داستان جوان کفندزد: تفاوت میان نسخهها
جز (A.ahmadi صفحهٔ سند روایت تجاوز مرد کفن دزد به جنازه دختر را به سند داستان جوان کفن دزد منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi}} | {{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}}بر اساس روایتی، جوان کفن دزدی به جنازه دختری که کفنش را دزدیده بود تجاوز کرد؛ پس از پشیمانی نزد پیامبر(ص) رفت ... آیا این روایت معتبر است؟{{پایان سوال}} | ||
{{پایان سوال}} | |||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== حدیث == | |||
پاسخ | پاسخ | ||
این حدیث را شیخ صدوق در کتاب آمالی<ref> | این حدیث را شیخ صدوق در کتاب آمالی<ref>شیخ صدوق، محمد، الأمالی، به تحقيق قسم الدراسات الاسلامية مؤسسة البعثة، قم، مركز الطباعة والنشر في مؤسسة البعثة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۷.</ref> آورده است که از نظر رجالی، سندش ضعیف است و قابل استناد نمیباشد زیرا: | ||
نام مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ در کتابهای اولیه رجال نیامده است و مرحوم خوئی مینویسد که وثاقت وی ثابت نیست، هرچند قرینهای وجود دارد که وی شیعه بود.<ref>رک: خوئی، ابوالقاسم، معجمرجالالحدیث، ج۱۴، ص۲۲۱.</ref> | نام مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ در کتابهای اولیه رجال نیامده است و مرحوم خوئی مینویسد که وثاقت وی ثابت نیست، هرچند قرینهای وجود دارد که وی شیعه بود.<ref>رک: خوئی، ابوالقاسم، معجمرجالالحدیث، ج۱۴، ص۲۲۱.</ref> |
نسخهٔ ۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۲۳
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
حدیث
پاسخ
این حدیث را شیخ صدوق در کتاب آمالی[۱] آورده است که از نظر رجالی، سندش ضعیف است و قابل استناد نمیباشد زیرا:
نام مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ در کتابهای اولیه رجال نیامده است و مرحوم خوئی مینویسد که وثاقت وی ثابت نیست، هرچند قرینهای وجود دارد که وی شیعه بود.[۲]
طبق نرمافزار اسناد شیخ صدوق، اکثر راویان این روایت از جمله أَحْمَدُ بْنُ صَالِحِ بْنِ سَعْدٍ التَّمِیمِیُّ؛ مُوسَی بْنُ دَاوُد؛ وَلِیدُ بْنُ هِشَام؛ هِشَامُ بْنُ حَسَّان و عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ غَنْمٍ الدَّوْسِیِّ افرادی هستند که در کتابهای رجالی مجهول بوده و توثیق نشدهاند.
علاوه بر ضعیف بودن سند حدیث، این روایت با قرآن کریم نیز در تضاد میباشد زیرا خداوند متعال در قرآن کریم به صراحت بیان میکند که اگر گنهکاران بیایند پیش رسول خدا و از او بخواهند که از خدا طلب مغفرت کند، خدا را بخشنده مییابند: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً»[۳]؛ «ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم میکردند (و فرمانهای خدا را زیر پا میگذاردند)، به نزد تو میآمدند و از خدا طلب آمرزش میکردند و پیامبر هم برای آنها استغفار میکرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان مییافتند».
با این بیان نمیتوان چنین روایتی را پذیرفت؛ زیرا هم سند معتبری ندارد و هم در تضاد با آیه قرآن کریم است.