لعن و عدم جواز دشنام: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۲

سؤال

در قرآن آمده است، لعنت کردن عمل زشتی است و نباید بر کسی لعنت فرستاد، پس چرا در زیارت عاشورا یا در جاهای دیگر، لعنت آمده است؟

«لعن» (لعنت) در اصل به معنی طرد و دور ساختن است که آمیخته با خشم و غضب باشد؛ بنابراین لعن از ناحیه خداوند یعنی دور ساختن کسی از رحمت خویش و از تمام مواهب و برکاتی که از ناحیه او به بندگان می‌رسد و بعضی از بزرگان اهل لغت گفته‌اند: لعن در آخرت به معنی عذاب و عقوبت و در دنیا به معنی سلب توفیق است.}}[۱] آیات زیادی در قرآن شریف وارد شده که بعضی از افراد را لعن می‌کند مانند: {{قرآن|انّ الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخره[۲] آنها که خدا و پیامبرش را ایذاء می‌کنند، خداوند آنها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور می‌سازد.

آنچه زشت و نا پسند است؛ فحش و دشنام دادن است. قرآن به شدت در مقابل کلمات رکیک و لهو و لعب و دشنام دادن و فحش دادن ایستادگی می‌کند و حتی می‌فرماید: دشمنان خود را دشنام ندهید: ﴿وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ[۳] (معبود) کسانی را که غیر خدا را می‌خوانند، دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روی ظلم و جهل خدا را دشنام دهند.

پس بین فحش دادن و لعن، فرق است و قرآن نیز بعضی از افراد را لعنت می‌کند، یعنی رحمت خود را از آنها دور می‌سازد، ولی همین قرآن به کسی دشنام نداده است، به عبارت ساده‌تر، لعن نوعی دعای نفرینی است نه فحش.

آنچه در پایان قابل بیان است، این است که: اصل لعن، خیلی سنگین است، فقط در مواردی که دین مبین اسلام تجویز کرده است و در قرآن و روایات بیان شده است، می‌توان لعن کرد، در مواردی که لعن تجویز نشده است، جایز نیست.


منابع

  1. ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ یازدهم، ۱۳۶۵، ج۱، ص۵۵۲.
  2. احزاب/ ۵۷.
  3. انعام/ ۱۰۸.