automoderated
۱٬۲۷۴
ویرایش
(جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه') |
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) (←تقسیمبندی روشهای تفسیری: تکمیل) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
در تفسیر [[قرآن]] روشهای مختلفی از جمله قرآن به قرآن، [[تفسیر روایی]]، [[تفسیر عقلی]] و [[تفسیر علمی]] به کار رفته | در تفسیر [[قرآن]] روشهای مختلفی از جمله قرآن به قرآن، [[تفسیر روایی]]، [[تفسیر عقلی]] و [[تفسیر علمی]] به کار رفته است. مستند و يا مستنداتي كه مفسّران در فهم و تفسير آيات [[قرآن]] از آن بهره گرفتهاند، «روش تفسیر»، نامیده میشود. نوع نگرش مفسر هم در تفسیر مؤثر است، که تفسیر مطابق صبغه خاص نویسنده، و گرایش او نگارش شده است. نگرشهایی چون فلسفی و کلامی از این قبیل هستند. روش و نگرش در تفسیر قرآن کاربردی جداگانه داشته و شناخت این موضوع میتواند کمک شایانی در فهم محتوای تفسیر داشته باشد. | ||
== روش تفسیر == | == روش تفسیر به مأثور == | ||
{{اصلی|تفسیر به مأثور}} | |||
تفسير به مأثور كه از آن به '''تفسير نقلي''' نيز ياد ميشود، با استفاده از نقلهای معتبر مثل قرآن و روایات، آیات تفسیر میشود. | |||
=== تفسیر قرآن به قرآن === | |||
{{اصلی|تفسیر قرآن به قرآن}} | |||
مقصود اين است كه هر آيهاي به كمك و استعانت از آيات ديگر تفسير شود، زيرا برخي آيات مبين آيات ديگر است. اين شيوه، برگرفته از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) در تفسير آيات ميباشد. | |||
[[حضرت علي(ع)]] فرمودند: {{عربی|كتاب الله... ينطلق بعضه ببعض و يشهد بعضه علي بعض|ترجمه=كتاب خدا... برخي از آن براي برخي ديگر گويا و برخي از آن براي بعض ديگر گواه است}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳.</ref> | |||
اين شيوه از تفسير، از متقنترين شيوههای تفسیری است. علمايي هم چون [[علامه طباطبايي(ره)]]، [[تفسير الميزان]] را به همین شيوه به رشته تحرير در آورده است. | |||
=== | === تفسیر قرآن به روایات === | ||
{{اصلی|تفسیر روایی}} | |||
تفسير قرآن کریم به روايات و سنّت [[معصومين(ع)]] تفسيري است كه از آن به تفسير «روايي» نيز ياد ميشود. [[خدا]]، پيامبر(ص) را مفسّر آيات دانسته و فرموده است:{{قرآن|وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ|ترجمه=ما اين ذكر (قرآن) را بر تو نازل كرديم، تا آن چه را به سوي مردم نازل شده است براي آنان روشن سازي|سوره=نحل|آیه=۴۴}} | |||
با توجّه به نزديكي زماني صحابه و تابعين با پيامبر(ص)، تفسيري كه آنها ارائه دادهاند، مورد توجّه مفسّران به خصوص [[اهل سنت]] واقع شده است. مقصود از استناد تفسير به روايات، روايات با سند صحيح و با دلالت قطعي است نه روايات ضعيف. تفسیر نور الثقلين، یکی از تفاسیر روایی میباشد. | |||
در | == روش تفسیر اجتهادی == | ||
{{اصلی|تفسیر اجتهادی}} | |||
بعد از عصر پیامبر(ص) و تأکیدات ایشان و اهل بیت(ع)، نسبت به جایگاه عقل در فهم دین، تفسیر اجتهادی و عقلی قوت گرفت و مفسران به این روش گرایش پیدا کردند. انواع تفسیر اجتهادی در زیر معرفی میشود: | |||
* '''تفسیر ادبی''': گروهي از مفسّران با گرايش به مباحث ادبي و نحوي به تفسير اجتهادي قرآن ميپردازند. در چنين تفسيرهايي به واژگان لغات زبان عرب، الفاظ با كمك از صرف و نحو و ... اهميّت فوق العادهاي داده ميشود. مانند [[تفسير جوامع الجامع]]، [[فضل بن حسن طبرسي]]. | |||
* '''تفسير بلاغي و بياني:''' مفسّران در تفسيرهاي بلاغي و بياني، به جنبه بلاغي عبارات و كلمات قرآن، اهتمام بيشتري دارند و به اجتهاد در تفسير مركبات قرآن با كمك علم معاني و بيان ميپردازند. مانند:تفسير کشاف اثر زمخشري. | |||
* '''تفسير لغوي:''' اهتمام غالب مفسّران در تفسيرهاي لغوي بر شناخت و اجتهاد در لغات، ريشه و اشتقاق و شكل و تغييرات آنها است. مانند: تفسير مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهاني. | |||
* '''تفسير فقهي:''' در تفسيرهاي فقهي، همّت و اجتهاد بيشتر مفسران، بر شناخت و دريافت احكام فقهي الهي و احكام فرعي از آيات قرآن است كه حدود پانصد آيه در قرآن کریم جزء [[آيات الاحكام]] و فقه القرآن شمرده شده است. مانند تفسير كنز العرفان في فقه القرآن؛ اثر فاضل مقداد. | |||
* '''تفسير كلامي:''' مفسّران با سبك و گرايش كلامي، به تفسير آيات پرداختهاند و بيشتر آياتي كه بيانگر عقايد مسلمانان، اعمّ از [[توحيد]]، [[عدل]]، [[نبوت]]، [[امامت]]، [[معاد]] و... است، با اعتقادات قطعی و عقلی، تفسیر کردهاند. مانند: تفسير الفرقان، اثر شيخ محمد صادق تهراني. | |||
* '''تفسير فلسفي:''' در تفسير فلسفي از اصول و قواعد فلسفي براي ادراك مفاهيم و مقاصد قرآن کریم، كمك گرفته ميشود و از شيوه ي استدلال بهره ميگيرند. مانند: تفسير القرآن الكريم، اثر صدر الدين شيرازي معروف به صدر المتألهين. | |||
* '''تفسير عرفاني:''' گروهي از مفسّران با سبك و گرايش عرفاني، باطني، به تفسير قرآن کریم ميپردازند مانند تفسير شاه نعمت الله، اثر نعمت الله كرماني. | |||
* '''تفسير ترتيبي:''' گروهي از مفسّران با گرايشي اجتهادي به تفسير ترتيبي ميپردازند كه جنبههاي اخلاقي و هدايتي قرآن کریم با استفاده از روايات اهميّت ميدهند: مانند تفسير من وحي القرآن، اثر سيد محمد حسين فضل الله. | |||
* '''تفسير اجتماعي:''' تفسير اجتماعي حاصل رويكرد مفسّران دوران جديد است. آنها اهتمام خود را براي حل مشكلات اجتماعي در پرداختن به آيات ميدانند، مانند: منشور جاويد، اثر جعفر سبحاني. | |||
* '''تفسير علمي و تجربي:''' يكي از تفسيرهاي اجتهادي تفسير علمي و تجربي است كه گسترش آن از رويكردهاي جديد در مباحث تفسيري است. از نگاه آنها قرآن، متعرّض نكات علمي و تجربي شده است و با گذشت زمان و رشد تكنولوژي بيشتر مشخص ميشود. مانند الجواهر في تفسير القرآن، اثر شيخ منطاوي. | |||
== روش تفسیر جامع == | |||
تفسيرهاي جامع شامل تفسيرهايي است كه مفسّر از دو روش روايي و اجتهادي در تفسير خود استفاده كرده است و به تمام ابعاد اعمّ از ادبي، كلامي، فلسفي و فقهي ... پرداختهاند. مانند: تفسير نمونه، اثر آيت الله ناصر مكارم شيرازي و تفسير الميزان، اثرعلّامه طباطبايي.<ref>ر.ك: مؤدب، سيد رضا، روشهاي تفسير قرآن، قم، چ ۱، ۱۳۸۰؛ بابايي، علي اكبر و ديگران، روش شناسي تفسير قرآن، تهران: انتشارات سمت، ۱۳۷۹؛ و زنجاني، عميد، مباني و روشهاي تفسير قرآن تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چ ۱، ۱۳۶۶.</ref> | |||
== گرایشهای تفسیری == | |||
گرایشهای تفسیری و به تعبیر بعضی اتجاهات و اهتمامات تفسیری، مواردی است که بسته به قوه و توانایی، فرد به یک سمت گرایش پیدا میکند. برای نمونه کسی که عالم در علم کلام است، گرایش تفسیر کلامی به قرآن دارد. بین روشهای تفسیری و گرایشهای تفسیری، باید تفاوت قائل شد. گاهی مفسّر با روشِ تفسیرِ قرآن به قرآن، یا روش قرآن به حدیث و ... وارد میشود؛ اما گرایش فلسفی، یا [[کلامی کلام|کلامی]] یا اجتماعی یا [[اخلاقی اخلاق|اخلاقی]] را دنبال میکند. | |||
مرحوم [[علامه طباطبایی]] که روش ایشان تفسیر قرآن به قرآن است، درباره نقص سایر روشهای تفسیری میفرماید: «تمام روشهای تفسیری در این نقیصه مشترکاند که نتایج بحثهای علمی یا فلسفی و غیر آن از خارج از قرآن گرفته شده و بر مضمون آیات تحمیل میشود؛ لذا تفسیر آنها سر از تطبیق بیرون آورده است؛ از همین جهت، بسیاری از حقایق قرآن را مجاز جلوه داده، و آیات را تأویل کردهاند؛ لازمه این تفسیرها این است که قرآنی که خود را {{قرآن|هُدیً لِلْعالَمینَ|ترجمه=هدایتی است برای عالمیان}} و {{قرآن|نُورٌ مٌبینٌ}} و {{قرآن|تِبْیانٌ کُلِ شَیْءٍ}} معرفی میکند، از جای دیگر روشنی بگیرد و محتاج چیزی دیگر باشد.<ref>محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۹.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |