۸٬۳۹۶
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ر. ک. ' به 'نگاه کنید به ') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
* خداوند علیم، قادر و حکیم است. او کارهای خود را براساس علم، قدرت و حکمت خود ایجاد مینماید و هیچ منعی از فیض او نیست. | * خداوند علیم، قادر و حکیم است. او کارهای خود را براساس علم، قدرت و حکمت خود ایجاد مینماید و هیچ منعی از فیض او نیست. | ||
* مطالعه عالم طبیعت و آثار آن که هماهنگ بودن اجزا و مؤلفههای عالم طبیعت، برای ما معلوم و مشهود است. البته ممکن است در مواردی، برخی از موجودات به کمال شایسته خود نرسند، این امر منافات با عدل ندارد؛ زیرا جهان طبیعت عالم تزاحم است.<ref> | * مطالعه عالم طبیعت و آثار آن که هماهنگ بودن اجزا و مؤلفههای عالم طبیعت، برای ما معلوم و مشهود است. البته ممکن است در مواردی، برخی از موجودات به کمال شایسته خود نرسند، این امر منافات با عدل ندارد؛ زیرا جهان طبیعت عالم تزاحم است.<ref>نگاه کنید به مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۷۸–۸۴.</ref> | ||
زمانی که ما به رابطه جهان و خداوند مینگریم، میبینیم خداوند خالق جهان است. خداوند از علم لازم برای ایجاد مخلوقات و قدرت بر ایجاد آن، برخوردار است. از اوصاف خداوند حکمت است، یعنی کارها را در نهایت استوار بودن انجام میدهد. بنابراین از نظر فاعلی، هیچ منع و محدودیتی در این که خداوند جهان آفرینش را در نهایت جمال و زیبایی و استحکام بیافریند، وجود ندارد. پیامبر اسلام فرموده است: «بالعدل قامت السموات و الارض؛<ref>تفسیر صافی، ذیل آیه ۷ سوره الرحمن.</ref> توسط عدل آسمانها و زمین استوار باقی مانده است». | زمانی که ما به رابطه جهان و خداوند مینگریم، میبینیم خداوند خالق جهان است. خداوند از علم لازم برای ایجاد مخلوقات و قدرت بر ایجاد آن، برخوردار است. از اوصاف خداوند حکمت است، یعنی کارها را در نهایت استوار بودن انجام میدهد. بنابراین از نظر فاعلی، هیچ منع و محدودیتی در این که خداوند جهان آفرینش را در نهایت جمال و زیبایی و استحکام بیافریند، وجود ندارد. پیامبر اسلام فرموده است: «بالعدل قامت السموات و الارض؛<ref>تفسیر صافی، ذیل آیه ۷ سوره الرحمن.</ref> توسط عدل آسمانها و زمین استوار باقی مانده است». | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
=== عدالت در پاداش و مجازات === | === عدالت در پاداش و مجازات === | ||
خداوند نیز در مقام پاداش و کیفر عادل است لذا در مقابل اعمال نیک، نیکوکاران را پاداش میدهد و بدکاران به سبب کارهای زشتشان مستحق کیفر متناسب با جرمشان است و اگر خداوند عفو نماید منافات با عدل او ندارد، بلکه کار مستحسنی است.<ref> | خداوند نیز در مقام پاداش و کیفر عادل است لذا در مقابل اعمال نیک، نیکوکاران را پاداش میدهد و بدکاران به سبب کارهای زشتشان مستحق کیفر متناسب با جرمشان است و اگر خداوند عفو نماید منافات با عدل او ندارد، بلکه کار مستحسنی است.<ref>نگاه کنید به سعیدی مهر، کلام اسلامی، قم، مؤسسه فرهنگی طه، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۲۸.</ref> این قسم از عدالت در واقع به عدالت در نظام آفرینش بازگشت مینماید. | ||
== عدالت در حوزه تشریع و قانون گذاری == | == عدالت در حوزه تشریع و قانون گذاری == | ||
عدالت در قانونگذاری را عبارت از دادن حق به صاحب حق آن معنا کردهاند. بنابراین، معیار در این عدالت رعایت حق است؛ و کسی میتواند حقوق انسان و سایر موجودات طبیعی را به خوبی رعایت کند و حق را به ذیحق دهد که بر تمامی جنبههای وجودی انسان احاطه داشته باشد و از مسیر سعادت و انحطاط بندگانش آگاه باشد، و او خداوند است؛ لذا با توجه به این خصوصیات قوانین خود را وضع میکند. ممکن است در قوانین او تفاوتهایی به نظر برسد اما این تفاوت، ناشی از حکمت الهی میباشد و تبعیض و ظلم نیست.<ref> | عدالت در قانونگذاری را عبارت از دادن حق به صاحب حق آن معنا کردهاند. بنابراین، معیار در این عدالت رعایت حق است؛ و کسی میتواند حقوق انسان و سایر موجودات طبیعی را به خوبی رعایت کند و حق را به ذیحق دهد که بر تمامی جنبههای وجودی انسان احاطه داشته باشد و از مسیر سعادت و انحطاط بندگانش آگاه باشد، و او خداوند است؛ لذا با توجه به این خصوصیات قوانین خود را وضع میکند. ممکن است در قوانین او تفاوتهایی به نظر برسد اما این تفاوت، ناشی از حکمت الهی میباشد و تبعیض و ظلم نیست.<ref>نگاه کنید به سعیدی مهر، محمد، کلام اسلامی، قم، مؤسسه فرهنگی طه، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۲۸.</ref> | ||
منشأ ظلم که در مقابل عدل است، یکی از دو امر است: جهل به حق و صاحبان آن یا نیاز و منتفع شدن ظالم از کار خویشتن. هر دو احتمال در مورد خداوند منتفی است. خداوند نه جهل به احکام و حقوق و صاحبان آن دارد و نه نیاز و انتفاعی از ظلم میبرد.<ref>همان، ص۳۲۹.</ref> | منشأ ظلم که در مقابل عدل است، یکی از دو امر است: جهل به حق و صاحبان آن یا نیاز و منتفع شدن ظالم از کار خویشتن. هر دو احتمال در مورد خداوند منتفی است. خداوند نه جهل به احکام و حقوق و صاحبان آن دارد و نه نیاز و انتفاعی از ظلم میبرد.<ref>همان، ص۳۲۹.</ref> |