تفاوت حکم و فتوا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} راه تشخيص حکم حکومتي و فتوا در احکام صادره از س...» ایجاد کرد)
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
جز (Rezapour صفحهٔ تفاوت حکم حکومتی و فتوا را به تفاوت حکم و فتوا منتقل کرد)
 
(۱۱ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
راه تشخيص حکم حکومتي و فتوا در احکام صادره از سوي رهبر انقلاب چيست؟ لطفا حکم هاي حکومتي را که تا به حال از رهبري انقلاب صادر شده است را بيان کنيد
راه تشخیص حکم حکومتی و فتوا در احکام صادره از سوی رهبر انقلاب چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}فتوا، را نظر [[اجتهاد|مجتهد]] درباره مسائل و احکام کلی اسلام دانسته‌اند، بدون آنکه مجتهد آن را بر موارد و مصادیق خارجی تطبیق نماید. تشخیص مصادیق بر عهده تقلیدکننده گذاشته شده است.<ref name=":0"/>
براي روشن شدن پاسخ سؤال لازم است دو موضوع را مورد بررسي قرار دهيم ۱. تفاوت حكم و فتوا. ۲. ماهيت و مفهوم حكم حكومتي
 
حکم، اگرچه در ادبیات عامه، به تمام احکام شرعی گفته می‌شود، اما در اصطلاح، نظری است که در موارد خاص صادر گردیده و جنبه دستوری و اجرایی دارد و بر مصادیق خارجی تطبیق داده می‌شود.<ref name=":0">مصباح یزدی، محمد تقی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، به قلم محمد مهدی نادری قمی، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۷۸، ص۱۲۳ و ۱۲۴.</ref>
تفاوت حكم و فتوا
 
فتوا عبارت است از نظري كه مجتهد درباره مسائل و احكام كلي اسلام بيان مي‌كند بدون آنكه، آن احكام را بر موارد و مصاديق خارجي تطبيق نمايد، تشخيص مصاديق بر عهده مقلد است بعنوان نمونه مجتهد فتوا مي‌دهد كه اين عنوان كلي مثلاً شراب، حكمش اين است كه خوردن آن حرام است اما تشخيص اين‌كه اين مايع شراب است يا نه بر عهده مجتهد نيست و وظيفه مقلد مي‌باشد. اما حكم عبارت است از نظري كه از سوي حاكم در موارد خاص صادر مي‌شود و جنبه دستوري و اجرايي دارد و بر مصاديق خارجي تطبيق داده مي‌شود.<ref>مصباح يزدي، محمد تقي، نگاهي گذرا به نظريه ولايت فقيه، به قلم محمد مهدي نادري قمي، قم: مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) ، ۱۳۷۸، ص۱۲۳ و ۱۲۴.</ref> حكم حاكم ممكن است در يكي از سه حوزه از مسائل اسلامي صادر شود؛ در امور شرعي فردي مانند طلاق زن در شرايط خاص، در امور شرعي اجتماعي مانند ثبوت رؤيت هلال و در مسائل اجتماعي و امور مربوط به اداره جامعه و حكومت كه از اين قسم تعبير به حكم حكومتي يا حكم ولايتي مي‌كنند در اينجا تذكر اين نكته لازم است كه در عرف ما بسيار رايج است كه به "فتوا" و رأي يك مجتهد در يك مسئله، اطلاق "حكم" مي‌شود و مثلاً مي‌گوييم "حكم نماز اين است" يا "حكم حجاب اين است" ولي بايد توجه داشت كه كلمه "حكم" در اين گونه موارد به معناي فتوا است و اين اطلاق بدان جهت است كه فتوا بيان مسائل شرعي است از اين رو نبايد با اصطلاح "حكم" كه در اين جا بحث مي‌شود اشتباه شود با روشن شدن تعريف فتوا و حكم، تمايز اين دو با هم آشكار مي‌شود و آن اين‌كه "فتوا بيان حكم كلي شرعي است و كاري با تطبيق بر مصداق خارجي ندارد اما حكم جنبه دستوري و اجرايي دارد و بر مصداق خارجي تطبيق داده مي‌شود؟ ثانياً: گستره فتوا در حوزه مقلدان مرجعي است كه فتوا را صادر كرده است ولي حكم حاكم بر همه مردم و حتي فقهاي ديگر واجب الاتباع است و نقض آن جايز نيست مگر در موارد خاصي زيرا نقض حكم، موجب نقض غرض مي‌باشد ثالثاً به لحاظ اين‌كه فتوا كلي است ولي حكم جزئي و مصداقي است در فتوا مصالح و شرايط مكلف خاص در نظر گرفته نمي‌‌شود برخلاف حكم كه با توجه به مصالح و شرايط خاص صادر مي‌شود.<ref>منصوري لاريجاني، اسماعيل، ولايت، حكومت حكيمانه، قم: انتشارات خادم الرضا(ع) ، ۱۳۸۲، ص۱۳۴.</ref>  
براساس این دو تعریف، تفاوت حکم و فتوا را چنین دانسته‌اند:
* فتوا بیان حکم کلی شرعی است و ارتباطی با تطبیق بر مصداق خارجی ندارد اما حکم جنبه دستوری و اجرایی دارد و بر مصداق خارجی تطبیق داده می‌شود.
ماهيت و مفهوم كلي حكومتي
* گستره فتوای یک مرجع در حوزه مقلدان همان مرجع تقلید است ولی حکم حاکم بر همه مردم و حتی فقهای دیگر واجب الاتباع است و نقض آن جایز نیست مگر در موارد خاص.
* فتوا کلی است در مقابل حکم که جزئی و مصداقی است.
احكام حكومتي تصميماتي است كه ولي امر در سايه قوانين شريعت و رعايت موافقت آنها به حسب مصلحت وقت اتخاذ مي‌كند و طبق آنها مقرراتي وضع نموده و به اجرا در مي‌آورد. مقررات نامبرده لازم الاجرا و مانند شريعت داراي اعتبار است با اين تفاوت كه قوانين آسماني ثابت و غير قابل تغيير است ولي مقررات وضعي قابل تغيير و در ثبات و بقاء تابع مصلحتي مي‌باشند كه آنها را به وجود آورده است و چون پيوسته زندگي جامعه انساني در تحول و رو به تكامل است اين مقررات نيز تدريجاً تغيير و تبدل پيدا مي‌كنند.<ref>طباطبايي، محمد حسين، ولايت و زعامت در اسلام، ص۱۸۰ و ۱۸۱ به نقل از فقه سياسي، عباسعلي عميد زنجاني، تهران، انتشارات اميركبير، ۱۳۷۷، ج۲، ص۲۲۵.</ref> به تعبير ديگر "احكام حكومتي به مجموعه مقرراتي گفته مي‌شود كه بر اساس ضوابط شرعي و عقلايي از سوي حاكم اسلامي براي اجراي احكام و حدود الهي و به منظور اداره جامعه در ابعاد گوناگون آن و تأمين مصالح عمومي و تنظيم روابط داخلي و خارجي صادر مي‌گردد كه اگر تداوم نسبي داشته باشد و رسميت پيدا كند، از احكام اوليه به شمار مي‌رود، اين گونه احكام دررابطه با "حوادث واقعه" يا مصالح مقتضيه هستند و همچنين از احكام متغيره هستند كه به شرايط زماني بستگي دارند و قابل تغييرند و هرگونه حكمي كه در رابطه با رخدادي گذرا يا به جهت رفع غائله و پيشامدي صادر مي‌گردد مانند فتواي تحريم تنباكو و مانند آن كه جنبه رسميت و قانوني پيدا نمي‌كند و با رفع غائله خود به خود ملغي مي‌گردد، از احكام ثانويه خواهد بود كه با پايان يافتن مقتضي آن حكم صادر شده نيز پايان مي‌يابد مانند تجويز برخي از كارها به جهت حالت اضطرار كه با پايان يافتن شرايط اضطراري تجويز مذبور خود به خود ملغي خواهد شد."<ref>معرفت، محمد هادي، ولايت فقيه، قم: مؤسسه فرهنگي التمهيد، ۱۳۷۷، ص۱۷۴.</ref>  
* در فتوا، مصالح و شرایط مکلف خاص در نظر گرفته نمی‌شود، برخلاف حکم که با توجه به مصالح و شرایط خاص صادر می‌گردد.<ref>منصوری لاریجانی، اسماعیل، ولایت، حکومت حکیمانه، قم: انتشارات خادم الرضا(ع)، ۱۳۸۲، ص۱۳۴.</ref>
 
==منابع==
'''حکم حکومتی'''
<references />
 
حکم حاکم ممکن است در یکی از سه حوزه از مسائل اسلامی صادر شود؛ در امور شرعی فردی مانند طلاق زن در شرایط خاص، در امور شرعی اجتماعی مانند ثبوت رؤیت هلال و در مسائل اجتماعی و امور مربوط به اداره جامعه و حکومت که از این قسم تعبیر به حکم حکومتی یا حکم ولایتی می‌کنند.
 
احکام حکومتی به مجموعه مقرراتی گفته می‌شود که بر اساس ضوابط شرعی و عقلایی از سوی حاکم اسلامی برای اجرای احکام و حدود الهی و به منظور اداره جامعه صادر می‌گردد. این احکام از احکام متغیره هستند که به شرایط زمانی بستگی دارند و قابل تغییر هستند. مانند فتوای تحریم تنباکو و مانند آن که جنبه رسمیت و قانونی پیدا نمی‌کند و با رفع مشکل، خود به خود ملغی می‌گردد.<ref>معرفت، محمد هادی، ولایت فقیه، قم: مؤسسه فرهنگی التمهید، ۱۳۷۷، ص۱۷۴.</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی = سیاست
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ = حکومت اسلامی
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =-
  | تیترها =  
  | تیترها =-
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =ج
  | کیفیت =  
  | کیفیت =ج
}}
}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۱

سؤال

راه تشخیص حکم حکومتی و فتوا در احکام صادره از سوی رهبر انقلاب چیست؟

فتوا، را نظر مجتهد درباره مسائل و احکام کلی اسلام دانسته‌اند، بدون آنکه مجتهد آن را بر موارد و مصادیق خارجی تطبیق نماید. تشخیص مصادیق بر عهده تقلیدکننده گذاشته شده است.[۱]

حکم، اگرچه در ادبیات عامه، به تمام احکام شرعی گفته می‌شود، اما در اصطلاح، نظری است که در موارد خاص صادر گردیده و جنبه دستوری و اجرایی دارد و بر مصادیق خارجی تطبیق داده می‌شود.[۱]

براساس این دو تعریف، تفاوت حکم و فتوا را چنین دانسته‌اند:

  • فتوا بیان حکم کلی شرعی است و ارتباطی با تطبیق بر مصداق خارجی ندارد اما حکم جنبه دستوری و اجرایی دارد و بر مصداق خارجی تطبیق داده می‌شود.
  • گستره فتوای یک مرجع در حوزه مقلدان همان مرجع تقلید است ولی حکم حاکم بر همه مردم و حتی فقهای دیگر واجب الاتباع است و نقض آن جایز نیست مگر در موارد خاص.
  • فتوا کلی است در مقابل حکم که جزئی و مصداقی است.
  • در فتوا، مصالح و شرایط مکلف خاص در نظر گرفته نمی‌شود، برخلاف حکم که با توجه به مصالح و شرایط خاص صادر می‌گردد.[۲]

حکم حکومتی

حکم حاکم ممکن است در یکی از سه حوزه از مسائل اسلامی صادر شود؛ در امور شرعی فردی مانند طلاق زن در شرایط خاص، در امور شرعی اجتماعی مانند ثبوت رؤیت هلال و در مسائل اجتماعی و امور مربوط به اداره جامعه و حکومت که از این قسم تعبیر به حکم حکومتی یا حکم ولایتی می‌کنند.

احکام حکومتی به مجموعه مقرراتی گفته می‌شود که بر اساس ضوابط شرعی و عقلایی از سوی حاکم اسلامی برای اجرای احکام و حدود الهی و به منظور اداره جامعه صادر می‌گردد. این احکام از احکام متغیره هستند که به شرایط زمانی بستگی دارند و قابل تغییر هستند. مانند فتوای تحریم تنباکو و مانند آن که جنبه رسمیت و قانونی پیدا نمی‌کند و با رفع مشکل، خود به خود ملغی می‌گردد.[۳]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ مصباح یزدی، محمد تقی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، به قلم محمد مهدی نادری قمی، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۷۸، ص۱۲۳ و ۱۲۴.
  2. منصوری لاریجانی، اسماعیل، ولایت، حکومت حکیمانه، قم: انتشارات خادم الرضا(ع)، ۱۳۸۲، ص۱۳۴.
  3. معرفت، محمد هادی، ولایت فقیه، قم: مؤسسه فرهنگی التمهید، ۱۳۷۷، ص۱۷۴.