تقسیمبندی موضوعی فقه شیعه: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
استاد شهید مطهری در مورد تقسیمبندی فقه و شیوه تقسیم محقّق حلّی چنین مینویسد: «... متأسفانه فقه ما بر اساس صحیح و درستی، تقسیمبندی نشده است. تقسیم و دستهبندی معروف همان است که محقق حلّی در کتاب شرایع آورده است.»<ref>مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی ، انتشارات صدرا، ج۳، ص۸۹.</ref> | استاد شهید مطهری در مورد تقسیمبندی فقه و شیوه تقسیم محقّق حلّی چنین مینویسد: «... متأسفانه فقه ما بر اساس صحیح و درستی، تقسیمبندی نشده است. تقسیم و دستهبندی معروف همان است که محقق حلّی در کتاب شرایع آورده است.»<ref>مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی ، انتشارات صدرا، ج۳، ص۸۹.</ref> | ||
محقق حلّی فقه را به چهار قسمت کلّی تقسیم کرده و هر یک نیز دارای ابواب زیادی هستند که اصطلاحاً هر کدام از بابهای فقهی را نیز «کتاب» نامیده است و آن چهار قسمت کلّی از این قرارند: | == ابواب فقه == | ||
محقق حلّی فقه را به چهار قسمت کلّی تقسیم کرده و هر یک نیز دارای ابواب زیادی هستند که اصطلاحاً هر کدام از بابهای فقهی را نیز «کتاب» نامیده است و آن چهار قسمت کلّی از این قرارند: عبادات، عقود، ایقاعات و احکام. بر اساس این تقسیمبندی که به فرموده شهید مطهری یکی از بهترین تقسیمبندیهاست، علم فقه دارای ۵۱ باب میباشد. | |||
'''عبادت''' | |||
[[عبادات]]: کارهایی که به عنوان تکلیف برای انسان هستند و شرط قبولی آنها قصد قربت است. محقق حلّی عبادات را به ده باب تقسیم نموده که بدین قرار است: | |||
محقق حلّی عبادات را به ده باب تقسیم نموده که بدین قرار است: | |||
۱. طهارت ۲. صلاه ۳. زکات ۴. خمس ۵. صوم ۶. اعتکاف ۷. حج ۸. عمره ۹. جهاد ۱۰. امر به معروف و نهی از منکر | ۱. طهارت ۲. صلاه ۳. زکات ۴. خمس ۵. صوم ۶. اعتکاف ۷. حج ۸. عمره ۹. جهاد ۱۰. امر به معروف و نهی از منکر | ||
و بخش عقود را به نوزده باب تقسیم کرده است: | '''عقود''' | ||
[[عقود]]: معاملاتی که نیازمند رضایت دو طرف هستند و نیازمند صیغه هستند و قصد قربت نیز لازم ندارند. بلکه رضایت یک طرف کافی است. و بخش عقود را به نوزده باب تقسیم کرده است: | |||
۱. تجارت ۲. رهن ۳. مفلس ۴. حجر ۵. ضمان ۶. صلح ۷. شرکت ۸. مضاربه ۹. مزارعه و مساقات ۱۰. ودیعه ۱۱. عاریه ۱۲. اجاره ۱۳. وکالت ۱۴. وقوف و صدقات ۱۵. سکنی و حبس ۱۶. سبق و رمایه ۱۷. وصیت ۱۸. هبه ۱۹. نکاح | ۱. تجارت ۲. رهن ۳. مفلس ۴. حجر ۵. ضمان ۶. صلح ۷. شرکت ۸. مضاربه ۹. مزارعه و مساقات ۱۰. ودیعه ۱۱. عاریه ۱۲. اجاره ۱۳. وکالت ۱۴. وقوف و صدقات ۱۵. سکنی و حبس ۱۶. سبق و رمایه ۱۷. وصیت ۱۸. هبه ۱۹. نکاح | ||
ایقاعات در نظر ایشان دارای یازده باب میباشد که بدین قرار است: | '''ایقاعات''' | ||
[[ایقاعات]]: معاملاتی که نه نیازمند رضایت طرفین هستند و نه قصد قربت به عبارتی؛ صرف نظر کردن یک طرف است از حق خود. ایقاعات در نظر ایشان دارای یازده باب میباشد که بدین قرار است: | |||
۱. طلاق ۲. خلع و مبارات ۳. ظهار ۴. ایلاء ۵. لعان ۶. عتق ۷. تدبیر و مکاتبه و استیلاد ۸. جعاله، ۹. اقرار، ۱۰. أیمان (قسم خوردن)، ۱۱. نذر. | ۱. طلاق ۲. خلع و مبارات ۳. ظهار ۴. ایلاء ۵. لعان ۶. عتق ۷. تدبیر و مکاتبه و استیلاد ۸. جعاله، ۹. اقرار، ۱۰. أیمان (قسم خوردن)، ۱۱. نذر. | ||
و برای بخش احکام نیز یازده کتاب ذکر کردهاند. | '''احکام''' | ||
[[احکام]]: اموری که قصد قربت شرط قبولی آنها نمیباشد و نیازمند صیغه هم نیستند بلکه حکمی است که خدا تشریع کرده و لازم الاجرا خواهد بود. و برای بخش احکام نیز یازده کتاب ذکر کردهاند. | |||
۱. صید و ذباحه ۲. اطعمه و اشربه ۳. غصب ۴. احیاء موات ۵. شفعه ۶. لقطه ۷. فرایض (مسائل ارث) ۸. قضاء ۹. شهادات ۱۰. حدود و تعزیرات ۱۱. قصاص<ref>شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، چ دوم، ۱۳۷۷. ص۵۵.</ref> | ۱. صید و ذباحه ۲. اطعمه و اشربه ۳. غصب ۴. احیاء موات ۵. شفعه ۶. لقطه ۷. فرایض (مسائل ارث) ۸. قضاء ۹. شهادات ۱۰. حدود و تعزیرات ۱۱. قصاص<ref>شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، چ دوم، ۱۳۷۷. ص۵۵.</ref> | ||
<span></span> | <span></span> |
نسخهٔ ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۶
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
ابواب فقهی شیعه مجموعاً در چند باب آمده و مسائل حقوقی که در دانشگاهها و حوزههای علمیه تدریس میشود از این فقه است یا در بردارنده مسائل حقوقی غرب و فرانسه و …؟
تقسیمبندیهای مختلفی از علم فقه در میان علماء شیعه عنوان گردیده است. یکی از این تقسیمبندیها را محقق حلّی در کتاب شرایع الاسلام انجام داده است که علاوه بر باببندی، تقسیمبندی کلی را از فقه به دست داده است.
استاد شهید مطهری در مورد تقسیمبندی فقه و شیوه تقسیم محقّق حلّی چنین مینویسد: «... متأسفانه فقه ما بر اساس صحیح و درستی، تقسیمبندی نشده است. تقسیم و دستهبندی معروف همان است که محقق حلّی در کتاب شرایع آورده است.»[۱]
ابواب فقه
محقق حلّی فقه را به چهار قسمت کلّی تقسیم کرده و هر یک نیز دارای ابواب زیادی هستند که اصطلاحاً هر کدام از بابهای فقهی را نیز «کتاب» نامیده است و آن چهار قسمت کلّی از این قرارند: عبادات، عقود، ایقاعات و احکام. بر اساس این تقسیمبندی که به فرموده شهید مطهری یکی از بهترین تقسیمبندیهاست، علم فقه دارای ۵۱ باب میباشد.
عبادت
عبادات: کارهایی که به عنوان تکلیف برای انسان هستند و شرط قبولی آنها قصد قربت است. محقق حلّی عبادات را به ده باب تقسیم نموده که بدین قرار است:
۱. طهارت ۲. صلاه ۳. زکات ۴. خمس ۵. صوم ۶. اعتکاف ۷. حج ۸. عمره ۹. جهاد ۱۰. امر به معروف و نهی از منکر
عقود
عقود: معاملاتی که نیازمند رضایت دو طرف هستند و نیازمند صیغه هستند و قصد قربت نیز لازم ندارند. بلکه رضایت یک طرف کافی است. و بخش عقود را به نوزده باب تقسیم کرده است:
۱. تجارت ۲. رهن ۳. مفلس ۴. حجر ۵. ضمان ۶. صلح ۷. شرکت ۸. مضاربه ۹. مزارعه و مساقات ۱۰. ودیعه ۱۱. عاریه ۱۲. اجاره ۱۳. وکالت ۱۴. وقوف و صدقات ۱۵. سکنی و حبس ۱۶. سبق و رمایه ۱۷. وصیت ۱۸. هبه ۱۹. نکاح
ایقاعات
ایقاعات: معاملاتی که نه نیازمند رضایت طرفین هستند و نه قصد قربت به عبارتی؛ صرف نظر کردن یک طرف است از حق خود. ایقاعات در نظر ایشان دارای یازده باب میباشد که بدین قرار است:
۱. طلاق ۲. خلع و مبارات ۳. ظهار ۴. ایلاء ۵. لعان ۶. عتق ۷. تدبیر و مکاتبه و استیلاد ۸. جعاله، ۹. اقرار، ۱۰. أیمان (قسم خوردن)، ۱۱. نذر.
احکام
احکام: اموری که قصد قربت شرط قبولی آنها نمیباشد و نیازمند صیغه هم نیستند بلکه حکمی است که خدا تشریع کرده و لازم الاجرا خواهد بود. و برای بخش احکام نیز یازده کتاب ذکر کردهاند.
۱. صید و ذباحه ۲. اطعمه و اشربه ۳. غصب ۴. احیاء موات ۵. شفعه ۶. لقطه ۷. فرایض (مسائل ارث) ۸. قضاء ۹. شهادات ۱۰. حدود و تعزیرات ۱۱. قصاص[۲]
مطالعه بیشتر
۱. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، سید محمد هاشمی، ج۲، چ چهارم، دادگستر ۷۹.
۲. مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، ناصر کاتوزیان، تهران، چ بیست و ششم، ۱۳۷۹.
۳. فلسفه حقوق، قدرت الله خسروشاهی، مصطفی دانشپژوه، انتشارات مؤسسه و آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، چ سوم، ۱۳۷۸.