کسانی که خداوند دوست می‌دارد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}

نسخهٔ ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۷

سؤال

خداوند در قرآن کریم چه کسانی را دوست دارد؟

با مطالعه و دقت در آیات قرآن در می‌یابیم «کسانی را که خدا دوست دارد» به چند بخش تقسیم می‌شوند:

الف) گروهی که به احکام شرعی و عبادی که در قرآن آمده است عمل می‌کنند: مثل نمازگزاران،[۱] روزه‌داران و عاملین به سایر احکام.

ب) گروهی که سفارشات به امور اجتماعی را رعایت می‌کنند: مثل نیکوکاران در حق مردم، صابران و… که معمولاً این دسته از آیات با جمله ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ یا ﴿یَا أَیُّهَا النّاس شروع می‌شود.[۲]

ج) گروهی که صفتی از صفات خدا را، که در قرآن جزو صفات حق‌تعالی مطرح شده، در زندگی خود الگو قرار داده و همواره مراقب است تا خود را به این صفات الهی آراسته کند. مثل بخشش ومحبت و علم[۳] و….

د) یک دسته از آیات هم هست که در آن مضمون «إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ» یعنی «خدا دوست می‌دارد» آمده است که شامل موارد ذیل می‌باشد:

۱. الْمُحْسِنِینَ = نیکوکاران (بقره / ۱۹۵؛ آل عمران / ۱۳۴ و ۱۴۸؛ مائده / ۱۳ و ۹۳

خدا در این آیات دستور به نیکوکاری داده است. اما در این که مراد از «احسان» چیست؟ چند احتمال در کلمات مفسران دیده می‌شود: نخست این‌که حسن ظن به خدا داشته باشید (و گمان نکنید انفاق‌های شما موجب اختلال امر معیشت شما خواهد شد) و دیگر این که منظور، اقتصاد و میانه‌روی در مسئله انفاق است، استنباط دیگر این که، انفاق باید آمیخته با حسن رفتار، گشاده‌رویی و مهربانی نسبت به نیازمندان باشد و از هر گونه منت و رنجش و ناراحتی شخص انفاق شونده، اجتناب شود.

مانعی ندارد که همه این معانی سه‌گانه در مفهوم و محتوای آیه جمع باشد.[۴]

۲. التَّوَّابِینَ = توبه کاران (بقره / ۲۲۲)

کلمه (توابین) صیغه مبالغه و به معنای کسی است که بسیار توبه می‌کند، (کثرت هم از جهت نوع توبه و هم از جهت عدد) پس خداوند هر نوع توبه‌ای را دوست می‌دارد، چه این که با استغفار باشد و چه این که با امتثال همه اوامر و نواهی او باشد.[۵]

۳. اتَّبِعُونی = از من (پیامبر) پیروی کنید (آل عمران / ۳۱)

یعنی محبت به خدا تنها یک علاقهٔ قلبی ضعیف و خالی از آثار نیست، بلکه باید آثار آن در عمل انسان منعکس شود. در واقع نخستین نشانهٔ مدعی عشق و علاقه به پروردگار، تبعت و اطاعت از پیامبر و فرستادهٔ خداست.

این آیه یک اصل کلی در منطق اسلام برای تمام اعصار و قرون است مبنی بر این‌که، کسانی که شب و روز دم از عشق پروردگار یا عشق و محبت پیشوایان اسلام و مجاهدان راه خدا و صالحان و نیکان می‌زنند اما در عمل، کمترین شباهتی به آن‌ها ندارند، مدعیان دروغینی بیش نیستند.[۶]

امام صادق(ع) در این مورد چنین می‌فرماید:

«کسی که گناه می‌کند، خدا را دوست نمی‌دارد.»

سپس حضرت یک شعر معروف را قرائت فرمود:

«معصیت پروردگار می‌کنی، با این حال اظهار محبت او می‌نمایی ـ به جانم سوگند، این کار عجیبی است! اگر محبت تو صادقانه بود، اطاعت فرمان او می‌کردی ـ زیرا کسی که دیگری را دوست می‌دارد، از فرمان او پیروی می‌کند.»[۷]

۴. المُتَّقینَ = پارسایان (خود نگهدار) در حالی که وفای به عهد می‌کند (آل عمران / ۷۶)

در آیه ۷۵ سوره آل عمران آمده که، «گروهی از اهل کتاب امانت اموال مردم را رعایت می‌نمایند، چنان‌چه کیسه زر یا سیم نزد آنان به ودیعت نهاده شود، سپرده را باز می‌دهند، ولی بسیاری از یهود خیانت می‌نمایند، و مال سپرده را جز به اصرار و به استناد گواه از آنان نمی‌توان بازستاند، از این جهت حکمی را به نفع خود ساخته، و به تورات نسبت داده‌اند، که غیر نژاد اسرائیل حقّی بر افراد یهود نخواهد یافت، و حقوق و اموال مردم را برای خود جایز می‌شمارند.»

در حالی که احترام اموال و رعایت حقوق مردم اساس نظام و برنامهٔ زندگی بشر است، و هیچ‌یک از ادیان آسمانی، تصرف در اموال دیگران را مجاز نشمرده است.

سپس در آیه ۷۶ با رد سخن و رفتار متجاوزین بر حقوق دیگران می‌فرماید:

«آری، هر که به پیمان خود وفا کند، و پرهیزگاری نماید، بی‌تردید خداوند، پرهیزگاران را دوست دارد.»

هرگز حکم تورات چنین نیست، که کسی بتواند حقوق مردم را نادیده بگیرد، و پایمال کند، بلکه باید حقّ و امانت را هرکه باشد و هر چه باشد به صاحبش ردّ کرد و یگانه فضیلت بشر، ایمان به یگانگی پروردگار و پرهیز از کارهای ناشایسته است، این پیمانی است که به حکم فطرت از هر یک از افراد بشر گرفته شده، و هر کس به آن عهد وفاء کند مورد خشنودی پروردگار خواهد بود.[۸]

۵. الصَّابِرینَ = شکیبایان (آل عمران / ۱۴۶)

به دنبال حوادث جنگ احد، در این آیه با یادآوری شجاعت و ایمان و استقامت مجاهدان و یاران پیامبران گذشته، مسلمانان را به شجاعت و فداکاری و پایداری تشویق می‌کند و ضمناً آن گروهی را که از میدان احد فرار کردند، سرزنش می‌نماید. ایشان کسانی بودند که بر اثر اشتباه یا سستی، یا لغزش، گرفتار مشکلاتی در برابر دشمن می‌شدند و به جای این‌که میدان نبرد را خالی کنند، به درگاه خدا پناه برده و با طلب عفو و بخشش از گناهانشان، از پیشگاه خداوند تقاضای صبر و استقامت و پایمردی می‌کردند.[۹] قرآن به نیکی از ایشان یاد کرده و می‌فرماید که خدا آن شکیبایان را دوست می‌دارد.

۶. المُتَوَکِّلینَ = توکّل کنندگان (آل عمران / ۱۵۹)

معنای توکل این نیست که انسان به بهانهٔ اعتماد به خدای تعالی اسباب ظاهری را هیچ‌کاره و لغو بشمارند، بلکه معنایش این است که اعتماد قطعی به اسباب نداشته باشد، و بداند آنچه از اسباب ظاهری، به‌عنوان علت برای انسان آشکار می‌گردد، نمونه‌ای بیش نیست و چه بسا اسباب دیگری وجود دارد که انسان از آن آگاهی ندارد، بلکه علت اصلی خداست و به ارادهٔ خداوند، مجموعهٔ این سبب‌ها فراهم شده است.[۱۰]

۷. المُقسِطینَ = دادگران (مائده / ۴۲؛ حجرات / ۹؛ ممتحنه / ۸)

از آن جا که تمایلات گروهی، گاهی افراد را به هنگام قضاوت و داوری به سوی یکی از «دو طایفه متخاصم» متمایل می‌سازد و بی‌طرفی داوران را نقض می‌کند، قرآن در بیان دستوری این چنین به مسلمانان هشدار داده است:

«و عدالت پیشه کنید، خداوند عدالت پیشه گان را دوست می‌دارد».

۸. فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ = در آینده خدا گروهی را می‌آورد (مائده / ۵۴)

در این آیه بحث دربارهٔ منافقان است و سخن از افراد مرتدی است که طبق پیش‌بینی قرآن بعدها از این آیین مقدس روی برمی‌گرداندند و به عنوان یک قانون کلی به همهٔ مسلمانان چنین اخطار می‌دهد:

«اگر کسانی از شما از دین خود بیرون روند (زیانی به خدا و آیین او و جامعه مسلمین و آهنگ سریع پیشرفت آنها نمی‌رسانند) زیرا خداوند در آینده جمعیتی را برای حمایت از این آیین برمی‌انگیزد.»[۱۱]

۹. المُطَّهِّرینَ = پاکیزگان (توبه / ۱۰۸)

پاکیزگی و طهارت معنی وسیعی دارد که هر گونه پاکسازی روحانی از آثار شرک و گناه، و پاکسازی جسمانی از آثار آلودگی به کثافات را شامل می‌شود.

۱۰. الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا = کسانی که در راهش صف کشیده جهاد می‌کنند (صف / ۴)

آنچه در این آیه مدنظر است، چگونگی جنگ در میدان نبرد نیست، بلکه نیت جنگ است به این معنی که پیکار باید «فی سبیل الله» باشد. در صحنهٔ چنین جهادی مجاهدان راه حق در برابر دشمن، باید یک دل و یک جان و مستحکم و استوار که با اتحاد و انسجام کامل، همانند سدی فولادین، بایستند، گویی همه یک واحد به هم پیوسته‌اند که هیچ شکافی در میان آنان نیست. در تفسیر قمی در ذیل این آیه چنین می‌خوانیم: «یصطفون کالبنیان الذی لا یزول؛ مجاهدان راه خدا صف می‌کشند همانند بنایی که هرگز ویران نمی‌گردد»[۱۲]


مطالعه بیشتر

۱ـ حب چیست؟ و چه آثاری دارد؟، رجوع شود به ترجمه المیزان، ج۳، ص۲۴۷.

۲ـ صفات متقین به تفسیر نمونه و المیزان ذیل آیات ۳–۴ سوره بقره.

۳ـ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳ معروف به خطبه متقین یا خطبه همام مراجعه شود.

منابع

  1. ۹۰ مرتبه کلمه نماز و آنچه مربوط به نماز است در قرآن آمده است.
  2. مثل: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَه إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (بقره / ۱۵۳)؛ «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَه (نساء / ۱).
  3. ﴿إِنَّ رَبَّکمْ لَرؤُوفٌ رَّحِیمٌ (نحل ۷ و ۴۷).
  4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۷.
  5. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه المیزان، ج۲، ص۳۱۸.
  6. تفسیر نمونه، همان، ج۲، ص۵۱۳.
  7. الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۵، ص۹۵.
  8. انوار درخشان، ج۳، ص۱۱۷.
  9. تفسیر نمونه، همان، ج۳، ص۱۲۲.
  10. ترجمه المیزان، ج۹، ص۱۵۵.
  11. تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۲۵.
  12. تفسیر قمی، ج۲، ص۳۶۵.