|
|
خط ۲: |
خط ۲: |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
| حب نفس چیست نشانهها و درمان عملی آن چیست؟
| | خودخواهی و حُبّ نَفْس چیست؟ چه نشانههایی دارد و درمان عملی آن چیست؟ |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}}خودخواهی و حُبّ نَفْس |
|
| |
|
| == مفهومشناسی == | | == مفهومشناسی == |
| خودخواهی و حبّ نفس، از قویترین و اصیلترین تمایلات انسانی است که میتواند زمینه میل به رشد و کمال یا سرچشمه تمام رذایل و مفاسد اخلاقی باشد؛ بنابراین حبّ ذات اگر در مسیر صحیح خود قرار گیرد و از حدود معیّن تجاوز نکند موجب رشد شخصیت و شکفته شدن استعدادها میشود و یکی از ارکان سعادت مادی و معنوی انسان محسوب میگردد. حبّ و علاقه به خویشتن، روح امید و عشق به زندگی را در انسان تقویت میکند و او را به جلب منافع و فراگرفتن دانش و کمالات نفسانی وامیدارد و سرانجام انسان را به اوج عزّت و سربلندی میرساند. | | خودخواهی و حبّ نفس، یکی از تمایلات اصلیِ [[انسان]] شمرده شده که اگر در مسیر صحیح خود قرار گیرد، موجب رشد و اگر از مسیر خود منحرف شود، تبدیل به یکی از [[رذائل اخلاقی]] میشود. |
|
| |
|
| حبّ نفس و خودخواهی عیب و نقص نیست؛ بلکه یکی از مواهب عظیم و از نعمتهای گرانبهای آفرینش است؛ امّا اگر تمایل برخورد از مسیر اصلیاش منحرف گردد و رنگ افراطی به خود بگیرد، به صورت بیماری خودپرستی بروز میکند و در صورت اصطکاک منافع خود با دیگران، منافع دیگران را نادیده گرفته و سبب ضرر و زیان به دیگران را فراهم میسازد. این خودخواهی، انسان را از مسیر تکامل و ترقی منحرف و از حقیقت متعالی خویش غافل میکند و به ضد ارزشها گرایش مییابد، بهگونهای که تنها به خواستهها و آرزوهای حیوانی توجه مینماید و خود را معیار خوبی و بدی، حق و باطل میداند. حق و عدالتی را میخواهد که به نفع او و در مسیر خواستههای او باشد و اگر به ضرر او تمام شود خواستار چنین عدالتی نیست؛ بلکه به خود حق میدهد که با آن مبارزه نماید، حتی احکام و قوانین دین را طبق دلخواه خود تأویل و توجیه مینماید.
| | علاقه به خود، تا وقتی در مسیر درست است، عشق به زندگی در انسان را تقویت کرده و باعث میشود فرد به دنبال کسب منافع و کمالات انسانی باشد. ولی اگر علاقه به خویشتن افراطی شود، برای به دست آوردن منافع خود، منافع دیگران را نادیده گرفته و موجب رسیدن ضرر به دیگران میشود. |
|
| |
|
| == آثار و نشانههای خودخواهی ==
| | امام خمینی، عارف شیعه و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، خودخواه را «بنده خود» و نه «بنده خدا» معرفی کرده است.<ref name=":0">امام خمینی، صحیفه نور، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸ش، ج۱۴، ص۸–۹.</ref> |
| === ۱. خودمحوری و ناسپاسی ===
| |
| یکی از نشانههای انسانهایی که در دام خودخواهی گرفتار هستند این است که همه چیز و همه کس را برای خود میخواهند و به غیر خود اعتنایی ندارند. در جلسات تنها برای خود حق سخن گفتن قائلند و توقع دارند دیگران حرفهای آنان را گوش کنند و رأی آنان را بپذیرند و همواره از هر کس توقع خدمت دارند بیآنکه خود به فکر خدمت به دیگران باشند و چون دیگران از خدمت به آنان کوتاهی نمایند کینه آنان را به دل گرفته و تمامی خدمات گذشته آنها را فراموش میکنند؛ از این رو، این قبیل افراد نمیتوانند دوستان خود را حفظ کنند؛ زیرا آنان به سبب توقعات نابجا، را از دست میدهند. انسانهای خودخواه اگر خدمتی در حق دیگران انجام دهند، هرگز آن را فراموش نکرده و همواره آن را به رُخ طرف مقابل میکشند؛ امّا اگر دیگران خدمات بزرگی در حق آنان انجام دهند به زودی آن را فراموش میکنند و در مقابل زحمات آنان قدردان نیستند، مگر این که امید برخورداریهای دیگر داشته و برای جلب منافع بیشتر در مقام قدردانی برآیند. اینان چون امید تمتّع را از دست دهند همه آن خدمات را فراموش میکنند قدر ناشناسی یکی از ویژگیهای بارز آنها است.
| |
|
| |
|
| انسانهای وارسته هرگز خدمات خود را به رُخ طرف مقابل نمیکشند و اگر کسی در حق آنان نیکی کند ولو این نیکی ظاهراً بسیار کوچک و کم اهمیّت باشد هرگز آن را فراموش نمیکنند و در فرصتهای مناسب وظیفهشناسی را به جا میآورند.<ref>اکبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۱.</ref>
| | == نشانهها و پیامدها == |
| | برخی از نشانهها و پیامدهای خودخواهی چنین است: |
|
| |
|
| === ۲. چاپلوسی و تملّق === | | === خودمحوری و ناسپاسی === |
| یکی دیگر از نشانههای خودخواهی، این است که فرد مبتلا، چون نمیتواند کرامت نفس و مناعت طبع و عزت انسانی را درک نماید و از سویی هواهای نفسانی و جلب منافع و لذایذ مادی و حیوانی برایش مطلوب و پسندیده است، برای جلب منفعت، به ثناگویی بیجا و چاپلوسی و تملّق میپردازد و بدین وسیله شخصیت انسانی خود را تنزّل میدهد.
| | فرد خودخواه همه چیز را برای خود خواسته و به غیر خود اعتنایی ندارد. او توقع دارد همیشه حرفها و عقاید او پذیرفته شده و همواره از دیگران انتظار خدمت دارد و اگر دیگران از خدمت به او کوتاهی کنند نسبت به آنها کینه میروزد. این قبیل افراد نمیتوانند دوستان خود را حفظ کنند؛ زیرا آنان به سبب توقعات نابجا دوستان خود را از دست میدهند.<ref name=":1">اکبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۱.</ref> |
|
| |
|
| === ۳. شهرت طلبی ===
| | افراد خودخواه نسبت به خدماتی که دیگران برای آنها انجام میدهند ناسپاس هستند. در باور آنها، خدمتی که برای دیگران انجام میدهند بزرگ، و خدمتی که سایرین برای آنها انجام میدهند ناچیز است.<ref name=":1" /> |
| از دیگر نشانههای خودخواهی، شهرت طلبی است که گاهی ممکن است انسان را به کارهای ناروا بکشاند؛ مثلاً جنایت کند یا مرتکب کارهای جنون آمیز شود تا در میان مردم مشهور شود. مانند مسابقه بلندترین صدا، شنا درمیان سرما و یخبندان، پرخوری و مسابقات پرش و….<ref>اکبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۳.</ref>
| |
|
| |
|
| === ۴. محرومیت از آزاداندیشی === | | === چاپلوسی === |
| خودخواهی سبب میشود در مواردی که به نحوی پای منافع و خواستههای شخصی در میان است فرد نتواند آزادانه و از روی حقّ و انصاف به داوری نشسته به درک حقیقت توفیق یابد؛ بلکه قضاوتهای او در چنین مواردی اغلب متمایل به نتیجه است که مورد خواست و علاقه اوست؛ مثلاً اگر بخواهد در یک مسئله مورد اختلاف بین یکی از بستگان خود با فردی بیگانه داوری کند یا در مسئله مالی که پای خودش در میان است یا در خصوص کسی که با او سابقه خصومت دارد قضاوت کند قضاوت آزاد و عاری از هرگونه حبّ و بغض بسیار مشکل است؛ و خودخواهی به انسان اجازه نمیدهد چهره حقیقت را آن چنانکه هست ببیند.
| | فرد خودخواه برای جلب منافع، [[عزت نفس]] خود را از دست داده و به [[چاپلوسی]] میپردازد. او در صورتی که احتمال دهد میتواند از کسی به وسیله چاپلوسی منافعی را کسب کند، به تملق او میپردازد.<ref>اکبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۳.</ref> |
|
| |
|
| امام خمینی ـ رضوان الله علیه ـ در این زمینه میفرماید: «سه نظر در عالم هست: یک نظری که از روی حبّ، موجودات را مطالعه میکند و یک نظری که از راه بغض نظر میکند و یک نظر ثالث که حبّ و بغض در آن نیست و آزاد است. آن دو نظر، نظر اشخاصی است که آزاد نیستند. بزرگترین گرفتاری بشر و ماها، این گرفتاری است که خودمان داریم و از ناحیه خود ما هست. کسی که از روی حبّ نفس به مردم و اشیایی نظر میکند یا از راه دشمنی و بغض نظر میکند. این نمیتواند آزاد باشد و درنظر دادن گرفتار است… انسان گمان میکند که من خودم هر چه میگویم از روی آزادی و بینظری است؛ لکن اگر کسی یک همچون ادّعایی کرد، این را نپذیرید. نمیتواند این انسان، موجود آزاد از هواهای نفسانی و از حبّ نفس که منشأ همه گرفتاریهاست، باشد. مدّعی آزادی از این امور زیاد است، لکن واقعیت کم است. ممکن است بسیاری از اشخاص حتی خودشان هم توجه نداشته باشند به اینکه بنده خودشان هستند، نه بنده خدا. خودشان هم خودشان را مبرّا و منزه میدانند و این همان حبّ نفسی است که انسان دارد و تا انسان با مجاهدتها و تبعیّت از تعلیمات انبیاء از این گرفتاری و عبودیّت نفس، خارج نشود، نه خودش اصلاح میشود و نه میتواند احکام و رأیهایی را که میدهد صحیح و مطابق با واقع باشد».<ref>امام خمینی، صحیفه نور، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸ش، ج۱۴، ص۸–۹.</ref>
| | === محرومیت از آزاداندیشی === |
| | خودخواهی سبب میشود فرد نتواند آزادانه و از روی انصاف اندیشیده و داوری کند؛ زیرا اندیشهها و قضاوتهای او متمایل به نتیجهای است که منافع بیشتری برای او دارد. برای نمونه فرد خودخواه در اختلافات میان بستگان، حق را به کسی میدهد که یا پیوند خویشاوندی نزدیکتری با او دارد، یا با حمایت از او منافعی را کسب میکند. |
|
| |
|
| == درمان خودخواهی == | | به نظر امام خمینی، فرد خودخواه بنده و گرفتار خود است بنابراین در اندیشیدن آزاد نیست.<ref name=":0" /> |
| | |
| | == درمان == |
| اسلام در مبارزه همهجانبه و عملی با خودخواهی، اصولی را مورد توجه قرار داده است که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم. | | اسلام در مبارزه همهجانبه و عملی با خودخواهی، اصولی را مورد توجه قرار داده است که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم. |
|
| |
|