پیش نویس:زیارت
![]() | این متن یک پیشنویس است که در وضعیت در حال نگارش قرار دارد |
زیارت به چه معنی است و در تاریخ اسلام و قرآن و سنت چه جایگاهی دارد؟ چه آدابی برای زیارت ذکر شده است؟ عقیده وهابیت در مورد زیارت چیست و چگونه میتوان آن را نقد کرد؟
معنای زیارت
زیارت از ریشه «زور» میباشد و به معنای قصد کردن و تمایل به چیزی است. خواه از دور باشد یا از نزدیک یا با گرایش قلبی و قصد همراه باشد یا اعم از این که با اکرام و تعظیم زیارت شونده همراه باشد.[۱] اما زیارت در اصطلاح عرفی به قصد و تمایلی گفته میشود که افزون بر میل و حرکت حسی، قلب هم گرایش جدی پیدا کرده و نسبت به زیارت شونده با اکرام و تعظیم قلبی و انس روحی همراه باشد.[۲] البته هر چه مزور برتر و کامل تر باشد، قصد جدی تر و درجه تکریم و تعظیم نیز برتر خواهد بود.[۳]
زیارت در تاریخ اسلام
زیارت در تاریخ اسلامی سابقه دیرین دارد. پایه گذار زیارت قبور مسلمانان پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) بودند. ایشان در واقعه حدیبیه بر سر قبر آمنه رفتند و برای ایشان گریستند و به مرمت و باز سازی قبر ایشان پرداختند. هم چنین پس از حجة الوداع نیز به زیارت قبر مادرش آمنه رفتند.[۴] همچنین بیهقی و محدثان دیگر نقل کردهاند که پیامبر اکرم(ص) قبور شهدا را در اُحد زیارت کرد.[۵] درباره امام علی(ع) نقل کردهاند که آن حضرت به قصد زیارت حضرت فاطمه(س) بیرون میرفتند و بر سر مزار آن حضرت حاضر شده و گریه میکردند و برای آن حضرت دعا میکردند.[۶]
علاوه بر این تاریخ نشان میدهد که زیارت امام حسین(ع) از شور انگیزترین زیارتها بوده و مورد تأکید و تشویق امامان بوده است. از سال ۶۱ هجری تا سال ۱۳۲ هجری که شیعیان تحت فشار حکومت بنی امیه نتوانستهاند زیارت کنند باز هم به با سختی و به صورت مخفیانه به زیارت امام حسین(ع) میرفتند.[۷]
زیارت در قرآن و سنت
مشروعیت و جواز
از برخی آیات قرآن کریم همانند آیه ۸۴ سوره توبه استفاده میشود که پیامبر اسلام(ص) بر جنازه مردگان نماز میخواندند و به زیارت آنها میرفتند و برای آنها طلب مغفرت مینمود. امّا بعداً از چنین اعمال نسبت به منافقان نهی شد.[۸] هم چنین برخی از مفسرین از این آیه استفاده کردهاند که ایستادن در کنار قبر مومنان و دعا برای آنان و نیز زیارت اموات از صالحان و معصومان امری پسندیده، مشروع و جایز است.[۹][۱۰] هم چنین قرآن کریم در آیه ۳۶ سوره نور به صورت کلی به مکانهای مقدس اشاره کرده و انسان را به اهمیت و احترام آنها توجه داده است. خانههایی که در این آیه به آنها توجه داده شده است همان مراکزی هستند که به فرمان پروردگار استحکام یافته و مرکز یاد خداست و حقایق اسلام و احکام خدا از آن ها نشر مییابد و آن ها مرکز مشکات انوار الهی، ایمان، هدایت و دارای تقدس و احترام هستند.[۱۱]
فوائد و آثار
زیارت در روایات اسلامی شیعه و اهل تسنن مورد سفارش و تاکید قرار گرفته است و فوائدی برای آن ذکر شده است. به عنوان مثال از امام علی(ع) نقل شده است: «زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُمْ وَ لْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یَدْعُو لَهُمَا».[۱۲] یا مثلاً از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که توصیه به زیارت قبور نمودهاند و یادآوردی مرگ را ثمره آن بیان کردهاند. زیارت قبور موجب یادآوری مرگ است.»[۱۳] هم چنین پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «و صلوا علی حیث ما کنتم فان صلاتکم و سلامکم یبلغنی؛ در هر حال که هستید، بر من درود فرستید، همانا درود و سلام شما به من میرسد.»[۱۴]
بر اساس تصریح قرآن در آیه ۱۶۹ سوره آل عمران نیز برخی انسانها پس از مرگ دارای حیات هستند؛ لذا زیارت آنها و توجه به آنها میتواند منشأ اثر باشد.[۱۵]
استحباب زیارت در روایات
استحباب زیارت اهل قبور
در منابع اسلامی روایات متعددی وجود دارند که از آنها استحباب زیارت اهل قبور استفاده میشود.[۱۶] به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره میشود:
- انس بن مالک از پیامبر اسلام(ص) نقل میکند که فرمودند: «شما را از زیارت قبور نهی میکردم (امّا امروز میگویم) قبور را زیارت کنید که شما را به یاد مرگ میاندازد.[۱۷]
- عایشه روایت میکند که حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: جبرئیل نزدم آمد و گفت: پروردگارت به تو امر میکند که در قبرستان اهل بقیع حاضر شوی و برایشان طلب آمرزش کنی…»[۱۸]
- حضرت علی(ع) هنگام زیارت قبور در کوفه فرمود: «السلام علیکم یا اهل الدّیار من المؤمنین و المسلمین و…»[۱۹]
استحباب زیارت معصومین(ع)
روایاتی که استحباب زیارت اهل بیت(ع) مخصوصاً امام حسین(ع)، امام رضا(ع) و پیامبر اسلام(ص) از آن استفاده میشود از حد تواتر گذشته است. به عنوان مثال امام صادق(ع) در باب زیارت امام حسین(ع) میفرمایند: مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع عَارِفاً بِحَقِّهِ غَفَرَ [اللَّهُ] لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ؛ یعنی هر کسی قبر حسین(ع) را زیارت کند در حالی که حق و جایگاه ایشان را بشناسد، خداوند گناهان گذشته و آینده او را میآمرزد.[۲۰]
آداب زیارت
برای زیارت به ویژه زیارت خانه خدا، زیارت پیامبر اکرم(ص)، پیشوایان معصوم(ع)، علماء، صالحان و مومنان رعایت آدابی لازم است. رعایت ادب، طهارت جسم و روح، خضوع، خشوع، اذن دخول، نماز و … از جمله آدابی است که ذکر شده است؛ بنابراین، زیارت به ویژه زیارت مکانهای مذکور سازنده و مفید است و نوعی سپاسگذاری و قدردانی از جانبازی و فداکاری آنان به شمار میرود و هشداری به نسل معاصر و آینده است که پاداش آن کس که راه حق و فضیلت را برگزیند و در راه دفاع از عقیده و گسترش حریت و آزادی جان سپارد این است که هیچ گاه از خاطرهها محو نشود.[۲۱]
یکی از آدابی که نسبت به زیارت معصومین(ع) ذکر شده است شناخت و معرفت به زیارت شونده است. برای نمونه میتوان به روایتی که در مطلب اخیر نقل شد اشاره کرد.[۲۲]
عقیده وهابیت در مورد زیارت
وهابیت آموزه های اسلامی را با سلیقه و ذوق خاصی که بتواند مسلمانان را با آن تکفیر کند تفسیر نموده است. از این جمله اعتقاد خاص این فرقه در مسئله توحید در عبادت است. وهابیها با داخل نمودن امور متعددی در معنای عبادت، دایره توحید در عبادت را آن قدر ضیق کردهاند که امکان عملی بر طبق آن را باقی نگذاشته است و در مقام عمل حتی خود آنان هم نمیتوانند از موحّدین در عبادت به شمار آیند.[۲۳]
ابن تیمیه میگوید: عبادت اسم جامعی است برای هر چه که خداوند آن را دوست داشته و میپسندد. این چیز میتواند در قالب گفتار باشد و میتواند به شکل عمل باطنی، و ظاهری مثل نماز، زکات، روزه و حج، راستگویی، اداء امانت، صله ارحام از انسان صادر گردد. آنان هر عملی را که حاکی از احترام و تعظیم غیر خدا باشد موجب شرک و کفر میدانند و لذا به پیروی از این عقیده، شفاعت، توسل، تبرک زیارت قبور انبیاء و اولیاء و احترام به ارواح آنان، فرستادن صلوات با صدای بلند بر پیامبر اسلام خصوصاً در کنار قبر آن حضرت، جشن و شادی در میلادهای پیامبر و ائمه(ع) سوگواری در روزهای وفات و شهادت آنان و ساختن قبّه بر قبور مبارک آنان و هر چیز دیگری که از احترام، تعظیم، تقدس آن ها چه در عمل و چه در قول حکایت بکند به اعتقاد وهابیت حرام و غیرمشروع بوده و اعتقاد به این امور و عمل به آن ها را باعث شرک و کفر میدانند.[۲۴]
دلیل وهابیت
وهابیت تنها دلیلی را که بر حرمت زیارت قبور توانسته اقامه کند حدیث «لا تُشدّ الرحال» است که در متون اهل سنت چنین نقل شده است: «... عن أبی هُرَیْرَةَ یَبْلُغُ بِهِ النبی(ص) لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إلا إلی ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ مَسْجِدِی هذا وَ مَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَسْجِدِ الْأَقْصَی»؛ از ابو هریره نقل شده که از پیامبر به او رسیده است که بار سفر بسته نمی شود، مگر به سوی سه مسجد، مسجد من (مسجد النبی)، و مسجد الحرام و مسجد الاقصی.»[۲۵]
بزرگان وهابیت در کتابهای خود به حدیث مذکور به صورت فراوان پرداخته و با استفاده از آن حرمت زیارت قبور را نتیجه گرفته اند.[۲۶] به عنوان نمونه از دو کتاب معتبر وهابیت استدلال به این حدیث بر حرمت زیارت قبور نقل میشود:
- سلیمان بن عبدالله بن عبدالوهاب از حدیث فوق حرمت زیارت قبور را این گونه نتیجه می گیرد: در نفی مذکور در حدیث «شدّ الرحال» زیارت قبور و مشاهد نیز داخل میباشد؛ یا به اعتبار این که نهی از چنین سفری شده است و به تبع از سفر برای زیارت قبور و مشاهد نیز نهی شده است یا به اعتبار این که نفی استحباب از چنین سفری شده است و در نتیجه از زیارت قبور و مشاهد نیز نفی استحباب شده است. اما در یک روایت صحیح به صراحت با صیغه نهی آمده است؛ بنابراین نهی برای آن متعین می شود و به همین علت صحابه منع را از آن فهمیدهاند.»[۲۷]
- ابن تیمیه در این رابطه می گوید: «سفر کردن برای وقوف در غیر عرفات، مسجد الاقصی و هم چنین قبر سایر انبیاء و مشایخ جایز نیست و مسلمانان بر این معنی اتفاق نظر دارند. بلکه آن چه ظهور بیشتری دارد این است که علماء معتقدند هیچ کسی نباید برای زیارت قبری از قبور سفر کند. ریشه اعتقاد مذکور این است که دین مبتنی بر دو اصل است؛ یکی اینکه تنها خدای یگانه ای که شریک ندارد باید عبادت شود و عبادت غیر از او شرک است. دیگر این که عبادت خدا نیز تنها از راهی باید باشد که تشریع شده است؛ لذا نباید خدای متعال با بدعت عبادت شود؛ چناچه که خداوند فرمود است: ﴿فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا؛ پس کسی که دیدار [پاداش و مقام قرب] پروردگارش را امید دارد، پس باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نکند.﴾[۲۸]
نقد دیدگاه وهابیت
فرقه وهابیت گرفتار یک سلسله اوهام شده و فقط به دنبال بهانه برای تکفیر مسلمانان می باشد. این فرقه که توسط محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم قمری ابداع و پایهگذاری شد، بر اساس عقاید ابن تیمیه و ابن قیم جوزی، هم در عرصه اعتقادات و هم در حوزه فقه و احکام در مقابل دین اسلام، اعم از مذهب تشیع و مذهب تسنن، قد علم کرده است و با این بدعت، اسلام را منحصر به خود دانسته و سایر مسلمین را خارج از دین اسلام و محکوم به کفر و شرک کردهاند.[۲۹]
وهابیها دقیقاً بر خلاف آیات قرآنی و روایات نبوی و سیره اصحاب و مسلمین و حکم عقل قدم برداشته و عبادت را بر طبق خواست و میل خودشان طوری تفسیر کردهاند که نه تنها راه و طریق به سوی اسلام را مسدود نمودهاند، بلکه خط بطلان بر دین مبین اسلام کشیده و امکان مسلمان شدن را از هر کسی گرفتهاند.[۳۰]
احادیثی که این فرقه به عنوان دلیل ذکر کردهاند حتی از دیدگاه علماء اهل سنت بر حرمت زیارت قبور دلالت ندارند و لذا برای فرقه وهابیت دلیلی باقی نمیماند؛ بلکه احادیث متعددی بر جواز بلکه بر استحباب زیارت قبور در متون معتبر اهل سنت از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است.[۳۱]
در اینکه عبادت فقط برای خدا است و عبادت غیر خدا با توحید در عبادت منافات دارد هیچ شک و تردیدی وجود ندارد. لکن هر فعل یا قول انسان که حاکی از تعظیم و تکریم غیر خدا و نیز تذلل، خضوع و خشوع در برابر غیر خدا باشد نمیتواند عبادت محسوب گردد؛ زیرا بالاترین درجه خشوع و خضوع که عبارت از سجده باشد در برابر غیر خدا در قرآن نه تنها جایز شمرده شده است بلکه امر و دستور الهی بر آن وجود دارد. اگر سجده از مصادیق عبادت باشد هرگز خداوند به ملائکه دستور نمیداد که در برابر حضرت آدم(ع) به سجده بیفتند و نیز شیطان نباید در اثر عدم سجده کافر شده و ملعون درگاه الهی قرار میگرفت، بلکه بنابر معیار وهابیت باید از موحدین به شمار میآمد و این فرشتهها است که با این عملشان کافر شدهاند.[۳۲]
به هر حال اساس این اعتقادات کلی وهابیت را دشمنی و عداوت سران و پیشوایان وهابیت با اهل بیت(ع) تشکیل میدهد؛ یعنی بزرگان وهابیت چون ادامه دهنده راه بنی امیه و دشمنان اهل بیت بوده و هستند، به همین جهت حرمت، شرک و کفر را در رابطه با زیارت، توسل، شفاعت و امثال اینها مطرح میکنند زیرا این مطالب بیشتر درباره اهل بیت(ع) موضوعیت دارند.[۳۳][۳۴]
نقد استدلال وهابیت به حدیث «لا تشدّ الرحال»
نقد اول
حدیث مذکور هیچ دلالتی بر حرمت زیارت قبور ندارد بلکه حتی بر حرمت سفر به سوی غیر مساجد سه گانه نیز دلالت ندارد زیرا:
اولاً موضوع این حدیث مساجد می باشد نه قبور و لذا این حدیث درباره قبور سخن نمیگوید. وهابی ها بدون ارائه هیچ دلیلی می گویند که زیارت قبور نیز داخل در این روایت میشود.[۳۵]
ثانیاً کلمه «لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ» نهی نیست که از آن حرمت سفر به سوی غیر این سه مسجد به دست آید بلکه صیغه نفی است به این معنا که به سوی غیر از این سه مسجد بار سفر بسته نمیشود. نویسنده کتاب شرح توحید ادعا کرده است که در یک روایت صحیح دیگر، این حدیث با صیغه نهی نقل شده است در حالی که نه این حدیث را نقل کرده است و نه منبعی را که این حدیث در آن نقل شده باشد ذکر کرده است.[۳۶]
ثالثاً به گفته علماء اهل سنت این سخن رسول خدا بر فضلیت این سه مسجد دلالت دارد؛ یعنی اگر کسی می خواهد سفر کند به سوی این سه مسجد سفر کند و در آنها به عبادت بپردازد. بر این مطلب در کتابهای متعدد اهل سنت تاکید شده است. به عنوان مثال ابو سعید در کتاب فضائل مکه می گوید: «مکه حرم خداوند است و کسانی که در مکه هستند از عذاب خدا در امان می باشند و یک روز ماندن در حرم خدا بهتر از روزه گرفتن و ماندن یک دهر در غیر آن است و به همین علت است که از رسول خدا(ص) روایت شده است که: «لا تشد الرحال إلا الی ثلاثة مساجد مسجدی هذا والمسجد الحرام والمسجد الأقصی» و از مساجد دیگری نام نبرده است. هم چنین رسول خدا(ص) فرموده است: یک نماز در مسجد من (مسجد النبی) با هزار نماز در جاهای دیگر برابری می کند به جز مسجد الحرام که یک نماز در آن برابر با صد هزار نماز در جاهای دیگر است. و یک نماز در مسجد الاقصی برابر با پانصد نماز در جاهای دیگر میباشد».[۳۷] علاوه بر این نووی نیز در شرح صحیح مسلم گفته است که این حدیث فضیلت این مساجد سه گانه را بیان می کند و معنای آن در نزد جمهور علماء این است که «شدّ رحال» به سوی غیر این مساجد فضیلتی ندارد و این که برخی می گویند «شدّ رحال» به سوی غیر این مساجد سه گانه حرام است یک سخن غلط و باطل می باشد.[۳۸]
نقد دوم
ابن حجر عسقلانی شارح صحیح بخاری می گوید اگر حدیث «شدّ الرحال» مطلق باشد و حمل بر حرمت سفر به سوی غیر این مساجد سه گانه شود، تمام سفرها مثل سفر برای تجارت، صله رحم، طلب علم و امثال آنها حرام خواهند بود؛ لذا معنای درست این حدیث این خواهد بود که برای عبادت و نماز به سوی این مساجد بار سفر بسته شود و به سوی مساجد دیگر فضیلتی برای این کار نیست؛ بنابراین سخن کسی که گفته است سفر برای زیارت قبر شریف (قبر نبی) و قبرهای صالحین حرام است باطل می شود.[۳۹]
نقد سوم
افزون بر این که این حدیث هیچ گونه دلالتی بر حرمت زیارت قبور ندارد. احادیثی در متون اهل سنت نقل شده که دلالت بر استحباب زیارت قبور دارند. هرچند در برخی از این احادیث آمده است که در ابتداء زیارت قبور از طرف پیامبر اسلام(ص) منع شده است لکن بعدا یا بلا فاصله این منع نسخ شده و پیامبر اسلام(ص) به زیارت قبور دستور داده اند و در نتیجه زیارت قبور از طرف رسول خدا(ص) در این روایات جایز بلکه مستحب قرار داده شده است.[۴۰] به برخی از متون اشاره میشود:
- حاکم نیشابوری می گوید احادیثی که در نهی زیارت قبور آمدهاند منسوخ شدهاند و ناسخ آن حدیثی است که از پیامبر اسلام(ص) نقل شده که فرمود: «قد کنت نهیتکم عن زیارة القبور ألا فزوروها فقد أذن الله تعالی لنبیه(ص) فی زیارة قبر أمه و هذا الحدیث مخرج فی الکتابین الصحیحین للشیخین رضی الله عنهما» یعنی من قبلا از زیارت قبور شما را منع کرده بودم اما آگاه باشید پس قبرها را زیارت کنید به راستی که خداوند متعال به پیامبرش اجازه داد که قبر مادرش را زیارت کند. این حدیث در صحیحین (صحیح بخاری و مسلم) نقل شده است. و در نقل دیگری آمده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «نهیتکم عن زیارة القبور فزوروها فإن فیها عبرة»؛ من شما را از زیارت قبور منع کرده بودم پس قبرها را زیارت کنید زیرا این کار عبرت برای شما است.[۴۱]
- هم چنین نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ألا فزوروا القبور فإنها تزهد فی الدنیا وتذکر الآخرة» یعنی آگاه باشید قبرها را زیارت کنید زیرا قبرها موجب زهد در دنیا و یاد آخرت میشود یا «نهیتکم عن زیارة القبور فزوروها فإنها تذکرکم الموت» یعنی شما را از زیارت قبرها نهی کرده بودم پس آنها را زیارت کنید زیرا قبرها مرگ را به یاد شما می آورد.[۴۲]
- در صحیح مسلم نیز آمده است که سفارش پیامبر اکرم(ص) این است که به زیارت اهل قبور بروید که این عمل مایه یادآوری سرای دیگر است.[۴۳]
- نووی می گوید در حدیثی که پیامبر اکرم(ص) در زیارت قبرستان بقیع فرموده است که گفته شود «... السلام علیکم دار قوم مؤمنین وانا ان شاء الله بکم لاحقون» دلیل بر استحباب زیارت قبور است و سلام دادن به اهل قبور و دعاء برای آنان و ترحم بر آنان مستحب می باشد. از این سخن که «یخرج من آخر اللیل إلی البقیع» که در این حدیث آمده است، به دست می آید که زیارت در آخر شب فضیلت دارد.[۴۴]
پانویس
- ↑ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، 2: 260.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، 3: 320.
- ↑ «آشنایی اجمالی با زیارت»، سایت اندیشه قم.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، 8: 87.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، 10: 441.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، 10: 441.
- ↑ شوشتری، امام حسین علیه السلام این گونه بود (ترجمه الخصائص الحسینیة)، 361.
- ↑ «از دیدگاه قرآن و روایات، زیارت اهل قبور درست است؟»، سایت اندیشه قم.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 8: 72.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 9: 360.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 14: 481.
- ↑ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، 3: 223.
- ↑ ابن ماجه، سنن إبن ماجة، 3: 94.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار (ط- بیروت)، 97: 190.
- ↑ «آشنایی اجمالی با زیارت»، سایت اندیشه قم.
- ↑ «از دیدگاه قرآن و روایات، زیارت اهل قبور درست است؟»، سایت اندیشه قم.
- ↑ امینی، الغدیر، 5: 166.
- ↑ امینی، الغدیر، 5: 166.
- ↑ امینی، الغدیر، 5: 166.
- ↑ ابن قولویه، کامل الزیارات، 138.
- ↑ سبحانی، آیین وهابیت، 119 و 120.
- ↑ ابن قولویه، کامل الزیارات، 138.
- ↑ «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها دادهاند؟»، سایت اندیشه قم.
- ↑ سبحانی، فی ظلال التوحید، 25.
- ↑ أبو الحسین القشیری النیسابوری، صحیح مسلم، 2: 1014.
- ↑ «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها دادهاند؟»، سایت اندیشه قم.
- ↑ بن عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب، یسیر العزیز الحمید فی شرح کتاب التوحید، 1: 313.
- ↑ بن تیمیة الحرانی أبو العباس، کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة، 26: 150-151.
- ↑ «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها دادهاند؟»، سایت اندیشه قم.
- ↑ «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها دادهاند؟»، سایت اندیشه قم.
- ↑ «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها دادهاند؟»، سایت اندیشه قم.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1: 183.
- ↑ «بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادی سنندج»، khamenei.ir.
- ↑ «بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم»، khamenei.ir.
- ↑ «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها دادهاند؟»، سایت اندیشه قم.
- ↑ «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها دادهاند؟»، سایت اندیشه قم.
- ↑ أبو سعید، فضائل مکة والسکن فیها، 1: 22.
- ↑ نیشابوری، الصحیح لمسلم (مع شرح الامام محی الدین نووی)، 4: 326.
- ↑ العسقلانی الشافعی، فتح الباری شرح صحیح البخاری، 3: 66.
- ↑ «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها دادهاند؟»، سایت اندیشه قم.
- ↑ الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، 1: 530.
- ↑ الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، 1: 531.
- ↑ نیشابوری، صحیح مسلم، 3: 64.
- ↑ النووی، صحیح مسلم بشرح النووی، 7: 41.
منابع
- فیومی، أحمد بن محمد (۱۴۱۴). المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر. قم: موسسه دار الهجرة.
- طریحی، فخر الدین بن محمد (۱۳۷۵). مجمع البحرین. به کوشش احمد حسینی اشکوری. تهران: مرتضوی.
- سایت اندیشه قم (۱۴۰۴). «آشنایی اجمالی با زیارت». pasokh.org. دریافتشده در ۱ فروردین ۱۴۰۴.
- طبرسی، فضل بن حسن (۱۴۰۸). مجمع البیان. بیروت: دار المعرفة.
- مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الانوار. تهران: مؤسسة الوفاء.
- مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. به کوشش محمد رضا آشتیانی. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
- شیخ حر عاملی، محمد بن حسن (۱۴۰۹). وسائل الشیعة. قم: مؤسسة آل البیت علیهم السلام.
- ابن ماجه، محمد بن یزید (۱۴۱۸). سنن إبن ماجة. بیروت: دار الجیل.
- سبحانی، جعفر (بی تا). آیین وهابیت. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. دفتر انتشارات اسلامی. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ابن قولویه، جعفر بن محمد (۱۳۵۶). کامل الزیارات. به کوشش عبدالحسین امینی. نجف اشرف: دار المرتضویة.
- سایت اندیشه قم (۱۴۰۴). «از دیدگاه قرآن و روایات، زیارت اهل قبور درست است؟». pasokh.org. دریافتشده در ۲ فروردین ۱۴۰۴.
- امینی، عبدالحسین (بی تا). الغدیر. قم: موسسة الاعلمی للمطبوعات. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - شوشتری، جعفر (۱۳۹۴). امام حسین علیه السلام این گونه بود (ترجمه الخصائص الحسینیة). ترجمهٔ صادق حسن زاده. قم: آبانه.
- سایت اندیشه قم (۱۴۰۴). «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها دادهاند؟». pasokh.org. دریافتشده در ۴ فروردین ۱۴۰۴.
- سبحانی، جعفر (۱۴۱۲). فی ظلال التوحید. قم: مؤسسه امام صادق(ع).
- أبو الحسین القشیری النیسابوری، مسلم بن الحجاج (۱۴۰۷). صحیح مسلم. به کوشش محمد فؤاد عبد الباقی. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
- بن عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب، سلیمان (بی تا). صحیح مسلم. ریاض: دار النشر: مکتبة الریاض الحدیثة. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - بن تیمیة الحرانی أبو العباس، أحمد عبد الحلیم (بی تا). کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة. بی جا: دار النشر: مکتبة ابن تیمیة. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - khamenei.ir (۱۴۰۴). «بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادی سنندج». farsi.khamenei.ir. دریافتشده در ۸ فروردین ۱۴۰۴.
- khamenei.ir (۱۴۰۴). «بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم». farsi.khamenei.ir. دریافتشده در ۸ فروردین ۱۴۰۴.
- أبو سعید، الحسن بن یسار البصری (۱۴۰۰). فضائل مکة والسکن فیها. به کوشش سامی مکی العانی. کویت: دار النشر: مکتبة الفلاح.
- نیشابوری، مسلم بن حجاج (۱۴۳۰). الصحیح لمسلم (مع شرح الامام محی الدین نووی). پاکستان: مکتبه البشری.
- العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (بی تا). فتح الباری شرح صحیح البخاری. به کوشش محب الدین الخطیب. بیروت: دار النشر: دار المعرفة. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - الحاکم النیسابوری، محمد بن عبدالله أبو عبدالله (۱۴۱۱). المستدرک علی الصحیحین. به کوشش مصطفی عبد القادر عطا. بیروت: دار الکتب العلمیة.
- نیشابوری، مسلم بن حجاج (بی تا). صحیح مسلم. بیروت: دار الکتب العلمیة. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - النووی، أبو زکریا یحیی بن شرف بن مری (۱۳۹۲). صحیح مسلم بشرح النووی. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.