دلایل عده طلاق و وفات: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
در مدت عده، چه عده طلاق و چه عده وفات، زنان حق ازدواج مجدد ندارند. عده در تمام مذاهب اسلامی اصلی مسلم میباشد و تنها در احکام آن اختلافاتی جزئی دیده میشود. نگهداری عده مختص زنان میباشد و از تبعات انحلال نکاح ناشی از طلاق، فوت، فسخ نکاح و نزدیکی به شبهه است و از موانع نکاح مجدد به شمار میرود. از نظر فقهی، عده عبارت است از: مدتی که زن پس از جدایی از شوهر، در حالت انتظار است. اعم از اینکه علت جدایی طلاق، فسخ نکاح، موت، بذل مدت یا انقضای آن باشد. علامه حلی مفهوم فقهی عده را اینگونه بیان کرده است: مقدار زمانی که زن پس از انحلال نکاح به جهت مرگ شوهر یا به لحاظ اطمینان از پاک بودن رحمش از حمل یا به جهت تعبد شرعی با فرض به یقین به برائت رحم از حمل باید صبر کرده و از ازدواج مجدد خودداری نماید.<ref>لمیا رستمی تبریزی، تطبیق قوانین عده در ایران و سایر کشورها، مطالعات راهبردی زنان ۱۳۸۸ شماره ۴۳.</ref> | در مدت عده، چه عده طلاق و چه عده وفات، زنان حق ازدواج مجدد ندارند. عده در تمام مذاهب اسلامی اصلی مسلم میباشد و تنها در احکام آن اختلافاتی جزئی دیده میشود. نگهداری عده مختص زنان میباشد و از تبعات انحلال نکاح ناشی از طلاق، فوت، فسخ نکاح و نزدیکی به شبهه است و از موانع نکاح مجدد به شمار میرود. از نظر فقهی، عده عبارت است از: مدتی که زن پس از جدایی از شوهر، در حالت انتظار است. اعم از اینکه علت جدایی طلاق، فسخ نکاح، موت، بذل مدت یا انقضای آن باشد. علامه حلی مفهوم فقهی عده را اینگونه بیان کرده است: مقدار زمانی که زن پس از انحلال نکاح به جهت مرگ شوهر یا به لحاظ اطمینان از پاک بودن رحمش از حمل یا به جهت تعبد شرعی با فرض به یقین به برائت رحم از حمل باید صبر کرده و از ازدواج مجدد خودداری نماید.<ref>لمیا رستمی تبریزی، تطبیق قوانین عده در ایران و سایر کشورها، مطالعات راهبردی زنان ۱۳۸۸ شماره ۴۳.</ref> | ||
زنى كه شوهرش مرده اگر آبستن نباشد، بايد تا چهار ماه و ده روز عده نگهدارد يعنى از شوهر كردن خوددارى نمايد اگر چه يائسه يا صيغه باشد، يا شوهرش با او نزديكى نكرده باشد و اگر آبستن باشد، بايد تا موقع زائيدن عده نگهدارد.<ref>خمینی، روح الله، خمینی، روح الله، ص۳۴۹. و نیز: خوئی، سيد ابوالقاسم، توضيح المسائل (فارسي)، ص۳۱۷.</ref> | زنى كه شوهرش مرده اگر آبستن نباشد، بايد تا چهار ماه و ده روز عده نگهدارد يعنى از شوهر كردن خوددارى نمايد اگر چه يائسه يا صيغه باشد، يا شوهرش با او نزديكى نكرده باشد و اگر آبستن باشد، بايد تا موقع زائيدن عده نگهدارد. عده طلاق هم سه طهر است.<ref>خمینی، روح الله، خمینی، روح الله، ص۳۴۹. و نیز: خوئی، سيد ابوالقاسم، توضيح المسائل (فارسي)، ص۳۱۷.</ref> ازدواج با زنى كه در عدّه به سر مىبرد، حرام و باطل است، چه عدّه طلاق باين باشد يا عدّه طلاق رجعى.<ref>موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج۵، ص۲۰۲.</ref> | ||
ازدواج با زنى كه در عدّه به سر مىبرد، حرام و باطل است، چه عدّه طلاق باين باشد يا عدّه طلاق رجعى.<ref>موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج۵، ص۲۰۲.</ref> | |||
قرآن کریم در آیاتی، اصل عده زنان را در وضعیتهای متفاوت بیان نموده است.<ref>سوره بقره آیه ۲۲۸ و ۲۳۴، سوره طلاق آیه ۴، سوره احزاب ۴۹، سوره طلاق آیه ۴. </ref> | قرآن کریم در آیاتی، اصل عده زنان را در وضعیتهای متفاوت بیان نموده است.<ref>سوره بقره آیه ۲۲۸ و ۲۳۴، سوره طلاق آیه ۴، سوره احزاب ۴۹، سوره طلاق آیه ۴. </ref> |
نسخهٔ ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۲
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
نگه داشتن عده برای زنان واجب است. عده زنان دلایل و فلسفه متعددی دارد که از آن جمله میتوان برای جلوگیری از اختلاط نطفه در رحم زنان اشاره کرد که اگر فرزندی متولد شد پدر آن مشخص باشد. برخی حرمت و ارزش زن را دلیل عده زنان میدانند و عده را حریم زن تعریف کردهاند. از لحاظ روانی هم گفته شده است که زن به دلیل وابستگی به همسر خود، نمیتواند تصمیم درستی برای ازدواج مجدد بگیرد؛ از همین رو باید مدتی را صبر کند تا از آن حالات روانی و عاطفی بیرون بیاید. بعضی هم حکمت عده را متعدد میدانند که تنها شارع مقدس از آن آگاهی دارد.
تعریف عده
در مدت عده، چه عده طلاق و چه عده وفات، زنان حق ازدواج مجدد ندارند. عده در تمام مذاهب اسلامی اصلی مسلم میباشد و تنها در احکام آن اختلافاتی جزئی دیده میشود. نگهداری عده مختص زنان میباشد و از تبعات انحلال نکاح ناشی از طلاق، فوت، فسخ نکاح و نزدیکی به شبهه است و از موانع نکاح مجدد به شمار میرود. از نظر فقهی، عده عبارت است از: مدتی که زن پس از جدایی از شوهر، در حالت انتظار است. اعم از اینکه علت جدایی طلاق، فسخ نکاح، موت، بذل مدت یا انقضای آن باشد. علامه حلی مفهوم فقهی عده را اینگونه بیان کرده است: مقدار زمانی که زن پس از انحلال نکاح به جهت مرگ شوهر یا به لحاظ اطمینان از پاک بودن رحمش از حمل یا به جهت تعبد شرعی با فرض به یقین به برائت رحم از حمل باید صبر کرده و از ازدواج مجدد خودداری نماید.[۱]
زنى كه شوهرش مرده اگر آبستن نباشد، بايد تا چهار ماه و ده روز عده نگهدارد يعنى از شوهر كردن خوددارى نمايد اگر چه يائسه يا صيغه باشد، يا شوهرش با او نزديكى نكرده باشد و اگر آبستن باشد، بايد تا موقع زائيدن عده نگهدارد. عده طلاق هم سه طهر است.[۲] ازدواج با زنى كه در عدّه به سر مىبرد، حرام و باطل است، چه عدّه طلاق باين باشد يا عدّه طلاق رجعى.[۳]
قرآن کریم در آیاتی، اصل عده زنان را در وضعیتهای متفاوت بیان نموده است.[۴]
دلایل نگه داشتن عده
یکی از حکمتهای اصلی نگه داشتن عده برای زنان، جلوگیری از مخلوط شدن نطفهها در رحم زن و به اصطلاح فقهی «اختلاط میاه» است و اینکه اگر در این مدت انتظار، فرزندی متولد شد، بهطور یقین مشخص باشد که مربوط به چه کسی است و در نتیجه این حکم، مسئلهٔ محارم، ولی قهری، نفقه کودک، نفقه زن در عده طلاق و وفات، اجرت بر شیردهی بعد از طلاق یا وفات و ارث این فرزند روشن شود.
مسأله عدّه زنان، فلسفههاى متعدّدى دارد، و منحصر به مسأله انعقاد فرزند نيست و لذا در تمام مواردى كه شرع گفته است، زن بايد عدّه نگهدارد؛ هر چند عقيم و نازا باشد، يا رحم خود را برداشته باشد، يا فرضاً چند سال است از شوهر خود جدا زندگى مىكند، در تمام اين صورتها بايد عدّه نگهدارد. عدّه در واقع حريم زوجيّت است[۵]
مسأله عدّه زنان، فلسفههاى متعدّدى دارد، و منحصر به مسأله انعقاد فرزند نيست و لذا در تمام مواردى كه شرع گفته است، زن بايد عدّه نگهدارد؛ هر چند عقيم و نازا باشد، يا رحم خود را برداشته باشد، يا فرضاً چند سال است از شوهر خود جدا زندگى مىكند، در تمام اين صورتها بايد عدّه نگهدارد.[۶]
عده وفات
در مورد عده وفات، برخی لزوم عده نگهداشتن را چنین بیان کنند که اگر زن بعد از مرگ شوهر فوراً ازدواج کند این مطلب با محبت و دوستی و حفظ احترام شوهر سابق سازگار نیست و بهعلاوه موجب جریحهدار ساختن عواطف بستگان متوفی است؛ ولی باید توجه داشت که هیچیک از ادلهٔ قرآنی و روایات، که در مقام بیان حکم عده وفات هستند، چنین توجیهی را بیان نکرده است و نباید این احتمال شخصی را پذیرفتهشده و صحیح تلقی کرد و با توجه به اینکه اسلام در مواضع مختلف بیان نموده است که ارزش ذاتی زن و مرد یکسان است و هیچ برتری و حرمت ویژه جنسیتی برای مردان وجود ندارد میتوان چنین نتیجه گرفت که وجود این محدودیت مضاعف برای زنان صرفاً یک تشریفات جهت حفظ احترام مرد نیست، بلکه مصلحتی خاص دلیل این حکم الهی است.
اگر از بُعد روانی قانون عده وفات بررسی شود، زمانی که زن شوهر خود را از دست میدهد، هم از جهت روانی-عاطفی و هم اقتصادی، آسیبدیده میشود. ازاینرو، میتوان گفت که عده وفات جدای از بحث عدم اختلاط نطفهها، ابعاد مهم دیگری را نیز مورد توجه قرار داده است، بدین توضیح که با وضع قانون عدهٔ وفات، این فرصت به زن دادهشده تا خود را بازیابی کند و تا سپری نکردن این دوران تصمیم جدی برای ازدواج و تشکیل خانواده نگیرد، همچنان که روانشناسان تأکید دارند در دورانی که فرد به دلیل فوت همسر، پدر یا هر عزیزی دچار آسیب روانی شده وارد رابطه جدی نشود به دلیل آنکه آن آسیب روانی و عاطفی مانع میشود که فرد تصمیم درستی اتخاذ کند.[۷]
بهعبارتدیگر، با توجه ویژگیهای فیزیولوژیک زنان و تفاوتی که در این زمینه بین آنها و مردان وجود دارد، نوعاً وابستگی زن به همسر خود به گونه شدید و تأثیرگذار است و درواقع این محدودیت الهی فرصتی مناسب برای زنان است که بهتدریج فرصت یابند از زندگی عاطفی گذشته خود با همسرشان جدا شوند و نیز از طرف دیگر، تکلیف و محدودیتی برای مردان است که این اجازه را نمیدهد که تا زمان سپری شدن این مدت (عده) در فکر ازدواج با او یا درگیر نمودن فکر آن زن با انتخابی دیگر باشند.
مطالعه بیشتر
- صفائی، حسین و اسدالله امامی، مختصر حقوق خانواده، تهران: دادگستر، ۱۳۷۶.
- کریمی، حمید، زن و مرد، تشابه، تساوی یا تناسب؟، قم، نشر هاجر وابسته به مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران، ۱۳۹۱.
منابع
- ↑ لمیا رستمی تبریزی، تطبیق قوانین عده در ایران و سایر کشورها، مطالعات راهبردی زنان ۱۳۸۸ شماره ۴۳.
- ↑ خمینی، روح الله، خمینی، روح الله، ص۳۴۹. و نیز: خوئی، سيد ابوالقاسم، توضيح المسائل (فارسي)، ص۳۱۷.
- ↑ موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج۵، ص۲۰۲.
- ↑ سوره بقره آیه ۲۲۸ و ۲۳۴، سوره طلاق آیه ۴، سوره احزاب ۴۹، سوره طلاق آیه ۴.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، احكام بانوان، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، احكام بانوان، ص۲۲۵.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۱۹۳، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ اول ۱۳۷۵.