تفسیر آیه «أمن یجیب المضطر»: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
}} | }} | ||
== | == اجابت مضطر == | ||
کلمه «مضطر» در لغت به معنی ناچار، لاعلاج، کسی که اضطرار و ناچاری او را گرفته میباشد.<ref>قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، انتشارات بنیاد بعثت، ۱۳۷۰ ش، جلد ۷، و ۴۷۶.</ref> | کلمه «مضطر» در لغت به معنی ناچار، لاعلاج، کسی که اضطرار و ناچاری او را گرفته میباشد.<ref>قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، انتشارات بنیاد بعثت، ۱۳۷۰ ش، جلد ۷، و ۴۷۶.</ref> | ||
مراد از «اجابت مضطر وقتی که او را بخواند» این است که خدا دعای دعا کنندگان را مستجاب و | مراد از «اجابت مضطر وقتی که او را بخواند» این است که خدا دعای دعا کنندگان را مستجاب و حوائجشان را برمیآورد؛ و اگر قید اضطرار را در بین آورد برای این است که در حال اضطرار، دعای داعی از حقیقت برخوردار است و دیگر گزاف و بیهوده نیست؛ چون تا آدمی بیچاره و درمانده نشود؛ دعاهایش آن واقعیت و حقیقت را که در حال اضطرار است ندارد.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه، ج۱۵، ص۵۴۵.</ref> تصریح به عنوان «مضطر» نشان میدهد که شرایط اضطرار، یعنی شرایطی که انسان در آن شرایط از همه اسباب و عوامل قطع امید میکند این زمینه را فراهم میآورد که انسان، خالصانه خدا را بخواند، نتیجه فریاد خواهی خالصانه از خداوند (اذا دعاه) اجابت از سوی خدا را دنبال دارد. | ||
درماندهترين افراد كسى است كه گنهكار باشد و از خدا طلب مغفرت كند. آدم ترسيدهاى كه طلب ايمنى ميكند و بيمارى كه عافيت ميخواهد و محبوسى كه خواهان خلاص است، همه افراد گرفتارى هستند كه بخداوند بزرگ و مهربان پناه میبرند.<ref>ترجمه تفسير مجمع البيان، ج18، ص: 131 | درماندهترين افراد كسى است كه گنهكار باشد و از خدا طلب مغفرت كند. آدم ترسيدهاى كه طلب ايمنى ميكند و بيمارى كه عافيت ميخواهد و محبوسى كه خواهان خلاص است، همه افراد گرفتارى هستند كه بخداوند بزرگ و مهربان پناه میبرند.<ref>ترجمه تفسير مجمع البيان، ج18، ص: 131 | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
== استجابت دعا == | == استجابت دعا == | ||
خداوند دعای همه را ـ هر گاه شرایطش جمع باشد ـ اجابت میکند، ولی در آیه | خداوند دعای همه را ـ هر گاه شرایطش جمع باشد ـ اجابت میکند، ولی در این آیه به ویژه روی عنوان «مضطر» تکیه شده است، به این دلیل که یکی از شرائط اجابت دعا آن است که انسان چشم از عالم اسباب به کلی برگیرد، و تمام قلب و روحش را در اختیار خدا قرار دهد، همه چیز را از آن او بداند و حل هر مشکلی را به دست او ببیند، و این درک و دید در حال اضطرار دست میدهد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از دانشمندان حوزه، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفدهم، ۱۳۷۹ ش، جلد ۱۵، ص۵۲۱.</ref> «اضطرار» به معنای کوتاه شدن دست انسان از همه عوامل عادی و مادی است. بنابر این، اجابت دعای مضطر از سوی خدا به این معنا است که خدا با اراده خویش همه علل و عوامل مادی را در جهتی قرار میدهد که انسان بتواند با تسلط بر آنها و بهرهگیری از آنها، به حل مشکلات و رفع گرفتاریهای خود بپردازد. جمله «و یجعلکم خلفاء الارض» در بیان همین نکته است.<ref>هاشمی رفسنجانی، اکبر و جمعی از محققان، تفسیر راهنما، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ ش، ج۱۳، ص۳۶۸.</ref> | ||
== برطرف کردن گرفتاری == | == برطرف کردن گرفتاری == | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
== آیات مشابه == | == آیات مشابه == | ||
آیاتی در قرآن وجود دارد که تصریح بر استجابت دعا دارد | آیاتی در قرآن وجود دارد که تصریح بر استجابت دعا دارد: | ||
در جایی دیگر کسانی که دعایشان را استجابت کرده و پس از آن روی میگرداند را مذمت کرده است: {{قرآن|وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنَا إِلَىٰ ضُرٍّ مَسَّهُ|ترجمه=و چون انسان را آسيبى رسد، ما را -به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده- مىخواند، و چون گرفتاريش را برطرف كنيم چنان مىرود كه گويى ما را براى گرفتاريى كه به او رسيده، نخوانده است.|سوره=یونس|آیه=۱۲}} و | یک: {{قرآن|وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ|ترجمه=و پروردگارتان فرمود: «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم.»|سوره=غافر|آیه=۶۰}} | ||
دو: {{قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ|ترجمه=و هرگاه بندگان من، از تو درباره من بپرسند، [بگو] من نزديكم، و دعاى دعاكننده را -به هنگامى كه مرا بخواند- اجابت مىكنم، پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند، باشد كه راه يابند.|سوره=بقره|آیه=۱۸۶}} | |||
سه: {{قرآن|فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاءَ|ترجمه=و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مىگرداند.|سوره=انعام|آیه=۴۱}} | |||
چهار: در جایی دیگر کسانی که دعایشان را استجابت کرده و پس از آن روی میگرداند را مذمت کرده است: {{قرآن|وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنَا إِلَىٰ ضُرٍّ مَسَّهُ|ترجمه=و چون انسان را آسيبى رسد، ما را -به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده- مىخواند، و چون گرفتاريش را برطرف كنيم چنان مىرود كه گويى ما را براى گرفتاريى كه به او رسيده، نخوانده است.|سوره=یونس|آیه=۱۲}} | |||
پنج: {{قرآن|فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ|ترجمه=(خواستهشان را اجابت کردیم و ) چون خدا آنها را برهاند، بينى كه در زمين به ناحق سركشى كنند.|سوره=یونس|آیه=۲۳}} | |||
== خواندن این آیه برای استجابت دعا == | == خواندن این آیه برای استجابت دعا == | ||
روایاتی که سفارش کند با خواندن این | روایاتی که سفارش کند با خواندن این آیه گرفتاریای رفع میشود یا مریضی شفا پیدا میکند وجود ندارد؛ اما معنای خود آیه این را میرساند که انسان برای رفع گرفتاری خود اگر خدا را بخواند، خواسته او استجابت میشود. با تلاوت این آیه، یک یادآوری به خود انسان است که خداوند در قرآن چنین وعدهای داده است.{{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
نسخهٔ ۱۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۱
آیه ۶۲ سوره نمل مشهور به آیه «أَمَّنْ يُجِيب» درباره اجابت شخص مضطر و دور کردن رنج و سختی از انسان توسط خداوند است. این آیه از آیات مشهور و مهم درباره استجابت دعا توسط خداوند است. در این آیه به روشنی آمده است که شخص مضطر و درمانده اگر خداوند را بخواند، دعا و خواسته او اجابت خواهد شد و گرفتاری و سختیهایش رفع میشود.
متن آیه
﴿ | أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ ۗ أَإِلَٰهٌ مَعَ اللَّهِ ۚ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ
يا آن كه درمانده را چون بخواندش پاسخ مىدهد و رنج از او دور مىكند و شما را در زمين جانشين پيشينيان مىسازد. آيا با وجود اللّه خداى ديگرى هست؟ چه اندك پند مىگيريد. نمل:۶۲ |
﴾ |
اجابت مضطر
کلمه «مضطر» در لغت به معنی ناچار، لاعلاج، کسی که اضطرار و ناچاری او را گرفته میباشد.[۱]
مراد از «اجابت مضطر وقتی که او را بخواند» این است که خدا دعای دعا کنندگان را مستجاب و حوائجشان را برمیآورد؛ و اگر قید اضطرار را در بین آورد برای این است که در حال اضطرار، دعای داعی از حقیقت برخوردار است و دیگر گزاف و بیهوده نیست؛ چون تا آدمی بیچاره و درمانده نشود؛ دعاهایش آن واقعیت و حقیقت را که در حال اضطرار است ندارد.[۲] تصریح به عنوان «مضطر» نشان میدهد که شرایط اضطرار، یعنی شرایطی که انسان در آن شرایط از همه اسباب و عوامل قطع امید میکند این زمینه را فراهم میآورد که انسان، خالصانه خدا را بخواند، نتیجه فریاد خواهی خالصانه از خداوند (اذا دعاه) اجابت از سوی خدا را دنبال دارد.
درماندهترين افراد كسى است كه گنهكار باشد و از خدا طلب مغفرت كند. آدم ترسيدهاى كه طلب ايمنى ميكند و بيمارى كه عافيت ميخواهد و محبوسى كه خواهان خلاص است، همه افراد گرفتارى هستند كه بخداوند بزرگ و مهربان پناه میبرند.[۳]
استجابت دعا
خداوند دعای همه را ـ هر گاه شرایطش جمع باشد ـ اجابت میکند، ولی در این آیه به ویژه روی عنوان «مضطر» تکیه شده است، به این دلیل که یکی از شرائط اجابت دعا آن است که انسان چشم از عالم اسباب به کلی برگیرد، و تمام قلب و روحش را در اختیار خدا قرار دهد، همه چیز را از آن او بداند و حل هر مشکلی را به دست او ببیند، و این درک و دید در حال اضطرار دست میدهد.[۴] «اضطرار» به معنای کوتاه شدن دست انسان از همه عوامل عادی و مادی است. بنابر این، اجابت دعای مضطر از سوی خدا به این معنا است که خدا با اراده خویش همه علل و عوامل مادی را در جهتی قرار میدهد که انسان بتواند با تسلط بر آنها و بهرهگیری از آنها، به حل مشکلات و رفع گرفتاریهای خود بپردازد. جمله «و یجعلکم خلفاء الارض» در بیان همین نکته است.[۵]
برطرف کردن گرفتاری
واژه «سوء» به معناى شدّت و سختى و هر چيز مضرّ و زيانآور است.[۶] در این آیه گفته شده است که خداوند گرفتاری و سختیها را رفع میکند. در تفسیر نمونه آمده است: «در آن هنگام كه تمام درهاى عالم اسباب به روى انسان بسته میشود كارد به استخوانش میرسد، و از هر نظر درمانده و مضطر میگردد، تنها كسى كه میتواند قفل مشكلات را بگشايد، و بنبستها را بر طرف سازد، و نور اميد در دلها بپاشد، و درهاى رحمت به روى انسانها درمانده بگشايد، تنها ذات پاك او است و نه غير او»[۷]
آیات مشابه
آیاتی در قرآن وجود دارد که تصریح بر استجابت دعا دارد:
یک: ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ و پروردگارتان فرمود: «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم.»﴾(غافر:۶۰)
دو: ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ؛ و هرگاه بندگان من، از تو درباره من بپرسند، [بگو] من نزديكم، و دعاى دعاكننده را -به هنگامى كه مرا بخواند- اجابت مىكنم، پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند، باشد كه راه يابند.﴾(بقره:۱۸۶)
سه: ﴿فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاءَ؛ و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مىگرداند.﴾(انعام:۴۱)
چهار: در جایی دیگر کسانی که دعایشان را استجابت کرده و پس از آن روی میگرداند را مذمت کرده است: ﴿وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنَا إِلَىٰ ضُرٍّ مَسَّهُ؛ و چون انسان را آسيبى رسد، ما را -به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده- مىخواند، و چون گرفتاريش را برطرف كنيم چنان مىرود كه گويى ما را براى گرفتاريى كه به او رسيده، نخوانده است.﴾(یونس:۱۲)
پنج: ﴿فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ؛ (خواستهشان را اجابت کردیم و ) چون خدا آنها را برهاند، بينى كه در زمين به ناحق سركشى كنند.﴾(یونس:۲۳)
خواندن این آیه برای استجابت دعا
روایاتی که سفارش کند با خواندن این آیه گرفتاریای رفع میشود یا مریضی شفا پیدا میکند وجود ندارد؛ اما معنای خود آیه این را میرساند که انسان برای رفع گرفتاری خود اگر خدا را بخواند، خواسته او استجابت میشود. با تلاوت این آیه، یک یادآوری به خود انسان است که خداوند در قرآن چنین وعدهای داده است.
مطالعه بیشتر
۱. تفسیر نمونه، استاد مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱۵، ص۵۲۲.
۲. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، سید محمد حسین، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱۵، ص۵۴۴.
منابع
- ↑ قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، انتشارات بنیاد بعثت، ۱۳۷۰ ش، جلد ۷، و ۴۷۶.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه، ج۱۵، ص۵۴۵.
- ↑ ترجمه تفسير مجمع البيان، ج18، ص: 131
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از دانشمندان حوزه، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفدهم، ۱۳۷۹ ش، جلد ۱۵، ص۵۲۱.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، اکبر و جمعی از محققان، تفسیر راهنما، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ ش، ج۱۳، ص۳۶۸.
- ↑ ترجمه تفسير جوامع الجامع، ج4، ص: 484
- ↑ تفسير نمونه، ج15، ص: 517