ثواب اختراع مخترعان غیر مسلمان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۲: خط ۲:
{{ویرایش}}
{{ویرایش}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا عدم پذيرش اعمال خير از غير مسلمان، خلاف عدل الهي نيست؟
آیا عدم پذیرش اعمال خیر از غیر مسلمان، خلاف عدل الهی نیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
قبل از اين‎كه وارد بحث اصلي شويم ذكر اين مطلب ضروري است كه عدل بر دو قسم است:
قبل از این‌که وارد بحث اصلی شویم ذکر این مطلب ضروری است که عدل بر دو قسم است:


۱. عدل بشري، كه داراي معاني متفاوتي است ولي بخاطر رعايت اختصار به يكي از آنها كه مهم‎تر است اشاره مي‎شود وآن عبارت است از احترام به حقوق ديگران و عدم تجاوز و تصرف در حقوق افراد ديگر. ۲. عدل الهي: يعني خداوند فضل و كرمش را نسبت به موجودي كه استحقاق دريافت آن‎را دارد دريغ نكند. به عبارت ديگر عدل خداوند عين فضل اوست.<ref>ر.ك، مطهري، مرتضي، عدل الهي، قم، انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه، ۱۳۶۱، ص۴۸ ـ ۵۰.</ref>  
۱. عدل بشری، که دارای معانی متفاوتی است ولی بخاطر رعایت اختصار به یکی از آنها که مهم‌تر است اشاره می‌شود وآن عبارت است از احترام به حقوق دیگران و عدم تجاوز و تصرف در حقوق افراد دیگر. ۲. عدل الهی: یعنی خداوند فضل و کرمش را نسبت به موجودی که استحقاق دریافت آن را دارد دریغ نکند. به عبارت دیگر عدل خداوند عین فضل اوست.<ref>ر. ک. مطهری، مرتضی، عدل الهی، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، ۱۳۶۱، ص۴۸–۵۰.</ref>


پس از اشاره كوتاه به معناي عدل الهي، مي‎پردازيم به اين مطلب كه آيا اعمال خير از غير مسلمانان پذيرفته مي‎شود يا خير؟ در صورت پذيرش فرق ميان مسلمانان و غير مسلمان در چيست و در صورت عدم پذيرش و عدم تعلق پاداش به آن اعمال، با عدل الهي چگونه سازگار است؟ به عبارت ديگر، از يك سو چنين به نظر مي‎رسد كه اعمال صالح فقط از افراد مسلمان و مؤمن پذيرفته مي‎شود. از سوي ديگر وقتي زندگي برخي از مخترعين و مكتشفيني كه مسلمان نيستند مورد مطالعه قرار مي‎گيرد مشخّص مي‎گردد كه آنها خدمات بسيار با ارزشي به بشريت كرده‎اند و به همين خاطر مستحق دريافت پاداش به نظر مي‎آيند. اين دو حالت مذكور باعث بوجود آمدن ابهام و سردرگمي در مسأله مي‎شود. نكته‎اي كه در روشن شدن بحث، بايد به آن توجّه کرد اين است كه ما نمي‎خواهيم دقيقاً مشخص كنيم كه چه كسي اهل بهشت است و چه كسي اهل جهنم. چون چنين كاري از هيچ كسي غير از خداوند امكان پذير نيست. فقط خداوند از نيات و باطن افراد خبر دارد و مي‎تواند بصورت قطعي حكم كند كه عمل چه كسي پاداش دارد و عمل چه كسي پاداش ندارد. البتّه فقط درباره افرادي مي‎توان اظهار نظر قطعي كرد كه اولياء الهي سرنوشت نهائي آنها را مشخص كرده باشند.  
پس از اشاره کوتاه به معنای عدل الهی، می‌پردازیم به این مطلب که آیا اعمال خیر از غیر مسلمانان پذیرفته می‌شود یا خیر؟ در صورت پذیرش فرق میان مسلمانان و غیر مسلمان در چیست و در صورت عدم پذیرش و عدم تعلق پاداش به آن اعمال، با عدل الهی چگونه سازگار است؟ به عبارت دیگر، از یک سو چنین به نظر می‌رسد که اعمال صالح فقط از افراد مسلمان و مؤمن پذیرفته می‌شود. از سوی دیگر وقتی زندگی برخی از مخترعین و مکتشفینی که مسلمان نیستند مورد مطالعه قرار می‌گیرد مشخّص می‌گردد که آنها خدمات بسیار با ارزشی به بشریت کرده‌اند و به همین خاطر مستحق دریافت پاداش به نظر می‌آیند. این دو حالت مذکور باعث بوجود آمدن ابهام و سردرگمی در مسئله می‌شود. نکته‌ای که در روشن شدن بحث، باید به آن توجّه کرد این است که ما نمی‌خواهیم دقیقاً مشخص کنیم که چه کسی اهل بهشت است و چه کسی اهل جهنم. چون چنین کاری از هیچ‌کسی غیر از خداوند امکان‌پذیر نیست. فقط خداوند از نیات و باطن افراد خبر دارد و می‌تواند بصورت قطعی حکم کند که عمل چه کسی پاداش دارد و عمل چه کسی پاداش ندارد. البتّه فقط درباره افرادی می‌توان اظهار نظر قطعی کرد که اولیاء الهی سرنوشت نهائی آنها را مشخص کرده باشند.


اكنون به بررسي و توضيح مشروح سؤال مذكور مي‎پردازيم. در مورد اين بحث دو ديدگاه و طرز تفكر وجود دارد كه كاملاً مخالف و مقابل يكديگر مي‎باشند. ما پس از بيان و بررسي اين دو طرز تفكر به ديدگاه سومي مي‎رسيم كه بيانگر حقيقت در بحث مورد نظر مي‎باشد.
اکنون به بررسی و توضیح مشروح سؤال مذکور می‌پردازیم. در مورد این بحث دو دیدگاه و طرز تفکر وجود دارد که کاملاً مخالف و مقابل یکدیگر می‌باشند. ما پس از بیان و بررسی این دو طرز تفکر به دیدگاه سومی می‌رسیم که بیانگر حقیقت در بحث مورد نظر می‌باشد.


ديدگاه اول مربوط به كساني است كه معتقدند هيچ فرقي ميان مسلمانان و غيرمسلمانان نيست و هر كس عمل صالح و خيري انجام دهد، نظير احسان به خلق، خدمات بهداشتي و امثال اين‎ها، مستحق پاداش از جانب خداوند مي‎باشد. اين گروه براي ادعاي خود دو نوع استدلال عقلي و نقلي مي‎آورند كه ما بصورت خيلي خلاصه به آن‎ها اشاره مي‎كنيم. دليل عقلي داراي دو مقدمه است. مقدمه اول: خداوند بين موجودات تبعيض قائل نمي‎شود بلكه نسبت خدا با همه موجودات يكسان است. به همين خاطر عدالت خداوند اقتضا مي‎كند كه هر كس ـ مسلمان يا غيرمسلمان ـ اگر عمل نيكي انجام داد پاداش دهد. مقدمه دوم: حُسْن و قُبح اعمال، واقعي و ذاتي است نه قراردادي. از اين دو مقدمه چنين نتيجه گرفته مي‎شود كه خداوند بين بندگانش فرق نمي‎گذارد و عمل خير و صالحِ هر كسي را پاداش مي‎دهد. در بيان دليل نقلي، آياتي را بعنوان نمونه مي‎آورند كه در آنها اصل عدم فرق و تبعيض ميان انسان‌ها، در پاداش داشتن براي عمل خير و كيفر داشتن براي عمل شر را بيان مي‎كند. برخلاف دسته اول، گروه ديگري هستند كه معتقدند اكثر قريب به اتفاق مردم اهل جهنم مي‎باشند و بايد مجازات شوند. اين گروه نيز دو نوع استدلال عقلي و نقلي دارند كه بصورت گذار به آنها اشاره مي‎شود. دليل عقلي: در صورتي كه خداوند كارهاي نيك غيرمسلمانان را بپذيرد پس مسلمان با غيرمسلمان تفاوتي نمي‎كند. و اگر فرقي بين مسلمان و غيرمسلمان نباشد اصلاً اسلام و ايمان اثر نخواهد داشت و بي‎فايده مي‎شود. در حالي كه اين‎گونه نيست و فقط اعمال مسلمانان پذيرفته مي‎شود. اين گروه حتي بسياري از مسلمانان را هم به دلايل مختلف مستحق عذاب مي‎دانند و اعمال خير آنها را مردود اعلام مي‎كنند. دليل نقلي: به آيات و رواياتي استدلال مي‎كنند كه در آنها، عمل كافر غيرمقبول شمرده شده است.  
دیدگاه اول مربوط به کسانی است که معتقدند هیچ فرقی میان مسلمانان و غیرمسلمانان نیست و هر کس عمل صالح و خیری انجام دهد، نظیر احسان به خلق، خدمات بهداشتی و امثال این‌ها، مستحق پاداش از جانب خداوند می‌باشد. این گروه برای ادعای خود دو نوع استدلال عقلی و نقلی می‌آورند که ما بصورت خیلی خلاصه به آن‌ها اشاره می‌کنیم. دلیل عقلی دارای دو مقدمه است. مقدمه اول: خداوند بین موجودات تبعیض قائل نمی‌شود بلکه نسبت خدا با همه موجودات یکسان است. به همین خاطر عدالت خداوند اقتضا می‌کند که هر کس ـ مسلمان یا غیرمسلمان ـ اگر عمل نیکی انجام داد پاداش دهد. مقدمه دوم: حُسْن و قُبح اعمال، واقعی و ذاتی است نه قراردادی. از این دو مقدمه چنین نتیجه گرفته می‌شود که خداوند بین بندگانش فرق نمی‌گذارد و عمل خیر و صالحِ هر کسی را پاداش می‌دهد. در بیان دلیل نقلی، آیاتی را بعنوان نمونه می‌آورند که در آنها اصل عدم فرق و تبعیض میان انسان‌ها، در پاداش داشتن برای عمل خیر و کیفر داشتن برای عمل شر را بیان می‌کند. برخلاف دسته اول، گروه دیگری هستند که معتقدند اکثر قریب به اتفاق مردم اهل جهنم می‌باشند و باید مجازات شوند. این گروه نیز دو نوع استدلال عقلی و نقلی دارند که بصورت گذار به آنها اشاره می‌شود. دلیل عقلی: در صورتی که خداوند کارهای نیک غیرمسلمانان را بپذیرد پس مسلمان با غیرمسلمان تفاوتی نمی‌کند؛ و اگر فرقی بین مسلمان و غیرمسلمان نباشد اصلاً اسلام و ایمان اثر نخواهد داشت و بی‌فایده می‌شود. در حالی که این‌گونه نیست و فقط اعمال مسلمانان پذیرفته می‌شود. این گروه حتی بسیاری از مسلمانان را هم به دلایل مختلف مستحق عذاب می‌دانند و اعمال خیر آنها را مردود اعلام می‌کنند. دلیل نقلی: به آیات و روایاتی استدلال می‌کنند که در آنها، عمل کافر غیرمقبول شمرده شده است.


پس از اشاره كوتاه به اين دو طرز تفكر، نوبت مي‎رسد به توضيح ديدگاه سوم كه نه تفريط گروه اول را دارد و افراط دسته دوم را. آنچنانكه قبلاً‌ هم گفته شد، گروه اول ادعا مي‎كردند كه كارهاي خوب كافران را خداوند مي‎پذيرد. بخاطر اين‎كه خوبي و بدي اعمال ذاتي است و عمل خير حتي اگر از كافر صادر شود، خداوند پاداش مي‎دهد.
پس از اشاره کوتاه به این دو طرز تفکر، نوبت می‌رسد به توضیح دیدگاه سوم که نه تفریط گروه اول را دارد و افراط دسته دوم را. آنچنانکه قبلاً هم گفته شد، گروه اول ادعا می‌کردند که کارهای خوب کافران را خداوند می‌پذیرد. بخاطر این‌که خوبی و بدی اعمال ذاتی است و عمل خیر حتی اگر از کافر صادر شود، خداوند پاداش می‌دهد.


اين ادعا و دليلي كه براي آن آورده‎اند درست است ولي از يك مطلب بسيار مهم غافل شده‎اند و آن اين‎كه، خوبي و بدي داراي دو بُعد است. بُعد اول، حُسن و قُبح فعلي و بُعد دوم حسن و قبح فاعلي. حُسن و قبح فعلي عبارت است از: اثر سودمند يا زيان‎بار كاري در جامعه. در استدلال مذكور فقط اين جنبه از حُسن و قبح مورد توجّه واقع شده و نتيجه‎گيري شده است كه به همين خاطر نتيجه نادرست مي‎باشد. حُسن و قبح فاعلي عبارت است از: «انتساب عمل به شخص فاعل و انگيزه‎هاي نفساني و روحي فاعل كه موجب آن عمل شده است.»<ref>همان، ص۲۹۱.</ref>  
این ادعا و دلیلی که برای آن آورده‌اند درست است ولی از یک مطلب بسیار مهم غافل شده‌اند و آن این‌که، خوبی و بدی دارای دو بُعد است. بُعد اول، حُسن و قُبح فعلی و بُعد دوم حسن و قبح فاعلی. حُسن و قبح فعلی عبارت است از: اثر سودمند یا زیان‌بار کاری در جامعه. در استدلال مذکور فقط این جنبه از حُسن و قبح مورد توجّه واقع شده و نتیجه‌گیری شده است که به همین خاطر نتیجه نادرست می‌باشد. حُسن و قبح فاعلی عبارت است از: «انتساب عمل به شخص فاعل و انگیزه‌های نفسانی و روحی فاعل که موجب آن عمل شده است.»<ref>همان، ص۲۹۱.</ref>


پس حسن و قبح فعلي به اثر خارجي عمل مربوط مي‎شود و حسن و قبح فاعلي به چگونگي انجام عمل از سوي فاعل مربوط مي‎شود. براي اين‎كه يك عمل خير باشد تا اين‎كه مستحق دريافت پاداش گردد، سودمند بودن عمل به تنهايي كافي نيست، گرچه اهميتش انكارناپذير است، بلكه بايد ديد فاعل با چه نيّت و چه منظوري و هدفي اقدام به انجام عمل كرده است. اگر داراي نيت و هدف خير باشد كارش خير است يعني حُسن فاعلي هم دارد.<ref>همان، از ص۲۶۱ ـ ۲۹۳.</ref> اعمال از جهت ظاهر ممكن است شبيه هم باشند و شايد دو عمل هر دو خير و صالح به نظر آيد و عين هم باشند. يا حتي يكي از آندو خيلي با ارزش‎تر و بزرگ‎تر به نظر آيد ولي انگيزه و نيت است كه اعمال را از هم جدا مي‎كند. لذا ممكن است عملي كه خيلي با ارزش به نظر مي‎رسد در واقع اصلاً ارزشي نداشته باشد و يا برعكس. پس ارزش واقعي اعمال وابستگي جدي به نيّت و انگيزه فاعل دارد.<ref>ر.ك، به عدل الهي از ديدگاه امام خميني (ره)، استخراج و تنظيم: معاونت پژوهشي مؤسسه تنظيم و نشر امام خميني (ره) موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۹۴ ـ ۱۹۶.</ref> به علت اين‎كه نيّت روح عمل مي‎باشد. نيّت و هدف خير، وقتي حاصل مي‎شود كه اعتقاد و ايمان به اصول دين از قبيل توحيد و نبوت و معاد حاصل گردد. «تا عملي از راه ايمان، عقيده و نيّت, نورانيت و صفا پيدا نكند، به ملكوت الهي نائل نمي‎شود. عمل زماني به اين مرتبه والا مي‎رسد كه روح داشته باشد، روحِ عمل همان بهره اخروي و ملكوتي آن است.»<ref>مطهري، مرتضي، عدل الهي، ص۳۰۱.</ref>  
پس حسن و قبح فعلی به اثر خارجی عمل مربوط می‌شود و حسن و قبح فاعلی به چگونگی انجام عمل از سوی فاعل مربوط می‌شود. برای این‌که یک عمل خیر باشد تا این‌که مستحق دریافت پاداش گردد، سودمند بودن عمل به تنهایی کافی نیست، گرچه اهمیتش انکارناپذیر است، بلکه باید دید فاعل با چه نیّت و چه منظوری و هدفی اقدام به انجام عمل کرده است. اگر دارای نیت و هدف خیر باشد کارش خیر است یعنی حُسن فاعلی هم دارد.<ref>همان، از ص۲۶۱–۲۹۳.</ref> اعمال از جهت ظاهر ممکن است شبیه هم باشند و شاید دو عمل هر دو خیر و صالح به نظر آید و عین هم باشند. یا حتی یکی از آندو خیلی با ارزش‌تر و بزرگ‌تر به نظر آید ولی انگیزه و نیت است که اعمال را از هم جدا می‌کند؛ لذا ممکن است عملی که خیلی با ارزش به نظر می‌رسد در واقع اصلاً ارزشی نداشته باشد یا برعکس. پس ارزش واقعی اعمال وابستگی جدی به نیّت و انگیزه فاعل دارد.<ref>ر. ک. به عدل الهی از دیدگاه امام خمینی (ره)، استخراج و تنظیم: معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر امام خمینی (ره) مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۹۴–۱۹۶.</ref> به علت این‌که نیّت روح عمل می‌باشد. نیّت و هدف خیر، وقتی حاصل می‌شود که اعتقاد و ایمان به اصول دین از قبیل توحید و نبوت و معاد حاصل گردد. «تا عملی از راه ایمان، عقیده و نیّت، نورانیت و صفا پیدا نکند، به ملکوت الهی نائل نمی‌شود. عمل زمانی به این مرتبه والا می‌رسد که روح داشته باشد، روحِ عمل همان بهره اخروی و ملکوتی آن است.»<ref>مطهری، مرتضی، عدل الهی، ص۳۰۱.</ref>


پس كسي كه ايمان و اعتقاد به خداوند نداشته باشد و كافر باشد، عملش اجر و اثري نخواهد داشت، البتّه نكته بسيار مهمي که نبايد مورد غفلت واقع شود اين است ‎كه همه كافران با هم مساوي نيستند بلكه گاهي كفر از روي عمد و لجاجت است كه در اين صورت شخص كافر با آگاهي و علم، حقيقت را انكار مي‎كند و كفر مي‎ورزد. عمل خير چنين كافري پاداش نخواهد داشت و جايگاهش جهنم است.  
پس کسی که ایمان و اعتقاد به خداوند نداشته باشد و کافر باشد، عملش اجر و اثری نخواهد داشت، البتّه نکته بسیار مهمی که نباید مورد غفلت واقع شود این است که همه کافران با هم مساوی نیستند بلکه گاهی کفر از روی عمد و لجاجت است که در این صورت شخص کافر با آگاهی و علم، حقیقت را انکار می‌کند و کفر می‌ورزد. عمل خیر چنین کافری پاداش نخواهد داشت و جایگاهش جهنم است.


اما گاهي كفر از روي جهل و ناداني است هيچ‎گونه عمل و عنادي وجود ندارد. در اين صورت عمل خير شخص كافر پذيرفته مي‎شود و نزد خداوند معذور خواهد بود. علاوه بر اين‎كه اگر عملي با نيّت خير و به منظور خدمت به بشريت از شخص كافر و مشرك صادر شود در اين صورت هم خداوند عمل شخص را ناديده نمي‎گيرد. چنان‎كه در بعضي از احاديث آمده است كه مشركاني مثل حاتم طائي چون كارهاي خير و نيكو از روي انسان دوستي انجام داده‎اند، دچار عذاب نمي‎شوند و يا در عذابشان كاهش داده مي‎شود.<ref>ر.ك، مطهري، مرتضي، عدل الهي، ص۲۹۷ ـ ۳۰۵.</ref>  
اما گاهی کفر از روی جهل و نادانی است هیچ‌گونه عمل و عنادی وجود ندارد. در این صورت عمل خیر شخص کافر پذیرفته می‌شود و نزد خداوند معذور خواهد بود. علاوه بر این‌که اگر عملی با نیّت خیر و به منظور خدمت به بشریت از شخص کافر و مشرک صادر شود در این صورت هم خداوند عمل شخص را نادیده نمی‌گیرد. چنان‌که در بعضی از احادیث آمده است که مشرکانی مثل حاتم طائی چون کارهای خیر و نیکو از روی انسان دوستی انجام داده‌اند، دچار عذاب نمی‌شوند یا در عذابشان کاهش داده می‌شود.<ref>ر. ک. مطهری، مرتضی، عدل الهی، ص۲۹۷–۳۰۵.</ref>


در پايان اين نكته را متذكر مي‎شويم كه اگر عمل خير غيرمسلمان صلاحيت پاداش گرفتن داشته باشد خداوند دريغ نمي‎كند و الاّ عملش اثري نخواهد داشت و اين از ناحيه خداوند نيست بلكه از ناحيه خود عمل است. پس هيچ منافاتي با عدل خداوند ندارد. چون عمل به صورت مطلق ارج و پاداش ندارد بلكه عملِ مشروط به شرايطِ خاص داراي پاداش است.
در پایان این نکته را متذکر می‌شویم که اگر عمل خیر غیرمسلمان صلاحیت پاداش گرفتن داشته باشد خداوند دریغ نمی‌کند و الاّ عملش اثری نخواهد داشت و این از ناحیه خداوند نیست بلکه از ناحیه خود عمل است. پس هیچ منافاتی با عدل خداوند ندارد. چون عمل به صورت مطلق ارج و پاداش ندارد بلکه عملِ مشروط به شرایطِ خاص دارای پاداش است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی
|شاخه فرعی۲ = عدل
|شاخه فرعی۲ = عدل
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۴۶

سؤال

آیا عدم پذیرش اعمال خیر از غیر مسلمان، خلاف عدل الهی نیست؟

قبل از این‌که وارد بحث اصلی شویم ذکر این مطلب ضروری است که عدل بر دو قسم است:

۱. عدل بشری، که دارای معانی متفاوتی است ولی بخاطر رعایت اختصار به یکی از آنها که مهم‌تر است اشاره می‌شود وآن عبارت است از احترام به حقوق دیگران و عدم تجاوز و تصرف در حقوق افراد دیگر. ۲. عدل الهی: یعنی خداوند فضل و کرمش را نسبت به موجودی که استحقاق دریافت آن را دارد دریغ نکند. به عبارت دیگر عدل خداوند عین فضل اوست.[۱]

پس از اشاره کوتاه به معنای عدل الهی، می‌پردازیم به این مطلب که آیا اعمال خیر از غیر مسلمانان پذیرفته می‌شود یا خیر؟ در صورت پذیرش فرق میان مسلمانان و غیر مسلمان در چیست و در صورت عدم پذیرش و عدم تعلق پاداش به آن اعمال، با عدل الهی چگونه سازگار است؟ به عبارت دیگر، از یک سو چنین به نظر می‌رسد که اعمال صالح فقط از افراد مسلمان و مؤمن پذیرفته می‌شود. از سوی دیگر وقتی زندگی برخی از مخترعین و مکتشفینی که مسلمان نیستند مورد مطالعه قرار می‌گیرد مشخّص می‌گردد که آنها خدمات بسیار با ارزشی به بشریت کرده‌اند و به همین خاطر مستحق دریافت پاداش به نظر می‌آیند. این دو حالت مذکور باعث بوجود آمدن ابهام و سردرگمی در مسئله می‌شود. نکته‌ای که در روشن شدن بحث، باید به آن توجّه کرد این است که ما نمی‌خواهیم دقیقاً مشخص کنیم که چه کسی اهل بهشت است و چه کسی اهل جهنم. چون چنین کاری از هیچ‌کسی غیر از خداوند امکان‌پذیر نیست. فقط خداوند از نیات و باطن افراد خبر دارد و می‌تواند بصورت قطعی حکم کند که عمل چه کسی پاداش دارد و عمل چه کسی پاداش ندارد. البتّه فقط درباره افرادی می‌توان اظهار نظر قطعی کرد که اولیاء الهی سرنوشت نهائی آنها را مشخص کرده باشند.

اکنون به بررسی و توضیح مشروح سؤال مذکور می‌پردازیم. در مورد این بحث دو دیدگاه و طرز تفکر وجود دارد که کاملاً مخالف و مقابل یکدیگر می‌باشند. ما پس از بیان و بررسی این دو طرز تفکر به دیدگاه سومی می‌رسیم که بیانگر حقیقت در بحث مورد نظر می‌باشد.

دیدگاه اول مربوط به کسانی است که معتقدند هیچ فرقی میان مسلمانان و غیرمسلمانان نیست و هر کس عمل صالح و خیری انجام دهد، نظیر احسان به خلق، خدمات بهداشتی و امثال این‌ها، مستحق پاداش از جانب خداوند می‌باشد. این گروه برای ادعای خود دو نوع استدلال عقلی و نقلی می‌آورند که ما بصورت خیلی خلاصه به آن‌ها اشاره می‌کنیم. دلیل عقلی دارای دو مقدمه است. مقدمه اول: خداوند بین موجودات تبعیض قائل نمی‌شود بلکه نسبت خدا با همه موجودات یکسان است. به همین خاطر عدالت خداوند اقتضا می‌کند که هر کس ـ مسلمان یا غیرمسلمان ـ اگر عمل نیکی انجام داد پاداش دهد. مقدمه دوم: حُسْن و قُبح اعمال، واقعی و ذاتی است نه قراردادی. از این دو مقدمه چنین نتیجه گرفته می‌شود که خداوند بین بندگانش فرق نمی‌گذارد و عمل خیر و صالحِ هر کسی را پاداش می‌دهد. در بیان دلیل نقلی، آیاتی را بعنوان نمونه می‌آورند که در آنها اصل عدم فرق و تبعیض میان انسان‌ها، در پاداش داشتن برای عمل خیر و کیفر داشتن برای عمل شر را بیان می‌کند. برخلاف دسته اول، گروه دیگری هستند که معتقدند اکثر قریب به اتفاق مردم اهل جهنم می‌باشند و باید مجازات شوند. این گروه نیز دو نوع استدلال عقلی و نقلی دارند که بصورت گذار به آنها اشاره می‌شود. دلیل عقلی: در صورتی که خداوند کارهای نیک غیرمسلمانان را بپذیرد پس مسلمان با غیرمسلمان تفاوتی نمی‌کند؛ و اگر فرقی بین مسلمان و غیرمسلمان نباشد اصلاً اسلام و ایمان اثر نخواهد داشت و بی‌فایده می‌شود. در حالی که این‌گونه نیست و فقط اعمال مسلمانان پذیرفته می‌شود. این گروه حتی بسیاری از مسلمانان را هم به دلایل مختلف مستحق عذاب می‌دانند و اعمال خیر آنها را مردود اعلام می‌کنند. دلیل نقلی: به آیات و روایاتی استدلال می‌کنند که در آنها، عمل کافر غیرمقبول شمرده شده است.

پس از اشاره کوتاه به این دو طرز تفکر، نوبت می‌رسد به توضیح دیدگاه سوم که نه تفریط گروه اول را دارد و افراط دسته دوم را. آنچنانکه قبلاً هم گفته شد، گروه اول ادعا می‌کردند که کارهای خوب کافران را خداوند می‌پذیرد. بخاطر این‌که خوبی و بدی اعمال ذاتی است و عمل خیر حتی اگر از کافر صادر شود، خداوند پاداش می‌دهد.

این ادعا و دلیلی که برای آن آورده‌اند درست است ولی از یک مطلب بسیار مهم غافل شده‌اند و آن این‌که، خوبی و بدی دارای دو بُعد است. بُعد اول، حُسن و قُبح فعلی و بُعد دوم حسن و قبح فاعلی. حُسن و قبح فعلی عبارت است از: اثر سودمند یا زیان‌بار کاری در جامعه. در استدلال مذکور فقط این جنبه از حُسن و قبح مورد توجّه واقع شده و نتیجه‌گیری شده است که به همین خاطر نتیجه نادرست می‌باشد. حُسن و قبح فاعلی عبارت است از: «انتساب عمل به شخص فاعل و انگیزه‌های نفسانی و روحی فاعل که موجب آن عمل شده است.»[۲]

پس حسن و قبح فعلی به اثر خارجی عمل مربوط می‌شود و حسن و قبح فاعلی به چگونگی انجام عمل از سوی فاعل مربوط می‌شود. برای این‌که یک عمل خیر باشد تا این‌که مستحق دریافت پاداش گردد، سودمند بودن عمل به تنهایی کافی نیست، گرچه اهمیتش انکارناپذیر است، بلکه باید دید فاعل با چه نیّت و چه منظوری و هدفی اقدام به انجام عمل کرده است. اگر دارای نیت و هدف خیر باشد کارش خیر است یعنی حُسن فاعلی هم دارد.[۳] اعمال از جهت ظاهر ممکن است شبیه هم باشند و شاید دو عمل هر دو خیر و صالح به نظر آید و عین هم باشند. یا حتی یکی از آندو خیلی با ارزش‌تر و بزرگ‌تر به نظر آید ولی انگیزه و نیت است که اعمال را از هم جدا می‌کند؛ لذا ممکن است عملی که خیلی با ارزش به نظر می‌رسد در واقع اصلاً ارزشی نداشته باشد یا برعکس. پس ارزش واقعی اعمال وابستگی جدی به نیّت و انگیزه فاعل دارد.[۴] به علت این‌که نیّت روح عمل می‌باشد. نیّت و هدف خیر، وقتی حاصل می‌شود که اعتقاد و ایمان به اصول دین از قبیل توحید و نبوت و معاد حاصل گردد. «تا عملی از راه ایمان، عقیده و نیّت، نورانیت و صفا پیدا نکند، به ملکوت الهی نائل نمی‌شود. عمل زمانی به این مرتبه والا می‌رسد که روح داشته باشد، روحِ عمل همان بهره اخروی و ملکوتی آن است.»[۵]

پس کسی که ایمان و اعتقاد به خداوند نداشته باشد و کافر باشد، عملش اجر و اثری نخواهد داشت، البتّه نکته بسیار مهمی که نباید مورد غفلت واقع شود این است که همه کافران با هم مساوی نیستند بلکه گاهی کفر از روی عمد و لجاجت است که در این صورت شخص کافر با آگاهی و علم، حقیقت را انکار می‌کند و کفر می‌ورزد. عمل خیر چنین کافری پاداش نخواهد داشت و جایگاهش جهنم است.

اما گاهی کفر از روی جهل و نادانی است هیچ‌گونه عمل و عنادی وجود ندارد. در این صورت عمل خیر شخص کافر پذیرفته می‌شود و نزد خداوند معذور خواهد بود. علاوه بر این‌که اگر عملی با نیّت خیر و به منظور خدمت به بشریت از شخص کافر و مشرک صادر شود در این صورت هم خداوند عمل شخص را نادیده نمی‌گیرد. چنان‌که در بعضی از احادیث آمده است که مشرکانی مثل حاتم طائی چون کارهای خیر و نیکو از روی انسان دوستی انجام داده‌اند، دچار عذاب نمی‌شوند یا در عذابشان کاهش داده می‌شود.[۶]

در پایان این نکته را متذکر می‌شویم که اگر عمل خیر غیرمسلمان صلاحیت پاداش گرفتن داشته باشد خداوند دریغ نمی‌کند و الاّ عملش اثری نخواهد داشت و این از ناحیه خداوند نیست بلکه از ناحیه خود عمل است. پس هیچ منافاتی با عدل خداوند ندارد. چون عمل به صورت مطلق ارج و پاداش ندارد بلکه عملِ مشروط به شرایطِ خاص دارای پاداش است.


منابع

  1. ر. ک. مطهری، مرتضی، عدل الهی، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، ۱۳۶۱، ص۴۸–۵۰.
  2. همان، ص۲۹۱.
  3. همان، از ص۲۶۱–۲۹۳.
  4. ر. ک. به عدل الهی از دیدگاه امام خمینی (ره)، استخراج و تنظیم: معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر امام خمینی (ره) مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۹۴–۱۹۶.
  5. مطهری، مرتضی، عدل الهی، ص۳۰۱.
  6. ر. ک. مطهری، مرتضی، عدل الهی، ص۲۹۷–۳۰۵.