توحید در حاکمیت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
حاکمیت که به معنای تسلط بر جان و مال انسان‌ها و اداره امور جامعه است نیز از شؤون خداوند است. تنها حاکم مستقل و حقیقی اوست و حاکمیت دیگران تنها در سایه اذن الهی اعتبار دارد. بنابر این چون حق قانونگذاری و تشریع و اعمال و اجرای قوانین (حاکمیت) از آن اوست دیگران نمی‌توانند در عرض خداوند چنین مسندی را صاحب بشوند بلکه باید به اذن و اراده او باشد.<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج ۱، ص ۱۲۱.</ref>
حاکمیت که به معنای تسلط بر جان و مال انسان‌ها و اداره امور جامعه است نیز از شؤون خداوند است. تنها حاکم مستقل و حقیقی اوست و حاکمیت دیگران تنها در سایه اذن الهی اعتبار دارد. بنابر این چون حق قانونگذاری و تشریع و اعمال و اجرای قوانین (حاکمیت) از آن اوست دیگران نمی‌توانند در عرض خداوند چنین مسندی را صاحب بشوند بلکه باید به اذن و اراده او باشد.<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج ۱، ص ۱۲۱.</ref>


== توحید افعالی ==
== نسبت با توحید افعالی ==
در دیدگاه حکیمان و متکلمان مسلمان، [[خداوند]] افزون بر آن که دارای صفات کمال است مبدأ وقوع افعال نیز هست. بر این اساس آفرینش، روزی دادن، تدبیر امور مخلوقات، بخشایش و… در زمره افعال الهی قرار می‌گیرند. از سوی دیگر جهان هستی صحنه وقوع افعال و ظهور آثار بسیار متنوعی است که مبدأ آن در نگاه نخست مخلوقات خداوند است. در نگرش توحیدی اسلام، تنها مؤثر حقیقی و مستقل در عالم ذات مقدس خداوند است و جز او هیچ موجود دیگری فاعلیت تام و مستقل ندارد و این همان گوهر توحید افعالی است.<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، انتشارات طه، ج ۱، ص ۱۰۰.</ref>
[[خداوند]] علاوه بر آن صفات کمال، مبدأ وقوع افعال نیز است. آفرینش، روزی دادن، تدبیر امور مخلوقات، بخشایش و… در زمره افعال الهی قرار می‌گیرند. همچنین تنها مؤثر حقیقی و مستقل در عالم، ذات خداوند است و جز او هیچ موجود دیگری فاعلیت تام و مستقل ندارد و مابقی همه به صورت غیر مستقل هستند. توحید افعالی از نظر قرآن کریم یعنی هیچ مؤثر مستقلی در عالم غیر از خداوند نیست و قیمومیت هستی، آفرینش، مالکیت، ربوبیت، رازقیت و ولایت که هر یک بر دیگری مترتب است منحصراً از آن خداست.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، تخلیص الالهیات، ص ۶۳.</ref>


توحید افعالی از نظر قرآن کریم یعنی هیچ مؤثر مستقلی در عالم غیر از خداوند نیست و قیمومیت هستی، آفرینش، مالکیت، ربوبیت، رازقیت و ولایت که هر یک بر دیگری مترتب است منحصراً از آن خداست.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، تخلیص الالهیات، ص ۶۳.</ref>
از لحاظ معنا و مفهوم بین توحید افعالی و توحید در حاکمیت رابطه اعم و اخص برقرار است؛ یعنی توحید افعالی عام است و توحید در حاکمیت خاص است و یکی از اقسام توحید افعالی است؛ زیرا یکی از افعال الهی، مقام و حاکمیت او بر تمام عالم است. به عبارت دیگر توحید افعالی خداوند عام است و تمام افعال خداوند را در بر می‌گیرد ولی توحید در حاکمیت خاص است و تنها برخی از افعال خداوند را دربر می‌گیرد.
 
== نسبت بین توحید افعالی و توحید در حاکمیت ==
توحید افعالی و توحید در حاکمیت بی تردید از نظر معنایی مساوی نیستند. به هر حال به نظر می‌رسد از لحاظ معنا و مفهوم بین توحید افعالی و توحید در حاکمیت رابطه اعم و اخص برقرار است بدین معنی که توحید افعالی عام است و توحید در حاکمیت خاص است و یکی از اقسام توحید افعالی است. چرا که یکی از افعال الهی مقام و فعل حاکمیت او بر تمام عالم است لذا زیر مجموعه توحید افعالی است.
 
به بیان بهتر توحید افعالی خود دارای اقسامی است مثل؛ توحید در حاکمیت، توحید در ربوبیت و توحید در تشریع. به عبارت دیگر توحید افعالی خداوند عام است و تمام افعال خداوند را در بر می‌گیرد ولی توحید در حاکمیت خاص است و تنها برخی از افعال خداوند را دربر می‌گیرد.


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۰

سؤال

توحید در حاکمیت چیست و آیا یکی از اقسام توحید است؟


توحید در حاکمیت و تشریع به این معنا است که اداره امور و تسلط بر جان و مال جمیع موجودات در دستان خداوند است. توحید در حاکمیت و تشریع از مصادیق توحید افعالی است؛ به بیان دیگر توحید افعالی بر اقسامی است که یکی از این اقسام توحید در حاکمیت می‌باشد.

معنای توحید در حاکمیت و تشریع

توحید در حاکمیت به معنای اعتقاد به این است که در جهان هستی یگانه قانونگذار، خداوند است و کسی غیر از او به صورت مستقل نمی‌تواند برای تنظیم حیات بشری قوانینی صادر کند. بنابر این تشریع و وضع احکام و تکالیف در شأن خداوند است و قانون‌گذاری افراد و نهادهای دیگر تنها در صورتی اعتبار دارد که در کنار قوانین و تشریعات الهی قرار نگیرد و مخالف آن نباشد.

حاکمیت که به معنای تسلط بر جان و مال انسان‌ها و اداره امور جامعه است نیز از شؤون خداوند است. تنها حاکم مستقل و حقیقی اوست و حاکمیت دیگران تنها در سایه اذن الهی اعتبار دارد. بنابر این چون حق قانونگذاری و تشریع و اعمال و اجرای قوانین (حاکمیت) از آن اوست دیگران نمی‌توانند در عرض خداوند چنین مسندی را صاحب بشوند بلکه باید به اذن و اراده او باشد.[۱]

نسبت با توحید افعالی

خداوند علاوه بر آن صفات کمال، مبدأ وقوع افعال نیز است. آفرینش، روزی دادن، تدبیر امور مخلوقات، بخشایش و… در زمره افعال الهی قرار می‌گیرند. همچنین تنها مؤثر حقیقی و مستقل در عالم، ذات خداوند است و جز او هیچ موجود دیگری فاعلیت تام و مستقل ندارد و مابقی همه به صورت غیر مستقل هستند. توحید افعالی از نظر قرآن کریم یعنی هیچ مؤثر مستقلی در عالم غیر از خداوند نیست و قیمومیت هستی، آفرینش، مالکیت، ربوبیت، رازقیت و ولایت که هر یک بر دیگری مترتب است منحصراً از آن خداست.[۲]

از لحاظ معنا و مفهوم بین توحید افعالی و توحید در حاکمیت رابطه اعم و اخص برقرار است؛ یعنی توحید افعالی عام است و توحید در حاکمیت خاص است و یکی از اقسام توحید افعالی است؛ زیرا یکی از افعال الهی، مقام و حاکمیت او بر تمام عالم است. به عبارت دیگر توحید افعالی خداوند عام است و تمام افعال خداوند را در بر می‌گیرد ولی توحید در حاکمیت خاص است و تنها برخی از افعال خداوند را دربر می‌گیرد.


مطالعه بیشتر

  • مثال‌های زیبای قرآن، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، ج ۲.
  • توحید در قرآن، تفسیر موضوعی، حضرت آیت الله جوادی آملی.
  • مجموعه آثار شهید مطهری، ج ۲، نگرشی به جهان بینی توحیدی.
  • آموزش عقاید، حضرت آیت الله مصباح یزدی.

منابع

  1. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج ۱، ص ۱۲۱.
  2. ربانی گلپایگانی، علی، تخلیص الالهیات، ص ۶۳.