پرش به محتوا

پیش نویس:زیارت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۷: خط ۵۷:
پاسخ
پاسخ


فرقه وهابیت هیچ دلیلی بر حرمت زیارت قبور ندارد، بلکه این فرقه گرفتار یک سلسله اوهام شده و فقط به دنبال بهانه برای تکفیر مسلمانان می­باشد. این فرقه كه توسط محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم قمري ابداع و پايه‌گذاري شد، براساس عقايد ابن تيميه و ابن قيم جوزي، هم در عرصه اعتقادات و هم در حوزة فقه و احكام در مقابل مسلمانان، اعم از شيعه و سني، بلكه در حقيقت در برابر دين مبين اسلام قد علم كرده و با اين بدعت، اسلام را منحصر به خود دانسته و ساير مسلمين را خارج از دين اسلام و محكوم به كفر و شرك كرده‌اند. وهابیت آموزه­های اسلامی را با سلیقه و ذوق خاصی که بتواند مسلمانان را با آن تکفیر کند تفسیر نموده است. از این جمله اعتقاد خاص اين فرقه در مسئله توحيد در عبادت است. وهابي‌ها با داخل نمودن امور متعددي در معناي عبادت، دايره توحيد در عبادت را آن قدر ضيق كرده‌اند كه امكان عملي بر طبق آن را باقي نگذاشته است و در مقام عمل حتي خود آنان هم نمي‌توانند از موحّدين در عبادت به شمار آيند. ابن تيميه مي‌گويد: عبادت اسم جامعي است براي هر چه كه خداوند آن را دوست‌ داشته و مي‌پسندد و اين چيز مي‌تواند در قالب گفتار باشد و مي‌تواند به شكل عمل باطني، و ظاهري مثل نماز، زكات، روزه و حج، راستگويي، اداء امانت، صله ارحام از انسان صادر گردد.'''[1]'''  آنان هر عملي را كه حاكي از احترام و تعظيم غير خدا باشد موجب شرك و كفر مي‌دانند و لذا به پيروي از اين عقيده، شفاعت، توسل، تبرك زيارت قبور انبياء و اولياء و احترام به ارواح آنان، فرستادن صلوات با صداي بلند بر پيامبر اسلام خصوصاً در كنار قبر آن حضرت، جشن و شادي در ميلادهاي پيامبر و ائمه ـ عليهم السّلام ـ سوگواري در روزهاي وفات و شهادت آنان وساختن قبّه بر قبور مبارك آنان و هر چيز ديگري كه از احترام،‌تعظيم، تقدس آنها چه در عمل و چه در قول حكايت بكند به اعتقاد وهابيت حرام و غيرمشروع بوده و اعتقاد به اين امور و عمل به آنها را باعث شرك و كفر مي‌دانند.  وهابي‌ها دقيقاً بر خلاف آيات قرآني و روايات نبوي و سيره اصحاب و مسلمين و حكم عقل قدم برداشته و عبادت را بر طبق خواست و ميل خودشان طوري تفسير كرده‌اند كه نه تنها راه و طريق بسوي اسلام را مسدود نموده‌اند، بلكه خط بطلان بر دين مبين اسلام كشيده و امكان مسلمان شدن را از هر كسي گرفته‌اند.
== عقیده وهابیت در مورد زیارت ==
وهابیت آموزه ­های اسلامی را با سلیقه و ذوق خاصی که بتواند مسلمانان را با آن تکفیر کند تفسیر نموده است. از این جمله اعتقاد خاص اين فرقه در مسئله توحيد در عبادت است. وهابي‌ها با داخل نمودن امور متعددي در معناي عبادت، دايره توحيد در عبادت را آن قدر ضيق كرده‌اند كه امكان عملي بر طبق آن را باقي نگذاشته است و در مقام عمل حتي خود آنان هم نمي‌توانند از موحّدين در عبادت به شمار آيند.
 
ابن تيميه مي‌گويد: عبادت اسم جامعي است براي هر چه كه خداوند آن را دوست‌ داشته و مي‌پسندد و اين چيز مي‌تواند در قالب گفتار باشد و مي‌تواند به شكل عمل باطني، و ظاهري مثل نماز، زكات، روزه و حج، راستگويي، اداء امانت، صله ارحام از انسان صادر گردد.'''[1]'''  آنان هر عملي را كه حاكي از احترام و تعظيم غير خدا باشد موجب شرك و كفر مي‌دانند و لذا به پيروي از اين عقيده، شفاعت، توسل، تبرك زيارت قبور انبياء و اولياء و احترام به ارواح آنان، فرستادن صلوات با صداي بلند بر پيامبر اسلام خصوصاً در كنار قبر آن حضرت، جشن و شادي در ميلادهاي پيامبر و ائمه ـ عليهم السّلام ـ سوگواري در روزهاي وفات و شهادت آنان وساختن قبّه بر قبور مبارك آنان و هر چيز ديگري كه از احترام،‌تعظيم، تقدس آنها چه در عمل و چه در قول حكايت بكند به اعتقاد وهابيت حرام و غيرمشروع بوده و اعتقاد به اين امور و عمل به آنها را باعث شرك و كفر مي‌دانند.
 
== دلیل وهابیت و نقد آن ==
 
 
 
فرقه وهابیت هیچ دلیلی بر حرمت زیارت قبور ندارد، بلکه این فرقه گرفتار یک سلسله اوهام شده و فقط به دنبال بهانه برای تکفیر مسلمانان می ­باشد. این فرقه كه توسط محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم قمري ابداع و پايه‌گذاري شد، براساس عقايد ابن تيميه و ابن قيم جوزي، هم در عرصه اعتقادات و هم در حوزه فقه و احكام در مقابل دین اسلام، اعم از مذهب تشیع و مذهب تسنن، قد علم كرده است و با اين بدعت، اسلام را منحصر به خود دانسته و ساير مسلمين را خارج از دين اسلام و محكوم به كفر و شرك كرده‌اند.
 
 وهابي‌ها دقيقاً بر خلاف آيات قرآني و روايات نبوي و سيره اصحاب و مسلمين و حكم عقل قدم برداشته و عبادت را بر طبق خواست و ميل خودشان طوري تفسير كرده‌اند كه نه تنها راه و طريق بسوي اسلام را مسدود نموده‌اند، بلكه خط بطلان بر دين مبين اسلام كشيده و امكان مسلمان شدن را از هر كسي گرفته‌اند.


در اينكه عبادت فقط براي خدا است و عبادت غير خدا با توحيد در عبادت منافات دارد هيچ شك و ترديدي نه شرعاً‌ و نه عقلاً وجود ندارد. و لكن هر فعل يا قول انسان حاكي از تعظيم، تكريم غير خدا و نيز تذلل، خضوع و خشوع در برابر غير خدا نمي‌تواند عبادت باشد. چون بالاترين درجه خشوع و خضوع كه عبارت از سجده باشد در برابرغير خدا در قرآن نه تنها جايز شمرده شده است بلكه امر و دستور الهي بر آن وجود دارد.'''[2]''' اگر سجده از مصاديق عبادت باشد هرگز خداوند به ملائكه دستور نمي‌داد كه در برابر حضرت آدم ـ عليه السلام ـ  به سجده بيافتند و نيز شيطان نبايد در اثر عدم سجده كافر شده و ملعون درگاه الهي قرار مي‌گرفت، بلكه بنابر معيار وهابيت بايد از موحدين بشمار مي‌آمد و اين فرشته‌ها است كه با اين عمل‌شان كافر شده‌اند.
در اينكه عبادت فقط براي خدا است و عبادت غير خدا با توحيد در عبادت منافات دارد هيچ شك و ترديدي نه شرعاً‌ و نه عقلاً وجود ندارد. و لكن هر فعل يا قول انسان حاكي از تعظيم، تكريم غير خدا و نيز تذلل، خضوع و خشوع در برابر غير خدا نمي‌تواند عبادت باشد. چون بالاترين درجه خشوع و خضوع كه عبارت از سجده باشد در برابرغير خدا در قرآن نه تنها جايز شمرده شده است بلكه امر و دستور الهي بر آن وجود دارد.'''[2]''' اگر سجده از مصاديق عبادت باشد هرگز خداوند به ملائكه دستور نمي‌داد كه در برابر حضرت آدم ـ عليه السلام ـ  به سجده بيافتند و نيز شيطان نبايد در اثر عدم سجده كافر شده و ملعون درگاه الهي قرار مي‌گرفت، بلكه بنابر معيار وهابيت بايد از موحدين بشمار مي‌آمد و اين فرشته‌ها است كه با اين عمل‌شان كافر شده‌اند.
۱٬۴۱۴

ویرایش