تفسیر آیه ازدواج افراد زناکار با زناکار یا مشرک: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} در سوره مبارکه نور/۳ مي خوانيم : مرد زناكار به جز با زن زناك...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در سوره مبارکه نور/۳ مي خوانيم : مرد زناكار به جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نمي‌كند و زن زناكار را جز زن زناكار يا مشرك به ازدواج خود در نمي‌آورد، با توجه به اين آيه، آيا زن و شوهري که با هم ازدواج مي کنند در تقدير الهي قسمت هم ديگر بوده اند؟
در سوره مبارکه نور/۳ می‌خوانیم: مرد زناکار به جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمی‌کند و زن زناکار را جز زن زناکار یا مشرک به ازدواج خود درنمی‌آورد، با توجه به این آیه، آیا زن و شوهری که با هم ازدواج می‌کنند در تقدیر الهی قسمت هم دیگر بوده‌اند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در حديثي از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در شأن نزول اين آيه مي خوانيم که اين آيه در مورد زناني نازل شده است که در عصر رسول خدا(ص) آلوده به زنا بودند، خداوند مسلمانان را از ازدواج با آن ها نهي کرد و هم اکنون نيز مردم مشمول اين حکمند، هر کس مشهور به اين عمل شود و حدّ الهي بر او جاري گردد، با او ازدواج نکنيد تا توبه اش ثابت شود.<ref>مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالحديث الاسلاميه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۶۳.</ref>
در حدیثی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در شأن نزول این آیه می‌خوانیم که این آیه در مورد زنانی نازل شده است که در عصر رسول خدا(ص) آلوده به زنا بودند، خداوند مسلمانان را از ازدواج با آن‌ها نهی کرد و هم‌اکنون نیز مردم مشمول این حکمند، هر کس مشهور به این عمل شود و حدّ الهی بر او جاری گردد، با او ازدواج نکنید تا توبه اش ثابت شود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالحدیث الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۶۳.</ref>


بنابراين، آيه کريمه حکم زنا کاراني را بيان مي کند که در اثر ارتکاب عمل شنيع، حد بر آنان جاري شده است، ولي باز هم به عمل خود ادامه مي دهد، آيه کريمه چنين شخصي را شايسته ازدواج با بانوان مسلمان و عفيفه نمي داند، و همين طور زن زناکاري که حد بر او جاري شده است و از عمل خود منصرف نشده محروم است از اين که به عقد نکاح جوان مسلمان درآيد، زنان و مردان از اين نوع فقط با کفو و مانند خود مي توانند عقد زناشويي برقرار نمايند.
بنابراین، آیه کریمه حکم زنا کارانی را بیان می‌کند که در اثر ارتکاب عمل شنیع، حد بر آنان جاری شده است، ولی باز هم به عمل خود ادامه می‌دهد، آیه کریمه چنین شخصی را شایسته ازدواج با بانوان مسلمان و عفیفه نمی‌داند، و همین‌طور زن زناکاری که حد بر او جاری شده است و از عمل خود منصرف نشده محروم است از این که به عقد نکاح جوان مسلمان درآید، زنان و مردان از این نوع فقط با کفو و مانند خود می‌توانند عقد زناشویی برقرار نمایند.


زيرا ميان زنان و مردان از اين نوع، با زنان و مردان عفيف و پاکدامن، تناسب و سنخيت وجود ندارد.<ref>حسيني، محمد حسين، انوار درخشان، تهران، کتابفروشي لطفي، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۳۳۰.</ref> چراكه آيه ۲۶ همين سوره، زنان پاکدامن را هم سنخ و لايق مردان پاکدامن، و زنان ناپاک را متناسب و شايسته مردان ناپاک دانسته مي فرمايد: زنان ناپاک لايق و شايسته مردان ناپاک و مردان پاک نيز لايق و شايسته زنان ناپاک هستند، و زنان پاکدامن لايق و شايسته مردان پاکدامن و مردان پاکدامن نيز لايق شايسته زنان پاکدامن هستند، بر اين اساس اگر زنان و مردان آلوده، با خانواده عفيف و مسلمان رابطه ازدواج برقرار نمايند گذشته از فضاحت و رسوايي که ببار خواهند آورد، پسران و دختران جوان خانواده را در معرض خطر قرار خواهند داد.
زیرا میان زنان و مردان از این نوع، با زنان و مردان عفیف و پاکدامن، تناسب و سنخیت وجود ندارد.<ref>حسینی، محمد حسین، انوار درخشان، تهران، کتابفروشی لطفی، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۳۳۰.</ref> چراکه آیه ۲۶ همین سوره، زنان پاکدامن را هم سنخ و لایق مردان پاکدامن، و زنان ناپاک را متناسب و شایسته مردان ناپاک دانسته می‌فرماید: زنان ناپاک لایق و شایسته مردان ناپاک و مردان پاک نیز لایق و شایسته زنان ناپاک هستند، و زنان پاکدامن لایق و شایسته مردان پاکدامن و مردان پاکدامن نیز لایق شایسته زنان پاکدامن هستند، بر این اساس اگر زنان و مردان آلوده، با خانواده عفیف و مسلمان رابطه ازدواج برقرار نمایند گذشته از فضاحت و رسوایی که ببار خواهند آورد، پسران و دختران جوان خانواده را در معرض خطر قرار خواهند داد.


بنابر اين، اولا: آيه کريمه حکم تشريعي حرمت ازدواج با زنان و مردان زناکار را كه مشمول حد الهي شده اند و توبه آنان ثابت نشده بيان مي کند و مسلمانان عفيف و پاکدامن را از ازدواج با آنان نهي مي کند، و آيه ۲۶ همين سوره سنخيت و تناسب هر يک از دو گروه را با هم نوع خودش که در ازدواج امري است عقلاني و عقلايي، مطرح ساخته و بيان مي دارد، زيرا ازدواجي که بر پايه سنخيت استوار نباشد عاقبت و فرجام نيکي نخواهد داشت، از اين رو مي توان گفت: استفاده و برداشت از آيه کريمه به نحوي که منشأ طرح پرسش گرديده، وجه درست و صحيح ندارد.
بنابر این، اولا: آیه کریمه حکم تشریعی حرمت ازدواج با زنان و مردان زناکار را که مشمول حد الهی شده‌اند و توبه آنان ثابت نشده بیان می‌کند و مسلمانان عفیف و پاکدامن را از ازدواج با آنان نهی می‌کند، و آیه ۲۶ همین سوره سنخیت و تناسب هر یک از دو گروه را با هم نوع خودش که در ازدواج امری است عقلانی و عقلایی، مطرح ساخته و بیان می‌دارد، زیرا ازدواجی که بر پایه سنخیت استوار نباشد عاقبت و فرجام نیکی نخواهد داشت، از این رو می‌توان گفت: استفاده و برداشت از آیه کریمه به نحوی که منشأ طرح پرسش گردیده، وجه درست و صحیح ندارد.


ثانيا: انسان اعم از زن و مرد، بر اساس براهين نقلي و عقلي، موجودي است آزاد و مختار و داراي اراده و انتخاب، و تقدير الهي به معناي سلب آزادي و اختيار و اراده و انتخاب از انسان نيست، بلکه تقدير هيچ منافاتي با اراده و انتخاب انسان ندارد.
ثانیا: انسان اعم از زن و مرد، بر اساس براهین نقلی و عقلی، موجودی است آزاد و مختار و دارای اراده و انتخاب، و تقدیر الهی به معنای سلب آزادی و اختیار و اراده و انتخاب از انسان نیست، بلکه تقدیر هیچ منافاتی با اراده و انتخاب انسان ندارد.


بنابراين مسئله قسمت و تقدير به اين معنا که انسان بدون اختيار و انتخاب به سوي سرنوشتي حرکت کند که خودش هيچ گونه دخالتي در آن نداشته باشد، چيزي است که نه عقل آن را تأييد مي کند و نه نقل بر آن صحّه مي گذارد، از اين رو بايد گفت: انسان با اراده و اختيار کامل بدور از الزام و حتميّت، مي تواند آزادانه همسر دلخواه و مورد علاقه خود را انتخاب نموده و با او ازدواج نمايد.
بنابراین مسئله قسمت و تقدیر به این معنا که انسان بدون اختیار و انتخاب به سوی سرنوشتی حرکت کند که خودش هیچ گونه دخالتی در آن نداشته باشد، چیزی است که نه عقل آن را تأیید می‌کند و نه نقل بر آن صحّه می‌گذارد، از این رو باید گفت: انسان با اراده و اختیار کامل بدور از الزام و حتمیّت، می‌تواند آزادانه همسر دلخواه و مورد علاقه خود را انتخاب نموده و با او ازدواج نماید.


از نظر حکم فقهي بايد گفت که در ميان مراجع فعلي کسي قائل به حرمت نيست فقط احتياط در ترک ازدواج با اين افراد است.  
از نظر حکم فقهی باید گفت که در میان مراجع فعلی کسی قائل به حرمت نیست فقط احتیاط در ترک ازدواج با این افراد است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام  
  | شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی  
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی
|شاخه فرعی۲ = قضا و قدر
|شاخه فرعی۲ = قضا و قدر
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۴

سؤال

در سوره مبارکه نور/۳ می‌خوانیم: مرد زناکار به جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمی‌کند و زن زناکار را جز زن زناکار یا مشرک به ازدواج خود درنمی‌آورد، با توجه به این آیه، آیا زن و شوهری که با هم ازدواج می‌کنند در تقدیر الهی قسمت هم دیگر بوده‌اند؟

در حدیثی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در شأن نزول این آیه می‌خوانیم که این آیه در مورد زنانی نازل شده است که در عصر رسول خدا(ص) آلوده به زنا بودند، خداوند مسلمانان را از ازدواج با آن‌ها نهی کرد و هم‌اکنون نیز مردم مشمول این حکمند، هر کس مشهور به این عمل شود و حدّ الهی بر او جاری گردد، با او ازدواج نکنید تا توبه اش ثابت شود.[۱]

بنابراین، آیه کریمه حکم زنا کارانی را بیان می‌کند که در اثر ارتکاب عمل شنیع، حد بر آنان جاری شده است، ولی باز هم به عمل خود ادامه می‌دهد، آیه کریمه چنین شخصی را شایسته ازدواج با بانوان مسلمان و عفیفه نمی‌داند، و همین‌طور زن زناکاری که حد بر او جاری شده است و از عمل خود منصرف نشده محروم است از این که به عقد نکاح جوان مسلمان درآید، زنان و مردان از این نوع فقط با کفو و مانند خود می‌توانند عقد زناشویی برقرار نمایند.

زیرا میان زنان و مردان از این نوع، با زنان و مردان عفیف و پاکدامن، تناسب و سنخیت وجود ندارد.[۲] چراکه آیه ۲۶ همین سوره، زنان پاکدامن را هم سنخ و لایق مردان پاکدامن، و زنان ناپاک را متناسب و شایسته مردان ناپاک دانسته می‌فرماید: زنان ناپاک لایق و شایسته مردان ناپاک و مردان پاک نیز لایق و شایسته زنان ناپاک هستند، و زنان پاکدامن لایق و شایسته مردان پاکدامن و مردان پاکدامن نیز لایق شایسته زنان پاکدامن هستند، بر این اساس اگر زنان و مردان آلوده، با خانواده عفیف و مسلمان رابطه ازدواج برقرار نمایند گذشته از فضاحت و رسوایی که ببار خواهند آورد، پسران و دختران جوان خانواده را در معرض خطر قرار خواهند داد.

بنابر این، اولا: آیه کریمه حکم تشریعی حرمت ازدواج با زنان و مردان زناکار را که مشمول حد الهی شده‌اند و توبه آنان ثابت نشده بیان می‌کند و مسلمانان عفیف و پاکدامن را از ازدواج با آنان نهی می‌کند، و آیه ۲۶ همین سوره سنخیت و تناسب هر یک از دو گروه را با هم نوع خودش که در ازدواج امری است عقلانی و عقلایی، مطرح ساخته و بیان می‌دارد، زیرا ازدواجی که بر پایه سنخیت استوار نباشد عاقبت و فرجام نیکی نخواهد داشت، از این رو می‌توان گفت: استفاده و برداشت از آیه کریمه به نحوی که منشأ طرح پرسش گردیده، وجه درست و صحیح ندارد.

ثانیا: انسان اعم از زن و مرد، بر اساس براهین نقلی و عقلی، موجودی است آزاد و مختار و دارای اراده و انتخاب، و تقدیر الهی به معنای سلب آزادی و اختیار و اراده و انتخاب از انسان نیست، بلکه تقدیر هیچ منافاتی با اراده و انتخاب انسان ندارد.

بنابراین مسئله قسمت و تقدیر به این معنا که انسان بدون اختیار و انتخاب به سوی سرنوشتی حرکت کند که خودش هیچ گونه دخالتی در آن نداشته باشد، چیزی است که نه عقل آن را تأیید می‌کند و نه نقل بر آن صحّه می‌گذارد، از این رو باید گفت: انسان با اراده و اختیار کامل بدور از الزام و حتمیّت، می‌تواند آزادانه همسر دلخواه و مورد علاقه خود را انتخاب نموده و با او ازدواج نماید.

از نظر حکم فقهی باید گفت که در میان مراجع فعلی کسی قائل به حرمت نیست فقط احتیاط در ترک ازدواج با این افراد است.


منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالحدیث الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۶۳.
  2. حسینی، محمد حسین، انوار درخشان، تهران، کتابفروشی لطفی، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۳۳۰.