پژوهشی درباره زبان قوم در قرآن؛ سید محمد علی ایازی، چاپ شده در نشریه: علوم انسانی «نامه مفید» بهار ۱۳۷۶ - شماره ۹، صفحه ۳۵ تا ۵۸.