automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== آثار و نشانههای خودخواهی == | == آثار و نشانههای خودخواهی == | ||
== ۱. خودمحوری و ناسپاسی == | === ۱. خودمحوری و ناسپاسی === | ||
یکی از نشانههای انسانهایی که در دام خودخواهی گرفتار هستند این است که همه چیز و همه کس را برای خود میخواهند و به غیر خود اعتنایی ندارند. در جلسات تنها برای خود حق سخن گفتن قائلند و توقع دارند دیگران حرفهای آنان را گوش کنند و رأی آنان را بپذیرند و همواره از هر کس توقع خدمت دارند بیآنکه خود به فکر خدمت به دیگران باشند و چون دیگران از خدمت به آنان کوتاهی نمایند کینه آنان را به دل گرفته و تمامی خدمات گذشته آنها را فراموش میکنند؛ از این رو، این قبیل افراد نمیتوانند دوستان خود را حفظ کنند؛ زیرا آنان به سبب توقعات نابجا، را از دست میدهند. انسانهای خودخواه اگر خدمتی در حق دیگران انجام دهند، هرگز آن را فراموش نکرده و همواره آن را به رُخ طرف مقابل میکشند؛ امّا اگر دیگران خدمات بزرگی در حق آنان انجام دهند به زودی آن را فراموش میکنند و در مقابل زحمات آنان قدردان نیستند، مگر این که امید برخورداریهای دیگر داشته و برای جلب منافع بیشتر در مقام قدردانی برآیند. اینان چون امید تمتّع را از دست دهند همه آن خدمات را فراموش میکنند قدر ناشناسی یکی از ویژگیهای بارز آنها است. | یکی از نشانههای انسانهایی که در دام خودخواهی گرفتار هستند این است که همه چیز و همه کس را برای خود میخواهند و به غیر خود اعتنایی ندارند. در جلسات تنها برای خود حق سخن گفتن قائلند و توقع دارند دیگران حرفهای آنان را گوش کنند و رأی آنان را بپذیرند و همواره از هر کس توقع خدمت دارند بیآنکه خود به فکر خدمت به دیگران باشند و چون دیگران از خدمت به آنان کوتاهی نمایند کینه آنان را به دل گرفته و تمامی خدمات گذشته آنها را فراموش میکنند؛ از این رو، این قبیل افراد نمیتوانند دوستان خود را حفظ کنند؛ زیرا آنان به سبب توقعات نابجا، را از دست میدهند. انسانهای خودخواه اگر خدمتی در حق دیگران انجام دهند، هرگز آن را فراموش نکرده و همواره آن را به رُخ طرف مقابل میکشند؛ امّا اگر دیگران خدمات بزرگی در حق آنان انجام دهند به زودی آن را فراموش میکنند و در مقابل زحمات آنان قدردان نیستند، مگر این که امید برخورداریهای دیگر داشته و برای جلب منافع بیشتر در مقام قدردانی برآیند. اینان چون امید تمتّع را از دست دهند همه آن خدمات را فراموش میکنند قدر ناشناسی یکی از ویژگیهای بارز آنها است. | ||
انسانهای وارسته هرگز خدمات خود را به رُخ طرف مقابل نمیکشند و اگر کسی در حق آنان نیکی کند ولو این نیکی ظاهراً بسیار کوچک و کم اهمیّت باشد هرگز آن را فراموش نمیکنند و در فرصتهای مناسب وظیفهشناسی را به جا میآورند.<ref>اکبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۱.</ref> | انسانهای وارسته هرگز خدمات خود را به رُخ طرف مقابل نمیکشند و اگر کسی در حق آنان نیکی کند ولو این نیکی ظاهراً بسیار کوچک و کم اهمیّت باشد هرگز آن را فراموش نمیکنند و در فرصتهای مناسب وظیفهشناسی را به جا میآورند.<ref>اکبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۱.</ref> | ||
== ۲. چاپلوسی و تملّق == | === ۲. چاپلوسی و تملّق === | ||
یکی دیگر از نشانههای خودخواهی، این است که فرد مبتلا، چون نمیتواند کرامت نفس و مناعت طبع و عزت انسانی را درک نماید و از سویی هواهای نفسانی و جلب منافع و لذایذ مادی و حیوانی برایش مطلوب و پسندیده است، برای جلب منفعت، به ثناگویی بیجا و چاپلوسی و تملّق میپردازد و بدین وسیله شخصیت انسانی خود را تنزّل میدهد. | یکی دیگر از نشانههای خودخواهی، این است که فرد مبتلا، چون نمیتواند کرامت نفس و مناعت طبع و عزت انسانی را درک نماید و از سویی هواهای نفسانی و جلب منافع و لذایذ مادی و حیوانی برایش مطلوب و پسندیده است، برای جلب منفعت، به ثناگویی بیجا و چاپلوسی و تملّق میپردازد و بدین وسیله شخصیت انسانی خود را تنزّل میدهد. | ||
== ۳. شهرت طلبی == | === ۳. شهرت طلبی === | ||
از دیگر نشانههای خودخواهی، شهرت طلبی است که گاهی ممکن است انسان را به کارهای ناروا بکشاند؛ مثلاً جنایت کند یا مرتکب کارهای جنون آمیز شود تا در میان مردم مشهور شود. مانند مسابقه بلندترین صدا، شنا درمیان سرما و یخبندان، پرخوری و مسابقات پرش و….<ref>اکبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۳.</ref> | از دیگر نشانههای خودخواهی، شهرت طلبی است که گاهی ممکن است انسان را به کارهای ناروا بکشاند؛ مثلاً جنایت کند یا مرتکب کارهای جنون آمیز شود تا در میان مردم مشهور شود. مانند مسابقه بلندترین صدا، شنا درمیان سرما و یخبندان، پرخوری و مسابقات پرش و….<ref>اکبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۳.</ref> | ||
== ۴. محرومیت از آزاداندیشی == | === ۴. محرومیت از آزاداندیشی === | ||
خودخواهی سبب میشود در مواردی که به نحوی پای منافع و خواستههای شخصی در میان است فرد نتواند آزادانه و از روی حقّ و انصاف به داوری نشسته به درک حقیقت توفیق یابد؛ بلکه قضاوتهای او در چنین مواردی اغلب متمایل به نتیجه است که مورد خواست و علاقه اوست؛ مثلاً اگر بخواهد در یک مسئله مورد اختلاف بین یکی از بستگان خود با فردی بیگانه داوری کند یا در مسئله مالی که پای خودش در میان است یا در خصوص کسی که با او سابقه خصومت دارد قضاوت کند قضاوت آزاد و عاری از هرگونه حبّ و بغض بسیار مشکل است؛ و خودخواهی به انسان اجازه نمیدهد چهره حقیقت را آن چنانکه هست ببیند. | خودخواهی سبب میشود در مواردی که به نحوی پای منافع و خواستههای شخصی در میان است فرد نتواند آزادانه و از روی حقّ و انصاف به داوری نشسته به درک حقیقت توفیق یابد؛ بلکه قضاوتهای او در چنین مواردی اغلب متمایل به نتیجه است که مورد خواست و علاقه اوست؛ مثلاً اگر بخواهد در یک مسئله مورد اختلاف بین یکی از بستگان خود با فردی بیگانه داوری کند یا در مسئله مالی که پای خودش در میان است یا در خصوص کسی که با او سابقه خصومت دارد قضاوت کند قضاوت آزاد و عاری از هرگونه حبّ و بغض بسیار مشکل است؛ و خودخواهی به انسان اجازه نمیدهد چهره حقیقت را آن چنانکه هست ببیند. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
اسلام در مبارزه همهجانبه و عملی با خودخواهی، اصولی را مورد توجه قرار داده است که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم. | اسلام در مبارزه همهجانبه و عملی با خودخواهی، اصولی را مورد توجه قرار داده است که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم. | ||
== ۱. تشخیص بیماری == | === ۱. تشخیص بیماری === | ||
در درمان بیماریهای جسمانی، رکن اساسی تشخیص بیماری است. در معالجه و درمان بیماریهای روحی و روانی نیز باید ریشه و منشأ بیماری کشف شود؛ در این باره امام علی(ع) فرمود: «طُوبی لِمَنْ شَغُلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النّاس»؛ خوشا به حال کسی که قبل از پرداختن به عیوب دیگران در برطرف کردن عیوب خود کوشا باشد.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱، ص۱۹۹.</ref> | در درمان بیماریهای جسمانی، رکن اساسی تشخیص بیماری است. در معالجه و درمان بیماریهای روحی و روانی نیز باید ریشه و منشأ بیماری کشف شود؛ در این باره امام علی(ع) فرمود: «طُوبی لِمَنْ شَغُلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النّاس»؛ خوشا به حال کسی که قبل از پرداختن به عیوب دیگران در برطرف کردن عیوب خود کوشا باشد.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱، ص۱۹۹.</ref> | ||
== ۲. احساس وابستگی به خدا == | === ۲. احساس وابستگی به خدا === | ||
بهترین راه نجات از خودخواهی این است که انسان باور کند که در وجودش نوعی وابستگی به خداوند قرار دارد و آنچه او را به راهی جز راه حق میکشاند خود واقعی نیست؛ به عبارتی سرچشمه اصلی خودخواهی، عدم شناخت خویشتن است؛ چرا که اگر انسان خود را به خوبی بشناسد کوچکی خود را در برابر عظمت پروردگار، و ناچیز بودن اعمالش را در برابر مسؤولیتهای سنگین که برعهده دارد و نعمتهای عظیمی را که خداوند به او بخشیده بداند، هرگز گام در مسیر خودخواهی نخواهد گذاشت. خودخواهی و حبّ ذات، مایه عقب ماندگی است؛ زیرا رمز تکامل، اعتراف به تقصیر و قبول وجود نقصها و ضعفهاست. | بهترین راه نجات از خودخواهی این است که انسان باور کند که در وجودش نوعی وابستگی به خداوند قرار دارد و آنچه او را به راهی جز راه حق میکشاند خود واقعی نیست؛ به عبارتی سرچشمه اصلی خودخواهی، عدم شناخت خویشتن است؛ چرا که اگر انسان خود را به خوبی بشناسد کوچکی خود را در برابر عظمت پروردگار، و ناچیز بودن اعمالش را در برابر مسؤولیتهای سنگین که برعهده دارد و نعمتهای عظیمی را که خداوند به او بخشیده بداند، هرگز گام در مسیر خودخواهی نخواهد گذاشت. خودخواهی و حبّ ذات، مایه عقب ماندگی است؛ زیرا رمز تکامل، اعتراف به تقصیر و قبول وجود نقصها و ضعفهاست. | ||
* به همین دلیل اولیای خدا همیشه به تقصیر و قبول وجود نقصها و ضعفها معترف بودند. آنان همیشه به تقصیر خود در برابر وظایف الهی معترف بودند و مردم را از خودخواهی و بزرگ شمردن اعمال خویش، نهی میکردند. | * به همین دلیل اولیای خدا همیشه به تقصیر و قبول وجود نقصها و ضعفها معترف بودند. آنان همیشه به تقصیر خود در برابر وظایف الهی معترف بودند و مردم را از خودخواهی و بزرگ شمردن اعمال خویش، نهی میکردند. | ||
== ۳. تعادل در آرزوها == | === ۳. تعادل در آرزوها === | ||
اسلام با ارائه دستورهای بیشماری، در تمام زمینهها حدود مناسب برای هر گرایش را تعیین فرموده است؛ بهطوری که اگر این مرزها رعایت شود سهم هر آرزویی ادا شده و از هر گونه افراط و تفریط جلوگیری به عمل میآید. | اسلام با ارائه دستورهای بیشماری، در تمام زمینهها حدود مناسب برای هر گرایش را تعیین فرموده است؛ بهطوری که اگر این مرزها رعایت شود سهم هر آرزویی ادا شده و از هر گونه افراط و تفریط جلوگیری به عمل میآید. | ||