روابط دختر و پسر در اسلام: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== ارتباط در چارچوب اخلاقی == | |||
در اسلام صحبت کردن و برخورد عادی زن و مرد جایز است و آنان میتوانند فارغ از دغدغههای شهوانی، به کار و فعالیت و تحصیل بپردازند. امّا فعالیتِ مختلط در همهٔ مراکز و مجامع امری پسندیده نیست؛ بویژه برای جوانان که آمیزهای از غرایز مختلفند و انگیزهٔ بعضی تمایلات بسیار قوی و نیرومند است و سایر تمایلات را تحت الشعاع خود قرار میدهد، غرایز جنسی و احساسات و شیفتگی به جذابیتهای ظاهری خودنمایی کرده و حاکم بر دوستیها و تصمیمگیریهای جوانان است.<ref>مقیمی حاجی، ابوالقاسم، جوانان و روابط، قم: مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، ۱۳۸۰. ص۱۲.</ref> از این رو باید روابط بین دختر و پسر دارای ضوابط و چارچوب مشخص باشد، به گونهای که بیداری غرایز جنسی و تحریک پذیری جوانان، موجب کشیده شدن به سوی لذایذ شهوانی و زمینهساز روابط جنسی که در تعارض با ارزشهای دینی و اجتماعی است نشود. | |||
براساس آموزههای دینی مسلمانان، دختران و پسران جوان میبایست برای ارضای نیازهای عاطفی و جنسی خویش به ازدواج اقدام نمایند و در صورتی که امکان ازدواج فراهم نیست عفت و پاکدامنی بهترین شیوه است تا زمانی که امکان تشکیل خانواده فراهم شود. اگر کسانی بخواهند رابطهای برخلاف آنچه مقررات و آئین مذهبی و اجتماعی میگوید، داشته باشند، خواسته یا ناخواسته به عواقب زیان بار دنیوی و اُخروی گرفتار خواهند شد؛ زیرا با توجه به قدرت و دامنهٔ نفوذ عاطفی زن و مرد بر یکدیگر و نقش حساس آن دو در تأمین نیازهای طبیعی و غریزی، در مییابیم که تأثیرپذیری آن دو چنان شدید و وسیع است که گاهی مجرای صحیح عقل و خرد را به انحراف میکشاند: بویژه زمانی که آتش شهوت شعلهور گردد. حال اگر در سطح جامعه، کوچه و خیابان، جاذبههای جنسی رواج یابد و دختر و پسر روابطی آزاد و مستمر داشته باشند، جلوهگریهای ذاتی و طبیعیِ موجود در برخورد، رفتار و حالاتِ دختران، موجب جلبِ توجه پسران و مردان شده، انحراف اذهان و آشفتگی فکر و دل را در پی دارد.<ref>همان، ص۳۴–۳۱.</ref> | |||
براساس آموزههای دینی | |||
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی در معاشرتها، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و به قول شهید مطهری غریزه جنسی، غریزهای نیرومند و عمیق و دریا صفت است و هر چه بیشتر اطاعت شود سرکشتر میگردد.<ref>همان، ص۳۴–۳۱.</ref> | نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی در معاشرتها، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و به قول شهید مطهری غریزه جنسی، غریزهای نیرومند و عمیق و دریا صفت است و هر چه بیشتر اطاعت شود سرکشتر میگردد.<ref>همان، ص۳۴–۳۱.</ref> | ||
اسلام با حضور زن و مرد در جامعه و کارهای اجتماعی موافق است امّا این روابط و حضور باید دارای ضوابط خاصی باشد که در پرتوی آن ضوابط، زمینهٔ سعادت فردی و اجتماعی در دنیا و آخرت برای کسانی که میخواهند راه تقرب الهی و کمال خویش را طی نمایند. فراهم باشد برای اطلاع بیشتر نسبت به انواع روابط مرد و زن با یکدیگر و اطلاع بر احکام هر یک، میتوانید به رسالههای احکام مراجعه نمایید. مراجع عظام تقلید احکام روابط مرد و زن (دست دادن، نگاه کردن، صحبت کردن و…) را در رسالههای خویش آوردهاند. | |||
== | == شرایط روابط دختر و پسر == | ||
۱. اسلام زن و مرد نامحرم را از صحبت کردن با هم و برخوردهایی که لازمه رسیدگی به کارهای روزمرّه است منع ننموده است البته در صورتی که بدون هیچ شائبهای بوده و به مسائل دیگر آلوده نباشد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، (چاپ ۴، انتشارات اسراء قم، ۱۳۷۸) ص۳۹۴.</ref> | ۱. اسلام زن و مرد نامحرم را از صحبت کردن با هم و برخوردهایی که لازمه رسیدگی به کارهای روزمرّه است منع ننموده است البته در صورتی که بدون هیچ شائبهای بوده و به مسائل دیگر آلوده نباشد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، (چاپ ۴، انتشارات اسراء قم، ۱۳۷۸) ص۳۹۴.</ref> | ||
خط ۳۴: | خط ۳۲: | ||
آیه میگوید ایمان حضرت یوسف سبب نجات او شد و در غیر این صورت بهطور طبیعی او نیز در این راه به خطا میرفت پس برخورد میان زن مرد از لغزشگاه او میباشد و در داستان حضرت موسی و دختران شعیب میخوانیم هنگامی که دختر از طرف پدرش شعیب موسی را دعوت نمود حضرت موسی(ع) گفت: «من جلو میروم و تو پشت سر من راه بیا من از قومی هستم که به پشت زنان نگاه نمیکنیم».<ref>سوره قصص، آیه ۲۳ و ۲۵؛ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، (چاپ دوم، دارالکتب الاسلامیه، قم ۱۳۹۳ ه) ج۱۶، ص۱۲۹.</ref> | آیه میگوید ایمان حضرت یوسف سبب نجات او شد و در غیر این صورت بهطور طبیعی او نیز در این راه به خطا میرفت پس برخورد میان زن مرد از لغزشگاه او میباشد و در داستان حضرت موسی و دختران شعیب میخوانیم هنگامی که دختر از طرف پدرش شعیب موسی را دعوت نمود حضرت موسی(ع) گفت: «من جلو میروم و تو پشت سر من راه بیا من از قومی هستم که به پشت زنان نگاه نمیکنیم».<ref>سوره قصص، آیه ۲۳ و ۲۵؛ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، (چاپ دوم، دارالکتب الاسلامیه، قم ۱۳۹۳ ه) ج۱۶، ص۱۲۹.</ref> | ||
در حدیثی آمده حضرت علی(ع) کراهت داشت تا به زنان جوان آغاز به سلام کند، و پیرامون حکمت آن فرمود: «ترس از آن دارم که تحت تأثیر صدای او واقع شوم و ضرر آن از ثوابی که از سلام میبرم بیشتر شود».<ref>ریشهری، محمد، میزانالحمه، (چاپ اول، دفتر تبلیغات اسلامی قم، ۱۳۶۲) ج۴، ص۵۴۰.</ref> | در حدیثی آمده حضرت علی(ع) کراهت داشت تا به زنان جوان آغاز به سلام کند، و پیرامون حکمت آن فرمود: «ترس از آن دارم که تحت تأثیر صدای او واقع شوم و ضرر آن از ثوابی که از سلام میبرم بیشتر شود».<ref>ریشهری، محمد، میزانالحمه، (چاپ اول، دفتر تبلیغات اسلامی قم، ۱۳۶۲) ج۴، ص۵۴۰.</ref> و در حدیث دیگری پیرامون شوخی زن و مرد نامحرم آمده است: «ابوبصیر میگوید: به زنی در روخوانی قرآن میدادم کمی با او شوخی کردم؛ وقتی خدمت امام باقر(ع) رسیدم به من فرمود: چه چیزی به زن گفتی. رنگم پرید و خجالت کشیدم. بعد فرمود: دیگر به طرف آن زن مرو و درس مده».<ref>حر عاملی، محمد ن حسن، وسائل الشیعه (چاپ ۶، دارالکتب اسلامیه، تهران ۱۴۰۳ ه) ج۱۴، ص۱۴۴، ب ۱۰۶، مقدمات نکاح، حدیث ۵.</ref> | ||
و در حدیث دیگری پیرامون شوخی زن و مرد نامحرم آمده است: «ابوبصیر میگوید: به زنی در روخوانی قرآن میدادم کمی با او شوخی کردم؛ وقتی خدمت امام باقر(ع) رسیدم به من فرمود: چه چیزی به زن گفتی. رنگم پرید و خجالت کشیدم. بعد فرمود: دیگر به طرف آن زن مرو و درس مده».<ref>حر عاملی، محمد ن حسن، وسائل الشیعه (چاپ ۶، دارالکتب اسلامیه، تهران ۱۴۰۳ ه) ج۱۴، ص۱۴۴، ب ۱۰۶، مقدمات نکاح، حدیث ۵.</ref> | |||
همچنین احادیثی درباره عذاب کسانی آمده که با زنان نامحرم شوخی و خوش طبعی میکنند.<ref>همان، ج۱۴، ص۱۴۳، ب ۱۰۶، مقدمات نکاح.</ref> | همچنین احادیثی درباره عذاب کسانی آمده که با زنان نامحرم شوخی و خوش طبعی میکنند.<ref>همان، ج۱۴، ص۱۴۳، ب ۱۰۶، مقدمات نکاح.</ref> | ||
با توجه به آیات و احادیث فوق به خوبی حکم اختلاط و همدوشیها و روابط بیحدّ و مرزی که متأسفانه دارد در سطح جامعه رواج پیدا میکند و حتی به اسم روشنفکری به آن دامن زده میشود مشخص میشود که برخلاف نص صریح معارف اسلامی و آموزههای دینی است. | با توجه به آیات و احادیث فوق به خوبی حکم اختلاط و همدوشیها و روابط بیحدّ و مرزی که متأسفانه دارد در سطح جامعه رواج پیدا میکند و حتی به اسم روشنفکری به آن دامن زده میشود مشخص میشود که برخلاف نص صریح معارف اسلامی و آموزههای دینی است.{{پایان پاسخ}} | ||
{{پایان پاسخ}} | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== | == مطالعه بیشتر == | ||
۱. جوانان و روابط، ابوالقاسم مقیمی حاجی، (قم ـ مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه، ۱۳۸۰). | ۱. جوانان و روابط، ابوالقاسم مقیمی حاجی، (قم ـ مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه، ۱۳۸۰). | ||
نسخهٔ ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۴
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
دیدگاه قرآن در باره روابط دختر و پسر چیست؟
ارتباط در چارچوب اخلاقی
در اسلام صحبت کردن و برخورد عادی زن و مرد جایز است و آنان میتوانند فارغ از دغدغههای شهوانی، به کار و فعالیت و تحصیل بپردازند. امّا فعالیتِ مختلط در همهٔ مراکز و مجامع امری پسندیده نیست؛ بویژه برای جوانان که آمیزهای از غرایز مختلفند و انگیزهٔ بعضی تمایلات بسیار قوی و نیرومند است و سایر تمایلات را تحت الشعاع خود قرار میدهد، غرایز جنسی و احساسات و شیفتگی به جذابیتهای ظاهری خودنمایی کرده و حاکم بر دوستیها و تصمیمگیریهای جوانان است.[۱] از این رو باید روابط بین دختر و پسر دارای ضوابط و چارچوب مشخص باشد، به گونهای که بیداری غرایز جنسی و تحریک پذیری جوانان، موجب کشیده شدن به سوی لذایذ شهوانی و زمینهساز روابط جنسی که در تعارض با ارزشهای دینی و اجتماعی است نشود.
براساس آموزههای دینی مسلمانان، دختران و پسران جوان میبایست برای ارضای نیازهای عاطفی و جنسی خویش به ازدواج اقدام نمایند و در صورتی که امکان ازدواج فراهم نیست عفت و پاکدامنی بهترین شیوه است تا زمانی که امکان تشکیل خانواده فراهم شود. اگر کسانی بخواهند رابطهای برخلاف آنچه مقررات و آئین مذهبی و اجتماعی میگوید، داشته باشند، خواسته یا ناخواسته به عواقب زیان بار دنیوی و اُخروی گرفتار خواهند شد؛ زیرا با توجه به قدرت و دامنهٔ نفوذ عاطفی زن و مرد بر یکدیگر و نقش حساس آن دو در تأمین نیازهای طبیعی و غریزی، در مییابیم که تأثیرپذیری آن دو چنان شدید و وسیع است که گاهی مجرای صحیح عقل و خرد را به انحراف میکشاند: بویژه زمانی که آتش شهوت شعلهور گردد. حال اگر در سطح جامعه، کوچه و خیابان، جاذبههای جنسی رواج یابد و دختر و پسر روابطی آزاد و مستمر داشته باشند، جلوهگریهای ذاتی و طبیعیِ موجود در برخورد، رفتار و حالاتِ دختران، موجب جلبِ توجه پسران و مردان شده، انحراف اذهان و آشفتگی فکر و دل را در پی دارد.[۲]
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی در معاشرتها، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و به قول شهید مطهری غریزه جنسی، غریزهای نیرومند و عمیق و دریا صفت است و هر چه بیشتر اطاعت شود سرکشتر میگردد.[۳]
اسلام با حضور زن و مرد در جامعه و کارهای اجتماعی موافق است امّا این روابط و حضور باید دارای ضوابط خاصی باشد که در پرتوی آن ضوابط، زمینهٔ سعادت فردی و اجتماعی در دنیا و آخرت برای کسانی که میخواهند راه تقرب الهی و کمال خویش را طی نمایند. فراهم باشد برای اطلاع بیشتر نسبت به انواع روابط مرد و زن با یکدیگر و اطلاع بر احکام هر یک، میتوانید به رسالههای احکام مراجعه نمایید. مراجع عظام تقلید احکام روابط مرد و زن (دست دادن، نگاه کردن، صحبت کردن و…) را در رسالههای خویش آوردهاند.
شرایط روابط دختر و پسر
۱. اسلام زن و مرد نامحرم را از صحبت کردن با هم و برخوردهایی که لازمه رسیدگی به کارهای روزمرّه است منع ننموده است البته در صورتی که بدون هیچ شائبهای بوده و به مسائل دیگر آلوده نباشد.[۴]
۲. حریم نگه داشتن میان زن و مرد نامحرم در متون روایی و در سیره معصومین(ع) ذکر شده است، سنّت جاری مسلمین از زمان رسول اکرم(ص) همین بوده و زنانی از شرکت در مجالس و مجامع منع نمیشدهاند ولی همواره اصل «حریم» رعایت میشده و در مساجد و مجامع حتی در کوچه و معبر زن و مرد مختلط نبوده[۵] و درب ورودی زنان در مسجدالنبی(ص) جدا بوده است.
۳. اسلام میخواهد جامعه عاری از هرگونه نگاه و رفتار هوسآلود و سرشار از کار و فعّالیت باشد و زن و مرد فارغ از دغدغههای شهوانی به تحصیل و سایر کارهای زندگی برسند لذا زن و مرد از اختلاط بیحدّ و مرز از زیر پاگذاشتن حریمهای عفاف و شرم و حیا بازداشته تا سلامت فرد و جامعه تأمین گردد.[۶]
۴. اگر حساسیتی نسبت به صحبت نمودن و برخوردهای مستمّرِ دختر و پسر وجود داشته باشد، به روحیّات و سن و شرایط ویژه آن دو بستگی دارد، دختر و پسر پس از بلوغ سرشار از غرایز و عواطف بوده و تأثیرپذیری بسیاری دارند، در این سن حکومت و سلطه غرایز جنسی فراگیر میشود و بر اعمال و رفتار و اندیشهٔ جوان سایه میافکند. احساس نیازی که در جوانان نسبت به جنس مخالف وجود دارد باعث میشود که آنان هر لحظه به دنبال پاسخی برای ارضای آن و جبران کمبود روحی ـ روانی خود باشند.
در بسیاری از برخوردها، دختر و پسر هر چند به بهانههای گوناگون با هم آشنا میشوند امّا اندک اندک براساس تسلّط طبیعی غرایز نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بویی دیگر گرفته و چه بسا بعد از مدتی به یکباره متوجه میشوند عواطف و احساسات و عفت و طهارت آنان بازیچه هوس شده است.
اسلام به نیاز طبیعی زن و مرد توجه کرده و ازدواج را بهترین پاسخ برای نیازهای جسمی و روانی قرار داده است. اسلام خواهان آن که هرگونه ارتباط تحت ضابطه و در کادر رسمی آن باشد در سایه ازدواج از هرج و مرج جنسی و بیبند و باری ـ که امروزه جوامع غربی شاهد آن است ـ جلوگیری شده و به نیاز طبیعی نیز پاسخ داده شود. اشباع غرایز و سرکوب نکردن آن یک مطلب است و آزادی و رفع مقررات و موازین اخلاقی مطلب دیگری است.[۷] اسلام اصرار فراوانی دارد که مسائل جنسی منحصر در خانه و محیط خصوصی باشد و افراد با خروج از خانه دغدغهای جز فعالیت و تلاش از کار و تحصیل نداشته باشند و محیط اجتماع عاری از هر نوع کامیابی جنسی باشد، فلسفه تحریم نظر بازی[۸] و تمتعات جنسی غیرقانونی و حرمت خودآرایی[۹] برای بیگانه از اینجا نشأت میگیرد.
۵. در داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن به خوبی در مییابیم انسان در زمینه مسائل جنسی در خطر است و اگر رعایت جوانب احتیاط را نکرده و به خدا پناه نبرد طعمه شیطان میگردد. در قرآن میخوانیم «آن زن قصد یوسف نمود و یوسف نیز اگر برهان پروردگار را نمیدید قصد وی نمود»[۱۰]
آیه میگوید ایمان حضرت یوسف سبب نجات او شد و در غیر این صورت بهطور طبیعی او نیز در این راه به خطا میرفت پس برخورد میان زن مرد از لغزشگاه او میباشد و در داستان حضرت موسی و دختران شعیب میخوانیم هنگامی که دختر از طرف پدرش شعیب موسی را دعوت نمود حضرت موسی(ع) گفت: «من جلو میروم و تو پشت سر من راه بیا من از قومی هستم که به پشت زنان نگاه نمیکنیم».[۱۱]
در حدیثی آمده حضرت علی(ع) کراهت داشت تا به زنان جوان آغاز به سلام کند، و پیرامون حکمت آن فرمود: «ترس از آن دارم که تحت تأثیر صدای او واقع شوم و ضرر آن از ثوابی که از سلام میبرم بیشتر شود».[۱۲] و در حدیث دیگری پیرامون شوخی زن و مرد نامحرم آمده است: «ابوبصیر میگوید: به زنی در روخوانی قرآن میدادم کمی با او شوخی کردم؛ وقتی خدمت امام باقر(ع) رسیدم به من فرمود: چه چیزی به زن گفتی. رنگم پرید و خجالت کشیدم. بعد فرمود: دیگر به طرف آن زن مرو و درس مده».[۱۳]
همچنین احادیثی درباره عذاب کسانی آمده که با زنان نامحرم شوخی و خوش طبعی میکنند.[۱۴]
با توجه به آیات و احادیث فوق به خوبی حکم اختلاط و همدوشیها و روابط بیحدّ و مرزی که متأسفانه دارد در سطح جامعه رواج پیدا میکند و حتی به اسم روشنفکری به آن دامن زده میشود مشخص میشود که برخلاف نص صریح معارف اسلامی و آموزههای دینی است.
مطالعه بیشتر
۱. جوانان و روابط، ابوالقاسم مقیمی حاجی، (قم ـ مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه، ۱۳۸۰).
۲. تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران ـ علی اصغر احمدی (انجمن اولیاء مربیان، ۷۸).
۳. رساله محرم و نامحرم، احمد مجتهدی تهرانی، (قم، مؤسسه در راه حق، ۱۳۶۸).
۴. رساله نوین، فتاوای امام خمینی (ره)، عبدالکریم بیآزار شیرازی، ۱۳۷۱.
منابع
- ↑ مقیمی حاجی، ابوالقاسم، جوانان و روابط، قم: مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، ۱۳۸۰. ص۱۲.
- ↑ همان، ص۳۴–۳۱.
- ↑ همان، ص۳۴–۳۱.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، (چاپ ۴، انتشارات اسراء قم، ۱۳۷۸) ص۳۹۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، مسئله حجاب (چاپ ۴۲، انتشارات صدرا، قم ۱۳۶۴) ص۲۴۱.
- ↑ زن در آئینه جلال و جمال، ص۳۹۵ و مسئله حجاب ۹۳.
- ↑ مطهری، مرتضی، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، انتشارات صدرا، قم بیتا) ص۶۹.
- ↑ سوره نور، آیه ۳۱.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۲۴.
- ↑ سوره قصص، آیه ۲۳ و ۲۵؛ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، (چاپ دوم، دارالکتب الاسلامیه، قم ۱۳۹۳ ه) ج۱۶، ص۱۲۹.
- ↑ ریشهری، محمد، میزانالحمه، (چاپ اول، دفتر تبلیغات اسلامی قم، ۱۳۶۲) ج۴، ص۵۴۰.
- ↑ حر عاملی، محمد ن حسن، وسائل الشیعه (چاپ ۶، دارالکتب اسلامیه، تهران ۱۴۰۳ ه) ج۱۴، ص۱۴۴، ب ۱۰۶، مقدمات نکاح، حدیث ۵.
- ↑ همان، ج۱۴، ص۱۴۳، ب ۱۰۶، مقدمات نکاح.