انفاق در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۹: خط ۳۹:


== مستحق انفاق ==
== مستحق انفاق ==
طبق گفته قرآن همه نیازمندان، فقرا، در راه ماندگان، یتیمان، محرومان و… مستحق گرفتن انفاق هستند:
{{قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَ‌اءِ وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّ‌قَابِ وَالْغَارِ‌مِینَ وَفِی سَبِیلِ اللَّـهِ وَابْنِ السَّبِیلِ ۖ فَرِ‌یضَةً مِّنَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ|ترجمه=صدقات، تنها به تهیدستان و بینوایان و متصدیّان [گردآوری و پخش] آن، و کسانی که دلشان به دست آورده می‌شود، و در [راه آزادی] بردگان، و وامداران، و در راه خدا، و به در راه مانده، اختصاص دارد. [این] به عنوان فریضه از جانب خداست، و خدا دانای حکیم است.|سوره=توبه|آیه=۶۰}}
{{قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَ‌اءِ وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّ‌قَابِ وَالْغَارِ‌مِینَ وَفِی سَبِیلِ اللَّـهِ وَابْنِ السَّبِیلِ ۖ فَرِ‌یضَةً مِّنَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ|ترجمه=صدقات، تنها به تهیدستان و بینوایان و متصدیّان [گردآوری و پخش] آن، و کسانی که دلشان به دست آورده می‌شود، و در [راه آزادی] بردگان، و وامداران، و در راه خدا، و به در راه مانده، اختصاص دارد. [این] به عنوان فریضه از جانب خداست، و خدا دانای حکیم است.|سوره=توبه|آیه=۶۰}}
طبق گفته قرآن همه نیازمندان، فقرا، در راه ماندگان، یتیمان، محرومان و… مستحق گرفتن انفاق هستند.


«قرآن پاره‌ای از انفاقات از قبیل زکات، خمس، کفارات مالی و اقسام فدیه را واجب نموده و پاره‌ای از صدقات و اموری از قبیل وقف سکنی دادن مادام‌العمر کسی، وصیت‌ها، بخشش‌ها و غیر آن را مستحبّ نموده است‏»<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۸۷</ref>
«قرآن پاره‌ای از انفاقات از قبیل زکات، خمس، کفارات مالی و اقسام فدیه را واجب نموده و پاره‌ای از صدقات و اموری از قبیل وقف سکنی دادن مادام‌العمر کسی، وصیت‌ها، بخشش‌ها و غیر آن را مستحبّ نموده است‏»<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۸۷</ref>

نسخهٔ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۲

سؤال
انفاق در قرآن را توضیح دهید

انفاق از مهمترین و محوری‌ترین مولفه‌های دین‌داری است که در قرآن بارها بدان تأکید و سفارش شده است و برای آن ثواب و اجر بزرگی معین گردیده است. فقرا و محرومان و یتیمان و در راه‌ماندگان و بینوایان و.. افرادی هستند که مستحق گرفتن انفاق هستند. انفاق از ویژگی انسان‌هایی است که خدا به آنها وعده بهشت را می‌دهد. انفاق کنندگان در قرآن همان مؤمنین و متقین و نیکوکاران هستند. انفاق در کنار اوصافی همچون ایمان به غیب، صبر، نیکی، برپاداشتن نماز و … آمده است که از خصوصیات اصلی یک مسلمان محسوب می‌شود.

معنای انفاق

انفاق مصدر باب افعال از ریشه نفقه است به معنی پرداختن بخشی از آنچه خدا روزی کرده است در راه خدا.[۱]

جدای از واژه نفق و مشتقات آن، کلمات دیگری در قرآن آمده است که دلالت بر انفاق می‌کند. انفاق به عنوان زکات واجب است و به عنوان صدقه مستحب.

امر به انفاق در قرآن

در قرآن کریم، صدها آیه درباره کمک به محرومان، در قالب زکات، خمس، صدقه، انفاق، قرض الحسنه، اطعام، ایثار و … مطرح شده است. هم چنین برای نوع و مقدار انفاق، شرایط انفاق کننده و انفاق شونده دستوراتی دارد.[۲]

خداوند بارها در قرآن امر به انفاق کرده است: ﴿وَأَنفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّـهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ؛ و در راه خدا انفاق کنید، و خود را با دست خود به هلاکت میفکنید، و نیکی کنید که خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد.(بقره:۱۹۵)

در جایی دیگر با لحنی عتاب‌آلود می‌فرماید در حالی همه چیز به خداوند تعلق دارد چرا در راه خدا انفاق نمی‌کنید: ﴿وَمَا لَکُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ وَلِلَّـهِ مِیرَ‌اثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ؛ و شما را چه شده که در راه خدا انفاق نمی‌کنید و [حال آنکه] میراث آسمانها و زمین به خدا تعلق دارد؟(حدید:۱۰)

انفاق یکی از مهمترین مفاهیم اخلاقی است که قرآن در آیات زیادی به آن تأکید داشته است. این امر هم برای جامعه بسیار ضروری است که می‌تواند رنج و سختی فقر را از بین ببرد و هم امتحانی برای یک انسان مؤمن است که آیا می‌تواند در راه خدا از اموال و ثروت خود بگذرد یا نه. از این رو، انفاق دو وجه و کارکرد عبادی و اجتماعی دارد که هم یک انسان را از لحاظ معنوی به رتبه‌های رفیعی می‌رساند و هم سبب بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه می‌شود.

مفهوم دینی انفاق که در قرآن بدان تصریح شده است این است که تمام رزق و مخلوقات این دنیا از آنِ خداست از این جهت کسی مالک واقعی نیست و صاحب همه اینها خداوند است. قرآن بارها اشاره کرده است از آنچه که ما به شما روزی داده‌ایم انفاق کنید. که نشان می‌دهد آنچه که تصور می‌شود خود انسان بدست آورده است، چیزی نیست جز اراده پروردگار که تعیین گردیده است که این مقدار به این بنده برسد. و انفاق یعنی اعطای روزی که خداوند به بنده‌ای داده است به کسی دیگر از جهت وظیفه و تکلیف انسانی و دینی.

فضیلت و اهمیت انفاق

از ویژگی‌های دینداری و مسلمان بودن انفاق کردن است. در بسیاری از جاهای قرآن که اوصاف نیکوکاران و متقین را می‌شمرد به انفاق کردن سفارش و تأکید می‌کند. «یکی از بزرگترین اموری که اسلام در یکی از دو رکن «حقوق الناس» و «حقوق اللَّه» مورد اهتمام قرار داده و به طرق و انحای گوناگون، مردم را بدان وادار می‌سازد انفاق است.»[۳]

در قرآن انفاق کردن وسیله‌ای برای پاک شدن است: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُ‌هُمْ وَتُزَکِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ ۖ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَّهُمْ ۗ وَاللَّـهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ از اموال آنان صدقه‌ای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه‌شان سازی، و برایشان دعا کن، زیرا دعای تو برای آنان آرامشی است، و خدا شنوای داناست.(توبه:۱۰۳) در این آیه صدقه دادن که مصداقی از انفاق است سبب تطهیر و تزکیه می‌شود. علامه طباطبایی می‌گوید: «کلمه «تطهیر» به معنای برطرف کردن چرک و کثافت از چیزی است که بخواهند پاک و صاف شود و آماده نشو و نماء گردد و آثار و برکاتش ظاهر شود، و کلمه «تزکیه» به معنای رشد دادن همان چیز است، بلکه آن را ترقی داده خیرات و برکات را از آن بروز دهد، مانند درخت که با هرس کردن شاخه‌های زائدش، نموش بهتر و میوه‌اش درشت‌تر می‌شود، پس اینکه هم تطهیر را آورد و هم تزکیه را، خیال نشود که تکرار کرده، بلکه نکته لطیفی در آن رعایت شده است.»[۴]

شهید مطهری درباره انسان‌ساز بودن انفاق می‌گوید: «اینكه انسان چیزی داشته باشد و از خود جدا كند و مظهر رحمانیت پروردگار بشود، نقش بزرگی در ساختن انسان دارد. عطوفت كه از ماده‌ی عطف است، یعنی تمایل و توجه به دیگران، با دیگران یكی شدن و دل به جای دل آنها نهادن، خود هدف است و هدفی اساسی و قابل اهمیت. اگر چنین مفهومی در جامعه نباشد، عیناً مثل آن است كه در محیط خانواده محبت و عطوفت مفقود گردد.»[۵]

خداوند در قرآن فرموده است هرچه که انفاق کنید خدا عوضش را می‌دهد.﴿قُلْ إِنَّ رَ‌بِّی یَبْسُطُ الرِّ‌زْقَ لِمَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ ۚ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ ۖ وَهُوَ خَیْرُ الرَّ‌ازِقِینَ؛ بگو: «در حقیقت، پروردگار من است که روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد گشاده یا برای او تنگ می‌گرداند. و هر چه را انفاق کردید عوضش را او می‌دهد. و او بهترین روزی دهندگان است.»(سبأ:۳۹) «این آیه نشان می‌دهد آنچه در راه خدا انفاق گردد در حقیقت یک تجارت پر سود است، چرا که خداوند عوض آن را بر عهده گرفته، و می‌دانیم هنگامی که شخص کریمی عوض چیزی را بر عهده می‌گیرد رعایت برابری و مساوات نمی‌کند بلکه چند برابر و گاه صد چندان می‌کند. البته این وعده الهی منحصر به آخرت و سرای دیگر نیست، آن که در جای خود مسلم است، در دنیا نیز با انواع برکات جای انفاقها را به نحو احسن پر می‌کند.»[۶]

آثار انفاق

خداوند در قرآن فرموده است برای انفاق‌کننده پاداش بزرگ و بهشت است.[۷] و مالی که انفاق می‌شود را چندبرابر می‌کند:[۸]﴿مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً ۚ وَاللَّـهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ کیست آن کس که به[بندگانِ‏] خدا وام نیکویی دهد تا [خدا] آن را برای او چند برابر بیفزاید؟ و خداست که [در معیشت بندگان‏] تنگی و گشایش پدیدمی‌آورد و به سوی او بازگردانده می‌شوید.(بقره:۲۴۵) برای انفاق کنندگان بیم و اندوهی وجود ندارد:﴿الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق می‌کنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود و نه بیمی بر آنان است و نه‌اندوهگین می‌شوند.(بقره:۲۷۴)

تزکیه و پاک شدن از آثار انفاق است: ﴿الَّذِی یُؤْتِی مَالَهُ یَتَزَکَّیٰ؛ همان که مال خود را می‌دهد [برای آنکه] پاک شود.(لیل:۱۸) مفسران در معنای تزکیه گفته‌اند: «تعبیر به" یتزکی" در حقیقت اشاره به قصد قربت و نیت خالص است خواه این جمله به معنی کسب نمو معنوی و روحانی باشد، یا به دست آوردن پاکی اموال، چون" تزکیة" هم به معنی" نمو دادن" آمده و هم" پاک کردن"»[۹]

صاحب مجمع البیان می‌فرماید: «می‌کوشد که در نزد خدا پاک باشد و به این انفاقش ریاء و خود نمایی و شهرت را نمی‌خواهد.»[۱۰]

یکی از اهداف انفاق در اسلام، از بین بردن فقر در جامعه است. فرهنگ انفاق نشان می‌دهد هر فردی در جامعه به فکر دیگر انسانها است و نگرانی معیشت و زندگی آنها را دارد. اگر فرهنگ انفاق آنطور که مورد تأکید قرآن است، در جامعه محقق شود مسئله بغرنج فقر که یکی از اساسی‌ترین موضوعات لاینحل جوامع بشری است، تا حدود زیادی بهبود پیدا می‌کند و شاید به‌طور کامل رفع شود. آیت الله مکارم شیرازی می‌گوید: «با دقت در آیات قرآن مجید آشکار می‌شود که یکی از اهداف اسلام این است که اختلافات غیرعادلانه‌ای که در اثر بی‌عدالتی‌های اجتماعی در میان طبقه غنی و ضعیف پیدا می‌شود از بین برود و سطح زندگی کسانی که نمی‌توانند نیازمندی‌های زندگیشان را بدون کمک دیگران رفع کنند بالا بیاید و حداقل لوازم زندگی را داشته باشند، اسلام برای رسیدن به این هدف برنامه وسیعی در نظر گرفته است- تحریم رباخواری بطور مطلق، و وجوب پرداخت مالیاتهای اسلامی از قبیل زکات و خمس و صدقات و مانند آنها و تشویق به انفاق- وقف و قرض الحسنه و کمکهای مختلف مالی قسمتی از این برنامه را تشکیل می‌دهد، و از همه مهم‌تر زنده کردن روح ایمان و برادری انسانی در میان مسلمانان است.»[۱۱]

مستحق انفاق

طبق گفته قرآن همه نیازمندان، فقرا، در راه ماندگان، یتیمان، محرومان و… مستحق گرفتن انفاق هستند:

﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَ‌اءِ وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّ‌قَابِ وَالْغَارِ‌مِینَ وَفِی سَبِیلِ اللَّـهِ وَابْنِ السَّبِیلِ ۖ فَرِ‌یضَةً مِّنَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ؛ صدقات، تنها به تهیدستان و بینوایان و متصدیّان [گردآوری و پخش] آن، و کسانی که دلشان به دست آورده می‌شود، و در [راه آزادی] بردگان، و وامداران، و در راه خدا، و به در راه مانده، اختصاص دارد. [این] به عنوان فریضه از جانب خداست، و خدا دانای حکیم است.(توبه:۶۰)

«قرآن پاره‌ای از انفاقات از قبیل زکات، خمس، کفارات مالی و اقسام فدیه را واجب نموده و پاره‌ای از صدقات و اموری از قبیل وقف سکنی دادن مادام‌العمر کسی، وصیت‌ها، بخشش‌ها و غیر آن را مستحبّ نموده است‏»[۱۲]

چگونگی انفاق کردن

خداوند هر نوع انفاق آشکار و پنهان را نیک می‌داند و برای آن پاداش می‌دهد،[۱۳] اما در یک آیه می‌فرماید انفاق پنهان برای شما بهتر است: ﴿إِن تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِیَ ۖ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ ۚ وَیُکَفِّرُ عَنکُم مِّن سَیِّئَاتِکُمْ ۗ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ؛ اگر صدقه‌ها را آشکار کنید، این، کارِ خوبی است، و اگر آن را پنهان دارید و به مستمندان بدهید، این برای شما بهتر است و بخشی از گناهانتان را می‌زداید، و خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.(بقره:۲۷۱)

علامه طباطبایی درباره این آیه می‌فرماید: «خدای سبحان در این آیه، صدقه آشکار و دیگری پنهان، هر دو را ستوده است، برای اینکه هر کدام از آن دو آثاری صالح دارند، اما صدقه آشکارا که خود تشویق و دعوت عملی مردم است به کار نیک، و نیز مایه دلگرمی فقرا و مساکین است، که می‌بینند در جامعه مردمی دل‌رحم هستند که به حال آنان ترحم می‌کنند، و در جامعه اموالی برای آنان و رفع حوائجشان قرار می‌دهند تا برای روز قیامتشان که روز گرفتاری است ذخیره‌ای باشد، و این باعث می‌شود که روحیه یاس و نومیدی از صفحه دلهاشان زدوده شود، و در کار خود دارای نشاط گردند، و احساس کنند که وحدت عمل و کسب بین آنان و اغنیا وجود دارد، اگر سرمایه‌دار کاسبی می‌کند تنها برای خودش نیست، و این خود آثار نیک بسیاری دارد. و اما حسن صدقه پنهانی این است که در خفا آدمی از ریا و منت و اذیت دورتر است، چون فقیر را نمی‌شناسد، تا به او منت گذارد، یا اذیت کند، فائده دیگرش اینست که در صدقه پنهانی آبروی فقیر محفوظ می‌ماند، و احساس ذلت و خفت نمی‌کند، و حیثیتش در جامعه محفوظ می‌ماند، پس می‌توان گفت که: صدقه علنی نتیجه‌های بیشتری دارد، و صدقه پنهانی خالص‌تر و پاک‌تر انجام می‌شود. و چون بنای دین بر اخلاص است، بنا بر این عمل هر قدر به اخلاص نزدیک‌تر باشد به فضیلت نیز نزدیکتر است‏.»[۱۴]

انفاق اگر همراه با منت باشد تمام اجر آن از بین می‌برد. «کسانی که در راه خداوند بذل مال می‌کنند ولی به دنبال آن منت می‌گذارند یا کاری که موجب آزار و رنجش است می‌کنند در حقیقت با این عمل ناپسند اجر و پاداش خود را از بین می‌برند.»[۱۵] در قرآن آمده است:﴿الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ ثُمَّ لَا یُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًی ۙ لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ کسانی که اموالِ خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، سپس در پی آنچه انفاق کرده‌اند، منّت و آزاری روا نمی‌دارند، پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان [محفوظ] است، و بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نمی‌شوند.(بقره:۲۶۲)

اوصاف انفاق‌کنندگان

انفاق‌کنندگان در قرآن همان متقین و نیکوکاران و مؤمنین و مفلحون و فائزون و محسنین و فروتنان هستند. در قرآن آمده است همانان که به غیب ایمان دارند و نماز را برپامی‌دارند کسانی هستند که انفاق می‌کنند:﴿هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَ‌زَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ؛ مایه هدایت تقواپیشگان است: آنان که به غیب ایمان می‌آورند، و نماز را بر پا می‌دارند و از آنچه به ایشان روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند(بقره:۲و ۳)

در جایی دیگر هم با برشمردن اقسام نیکی، یکی از نیکی‌ها را انفاق می‌داند و اینان را همان صادقین و متقین می‌داند.[۱۶] در آیه ۱۶ سوره تغابن آنان مفلحون (رستگاران) نام می‌برد. و به کسانی که با مال و جانشان جهاد می‌کنند را فائزون می‌نامد.[۱۷] در سوره آل‌عمران آمده که در فراخی و تنگی و هر شرایطی انفاق می‌کنند و و خداوند اینها را دوست دارد.[۱۸]

یکی از اوصاف پرهیزکاران این است که برای اموال خود حقی معین برای فقرا و محرومان قرار داده‌اند.[۱۹]و در اوصاف فروتنان می‌گوید صبور هستند و برپادارنده نماز هستند و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند.[۲۰]

در بیان ویژگی‌های مؤمنان می‌فرماید همانان هستند که به خدا و پیامبرش ایمان دارند و با مال و جانشان در راه خدا جهاد می‌کنند. اینان همان صادقون هستند.[۲۱] در جاهایی از قرآن که بحث ایمان را مطرح می‌کند انفاق را از ارکان ایمان می‌داند. اهمیت و عظمت انفاق و گذشت‌های مالی به حدی است که در ردیف مسائل اصولی اسلام قرار گرفته است.[۲۲]

منابع

  1. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاالدین خرمشاهی
  2. تفسیر نور، ج۹، ص۴۶۱
  3. تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۸۷
  4. تفسیر المیزان، ج۹، ص۵۱۲
  5. مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۶، ، ص۱۲۶
  6. تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۱۱۷
  7. آیه ۱۱ سوره حدید. و آیه ۶۰ سوره انفال. و آیه ۲۱ سوره توبه
  8. آیه ۲۶۱ سوره بقره، آیه ۵۴ سوره قصص
  9. تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۱۸۲
  10. ترجمه مجمع البیان، ج۲۷، ص۱۳۱
  11. تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۱۶
  12. ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۸۷
  13. آیه ۲۸۴ سوره بقره
  14. ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۶۱۰
  15. تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۱۸
  16. آیه ۱۷۷ سوره بقره
  17. آیه ۲۰ سوره توبه
  18. آیه ۱۳۴ سوره آل عمران
  19. آیه ۱۹ سوره ذاریات
  20. آیه ۳۴ و ۳۵ سوره حج
  21. آیه ۱۵ سوره حجرات
  22. مقاله صدقه و انفاق در آیات و روایات، حسین انصاریان، پایگاه اطلاع رسانی دفتر استاد حسین انصاریان،