پرش به محتوا

تقرب الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح سجاوندی
(اصلاح ارقام)
(اصلاح سجاوندی)
خط ۷: خط ۷:
{{درگاه|واژه‌ها|قرآن}}
{{درگاه|واژه‌ها|قرآن}}
نزدیکی بنده به خدا به معنای نزدیک شدن شخصی به یک جایگاه یا به یک شخص دیگری که دارای مقام خاصی باشد، نیست. منظور از نزدیک شدن و تقرّب بنده به خدا نزدیک شدنی واقعی و حقیقی است. مقصود از نزدیک بودن خدا به بنده که در [[قرآن کریم]] و منابع آمده است احاطه و اشراف کامل حقیقی خدا بر بندگان می‌باشد.
نزدیکی بنده به خدا به معنای نزدیک شدن شخصی به یک جایگاه یا به یک شخص دیگری که دارای مقام خاصی باشد، نیست. منظور از نزدیک شدن و تقرّب بنده به خدا نزدیک شدنی واقعی و حقیقی است. مقصود از نزدیک بودن خدا به بنده که در [[قرآن کریم]] و منابع آمده است احاطه و اشراف کامل حقیقی خدا بر بندگان می‌باشد.
== <small>قُرب حقیقی و قُرب مجازی</small> ==


قُرب و نزدیکی و مقابل آن بُعد و دوری، گاهی حقیقی و خارجی است و گاهی مجازی و قرار دادی است؛ به این معنی که گاهی واقعاً و حقیقتاً دوری و نزدیکی در واقع اتفاق می‌افتد اما گاهی در واقعیت نزدیک شدن یا دور شدنی اتفاق نمی‌افتد بلکه افراد [[جامعه]] از روی قرار داد و مجازاً بر اموری نزدیکی یا دوری اطلاق می‌کنند. نزدیک شدن حقیقی مثل این که شخصی از شهر قم به سمت شهر تهران حرکت کند. هر چه این شخص به سمت تهران حرکت کند، واقعاً و حقیقتاً به تهران نزدیک می‌شود. نزدیک شدن در این گونه موارد واقعی است. نزدیک شدن قراردادی مثل این که گفته می‌شود فلان شخص به فلان شخص دیگر نسبت به دیگران نزدیک تر است. مثلاً گفته می‌شود علی به رئیس فلان سازمان نزدیک تر از بقیه کارکنان این سازمان است. در این موارد نزدیکی به معنای نزدیکی حقیقی و خارجی نیست بلکه صرفاً تعبیری و مجازی است و به این معنی است که علی اعتبار و جایگاه بالاتری نسبت بقیه کارکنان نزد رئیس سازمان دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آزادی معنوی|عنوان کتاب=آزادی معنوی|سال=1376|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=57 تا 60|مکان=تهران}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولاء‌ها و ولایت ها|عنوان کتاب=ولاء‌ها و ولایت ها|سال=1376|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=86 تا 88|مکان=تهران}}</ref>
== قُرب حقیقی و قُرب مجازی ==


== <small>نزدیکی بنده به خدا</small> ==
قُرب و نزدیکی و مقابل آن بُعد و دوری، گاهی حقیقی و خارجی است و گاهی مجازی و قرار دادی است؛ به این معنی که گاهی واقعاً و حقیقتاً دوری و نزدیکی در واقع اتفاق می‌افتد اما گاهی در واقعیت نزدیک شدن یا دور شدنی اتفاق نمی‌افتد بلکه افراد [[جامعه]] از روی قرار داد و مجازاً بر اموری نزدیکی یا دوری اطلاق می‌کنند. نزدیک شدن حقیقی مثل این که شخصی از شهر قم به سمت شهر تهران حرکت کند. هر چه این شخص به سمت تهران حرکت کند، واقعاً و حقیقتاً به تهران نزدیک می‌شود. نزدیک شدن در این گونه موارد واقعی است. نزدیک شدن قراردادی مثل این که گفته می‌شود فلان شخص به فلان شخص دیگر نسبت به دیگران نزدیک تر است؛ مثلاً گفته می‌شود علی به رئیس فلان سازمان نزدیک تر از بقیه کارکنان این سازمان است. در این موارد نزدیکی به معنای نزدیکی حقیقی و خارجی نیست بلکه صرفاً تعبیری و مجازی است و به این معنی است که علی اعتبار و جایگاه بالاتری نسبت بقیه کارکنان نزد رئیس سازمان دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آزادی معنوی|عنوان کتاب=آزادی معنوی|سال=1376|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=57 تا 60|مکان=تهران}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولاء‌ها و ولایت ها|عنوان کتاب=ولاء‌ها و ولایت ها|سال=1376|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=86 تا 88|مکان=تهران}}</ref>
نزدیک شدن بنده به [[خدا بین انسان و قلبش حائل است|خدا]] از نوع نزدیک شدن واقعی و حقیقی است. وقتی گفته می‌شود بنده به خدا تقرّب و نزدیکی پیدا می‌کند به معنای این نیست که خداوند یک جایگاه اعتباری و قراردادی همانند رئیس یک مجموعه دارد و بنده نزد او عزیزتر می‌شود و اعتماد بیشتری را از سوی رئیس جلب می‌کند؛ بلکه به معنای این است که وجود بنده به وجود بی نهایت خداوند نزدیک تر شده است. بنابراین نزدیک شدن فرضی و قراردادی نیست و کاملاً نزدیک شدنی حقیقی و خارجی و واقعی است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آزادی معنوی|عنوان کتاب=آزادی معنوی|سال=1376|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=60 و 61|مکان=تهران}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولاء‌ها و ولایت ها|عنوان کتاب=ولاء‌ها و ولایت ها|سال=1376|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=86 تا 88|مکان=تهران}}</ref>


عامل نزدیک شدن بنده به خدا عمل کردن به دستورات [[شریعت]] و دین الهی است. یعنی آن چه باعث اتصال واقعی به وجود بی نهایت خدا می‌شود دستوراتی است که خداوند ابلاغ کرده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=موسسة الاعلمی للمطبوعات|جلد=2|صفحه=112|مکان=قم}}</ref>
== نزدیکی بنده به خدا ==
نزدیک شدن بنده به [[خدا بین انسان و قلبش حائل است|خدا]] از نوع نزدیک شدن واقعی و حقیقی است. وقتی گفته می‌شود بنده به خدا تقرّب و نزدیکی پیدا می‌کند به معنای این نیست که خداوند یک جایگاه اعتباری و قراردادی همانند رئیس یک مجموعه دارد و بنده نزد او عزیزتر می‌شود و اعتماد بیشتری را از سوی رئیس جلب می‌کند؛ بلکه به معنای این است که وجود بنده به وجود بی نهایت خداوند نزدیک تر شده است؛ بنابراین نزدیک شدن فرضی و قراردادی نیست و کاملاً نزدیک شدنی حقیقی و خارجی و واقعی است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آزادی معنوی|عنوان کتاب=آزادی معنوی|سال=1376|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=60 و 61|مکان=تهران}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولاء‌ها و ولایت ها|عنوان کتاب=ولاء‌ها و ولایت ها|سال=1376|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=86 تا 88|مکان=تهران}}</ref>


== <small>نزدیکی خدا به بنده</small> ==
عامل نزدیک شدن بنده به خدا عمل کردن به دستورات [[شریعت]] و دین الهی است؛ یعنی آن چه باعث اتصال واقعی به وجود بی نهایت خدا می‌شود دستوراتی است که خداوند ابلاغ کرده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=موسسة الاعلمی للمطبوعات|جلد=2|صفحه=112|مکان=قم}}</ref>
نزدیکی خدا به بنده اولاً از نوع نزدیکی حقیقی و واقعی است و ثانیاً نزدیکی واقعی او به بندگان بلکه همه مخلوقات، نزدیکی مادی نیست زیرا خداوند مادی نیست تا نزدیک بودن او مادی باشد. معنای نزدیک بودن خدا به بندگان احاطه و تسلط کامل بر آن‌ها است. یعنی خداوند بدین جهت به همه مخلوقات قریب است که احاطه و اشراف کامل و همه جانبه بر آن‌ها دارد. احاطه او به گونه ای است که حتی از خود بندگان و مخلوقات نیز به خودشان نزدیک تر است. برخی از آیاتی که این مطلب از آن‌ها استفاده می‌شود عبارتند از:


== نزدیکی خدا به بنده ==
نزدیکی خدا به بنده اولاً از نوع نزدیکی حقیقی و واقعی است و ثانیاً نزدیکی واقعی او به بندگان بلکه همه مخلوقات، نزدیکی مادی نیست زیرا خداوند مادی نیست تا نزدیک بودن او مادی باشد. معنای نزدیک بودن خدا به بندگان احاطه و تسلط کامل بر آن‌ها است؛ یعنی خداوند بدین جهت به همه مخلوقات قریب است که احاطه و اشراف کامل و همه جانبه بر آن‌ها دارد. احاطه او به گونه ای است که حتی از خود بندگان و مخلوقات نیز به خودشان نزدیک تر است. برخی از آیاتی که این مطلب از آن‌ها استفاده می‌شود عبارتند از:
# {{قرآن|وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ|ترجمه=ما از رگ گردن به او (انسان) نزدیک‌تریم|سوره=ق|آیه=۱۶}}. مسئله قرب خداوند به بندگان مسئله ای عمیق و عجیب است. اما خداوند با این تعبیر قصد دارد شدت قرب خود به انسان را به صورت ساده بیان کند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=18|صفحه=347|مکان=قم}}</ref>
# {{قرآن|وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ|ترجمه=ما از رگ گردن به او (انسان) نزدیک‌تریم|سوره=ق|آیه=۱۶}}. مسئله قرب خداوند به بندگان مسئله ای عمیق و عجیب است. اما خداوند با این تعبیر قصد دارد شدت قرب خود به انسان را به صورت ساده بیان کند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=18|صفحه=347|مکان=قم}}</ref>
# {{قرآن|وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَلٰکِنْ لَا تُبْصِرُونَ|ترجمه=و ما به او از شما نزدیک‌تریم، ولی نمی‌بینید|سوره=واقعه|آیه=۸۵}}. این آیه نیز مضمونی شبیه به آیه قبل دارد. البته در این آیه تشبیه وجود ندارد و تنها نزدیک بودن خدا را بیان کرده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=19|صفحه=139|مکان=قم}}</ref>
# {{قرآن|وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَلٰکِنْ لَا تُبْصِرُونَ|ترجمه=و ما به او از شما نزدیک‌تریم، ولی نمی‌بینید|سوره=واقعه|آیه=۸۵}}. این آیه نیز مضمونی شبیه به آیه قبل دارد. البته در این آیه تشبیه وجود ندارد و تنها نزدیک بودن خدا را بیان کرده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=19|صفحه=139|مکان=قم}}</ref>
#{{قرآن|وَ اِعْلَمُوا أَنَّ اَللّٰهَ یَحُولُ بَیْنَ اَلْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ|ترجمه=و بدانید که خدا در میان شخص و قلب او حایل می‌شود (و از اسرار درونی همه آگاه است)|سوره=انفال|آیه=24}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=9|صفحه=47|مکان=قم}}</ref>
# {{قرآن|وَ اِعْلَمُوا أَنَّ اَللّٰهَ یَحُولُ بَیْنَ اَلْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ|ترجمه=و بدانید که خدا در میان شخص و قلب او حایل می‌شود (و از اسرار درونی همه آگاه است)|سوره=انفال|آیه=24}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=9|صفحه=47|مکان=قم}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==
trustworthy
۶۶۰

ویرایش