عوامل معنوی بلایا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
خط ۳۱: خط ۳۱:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = مسائل روز
  | شاخه اصلی = مسائل روز
  |شاخه فرعی۱ = کرونا
  | شاخه فرعی۱ = کرونا
  |شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  |شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله

نسخهٔ ‏۱۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۸

سؤال

چه علل معنوی‌ای می‌توانند باعث بروز بلا شوند؟


بر اساس منابع اسلامی عوامل مختلفی می‌توانند در بروز بلایا موثر باشند. یکی از اهداف بلایا امتحان انسان‌ها است. هم خوبی‌ها و هم بدی‌ها هر دو وسیله آزمایش انسان هستند. گاهی انسان‌ها برای بیداری از غفلت و غرور و توجه به خدا، دچار بلا می‌شوند. یکی از عوامل بلایا و بیماری‌ها گناهان است. گاهی این بلایا از گناهان ناشی می‌شود، که برای مومنین باعث پاک شدن از گناهان می‌گردد و برای کافران عذاب الهی است.

آزمایش

یکی از اهداف رخ دادن بلایا امتحان انسان‌ها است. امتحان و آزمایش بندگان، یکی از سنت‌های خدا است که همواره بندگانش را در صحنه‌های مختلف مورد آزمایش قرار می‌دهد.[۱] ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ؛ و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش می کنیم. و صبرکنندگان را بشارت ده.(بقره(۲):۱۵۵).

خدا با بدی‌ها و خوبی‌ها نیز انسان را مورد آزمایش قرار می‌دهد: ﴿... وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً...؛ و ما شما را با بدی‌ها و خوبی‌ها آزمایش می‌کنیم.(انبیا(۲۱):۳۵) از امام علی(ع) نقل شده است که در زمان بیماری جمعی به عیادتش آمده بودند. عرض کردند: حالتان چطور است ای امیرمؤمنان؟ حضرت فرمود: شرّ است! گفتند: این سخن شایسته مثل شما نیست! امام در پاسخ آنان با استناد به آیه مذکور فرمودند: «فَالْخَيرُ الصِّحَّةُ وَ الْغِنَى‏ وَ الشَّرُّ الْمَرَضُ وَ الْفَقْرُ ابْتِلَاءً وَ اخْتِبَاراً؛ [در آیه] نیکی سلامتی و بی‌نیازی است و بدی بیماری و فقر است برای آزمایش و آگاهی». بر این اساس، امام، «خیر» را به سلامتی و بی‌نیازی و «شر» را به بیماری و فقر تفسیر کردند.[۲]

بیداری از غفلت

برخی از بلایا، عاملی برای بازگشت انسان به مسیر درست و بیداری از غفلت و غرور است. غفلت، همواره از عوامل سقوط و از موانع سعادت انسان است. حوادث غیر‌ منتظره و بیماری‌ها یکی از راه‌های زدودن غفلت و زنده کردن یاد خدا در دل‌های مرده است. در قرآن آمده: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ؛ و بی تردید ما به سوی امت هایی که پیش از تو بودند [پیامبرانی] فرستادیم؛ پس آنان را [هنگامی که با پیامبران به مخالفت و دشمنی برخاستند] به تهیدستی و سختی و رنج و بیماری دچار کردیم، باشد که [در پیشگاه ما] فروتنی و زاری کنند.(انعام(۶):۴۲).

روایات و دعاهای نقل شده از ائمه به آثار تربیتی بیماری و سلامتی پرداخته‌اند. از حضرت موسی(ع) که به خدا عرض کرد: «نه بیماری‌ای که زمین‌گیرم کند و نه سلامتی‌ای که سبب غفلتم شود. بلکه حالتی بین آن دو گاه بیمار شوم تا سپاس‌گزار تو باشم و گاه تندرست باشم تا سپاس‌گزار تو باشم.»[۳] امام علی(ع) در دعای خویش می‌فرماید: «اللهم انی اعوذ بک من سقم تشغلنی و من صحه تلهمنی؛ خدایا، به تو پناه می‌برم از بیماری‌ای که به خویش مشغولم دارد و از تندرستی که سرگرمم سازد».[۴]

عذاب الهی

یكی از سنت‌ها و قوانین الهی در جهان هستی نسبت به بشر سنّت عذاب الهی در قالب بیماری و غیره است كه در اثر گناه و طغیان بشر دامن‌گیر قومی و گروهی می‌شود. یكی از علل وقوع عذاب الهی ظلم و جور است: ﴿وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا...؛ یقیناً اقوام پیش از شما را هنگامی که ستم ورزیدند، هلاک کردیم(یونس:۱۳).

البته این عذاب بعد از اتمام حجت و امهال و استدراج است. یعنی خدا در مرحله اول انسان‌ها را به مصائب و گرفتاری‌هایی همچون زلزله و خشكسالی، بیماری و قحطی مبتلا می‌سازد تا از خواب غفلت بیدار شوند و به خدا نزدیک گردند. اگر این‌ها اثر نگذاشت دچار امهال و استدراج می‌شوند. پس از آن عذاب الهی در قالب اسباب مادی مانند بیماری و سیل و ... نازل می‌گردد. بنابراین سنّت عذاب الهی معلول ظلم انسان است و بعد از اتمام حجت و مهلت دادن لازم واقع می‌شود.[۵]

کفاره گناهان

گاهی انسان به حوادث و بلاها و بیماری مبتلا می‌شود تا قسمتی از گناهانش در دنیا و پیش از فرارسیدن مرگ شسته شود و در جهان آخرت به عذاب‌های شدید و دردناک گرفتار نشود.[۶]

امام علی(ع) بیماری را سبب کاهش گناه، و امام رضا(ع) آن را برای مؤمن مایه تطهیر و رحمت معرفی کرده است.[۷]


  1. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص‌۳۵۲ـ ۳۶۱، چاپ دوم، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق.
  2. مجلسى، محمد تقى، بحار الانوار، ج۸۱، ص‌۳۰۹، تهران: المکتبه الاسلامیه، ۱۳۸۵ و مکارم شیرازى، ناصر و همکاران، پیام قرآن، ج۱۳، ص۴۰۵، چاپ چهارم، قم: مدرسه امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۷۴.
  3. دیلمی، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏۱، ص‌۴۲، قم‏: الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق.
  4. مجلسی، ج۴۰، ص‌۳۴۰.
  5. عبدالسلام بن نصرالله، سنه الله فی عقاب الأمم، ص‌۲۳ـ۳۷، ریاض: دارالمعراج، ۱۴۱۵ق.
  6. خسروپناه، عبدالحسین، انتظارات بشر از دین، ص‌۷۳ـ ۷۶، قم: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، ۱۳۸۱؛ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص۱۶۷، چاپ۳۶، قم: بین‌الملل، ۱۳۸۷؛ همچنین ببینید مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱ و کتاب‌های عدل الهی، انسان و سرنوشت، تهران: صدرا، ۱۳۷۲.
  7. ری شـهری مـحمدی، محمد، دانشنامه احادیث پزشکی، ج۱، ص‌۱۴۷، چاپ چهاردهم، قـم: دار الحدیث، ۱۳۹۴.