روح‌القدس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


== روح القدس، نام دیگر جبرئیل ==
== روح القدس، نام دیگر جبرئیل ==
مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان ذیل آیه ۸۷ سوره بقره {{قرآن|وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ|ترجمه=و او (عیسی) را با «روح القدس» تأييد كرديم}} می‌نویسد: مراد از روح القدس جبرئیل ـ علیه‌السّلام ـ است (که نظر قتاده و سدی و ضحاک و ربیع نیز همین است) و ابن زید می‌گوید مراد از روح القدس، انجیل است، همان‌طور که قرآن را روح نامیده‌اند، {{قرآن|کذلک اوحینا الیک روحاً من امرنا}} و ضحاک از ابن‌عباس نقل می‌کند که «روح» اسمی است که عیسی(ع) بوسیله آن مرده‌ها را زنده می‌کرد. در ادامه مرحوم طبرسی می‌گوید، قوی‌ترین نظرها، گفته کسی است که گوید: مراد جبرئیل(ع) است. می‌گوید: اگر سؤال شود چرا از بین انبیاء فقط عیسی(ع) را از بین انبیاء ذکر نمود، در حالیکه همه انبیاء مورد تأیید جبرائیل(ع) بوده‌اند؟ در جواب باید گفت: چون حضرت عیسی (ع) از ابتدای زندگی تا آخر، جبرائیل او را همراهی می‌کرد و هنگامی که یهود می‌خواست او را به شهادت برسانند، عیسی (ع) را به آسمان، بالا برد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۹، ذیل آیه ۷۸ بقره.</ref>
[[مرحوم طبرسی]] در تفسیر مجمع البیان ذیل آیه ۸۷ سوره بقره {{قرآن|وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ|ترجمه=و او (عیسی) را با «روح القدس» تأييد كرديم}} می‌نویسد: مراد از روح القدس جبرئیل(ع) است (که نظر قتاده و سدی و ضحاک و ربیع نیز همین است) و ابن زید می‌گوید مراد از روح القدس، انجیل است، همان‌طور که قرآن را روح نامیده‌اند،<ref>آیه ۵۲ سوره شوری</ref> و ضحاک از ابن‌عباس نقل می‌کند که «روح» اسمی است که عیسی(ع) بوسیله آن مرده‌ها را زنده می‌کرد. در ادامه مرحوم طبرسی می‌گوید، قوی‌ترین نظرها، گفته کسی است که گوید: مراد جبرئیل(ع) است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۹، ذیل آیه ۷۸ بقره.</ref>


فخر رازی در تفسیرکبیر چنین می‌گوید: در این که مراد از روح چیست نظرات مختلف است. نظر اول این است که: مراد جبرائیل است» و علت اینکه جبرائیل را روح نامیده‌اند چند وجه دارد؛ ۱. مراد از روح القدس یعنی روحی که مقدس است… و بخاطر بلند مرتبه‌ای آن در نزد خدا؛ ۲. چون بوسیله جبرائیل دین زنده می‌شود، همان‌طور که بدن بوسیله روح زنده می‌شود؛ زیرا جبرائیل مأمور آوردن وحی به سوی انبیاء است و پیامبران بوسیله آن دین را زنده می‌کنند؛ ۳. چون روحانیت در این فرشته غلبه دارد… نظر دوم: مراد انجیل است همان‌گونه که درباره قرآن آمده: روحاً من امرنا (شوری:۵۲) و وجه نامگذاری به این نام به خاطر این است که چون دین بوسیله آن زنده می‌شود و مصالح دنیا بخاطر انجیل منظم و ردیف می‌شود. نظر سوّم: اسمی که عیسی(ع) بوسیله آن مرده‌ها را زنده می‌کرد… چون جبرائیل از هوای نورانی، لطیف خلق شده، بیشتر به روح شباهت دارد، از این رو اطلاق اسم روح بر جبرائیل اولویت دارد…<ref>کلام فخررازی، تفسیر کبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۷ه‍، ج۱، ص۵۹۶، چاپ رحلی.</ref>
[[فخر رازی]] در [[تفسیرکبیر]] چنین می‌گوید: در این که مراد از روح چیست نظرات مختلف است. نظر اول این است که: مراد جبرائیل است و علت اینکه جبرائیل را روح نامیده‌اند چند وجه دارد؛ ۱. مراد از روح القدس یعنی روحی که مقدس است… و بخاطر جایگاه بلند مرتبه‌ آن در نزد خدا؛ ۲. چون بوسیله جبرائیل دین زنده می‌شود، همان‌طور که بدن بوسیله روح زنده می‌شود؛ زیرا جبرائیل مأمور آوردن وحی به سوی انبیاء است و پیامبران بوسیله آن دین را زنده می‌کنند؛ ۳. چون روحانیت در این فرشته غلبه دارد… نظر دوم: مراد انجیل است همان‌گونه که درباره قرآن آمده: روحاً من امرنا (شوری:۵۲) و وجه نامگذاری به این نام به خاطر این است که چون دین بوسیله آن زنده می‌شود و مصالح دنیا بخاطر انجیل منظم و ردیف می‌شود. نظر سوّم: اسمی که عیسی(ع) بوسیله آن مرده‌ها را زنده می‌کرد… چون جبرائیل از هوای نورانی، لطیف خلق شده، بیشتر به روح شباهت دارد، از این رو اطلاق اسم روح بر جبرائیل اولویت دارد…<ref>کلام فخررازی، تفسیر کبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۷ه‍، ج۱، ص۵۹۶، چاپ رحلی.</ref>


نظر علامه مجلسی رحمه الله از بحار الانوار: روح القدس، اسم دیگر جبرائیل(ع) است و با اذن خدای تبارک و تعالی انبیاء و ائمه(ع) را به وسیلهٔ علم تربیت و تأیید می‌کرد و الروح، اسم ملکی دیگر است که روز قیامت خدا می‌فرماید: یوم یقوم الروح…<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۷، ص۱۰۶، ذیل ح ۱۶ باب ۱۶ و ج۲۵، ص۴۰، باب ۲، ذیل ح ۱۱، و ج۶۱، ص۶۳، باب ۴۲، ذیل حدیث ۵۰.</ref> آیت الله مصباح در معارف قرآن چنین گوید:
نظر علامه مجلسی از بحار الانوار: روح القدس، اسم دیگر جبرائیل(ع) است و با اذن خدای تبارک و تعالی انبیاء و ائمه(ع) را به وسیلهٔ علم تربیت و تأیید می‌کرد و الروح، اسم ملکی دیگر است که روز قیامت خدا می‌فرماید: یوم یقوم الروح…<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۷، ص۱۰۶، ذیل ح ۱۶ باب ۱۶ و ج۲۵، ص۴۰، باب ۲، ذیل ح ۱۱، و ج۶۱، ص۶۳، باب ۴۲، ذیل حدیث ۵۰.</ref> آیت الله مصباح در معارف قرآن چنین گوید:


<nowiki>نحل ۱۰۲ «قل نزله روح القدس». ظاهراً روح القدس در تطبیق با آیه‌ای دیگر، حضرت جبرائیل(ع) است (بقره۹۷): {{قرآن|من کان عدوا الجبرئیل فانه نزله علی قلبک}}</nowiki><ref>مصباح، محمد تقی، معارف قرآن، قم، انتشارات مدرسه امام خمینی، ج۳، ص۲۸۵.</ref>
<nowiki>نحل ۱۰۲ «قل نزله روح القدس». ظاهراً روح القدس در تطبیق با آیه‌ای دیگر، حضرت جبرائیل(ع) است (بقره۹۷): {{قرآن|من کان عدوا الجبرئیل فانه نزله علی قلبک}}</nowiki><ref>مصباح، محمد تقی، معارف قرآن، قم، انتشارات مدرسه امام خمینی، ج۳، ص۲۸۵.</ref>

نسخهٔ ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۲

سؤال

فرشته بزرگ روح القدس چگونه فرشته‌ای است؟ و فرق آن با فرشتگان دیگر چگونه است توضیح دهید؟

روح القدس دو بار در قرآن آمده است و نظر همه مفسران این است که مقصود از روح القدس همان جبرئیل است.

روح القدس، نام دیگر جبرئیل

مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان ذیل آیه ۸۷ سوره بقره ﴿وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ؛ و او (عیسی) را با «روح القدس» تأييد كرديم می‌نویسد: مراد از روح القدس جبرئیل(ع) است (که نظر قتاده و سدی و ضحاک و ربیع نیز همین است) و ابن زید می‌گوید مراد از روح القدس، انجیل است، همان‌طور که قرآن را روح نامیده‌اند،[۱] و ضحاک از ابن‌عباس نقل می‌کند که «روح» اسمی است که عیسی(ع) بوسیله آن مرده‌ها را زنده می‌کرد. در ادامه مرحوم طبرسی می‌گوید، قوی‌ترین نظرها، گفته کسی است که گوید: مراد جبرئیل(ع) است.[۲]

فخر رازی در تفسیرکبیر چنین می‌گوید: در این که مراد از روح چیست نظرات مختلف است. نظر اول این است که: مراد جبرائیل است و علت اینکه جبرائیل را روح نامیده‌اند چند وجه دارد؛ ۱. مراد از روح القدس یعنی روحی که مقدس است… و بخاطر جایگاه بلند مرتبه‌ آن در نزد خدا؛ ۲. چون بوسیله جبرائیل دین زنده می‌شود، همان‌طور که بدن بوسیله روح زنده می‌شود؛ زیرا جبرائیل مأمور آوردن وحی به سوی انبیاء است و پیامبران بوسیله آن دین را زنده می‌کنند؛ ۳. چون روحانیت در این فرشته غلبه دارد… نظر دوم: مراد انجیل است همان‌گونه که درباره قرآن آمده: روحاً من امرنا (شوری:۵۲) و وجه نامگذاری به این نام به خاطر این است که چون دین بوسیله آن زنده می‌شود و مصالح دنیا بخاطر انجیل منظم و ردیف می‌شود. نظر سوّم: اسمی که عیسی(ع) بوسیله آن مرده‌ها را زنده می‌کرد… چون جبرائیل از هوای نورانی، لطیف خلق شده، بیشتر به روح شباهت دارد، از این رو اطلاق اسم روح بر جبرائیل اولویت دارد…[۳]

نظر علامه مجلسی از بحار الانوار: روح القدس، اسم دیگر جبرائیل(ع) است و با اذن خدای تبارک و تعالی انبیاء و ائمه(ع) را به وسیلهٔ علم تربیت و تأیید می‌کرد و الروح، اسم ملکی دیگر است که روز قیامت خدا می‌فرماید: یوم یقوم الروح…[۴] آیت الله مصباح در معارف قرآن چنین گوید:

نحل ۱۰۲ «قل نزله روح القدس». ظاهراً روح القدس در تطبیق با آیه‌ای دیگر، حضرت جبرائیل(ع) است (بقره۹۷): {{قرآن|من کان عدوا الجبرئیل فانه نزله علی قلبک}}[۵]

آیت الله مکارم، در تفسیر نمونه ذیل آیه، ۸۷ بقره چنین گوید: مفسران بزرگ درباره روح القدس تفسیرهای گوناگونی دارند:

۱. برخی گفته‌اند منظور جبرئیل است، شاهد این سخن آیه ۱۰۲، نحل است: ﴿قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ؛ بگو: آن را روح القدس به حق از جانب پروردگارت نازل كرده است(نحل:۱۰۲) اما چرا جبرئیل را روح القدس می‌گویند؟ به خاطر این است که از طرفی جنبه روحانیت در فرشتگان مسئله روشنی است و اطلاق «روح» بر آن‌ها کاملاً صحیح است، و اضافه کردن آن به «القدس» اشاره به پاکی و قداست فوق‌العاده این فرشته است.

۲. بعضی دیگر معتقدند «روح القدس» همان نیروی غیبی است که عیسی(ع) را تأیید می‌کرد…

۳. بعضی از مفسران نیز روح القدس را به معنی «انجیل» تفسیر کرده‌اند. ولی دو تفسیر اول نزدیکتر به نظر می‌رسد.[۶]


مطالعه بیشتر

۱. تفسیر نمونه، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، ج۱، ص۳۲۹.

۲. معارف قرآن، مصباح یزدی، ج۱–۳، ص۲۸۵.


منابع

  1. آیه ۵۲ سوره شوری
  2. طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۹، ذیل آیه ۷۸ بقره.
  3. کلام فخررازی، تفسیر کبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۷ه‍، ج۱، ص۵۹۶، چاپ رحلی.
  4. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۷، ص۱۰۶، ذیل ح ۱۶ باب ۱۶ و ج۲۵، ص۴۰، باب ۲، ذیل ح ۱۱، و ج۶۱، ص۶۳، باب ۴۲، ذیل حدیث ۵۰.
  5. مصباح، محمد تقی، معارف قرآن، قم، انتشارات مدرسه امام خمینی، ج۳، ص۲۸۵.
  6. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱، ج۱۱، ص۳۲۹.