روایت «جهاد زن، خوب شوهرداری است.»: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۳۷: خط ۳۷:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۳۲

سؤال

منظور از «حسن تبعّل» که از آن به جهاد زن تعبیر شده چه می‌باشد؟

در روایت آمده است زنی از گروه انصار خدمت پیامبر(ص) می‌رود و می‌گوید مردان در بخشی از اسلام بر ما برتری دارند و آن جهاد و دفاع از اسلام است اما ما زنان از آن محروم هستیم. پیامبر(ص) در جواب او می‌گوید: «جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّل؛ جهاد زنان خوب شوهرداری است.»[۱]

«حسن تبعل» یعنی خوب شوهرداری کردن موارد و مصادیق فراوانی دارد. از جمله:

  1. حفظ حیاء و عفت و حجاب در برابر مردان بیگانه و به سر و وضع خود رسیدن و آراستن و آرایش خود برای همسرش. امام صادق(ع) می‌فرماید: هیچ‌کس فایده‌ای به دست نیاورده است که بهتر باشد از همسر شایسته‌ای که چون به او بنگرد شاد گردد و چون از نزد او غایب شود، عفت خویش و مال او را نگه دارد.
  2. زن بدون اذن شوهرش از خانه خارج نشود.
  3. همیشه و همواره در تمام مراحل زندگی همراه و هم راز و مشاور دلسوزی برای شوهرش باشد و به او احترام کند و از دستورات شوهر تا حد ممکن پیروی کند و هیچ‌گاه با زبان و کردار خویش شوهرش را نیازارد و اگر چنین اتفاقی افتاد زود مرد خویش را راضی سازد.

مطالعه بیشتر

  • اسعدی، سیدحسن، حقوق مشترک همسران در خانواده، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، ۱۳۸۸.
  • یونسی، سیدجلال، مدیریت روابط زناشویی: آسیب‌ها و راه‌حل‌ها در روابط زناشویی، تهران: قطره، ۱۳۹۱.
  • بک، آرون تی، عشق هرگز کافی نیست: شیوه‌های نو برای حل مشکلات زناشویی و خانوادگی بر اساس شناخت‌درمانی، ترجمه‌ی: مهدی قراچه داغی، تهران: ذهن آویز، ۱۳۹۱.
  • مک گرا، فیلیپ، نجات رابطه: بهانه را کنار بگذارید و از همین امروز روابط زناشویی خود را اصلاح کنید، ترجمه‌ی: مهدی قراچه داغی، تهران: ذهن آویز، ۱۳۸۷.

منابع

  1. تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام، ج۱، ص۶۰۰، بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۲۴۷، مکارم الأخلاق، ج۱، ص۲۱۵