کینه: تفاوت میان نسخهها
(←مفهومشناسی: تقویت) |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
شخص کینهتوز از ایمان حقیقی محروم است؛ زیرا بر پایه روایت، کینه مؤمن لحظهای است و زمانی که از برادر خود جدا شد در دل خود کینهای نسبت به او نگه نمیدارد.<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا مشایخی، نشر دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۳، ص۱۲۲۱، باب حقد.</ref> | شخص کینهتوز از ایمان حقیقی محروم است؛ زیرا بر پایه روایت، کینه مؤمن لحظهای است و زمانی که از برادر خود جدا شد در دل خود کینهای نسبت به او نگه نمیدارد.<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا مشایخی، نشر دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۳، ص۱۲۲۱، باب حقد.</ref> | ||
کینه موجب گناهان ديگري مانند حسادت، غیبت، تهمت، سرزنش، توبيخ و تحقیر دیگران نیز میشود. | |||
== درمان == | == درمان == |
نسخهٔ ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۳۰
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
چرا از دیگران کینه به دل میگیریم و چاره آن چیست؟
مفهومشناسی
انسان دارای حالات روحی مختلفی است. بعضی وقتها حبّ و محبّت بر دل انسان غالب میشود و بعضی وقتها بغض و عداوت غالب میشود. کاری نیست که انسان انجام دهد و بدون محبت یا عداوت بوده باشد. یکی از این حالات روحی، کینه و دشمنی میباشد که عبارت از عداوت و دشمنیِ دیگری در دل داشتن و منتظر فرصت مناسب برای ابراز آن بودن، است.[۱] باید توجه داشت که کینه فقط یک حالت قلبی است و اگر به این کینه در خارج ترتیب اثر دهد، «عداوت» گفته میشود؛ و این ثمره ظاهری کینه میباشد.
براي كينه و عداوت در روايات اهل بيت(ع) ، علل و موجباتي ذكر شده است. ولي بايد دانست كه اين علل محدود نيستند و آنچه در روايات آمده، مواردي ميباشند كه انسان ها بيشتر به آن مبتلا مي شوند. اين علل و عوامل در انسان غضب را به وجود ميآورند و وقتي انسان غضب ناك شد و نتوانست غضب خود را ظاهر سازد و تشفّي خاطر پيدا كند؛ اين غضب در دلش جمع ميشود و باعث حقد و كينه نسبت به او مي شود. سبب اصلي كينه، همان غضب مي باشد و در واقع ميتوان گفت كينه از آثار غضب است.[۱]
باید توجه داشت مؤمن، بنابر آیات و روایات متعددی که نقل شده است، هیچگاه کینه دیگران را در دل خود نگه نمیدارد و در مجلسی که کینه به دل گرفت هنگام برخاستن از آن مجلس، کینه را هم از دلش پاک میکند.
معنای کینه توزی این است که اگر بین دو نفر درگیری و برخوردی به وجود آید، پس از پایان درگیری ذهن و فکر هر کدام نسبت به دیگری تیره و تاریک شده و در دل نسبت به او بدبین و بدخواه باشد؛ و به عبارت دیگر، دنبال فرصت و موقعیتی باشد که به نوعی از او انتقام بگیرد. در زبان عربی سه کلمه وجود دارد که به معنای کینهتوزی آمده و در روایات شدیداً از آن نهی شده است: ۱. حقد[۲] ۲. غلّ[۳] ۳. ضغن.[۴]
از مجموع روایاتی که در این باب وارد شده، تنها به یک روایت از رسول خدا(ص) اشاره کنیم که حضرت فرمود: «المومن لیس بحقود»؛ مؤمن کینهتوز نمیباشد و هرگز عداوت کسی را به دل نمیگیرد. برای اینکه بتوانیم این صفت ناپسند را از وجود خویش دور کنیم، لازم است علل پیدایش کینهتوزی را بشناسیم، علّتشناسی هم در درمان کمک میکند و هم در پیشگیری از یک بیماری.
عوامل
پیامدها
فرد کینهتوز دچار عذاب همیشگی بوده و احساس آسایش نمیکند. او به دلیل عدم پایبندی به دوستی، دوستان کمی دارد. فرد کینهتوز را بدترین همنشین دانستهاند.
شخص کینهتوز از ایمان حقیقی محروم است؛ زیرا بر پایه روایت، کینه مؤمن لحظهای است و زمانی که از برادر خود جدا شد در دل خود کینهای نسبت به او نگه نمیدارد.[۵]
کینه موجب گناهان ديگري مانند حسادت، غیبت، تهمت، سرزنش، توبيخ و تحقیر دیگران نیز میشود.
درمان
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ نراقی، احمد، معراج السعاده، ناشر کشف الغطاء، چاپ اول، ۸۲، ص۲۰۰.
- ↑ المنجد: کلمه حقد اینگونه معنا شده است: حَقد علیه یعنی دشمنی و عداوت او را در دل خود نگه داشت تا در فرصتی عقدههای درونی خود را نسبت به او ابراز کند.
- ↑ المنجد: غلّ به معنای این است کسی سینهاش پرکینه شود.
- ↑ المنجد: به معنای کینه و دشمنی آمده است.
- ↑ محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا مشایخی، نشر دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۳، ص۱۲۲۱، باب حقد.