رابطه عصمت و اختیار در معصومان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه')
(جایگزینی متن - ';' به '؛')
خط ۸: خط ۸:
ارزش آدمی به اراده آزاد و اختیار او است. جبری بودن عصمت، انسان معصوم را به مانند ماشین خودکاری می‌کند که نه شایسته الگو شدن برای دیگران است و نه سزاوار پاداش فراوان.  
ارزش آدمی به اراده آزاد و اختیار او است. جبری بودن عصمت، انسان معصوم را به مانند ماشین خودکاری می‌کند که نه شایسته الگو شدن برای دیگران است و نه سزاوار پاداش فراوان.  


افرادی که دچار گناه می‌شوند یا نسبت به زشتی گناه، آگاهی کامل ندارند و یا از اراده‌ای قوی برای ترک آن برخوردار نیستند. در طرف مقابل هرچه علم و اراده انسان تقویت شود، انسان بیشتر بر خود مسلط شده و می‌تواند در مقابل گناه، خویشتنداری بیشتری داشته باشد. معصومان کسانی هستند که به زشتی و ناپسندی کارها علم دارند و همچنین دارای اراده‌ای قوی هستند که می‌توانند نفس خود را کنترل کنند.<ref>راه نماشناسی، ص۱۱۵. برای آشنایی با تبیین‌های دیگری از اختیاری بودن عصمت، نگاه کنید به تلخیص المحصّل، ص۳۶۹; ارشاد الطالبین، ص۳۰۱; کشف المراد، ص۳۶۵; الالهیات، ج۳، ص۱۵۹; الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۳، ص۲۹۷; امام‌شناسی، ج۱، ص۸۰; امامت و رهبری، ص۱۷۴; تنزیه انبیا از آدم تا خاتم، ص۱۹; گوهر مراد، ص۳۷۹; انیس الموحدین، ب۳، ف۳; و فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۸.</ref>
افرادی که دچار گناه می‌شوند یا نسبت به زشتی گناه، آگاهی کامل ندارند و یا از اراده‌ای قوی برای ترک آن برخوردار نیستند. در طرف مقابل هرچه علم و اراده انسان تقویت شود، انسان بیشتر بر خود مسلط شده و می‌تواند در مقابل گناه، خویشتنداری بیشتری داشته باشد. معصومان کسانی هستند که به زشتی و ناپسندی کارها علم دارند و همچنین دارای اراده‌ای قوی هستند که می‌توانند نفس خود را کنترل کنند.<ref>راه نماشناسی، ص۱۱۵. برای آشنایی با تبیین‌های دیگری از اختیاری بودن عصمت، نگاه کنید به تلخیص المحصّل، ص۳۶۹؛ ارشاد الطالبین، ص۳۰۱؛ کشف المراد، ص۳۶۵؛ الالهیات، ج۳، ص۱۵۹؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۳، ص۲۹۷؛ امام‌شناسی، ج۱، ص۸۰؛ امامت و رهبری، ص۱۷۴؛ تنزیه انبیا از آدم تا خاتم، ص۱۹؛ گوهر مراد، ص۳۷۹؛ انیس الموحدین، ب۳، ف۳؛ و فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۸.</ref>


اما مقام عصمت تنها موهبتی از طرف خداوند نیست.<ref>برای نمونه، نگاه کنید به پرسش‌ها و پاسخ‌های مذهبی، ج۱، ص۱۶۵; راه نماشناسی، ص۱۲۱; و امام‌شناسی، ج۱، ص۱۱۴</ref> خداوند پیش از آفرینش آدمیان، با علم ازلی خود می‌دانست که گروهی از انسان‌ها، بیش از سایرین از اختیار خود برای تعالی و رشد معنوی استفاده می‌کنند و می توانند الگویی برای همگان باشند. این شایستگی سبب شد که خداوند، موهبت ویژه خویش را نیز به آنان عطا نماید و ایشان را از علم و اراده‌ای برخوردار کند که به واسطه آن، به مصونیت کامل برسند و در پرتو آن، راهنمایانی برای همه افراد بشر گردند<ref>پژوهشی در عصمت معصومان، ص۶۶; هم چنین نگاه کنید به بحارالانور، ج۱۷، ص۹۴; مصنفات الشیخ المفید، ج۵ (تصحیح الاعتقاد) ص۱۲۸; و مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۳۰۱</ref>
اما مقام عصمت تنها موهبتی از طرف خداوند نیست.<ref>برای نمونه، نگاه کنید به پرسش‌ها و پاسخ‌های مذهبی، ج۱، ص۱۶۵؛ راه نماشناسی، ص۱۲۱؛ و امام‌شناسی، ج۱، ص۱۱۴</ref> خداوند پیش از آفرینش آدمیان، با علم ازلی خود می‌دانست که گروهی از انسان‌ها، بیش از سایرین از اختیار خود برای تعالی و رشد معنوی استفاده می‌کنند و می توانند الگویی برای همگان باشند. این شایستگی سبب شد که خداوند، موهبت ویژه خویش را نیز به آنان عطا نماید و ایشان را از علم و اراده‌ای برخوردار کند که به واسطه آن، به مصونیت کامل برسند و در پرتو آن، راهنمایانی برای همه افراد بشر گردند<ref>پژوهشی در عصمت معصومان، ص۶۶؛ هم چنین نگاه کنید به بحارالانور، ج۱۷، ص۹۴؛ مصنفات الشیخ المفید، ج۵ (تصحیح الاعتقاد) ص۱۲۸؛ و مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۳۰۱</ref>


امام صادق(ع) درباره موهبت‌های ویژه پیامبران، فرموده‌اند: از آنجا که خداوند به هنگام آفرینش پیامبران، می‌دانست آنان از او فرمان‌برداری می‌کنند و تنها او را عبادت می‌نمایند، و هیچ‌گونه شرکی روا نمی‌دارند، از موهبت‌های ویژه خویش، برخوردارشان ساخت. پس اینان به واسطه‌ی فرمان‌برداری از خداوند به این کرامت و منزلت والا رسیده‌اند.<ref>بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۷۰</ref>
امام صادق(ع) درباره موهبت‌های ویژه پیامبران، فرموده‌اند: از آنجا که خداوند به هنگام آفرینش پیامبران، می‌دانست آنان از او فرمان‌برداری می‌کنند و تنها او را عبادت می‌نمایند، و هیچ‌گونه شرکی روا نمی‌دارند، از موهبت‌های ویژه خویش، برخوردارشان ساخت. پس اینان به واسطه‌ی فرمان‌برداری از خداوند به این کرامت و منزلت والا رسیده‌اند.<ref>بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۷۰</ref>

نسخهٔ ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۳

سؤال

اگر عصمت امری اعطایی باشد، آیا مصونیت پیامبران و امامان از گناه، جبری نخواهد بود؟ در این صورت، دلیل برتری آنان بر سایر انسان‌ها چیست؟


ارزش آدمی به اراده آزاد و اختیار او است. جبری بودن عصمت، انسان معصوم را به مانند ماشین خودکاری می‌کند که نه شایسته الگو شدن برای دیگران است و نه سزاوار پاداش فراوان.

افرادی که دچار گناه می‌شوند یا نسبت به زشتی گناه، آگاهی کامل ندارند و یا از اراده‌ای قوی برای ترک آن برخوردار نیستند. در طرف مقابل هرچه علم و اراده انسان تقویت شود، انسان بیشتر بر خود مسلط شده و می‌تواند در مقابل گناه، خویشتنداری بیشتری داشته باشد. معصومان کسانی هستند که به زشتی و ناپسندی کارها علم دارند و همچنین دارای اراده‌ای قوی هستند که می‌توانند نفس خود را کنترل کنند.[۱]

اما مقام عصمت تنها موهبتی از طرف خداوند نیست.[۲] خداوند پیش از آفرینش آدمیان، با علم ازلی خود می‌دانست که گروهی از انسان‌ها، بیش از سایرین از اختیار خود برای تعالی و رشد معنوی استفاده می‌کنند و می توانند الگویی برای همگان باشند. این شایستگی سبب شد که خداوند، موهبت ویژه خویش را نیز به آنان عطا نماید و ایشان را از علم و اراده‌ای برخوردار کند که به واسطه آن، به مصونیت کامل برسند و در پرتو آن، راهنمایانی برای همه افراد بشر گردند[۳]

امام صادق(ع) درباره موهبت‌های ویژه پیامبران، فرموده‌اند: از آنجا که خداوند به هنگام آفرینش پیامبران، می‌دانست آنان از او فرمان‌برداری می‌کنند و تنها او را عبادت می‌نمایند، و هیچ‌گونه شرکی روا نمی‌دارند، از موهبت‌های ویژه خویش، برخوردارشان ساخت. پس اینان به واسطه‌ی فرمان‌برداری از خداوند به این کرامت و منزلت والا رسیده‌اند.[۴]

منابع

  1. راه نماشناسی، ص۱۱۵. برای آشنایی با تبیین‌های دیگری از اختیاری بودن عصمت، نگاه کنید به تلخیص المحصّل، ص۳۶۹؛ ارشاد الطالبین، ص۳۰۱؛ کشف المراد، ص۳۶۵؛ الالهیات، ج۳، ص۱۵۹؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۳، ص۲۹۷؛ امام‌شناسی، ج۱، ص۸۰؛ امامت و رهبری، ص۱۷۴؛ تنزیه انبیا از آدم تا خاتم، ص۱۹؛ گوهر مراد، ص۳۷۹؛ انیس الموحدین، ب۳، ف۳؛ و فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۸.
  2. برای نمونه، نگاه کنید به پرسش‌ها و پاسخ‌های مذهبی، ج۱، ص۱۶۵؛ راه نماشناسی، ص۱۲۱؛ و امام‌شناسی، ج۱، ص۱۱۴
  3. پژوهشی در عصمت معصومان، ص۶۶؛ هم چنین نگاه کنید به بحارالانور، ج۱۷، ص۹۴؛ مصنفات الشیخ المفید، ج۵ (تصحیح الاعتقاد) ص۱۲۸؛ و مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۳۰۱
  4. بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۷۰