قضا و قدر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
قضا و قدر چیست؟ | قضا و قدر چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی این است که خداوند برای هر پدیدهای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصّی قرار داده است که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق مییابد. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی میرساند. | ||
تقدیر علمی این است که، خدا میداند که هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق مییابد. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خدا میداند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب میکند، به سمت گناه میرود یا عمل درست. این عمل اختیاری انسان و نتیجهای که بر آن مترتب میشود، در علم الهی قرار دارد و به آن قضا و قدر علمی گفته میشود. | |||
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازهای ایجاد و حدود آن معین شود و اینکه در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه راههایی تحقق یابد. | |||
== معنای قدر == | == معنای قدر == | ||
مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی این است که خداوند برای هر پدیدهای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصّی قرار داده است که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق مییابد.<ref name=":1">ر. ک. مصباح یزدی، آموزش عقاید، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۱۸۰.</ref> | |||
مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازهگیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است. | مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازهگیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۸: | ||
== قضا و قدر عینی == | == قضا و قدر عینی == | ||
همه موجودات این عالم، دارای حدود، قیود و مشخصات خاصی هستند و هیچ موجودی نامحدود نیست؛ حتی افعال اختیاری انسان دارای حدود و شرائطی است. برای نمونه با دست یا چشم نمیتوان حرف زد و دهان هم برای سخن گفتن دارای شرائطی است از جمله سالم بودن شش، حنجره، زبان، دندان و لب و … است. | |||
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازهای ایجاد و حدود آن معین شود و اینکه در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه راههایی تحقق یابد. | |||
اعمال و افعال انسانها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. خداوند فرموده که انسان در کره زمین باشد نه کرهای دیگر. یا خواسته که به این شکل و قیافه باشد. یا برخیها را مرد و برخیها را زن، یا بعضیها سفید و برخیها سیاه و … و صدها تقدیر دیگر الهی که همگی معین و منظم و حساب شدهاند. | |||
اعمال و رفتار کرداری ما به همان اندازه که محدود به شرایط و حدود جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب خودشان صورت گیرد.{{مطالعه بیشتر}} | اعمال و رفتار کرداری ما به همان اندازه که محدود به شرایط و حدود جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب خودشان صورت گیرد.{{مطالعه بیشتر}} | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
* ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸.<span></span> | |||
* ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸. | |||
<span></span> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۶
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
قضا و قدر چیست؟
مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی این است که خداوند برای هر پدیدهای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصّی قرار داده است که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق مییابد. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی میرساند.
تقدیر علمی این است که، خدا میداند که هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق مییابد. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خدا میداند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب میکند، به سمت گناه میرود یا عمل درست. این عمل اختیاری انسان و نتیجهای که بر آن مترتب میشود، در علم الهی قرار دارد و به آن قضا و قدر علمی گفته میشود.
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازهای ایجاد و حدود آن معین شود و اینکه در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه راههایی تحقق یابد.
معنای قدر
مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی این است که خداوند برای هر پدیدهای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصّی قرار داده است که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق مییابد.[۱]
مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازهگیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است.
معنای قضا
کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است حال فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.[۲] همچنین به معنای یکسره کردن و به انجام رساندن و داوری کردن استعمال میشود.[۳] کلمه قاضی نیز بر همین معنا بوده و از آن جهت که میان دو طرف، حکم میکند و به کار آنها فیصله میدهد. به او قاضی میگویند.[۳]
قضاء در اصطلاح قرآنی به سه معنا به کار رفته است:[۴]
- قضاء به معنای خلق، آفرینش و پایان کار است. خداوند متعال میفرماید:﴿وَ قَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ؛ آسمانهای هفتگانه را در دو روز خلق کرده و به پایان رساند.﴾(فصلت:۱۲)
- به معنای الزامیکردن و واجب کردن حکم: ﴿وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ؛ پروردگارت حکم کرده (امر کرده) که جز او را نپرستید..﴾(اسراء:۲۳)
- به معنای اعلام و خبر دادن: ﴿وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ؛ ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.﴾(اسراء:۴)
اما قضاء الهی، در اصطلاح متکلمان و علمای علم کلام به خصوص، در مباحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیدهای که تمام مقدمات و اسباب و شرایطش فراهم شده است. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی میرساند.[۱]
قضا و قدر علمی
تقدیر علمی این است که، خدا میداند که هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق مییابد. علم داشتن خدا به فراهم شدن مقدمات، علتهای پیدایش پدیدهها و به وقوع حتمی آنها را قضاء و قدر علمی میگویند. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خدا میداند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب میکند، به سمت گناه میرود یا عمل درست. این عمل اختیاری انسان و نتیجهای که بر آن مترتب میشود، در علم الهی قرار دارد و به آن قضا و قدر علمی گفته میشود.
قضا و قدر عینی
همه موجودات این عالم، دارای حدود، قیود و مشخصات خاصی هستند و هیچ موجودی نامحدود نیست؛ حتی افعال اختیاری انسان دارای حدود و شرائطی است. برای نمونه با دست یا چشم نمیتوان حرف زد و دهان هم برای سخن گفتن دارای شرائطی است از جمله سالم بودن شش، حنجره، زبان، دندان و لب و … است.
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازهای ایجاد و حدود آن معین شود و اینکه در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه راههایی تحقق یابد.
اعمال و افعال انسانها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. خداوند فرموده که انسان در کره زمین باشد نه کرهای دیگر. یا خواسته که به این شکل و قیافه باشد. یا برخیها را مرد و برخیها را زن، یا بعضیها سفید و برخیها سیاه و … و صدها تقدیر دیگر الهی که همگی معین و منظم و حساب شدهاند.
اعمال و رفتار کرداری ما به همان اندازه که محدود به شرایط و حدود جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب خودشان صورت گیرد.
مطالعه بیشتر
- ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸.