عوامل غفلت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ویرایش}} | {{ویرایش}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}}چه عواملی باعث غفلت انسان میشود؟{{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}عوامل غفلت پیروی از [[وسوسه|وسوسه شیطان]]، [[دلبستگی به دنیا]]، افراط در امور معنوی و ضعف در [[اعتقادات]] است. | |||
{{پایان سوال}} | |||
{{پاسخ}} | از دست دادن قابلیت انسان برای پیشرفت معنوی، یکی دیگر از عوامل غفلت است که بر اثر [[گناه|ارتکاب گناهان]] و [[توبه|توبه نکردن]] رخ میدهد. | ||
== پیروی از وسوسه شیطان == | == پیروی از وسوسه شیطان == | ||
یکی از عوامل | یکی از عوامل [[غفلت]]، پیروی از [[وسوسه|وسوسههای شیطان]] است. [[خداوند]] در آیه ۲۷ [[سوره اعراف]]، به [[انسان]] هشدار داده شیطان او را نفریبد و او را مانند پدر و مادرش ([[حضرت آدم(ع)|آدم]] و [[حوا]]) از [[بهشت]] خارج نکند. | ||
بر اساس | بر اساس [[روایت|روایات]]، وقتی فردی کار نیکی انجام میدهد، شیطان ناراحت شده، تلاش میکند او را بفریبد. [[امام علی(ع)]] انسان را از (شیطان)، دشمنی که پنهانی در سینهها نفوذ میکند و در گوشها افسون میدمد، پرهیز داده است.<ref>محمدی ری شهری، منتخب میزان الحکمه، حمید رضا شیخی، قم: دارالحدیث، ص۲۹۴.</ref> | ||
== از دست دادن قابلیت == | == از دست دادن قابلیت == | ||
از دست دادن قابلیت، یکی از عواملی است که باعث میشود تلاش انسان برای رهایی از غفلت بیثمر شود. | از دست دادن قابلیت، یکی از عواملی است که باعث میشود تلاش انسان برای رهایی از غفلت بیثمر شود. | ||
قابلیت فرد به دلیل رفتار و اعمال خود فرد از دست میرود. | قابلیت فرد به دلیل رفتار و اعمال خود فرد از دست میرود. ارتکاب [[گناه]] باعث میشود قابلیت انسان برای پیشرفت معنوی از او سلب شود. تا وقتی انسان از گناهان گذشته خود پشیمان نشده و [[توبه]] نکند قابلیت از دست رفته او برنمیگردد. | ||
== دلبستگی به دنیا == | == دلبستگی به دنیا == | ||
{{همچنین ببینید|راههای دلبسته نشدن به دنیا}} | {{همچنین ببینید|راههای دلبسته نشدن به دنیا}} | ||
یکی از عوامل مهم غفلت، دلبسته شدن به دنیا | یکی از عوامل مهم غفلت، دلبسته شدن به دنیا است؛ مانند علاقه انسان به [[ثروت]]، مقام، همسر و فرزند؛ البته محبت به همسر و فرزندان اگر در راه [[رضایت خداوند]] باشد، نیکو و باعث پیشرفت معنوی انسان است. | ||
برخی از افراد تا وقتی به مقام و ریاستی نرسیده، اهل معنویتاند؛ ولی پس از رسیدن به مقام یا ثروت، بهتدریج به گناه آلوده میشوند. یکی از علتهای این انحراف، دلبستگی مقام و ثروت و فراموشی خدا است. در روایتی، امام صادق(ع) ریشه هر گناهی را محبت به دنیا دانسته است.<ref>بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۷۳، ص۹۰.</ref> بر اساس روایتی دیگر، اولین چیزی که به وسیله آن معصیت خدا انجام گرفت، شش صفت بود: علاقه به دنیا؛ علاقه به ریاست؛ علاقه به زن و همسر؛ علاقه به خوارک؛ علاقه به خواب و علاقه به راحتی.<ref>بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۷۳، ص۹۴.</ref> | برخی از افراد تا وقتی به مقام و ریاستی نرسیده، اهل معنویتاند؛ ولی پس از رسیدن به مقام یا ثروت، بهتدریج به گناه آلوده میشوند. یکی از علتهای این انحراف، دلبستگی به مقام و ثروت و فراموشی خدا است. در روایتی، [[امام صادق(ع)]] ریشه هر گناهی را محبت به دنیا دانسته است.<ref>بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۷۳، ص۹۰.</ref> بر اساس روایتی دیگر، اولین چیزی که به وسیله آن [[معصیت|معصیت خدا]] انجام گرفت، شش صفت بود: علاقه به دنیا؛ علاقه به ریاست؛ علاقه به زن و همسر؛ علاقه به خوارک؛ علاقه به خواب و علاقه به راحتی.<ref>بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۷۳، ص۹۴.</ref> | ||
امام علی(ع) نیز، محبت به دنیا را باعث تباه شدن عقل و ناشنوا شدن دل از شنیدن حکمت دانسته است.<ref>منتخب میزان الحکمه، ص۲۰۲.</ref> | امام علی(ع) نیز، محبت به دنیا را باعث تباه شدن [[عقل]] و ناشنوا شدن دل از شنیدن حکمت دانسته است.<ref>منتخب میزان الحکمه، ص۲۰۲.</ref> | ||
== افراط == | == افراط == | ||
افراط در امور | افراط در امور معنوی، تأثیر عکس گذاشته و فرد را دچار دلزدگی و غفلت میکند. | ||
برخی نیز، تنها برای رسیدن به کمالات و درجات عرفانی به عبادت و امور معنوی میپردازند. این افراد در حقیقت برای خداوند تعیین تکلیف میکنند که چگونه به آنها مزد بدهد. این افراد پس از مدتی خسته شده و دچار غفلت میشوند. | برخی نیز، تنها برای رسیدن به کمالات و [[عرفان|درجات عرفانی]] به عبادت و امور معنوی میپردازند. این افراد در حقیقت برای خداوند تعیین تکلیف میکنند که چگونه به آنها مزد بدهد. این افراد پس از مدتی خسته شده و دچار غفلت میشوند. | ||
انسان در کنار امور عبادی باید به تفریح، کار، خواب و دیگر امور زندگی نیز رسیدگی کند. خداوند در آیه ۳۷ [[سوره نور]]، مؤمنان را کسانی دانسته که تجارت و کار، آنها را از خداوند بازنمیدارد؛ یعنی انسان باید در همه حال به خدا توجه داشته باشد؛ نه اینکه برای خودسازی از همه امور فاصله بگیرد. | انسان در کنار [[عبادات|امور عبادی]] باید به تفریح، کار، [[خواب]] و دیگر امور زندگی نیز رسیدگی کند. خداوند در آیه ۳۷ [[سوره نور]]، [[مؤمن|مؤمنان]] را کسانی دانسته که تجارت و کار، آنها را از خداوند بازنمیدارد؛ یعنی انسان باید در همه حال به خدا توجه داشته باشد؛ نه اینکه برای [[خودسازی]] از همه امور فاصله بگیرد. | ||
== ضعف در اعتقاد و اراده == | == ضعف در اعتقاد و اراده == | ||
ضعف در اعتقادات باعث میشود فرد دچار غفلت از یاد خدا شود. زیرا نداشتن اعتقادات قوی | ضعف در [[اعتقادات]] باعث میشود فرد دچار غفلت از یاد خدا شود. زیرا نداشتن اعتقادات قوی انسان را در امور معنوی دچار تزلزل کرده، درنتیجه فرد از یاد خدا و معنویت غافل میشود. کسی که [[اصول دین|اصول اعتقادات]] خود را با دلایل عقلی نیاموخته باشد، در [[فروع دین]] و عبادات خود استوار نخواهد بود. | ||
یکی دیگر از عوامل غفلت، ضعف اراده است. ضعف اراده انسان را از ادامه عمل بازمیدارد و موجب میشود که زمینه نفوذ و سیطره شیطان در انسان فراهم شود. | یکی دیگر از عوامل غفلت، ضعف اراده است. ضعف اراده انسان را از ادامه عمل بازمیدارد و موجب میشود که زمینه نفوذ و سیطره [[شیطان]] در انسان فراهم شود. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۹
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
عوامل غفلت پیروی از وسوسه شیطان، دلبستگی به دنیا، افراط در امور معنوی و ضعف در اعتقادات است.
از دست دادن قابلیت انسان برای پیشرفت معنوی، یکی دیگر از عوامل غفلت است که بر اثر ارتکاب گناهان و توبه نکردن رخ میدهد.
پیروی از وسوسه شیطان
یکی از عوامل غفلت، پیروی از وسوسههای شیطان است. خداوند در آیه ۲۷ سوره اعراف، به انسان هشدار داده شیطان او را نفریبد و او را مانند پدر و مادرش (آدم و حوا) از بهشت خارج نکند.
بر اساس روایات، وقتی فردی کار نیکی انجام میدهد، شیطان ناراحت شده، تلاش میکند او را بفریبد. امام علی(ع) انسان را از (شیطان)، دشمنی که پنهانی در سینهها نفوذ میکند و در گوشها افسون میدمد، پرهیز داده است.[۱]
از دست دادن قابلیت
از دست دادن قابلیت، یکی از عواملی است که باعث میشود تلاش انسان برای رهایی از غفلت بیثمر شود.
قابلیت فرد به دلیل رفتار و اعمال خود فرد از دست میرود. ارتکاب گناه باعث میشود قابلیت انسان برای پیشرفت معنوی از او سلب شود. تا وقتی انسان از گناهان گذشته خود پشیمان نشده و توبه نکند قابلیت از دست رفته او برنمیگردد.
دلبستگی به دنیا
یکی از عوامل مهم غفلت، دلبسته شدن به دنیا است؛ مانند علاقه انسان به ثروت، مقام، همسر و فرزند؛ البته محبت به همسر و فرزندان اگر در راه رضایت خداوند باشد، نیکو و باعث پیشرفت معنوی انسان است.
برخی از افراد تا وقتی به مقام و ریاستی نرسیده، اهل معنویتاند؛ ولی پس از رسیدن به مقام یا ثروت، بهتدریج به گناه آلوده میشوند. یکی از علتهای این انحراف، دلبستگی به مقام و ثروت و فراموشی خدا است. در روایتی، امام صادق(ع) ریشه هر گناهی را محبت به دنیا دانسته است.[۲] بر اساس روایتی دیگر، اولین چیزی که به وسیله آن معصیت خدا انجام گرفت، شش صفت بود: علاقه به دنیا؛ علاقه به ریاست؛ علاقه به زن و همسر؛ علاقه به خوارک؛ علاقه به خواب و علاقه به راحتی.[۳]
امام علی(ع) نیز، محبت به دنیا را باعث تباه شدن عقل و ناشنوا شدن دل از شنیدن حکمت دانسته است.[۴]
افراط
افراط در امور معنوی، تأثیر عکس گذاشته و فرد را دچار دلزدگی و غفلت میکند.
برخی نیز، تنها برای رسیدن به کمالات و درجات عرفانی به عبادت و امور معنوی میپردازند. این افراد در حقیقت برای خداوند تعیین تکلیف میکنند که چگونه به آنها مزد بدهد. این افراد پس از مدتی خسته شده و دچار غفلت میشوند.
انسان در کنار امور عبادی باید به تفریح، کار، خواب و دیگر امور زندگی نیز رسیدگی کند. خداوند در آیه ۳۷ سوره نور، مؤمنان را کسانی دانسته که تجارت و کار، آنها را از خداوند بازنمیدارد؛ یعنی انسان باید در همه حال به خدا توجه داشته باشد؛ نه اینکه برای خودسازی از همه امور فاصله بگیرد.
ضعف در اعتقاد و اراده
ضعف در اعتقادات باعث میشود فرد دچار غفلت از یاد خدا شود. زیرا نداشتن اعتقادات قوی انسان را در امور معنوی دچار تزلزل کرده، درنتیجه فرد از یاد خدا و معنویت غافل میشود. کسی که اصول اعتقادات خود را با دلایل عقلی نیاموخته باشد، در فروع دین و عبادات خود استوار نخواهد بود.
یکی دیگر از عوامل غفلت، ضعف اراده است. ضعف اراده انسان را از ادامه عمل بازمیدارد و موجب میشود که زمینه نفوذ و سیطره شیطان در انسان فراهم شود.