ابلیس و شیطان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== کاربرد واژه شیطان در قرآن ==
== کاربرد واژه شیطان در قرآن ==
واژهٔ «شیطان»، از ماده «شطن» یا «یشطن» به معنای خبیث و پست و دور شدن، آمده است و به هر موجودی سرکش و متمرد اطلاق می‌شود. اعم از، انسان، جن یا جنبندگان دیگر. شیطان اسم عام (اسم جنس) است اما [[ابلیس]]<ref>ابلیس غیر عربی است. شاید هم از» اَبلس «باشد که مبدء شر و وسوسه در جهت خلاف کمال و مصلحت می‌باشد. طالقانی، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۸ ش، ج۶، ص۱۵۰.</ref> اسم خاص (علم) است که [[حضرت آدم(ع)]] را سجده نکرد و اکنون نیز با لشکر و منسوبین خود انسان‌ها را وسوسه و گمراه می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۹۱؛ رجائی تهرانی، علی رضا، جن و شیطان، قم، انتشارات نبوغ، ۱۳۷۵ ش، ص۱۴.</ref> لذا در قرآن کلمه شیطان به انسان و جن اطلاق شده است {{قرآن|وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ|ترجمه=بدین گونه مابرای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های انسانی یا جنی قرار دادیم.|سوره=انعام|آیه=۱۱۲}}  
واژهٔ «شیطان»، از ماده «شطن» یا «یشطن» به معنای خبیث و پست و دور شدن، آمده است و به هر موجودی سرکش و متمرد اطلاق می‌شود. اعم از، انسان، جن یا جنبندگان دیگر. شیطان اسم عام (اسم جنس) است اما [[ابلیس]]<ref>ابلیس غیر عربی است. شاید هم از» اَبلس «باشد که مبدء شر و وسوسه در جهت خلاف کمال و مصلحت می‌باشد. طالقانی، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۸ ش، ج۶، ص۱۵۰.</ref> اسم خاص (علم) است که [[حضرت آدم(ع)]] را سجده نکرد و اکنون نیز با لشکر و منسوبین خود انسان‌ها را وسوسه و گمراه می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۹۱؛ رجائی تهرانی، علی رضا، جن و شیطان، قم، انتشارات نبوغ، ۱۳۷۵ ش، ص۱۴.</ref> لذا در قرآن کلمه شیطان به انسان و جن اطلاق شده است {{قرآن|وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ|ترجمه=بدین گونه مابرای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های انسانی یا جنی قرار دادیم.|سوره=انعام|آیه=۱۱۲}}
 
قرآن، سران منافقان را هم شیاطین می نامد.<ref>سوره بقره آیه ۱۴.</ref> طبق گفته قرآن شیطان دشمن انسانها است.<ref>سوره فاطر آیه ۶.</ref>


واژهٔ «شیطان» به صورت مفرد «۷۰» بار و به صورت جمع (شیاطین) «۱۸» بار در قرآن آمده است.
واژهٔ «شیطان» به صورت مفرد «۷۰» بار و به صورت جمع (شیاطین) «۱۸» بار در قرآن آمده است.


گاهی جن و شیطان، مفهوم وسیعی دارند و شامل نفس امّاره<ref>یوسف/۵۳، ان نفس لاماره بالسوء.</ref> قوای واهمه، تخیل نفسانی و لذات دنیوی، ریاسات وهمیه، حشرات موذی و انسان‌های فاسد و… که لشکریان شیطان هستند؛ می‌باشند<ref>دست داده، زین العابدین، جن و شیطان، مجتمع هنری و فرهنگی شهید مصلی نژاد، جهرم، ۱۳۷۷ ش، ص۴۶.</ref> به عنوان مثال، [[حضرت علی‏(ع)]] می‌فرماید: زیاد بن ابیه! از معاویه بترس! که او شیطان است.<ref>نهج البلاغه، خ ۴۴.</ref>
گاهی جن و شیطان، مفهوم وسیعی دارند و شامل نفس امّاره<ref>یوسف/۵۳، ان نفس لاماره بالسوء.</ref> قوای واهمه، تخیل نفسانی و لذات دنیوی، ریاسات وهمیه، حشرات موذی و انسان‌های فاسد و… که لشکریان شیطان هستند؛ می‌باشند<ref>دست داده، زین العابدین، جن و شیطان، مجتمع هنری و فرهنگی شهید مصلی نژاد، جهرم، ۱۳۷۷ ش، ص۴۶.</ref>


== ابلیس ==
== ابلیس ==
خط ۲۱: خط ۲۳:


شیطان به وسیله زینت دادن اعمال،<ref>سوره نمل آیه ۲۴، سوره نحل آیه ۶۳، سوره عنکبوت آیه ۳۸، سوره انعام آیه ۴۳، سوره انفال آیه ۴۸.</ref> وسوسه<ref>سوره طه آیه ۱۲۰، سوره اعراف آیه ۲۰، سوره ناس آیه ۴ و ۵، سوره فصلت آیه ۳۶، سوره یوسف آیه ۱۰۰.</ref> دعوت و وعده<ref>سوره ابراهیم آیه ۲۲، سوره لقمان آیه ۲۱.  سوره نساء آیه ۶۴.</ref> فریفتن (تسویل)<ref>سوره محمد آیه ۲۵</ref> لغزاندن<ref>سوره بقره آیه ۳۶. سوره آل عمران آیه ۱۵۵.</ref> به فتنه انداختن<ref>سوره اعراف آیه ۲۷.</ref> گمراه کردن<ref>سوره نساء آیه ۶۰، سوره یس آیه ۶۲، سوره نساء آیه ۱۱۹ و ۱۲۰، سوره قصص آیه ۱۵.</ref> القا کردن<ref>سوره انعام آیه ۱۱۲ و ۱۲۱.</ref> انسان ها را به شر و بدی می کشاند.   
شیطان به وسیله زینت دادن اعمال،<ref>سوره نمل آیه ۲۴، سوره نحل آیه ۶۳، سوره عنکبوت آیه ۳۸، سوره انعام آیه ۴۳، سوره انفال آیه ۴۸.</ref> وسوسه<ref>سوره طه آیه ۱۲۰، سوره اعراف آیه ۲۰، سوره ناس آیه ۴ و ۵، سوره فصلت آیه ۳۶، سوره یوسف آیه ۱۰۰.</ref> دعوت و وعده<ref>سوره ابراهیم آیه ۲۲، سوره لقمان آیه ۲۱.  سوره نساء آیه ۶۴.</ref> فریفتن (تسویل)<ref>سوره محمد آیه ۲۵</ref> لغزاندن<ref>سوره بقره آیه ۳۶. سوره آل عمران آیه ۱۵۵.</ref> به فتنه انداختن<ref>سوره اعراف آیه ۲۷.</ref> گمراه کردن<ref>سوره نساء آیه ۶۰، سوره یس آیه ۶۲، سوره نساء آیه ۱۱۹ و ۱۲۰، سوره قصص آیه ۱۵.</ref> القا کردن<ref>سوره انعام آیه ۱۱۲ و ۱۲۱.</ref> انسان ها را به شر و بدی می کشاند.   
بعضى از آیات<ref>سوره شعرا آیه ۹۵، سوره اعراف آیه ۲۷، سوره کهف آیه ۵۰.</ref> هم دلالت دارند که شیطان لشکریانى دارد که آن‌ها را براى اغواى مردم استخدام مى‌کند.<ref>علی محمد قاسمى، شیطان‌شناسى در قرآن، معرفت ۱۳۸۱، شماره ۶۲.</ref> 


== فلسفه آفرینش شیطان ==
== فلسفه آفرینش شیطان ==
خط ۳۰: خط ۳۴:
* تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۱۹۱.
* تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۱۹۱.


* جن و شیطان، علی رضا رجائی تهرانی، ص۲۴.
* جن و شیطان، علیرضا رجائی تهرانی، ص۲۴.
* جن و شیطان، زین العابدین دست داده، ص۴۶.
* جن و شیطان، زین العابدین دست داده، ص۴۶.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۵

سؤال
قرآن درباره شیطان چه گفته است؟

شیطان در قرآن اسم عام است و به هر موجود سرکش و متمردی گفته می‌شود و به ابلیس هم شیطان گفته می‌شود چون موجودی سرکش بوده است. قرآن، شیاطین را از جن و انس معرفی می‌کند که سبب وسوسه و گمراهی انسان می‌شوند. در بیشتر آیات قرآن، مقصود از شیطان، ابلیس است. خلق ابلیس و شیاطین برای امتحان و آزمایش بندگان است که انسان‌ها را دعوت به شر و بدی می‌کنند. گاهی شیطان شامل انسان‌های فاسد و نفس اماره و... هم می‌شود.

کاربرد واژه شیطان در قرآن

واژهٔ «شیطان»، از ماده «شطن» یا «یشطن» به معنای خبیث و پست و دور شدن، آمده است و به هر موجودی سرکش و متمرد اطلاق می‌شود. اعم از، انسان، جن یا جنبندگان دیگر. شیطان اسم عام (اسم جنس) است اما ابلیس[۱] اسم خاص (علم) است که حضرت آدم(ع) را سجده نکرد و اکنون نیز با لشکر و منسوبین خود انسان‌ها را وسوسه و گمراه می‌کند.[۲] لذا در قرآن کلمه شیطان به انسان و جن اطلاق شده است ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ؛ بدین گونه مابرای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های انسانی یا جنی قرار دادیم.(انعام:۱۱۲)

قرآن، سران منافقان را هم شیاطین می نامد.[۳] طبق گفته قرآن شیطان دشمن انسانها است.[۴]

واژهٔ «شیطان» به صورت مفرد «۷۰» بار و به صورت جمع (شیاطین) «۱۸» بار در قرآن آمده است.

گاهی جن و شیطان، مفهوم وسیعی دارند و شامل نفس امّاره[۵] قوای واهمه، تخیل نفسانی و لذات دنیوی، ریاسات وهمیه، حشرات موذی و انسان‌های فاسد و… که لشکریان شیطان هستند؛ می‌باشند[۶]

ابلیس

در بسیاری از آیات قرآن، مقصود از شیطان ابلیس است. مطابق آیات قرآن، ابلیس از جن بود جزو مقربان الهی و در رده فرشتگان بود. او فرمان الهی را گردن ننهاد و بر آدم سجده نکرد و از درگاه الهی رانده شد و ملعون و مطرود خداوند قرار گرفت. ابلیس قسم خورده است بندگان خداوند را گمراه کند جز کسانی که از مخلصین هستند.[۷]

انسان‌ها شیاطین را نمی‌بینند اما آنها انسان‌ها را می‌بینند.[۸] خلقت آنها جزئی از آفرینش است و برای امتحان و آزمایش بندگان وجود دارند.[۹]

شیطان حتی به رسولان هم القا می‌کند اما خداوند القائات آنان را باطل می‌کند.[۱۰] القائات آنان برای کسانی است که مرضی در دلشان قرار دارد و سنگدل هستند.[۱۱]

شیطان به وسیله زینت دادن اعمال،[۱۲] وسوسه[۱۳] دعوت و وعده[۱۴] فریفتن (تسویل)[۱۵] لغزاندن[۱۶] به فتنه انداختن[۱۷] گمراه کردن[۱۸] القا کردن[۱۹] انسان ها را به شر و بدی می کشاند.

بعضى از آیات[۲۰] هم دلالت دارند که شیطان لشکریانى دارد که آن‌ها را براى اغواى مردم استخدام مى‌کند.[۲۱]

فلسفه آفرینش شیطان

خداوند شیطان را جبراً شیطان (به عنوان موجودى شریر و موذى) نیافرید؛ بلکه شیطان پس از خلقت آن‌قدر عبادت خدا را انجام داد که در زمره فرشتگان قرار گرفت. اما خود شیطان بود که‌ با اختیارات خود از امر الهى‌ تخلف کرد و از سجده ‌بر آدم‌ امتناع ‌نمود و بدین ‌روى، مطرود رحمت الهى‌شد. خداوند انسان را در برابر فریب‌ها و اغواگرى‌هاى شیطان بى‌دفاع نگذاشته، بلکه او را به نیروهاى عقلانى و وحیانى مسلّح نموده است. از یک سو، به وسیله عقل و از سوى دیگر، از طریق وحى از ترفندهاى شیطانى آگاهى پیدا کرده است. یکى از سنّت‌هاى الهى «امتحان» اس؛ به این معنا که اراده خدا بر این تعلّق گرفته که همه بندگانش را به انحاى گوناگون بیازماید. خلقت شیطان هم خود وسیله‌اى براى آزمایش انسان‌هاست. آیات فراوانی دلالت دارند که انسان در برابر شیطان مسلوب‌الاختیار نیست، بلکه شیطان از طرق مختلف انسان را به نافرمانى خدا سوق مى‌دهد.[۲۲]


مطالعه بیشتر

  • تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۱۹۱.
  • جن و شیطان، علیرضا رجائی تهرانی، ص۲۴.
  • جن و شیطان، زین العابدین دست داده، ص۴۶.


منابع

  1. ابلیس غیر عربی است. شاید هم از» اَبلس «باشد که مبدء شر و وسوسه در جهت خلاف کمال و مصلحت می‌باشد. طالقانی، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۸ ش، ج۶، ص۱۵۰.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۹۱؛ رجائی تهرانی، علی رضا، جن و شیطان، قم، انتشارات نبوغ، ۱۳۷۵ ش، ص۱۴.
  3. سوره بقره آیه ۱۴.
  4. سوره فاطر آیه ۶.
  5. یوسف/۵۳، ان نفس لاماره بالسوء.
  6. دست داده، زین العابدین، جن و شیطان، مجتمع هنری و فرهنگی شهید مصلی نژاد، جهرم، ۱۳۷۷ ش، ص۴۶.
  7. سوره اعراف آیه ۱۱ تا ۱۸، سوره کهف آیه ۵۰، سوره حجر آیه ۲۹ تا ۴۲
  8. سوره اعراف آیه ۲۷.
  9. سوره سبأ آیه ۲۱.
  10. سوره حج آیه ۵۲.
  11. سوره حج آیه ۵۳.
  12. سوره نمل آیه ۲۴، سوره نحل آیه ۶۳، سوره عنکبوت آیه ۳۸، سوره انعام آیه ۴۳، سوره انفال آیه ۴۸.
  13. سوره طه آیه ۱۲۰، سوره اعراف آیه ۲۰، سوره ناس آیه ۴ و ۵، سوره فصلت آیه ۳۶، سوره یوسف آیه ۱۰۰.
  14. سوره ابراهیم آیه ۲۲، سوره لقمان آیه ۲۱. سوره نساء آیه ۶۴.
  15. سوره محمد آیه ۲۵
  16. سوره بقره آیه ۳۶. سوره آل عمران آیه ۱۵۵.
  17. سوره اعراف آیه ۲۷.
  18. سوره نساء آیه ۶۰، سوره یس آیه ۶۲، سوره نساء آیه ۱۱۹ و ۱۲۰، سوره قصص آیه ۱۵.
  19. سوره انعام آیه ۱۱۲ و ۱۲۱.
  20. سوره شعرا آیه ۹۵، سوره اعراف آیه ۲۷، سوره کهف آیه ۵۰.
  21. علی محمد قاسمى، شیطان‌شناسى در قرآن، معرفت ۱۳۸۱، شماره ۶۲.
  22. علی محمد قاسمى، شیطان‌شناسى در قرآن، معرفت ۱۳۸۱، شماره ۶۲.