پرش به محتوا

روایات «حلال‌شدن خمس در عصر غیبت»: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


== معناشناسی ==
== معناشناسی ==
«خمس» حقِ مالیِ مختص به [[بنی‌هاشم]] که عوض از [[زکات]] است و پس از [[غزوه بدر]] تشریع شد. خمس به هفت چیز تعلق می‌گیرد: غنایم جنگی، معادن، گنج (دفینه)، مال حلال مخلوط به حرام، سود ناشی از کسب و کار و جواهرهایی که با غواصی از دریا استخراج می‌شود. مصرف خمس برای شش مورد است: خدا، رسول(ص)، ذوی‌القربی، یتامی، مساکین و ابن‌سبیل که سه سهم اول به سهم امام و سه سهم دوم به سهم سادات معروف است.<ref>محمد جواد ادرکنی، مقاله خمس، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.</ref>
«خمس» حقِ مالیِ مختص به [[بنی‌هاشم]] که عوض از [[زکات]] است و پس از [[غزوه بدر]] تشریع شد. خمس به هفت چیز تعلق می‌گیرد: غنایم جنگی، معادن، گنج (دفینه)، مال حلال مخلوط به حرام، سود ناشی از کسب و کار و جواهرهایی که با غواصی از دریا استخراج می‌شود. مصرف خمس برای شش مورد است: خدا، رسول(ص)، ذوی‌القربی، یتامی، مساکین و ابن‌سبیل که سه سهم اول به سهم امام و سه سهم دوم به سهم سادات معروف است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقاله خمس، دانشنامه امام خمینی|سال=1400|نام=محمد جواد|نام خانوادگی=ادرکنی|ناشر=تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی|جلد=5|صفحه=217 ـ 224}}</ref>


== روایات حلال بودن خمس ==
== روایات حلال بودن خمس ==
# روایت اول: [[سعد بن عبدالله]] با واسطه، از [[امام صادق(ع)]] نقل می‌کند که شخصی به نام [[حارث بن مغیره]] به امام(ع) عرض کرد: {{متن عربی|قُلْتُ لَهُ إِنَّ لَنَا أَمْوَالًا مِنْ غَلَّاتٍ وَ تِجَارَاتٍ وَ نَحْوِ ذَلِكَ وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ لَكَ فِيهَا حَقّاً قَالَ فَلِمَ أَحْلَلْنَا إِذاً لِشِيعَتِنَا إِلَّا لِتَطِيبَ وِلَادَتُهُمْ وَ كُلُّ مَنْ وَالَى آبَائِي فَهُمْ فِي حِلٍّ مِمَّا فِي أَيْدِيهِمْ مِنْ حَقِّنَا فَلْيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ}}، «اموالی از غلات و تجارات و مانند این‌ها در نزد ماست و می‌دانم حق شما هم در آن هست، حضرت فرمودند: ما حق خود را برای شیعیان حلال نکردیم، مگر اینکه حلال‌زاده گردند، هر کسی که پدرانم را دوست داشته باشد، آنچه که در دست اوست از حق ما برای او حلال است و باید این مطلب را حاضرین به غائبین برسانند».<ref>طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۱۴۳، ح۳۹۹.</ref> باید توجه داشت، روایاتی که در رابطه با سقوط سهم امام و عدم پرداخت خمس توسط شیعیان وارد شده، زیاد نیستند. درباره سند این روایت، واسطه‌هایی که ذکر شدند غیر از ابی‌عماره، مابقی همه شیعه و موثّق هستند.
# روایت اول: [[سعد بن عبدالله]] با واسطه، از [[امام صادق(ع)]] نقل می‌کند که شخصی به نام [[حارث بن مغیره]] به امام(ع) عرض کرد: {{متن عربی|قُلْتُ لَهُ إِنَّ لَنَا أَمْوَالًا مِنْ غَلَّاتٍ وَ تِجَارَاتٍ وَ نَحْوِ ذَلِكَ وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ لَكَ فِيهَا حَقّاً قَالَ فَلِمَ أَحْلَلْنَا إِذاً لِشِيعَتِنَا إِلَّا لِتَطِيبَ وِلَادَتُهُمْ وَ كُلُّ مَنْ وَالَى آبَائِي فَهُمْ فِي حِلٍّ مِمَّا فِي أَيْدِيهِمْ مِنْ حَقِّنَا فَلْيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ|ترجمه=اموالی از غلات و تجارات و مانند این‌ها در نزد ماست و می‌دانم حق شما هم در آن هست، حضرت فرمودند: ما حق خود را برای شیعیان حلال نکردیم، مگر اینکه حلال‌زاده گردند، هر کسی که پدرانم را دوست داشته باشد، آنچه که در دست اوست از حق ما برای او حلال است و باید این مطلب را حاضرین به غائبین برسانند}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تهذیب الاحکام|سال=1407|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=تهران، دارالکتب الاسلامیه|جلد=4|صفحه=143}}</ref> باید توجه داشت، روایاتی که در رابطه با سقوط سهم امام و عدم پرداخت خمس توسط شیعیان وارد شده، زیاد نیستند. درباره سند این روایت، واسطه‌هایی که ذکر شدند غیر از ابی‌عماره، مابقی همه شیعه و موثّق هستند.
# روایت دوم: در روایت دیگر، [[محمد بن حسن صفّار]] با چند واسطه از فیض کاشانی و ایشان از [[امام صادق(ع)]] نقل می‌کند: {{متن عربی|مَنْ وَجَدَ بَرْدَ حُبِّنَا فِي كَبِدِهِ فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ عَلَى أَوَّلِ النِّعَمِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا أَوَّلُ النِّعَمِ قَالَ طِيبُ الْوِلَادَةِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع- قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لِفَاطِمَةَ ع أَحِلِّي نَصِيبَكِ مِنَ الْفَيْ‏ءِ لآِبَاءِ شِيعَتِنَا لِيَطِيبُوا ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّا أَحْلَلْنَا أُمَّهَاتِ شِيعَتِنَا لآِبَائِهِمْ لِيَطِيبُوا}}، حضرت فرمودند: «کسی که محبت ما را در وجودش بیابد پس باید خدا را به خاطر اوّلین نعمتش حمد کند». فضیل گفت خدمت حضرت عرض کردم: «اوّلین نعمت چیست؟ حضرت فرمودند: حلال‌زاده بودن، سپس امام(ع) فرمودند: [[امیرالمؤمنین(ع)]] به [[فاطمه زهرا(س)]] فرمودند: «سهم خود را از غنیمت و اموال برای پدران شیعیان ما حلال کن تا ولادت آنها پاک شود»، آن گاه امام صادق(ع) فرمودند: «ما مادران شیعیان را برای پدرانشان حلال کردیم تا حلال زاده گردند».<ref>طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۱۴۳، ح401.</ref> این روایت از نظر سند صحیح است و همه راویان آن، شیعه و ثقه هستند.
# روایت دوم: در روایت دیگر، [[محمد بن حسن صفّار]] با چند واسطه از فیض کاشانی و ایشان از [[امام صادق(ع)]] نقل می‌کند: {{متن عربی|مَنْ وَجَدَ بَرْدَ حُبِّنَا فِي كَبِدِهِ فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ عَلَى أَوَّلِ النِّعَمِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا أَوَّلُ النِّعَمِ قَالَ طِيبُ الْوِلَادَةِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع- قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لِفَاطِمَةَ ع أَحِلِّي نَصِيبَكِ مِنَ الْفَيْ‏ءِ لآِبَاءِ شِيعَتِنَا لِيَطِيبُوا ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّا أَحْلَلْنَا أُمَّهَاتِ شِيعَتِنَا لآِبَائِهِمْ لِيَطِيبُوا|ترجمه=کسی که محبت ما را در وجودش بیابد پس باید خدا را به خاطر اوّلین نعمتش حمد کند». فضیل گفت خدمت حضرت عرض کردم: «اوّلین نعمت چیست؟ حضرت فرمودند: حلال‌زاده بودن، سپس امام(ع) فرمودند: امیرالمؤمنین(ع) به فاطمه زهرا(س) فرمودند: «سهم خود را از غنیمت و اموال برای پدران شیعیان ما حلال کن تا ولادت آنها پاک شود»، آن گاه امام صادق(ع) فرمودند: «ما مادران شیعیان را برای پدرانشان حلال کردیم تا حلال زاده گردند}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تهذیب الاحکام|سال=1407|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=تهران، دارالکتب الاسلامیه|جلد=4|صفحه=143}}</ref> این روایت از نظر سند صحیح است و همه راویان آن، شیعه و ثقه هستند.
# روایت سوم: [[علامه حلّی]] در [[منتهی المطلب]] می‌فرمایند: «در خبر صحیح از [[ابی‌بصیر]] و [[زراره]] و [[محمد بن مسلم]] از [[امام باقر(ع)]] نقل شده که آن حضرت فرمودند أمیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) فرمودند: {{متن عربی|هَلَكَ النَّاس‏ فِي بُطُونِهِمْ وَ فُرُوجِهِمْ لِأَنَّهُمْ لَمْ يُؤَدُّوا إِلَيْنَا حَقَّنَا أَلَا وَ إِنَّ شِيعَتَنَا مِنْ ذَلِكَ وَ آبَاءَهُمْ فِي حِلٍّ}}، «مردم در مورد شکم‌ها و فروجشان هلاک شدند، چون که حقوق ما را نپرداختند، آگاه باشید که شیعیان ما و پدرانشان از این حق استثنا شدند و برای آنها حلال است»؛<ref>طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۴، ص137؛ حر عاملی، شیخ محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۹، ص۵۴۳، ح۱۲۶۷۵.</ref>
# روایت سوم: [[علامه حلّی]] در [[منتهی المطلب]] می‌فرمایند: «در خبر صحیح از [[ابی‌بصیر]] و [[زراره]] و [[محمد بن مسلم]] از [[امام باقر(ع)]] نقل شده که آن حضرت فرمودند أمیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) فرمودند: {{متن عربی|هَلَكَ النَّاس‏ فِي بُطُونِهِمْ وَ فُرُوجِهِمْ لِأَنَّهُمْ لَمْ يُؤَدُّوا إِلَيْنَا حَقَّنَا أَلَا وَ إِنَّ شِيعَتَنَا مِنْ ذَلِكَ وَ آبَاءَهُمْ فِي حِلٍّ|ترجمه=مردم در مورد شکم‌ها و فروجشان هلاک شدند، چون که حقوق ما را نپرداختند، آگاه باشید که شیعیان ما و پدرانشان از این حق استثنا شدند و برای آنها حلال است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تهذیب الاحکام|سال=1407|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=تهران، دارالکتب السلامیه|جلد=4|صفحه=137}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=وسائل الشیعه|سال=1409|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=حرعاملی|ناشر=قم، مؤسسة آل البيت‏|جلد=9|صفحه=543}}</ref>
# روایت چهارم: [[میرزای قمی]] در [[غنائم الایّام]] بیان می‌کند: «خبر صحیح زراره که در [[علل الشرایع]] از امام باقر(ع) نقل شده که امام فرمودند: {{متن عربی|إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع حَلَّلَهُمْ مِنَ الْخُمُسِ يَعْنِي الشِّيعَةَ لِيَطِيبَ مَوْلِدُهُم}}،‏ «امیرالمؤمنین(ع) خمس را برای شیعیان حلال کردند تا حلال زاده به وجود آیند».<ref>شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، علل الشرایع، نجف، مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۳۷۷، ح۱.</ref> میرزای قمی، روایت را صحیح می‌دانند.<ref>میرزای قمی، م‍ی‍رزا اب‍وال‍ق‍اس‍م‌ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د ح‍س‍ن‌ ج‍ی‍لان‍ی‌، غنایم الایام، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۳۸۴.</ref>
# روایت چهارم: [[میرزای قمی]] در [[غنائم الایّام]] بیان می‌کند: «خبر صحیح زراره که در [[علل الشرایع]] از امام باقر(ع) نقل شده که امام فرمودند: {{متن عربی|إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع حَلَّلَهُمْ مِنَ الْخُمُسِ يَعْنِي الشِّيعَةَ لِيَطِيبَ مَوْلِدُهُم|ترجمه=امیرالمؤمنین(ع) خمس را برای شیعیان حلال کردند تا حلال زاده به وجود آیند}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|سال=۱۳۸۶|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=نجف، مکتبه الحیدریه|جلد=2|صفحه=377}}</ref> میرزای قمی، روایت را صحیح می‌دانند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=غنایم الایام|سال=1417|نام=ابوالقاسم|نام خانوادگی=میرزای قمی|ناشر=مکتب الاعلام اسلامی|جلد=4|صفحه=384}}</ref>


== نظر برخی بزرگان شیعه در حلیت خمس و روایات حلال بودن ==
== نظر برخی بزرگان شیعه در حلیت خمس و روایات حلال بودن ==
برخی بزرگان شیعه مانند [[سلّار]]، [[محقق سبزواری]]، [[صاحب حدائق]]، [[صاحب مدارک]] و محدث کاشانی، سقوط سهم امام(ع) در زمان غیبت را جایز می‌دانند نه در زمان حضور و دلیل ایشان روایاتی است که به برخی از آنها اشاره می‌شود، علاوه بر روایات، می‌فرمایند: «این جواز تصرّف شیعیان در سهم امام، از باب کرم و تفضّل بر شیعیان است که امام معصوم(ع) تصرف در حقش را با بزرگ منشی به شیعه حلال کرده‌اند».<ref>محقق سبزواری، محمد باقر، ذخیره المعاد، قم، مؤسسه آل البیت، ج۳، ص۴۹۰.</ref>
برخی بزرگان شیعه مانند [[سلّار]]، [[محقق سبزواری]]، [[صاحب حدائق]]، [[صاحب مدارک]] و محدث کاشانی، سقوط سهم امام(ع) در زمان غیبت را جایز می‌دانند نه در زمان حضور و دلیل ایشان روایاتی است که به برخی از آنها اشاره می‌شود، علاوه بر روایات، می‌فرمایند: «این جواز تصرّف شیعیان در سهم امام، از باب کرم و تفضّل بر شیعیان است که امام معصوم(ع) تصرف در حقش را با بزرگ منشی به شیعه حلال کرده‌اند».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ذخیره المعاد|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=محقق سبزواری|ناشر=قم، مؤسسه آل البیت|جلد=3|صفحه=490}}</ref>


[[محقق بحرانی]] در [[کتاب حدائق الناظره]] بعد از نقل قول به سقوط سهم امام در زمان غیبت گفته است: «این قول، الان بین تعدادی از معاصرین مشهور است».<ref>بحرانی، یوسف بن احمد، حدائق الناضره، قم، جامعه مدرسین، ج۱۲، ص۴۳۹.</ref>
[[محقق بحرانی]] در [[کتاب حدائق الناظره]] بعد از نقل قول به سقوط سهم امام در زمان غیبت گفته است: «این قول، الان بین تعدادی از معاصرین مشهور است».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حدائق الناضره|نام=یوسف بن احمد|نام خانوادگی=بحرانی|ناشر=قم، جامعه مدرسین|جلد=12|صفحه=439}}</ref>


== تشریع خمس در قرآن ==
== تشریع خمس در قرآن ==
trustworthy
۵۶۸

ویرایش