پرش به محتوا

تعیین حاکم در جامعه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح نویسه‌های عربی
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۹: خط ۹:


== حاکم جامعه خداست یا انسان؟ ==
== حاکم جامعه خداست یا انسان؟ ==
[[حکومت در عصر غیبت|حکومت]] در جامعه اسلامی تنها متعلق به خدا است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمي للمطبوعات|جلد=19|صفحه=294|مکان=بیروت}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=460|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولایت و حکومت|عنوان کتاب=ولایت و حکومت|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=42|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر سوره تغابن|عنوان کتاب=تفسیر سوره تغابن|سال=1399|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=27|مکان=قم}}</ref> اما درباره این موضوع سوالی قابل طرح است و آن این که خدا چگونه می خواهد بر مردم حکومت کند؟ ممکن نیست که خداوند در مقابل مردم قرار بگیرد و ایشان را امر و نهی نماید! پاسخ این است که حکومت متعلق به خدا است اما حکومت الهی توسط انسان اداره می شود. انسانی که در رأس حکومت قرار می گیرد، چه معصوم(ع) باشد و چه شخص غیر معصوم که دارای ملاک های مورد نظر [[دین اسلام]] است، دستورات الهی و دین اسلام را در جامعه اجراء می نماید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر سوره تغابن|عنوان کتاب=تفسیر سوره تغابن|سال=1399|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=27|مکان=قم}}</ref> بنابراین اداره جامعه و حکومت توسط انسان به معنای این نیست که انسانِ حاکم هرگونه که هوای نفس او مطالبه می کند بر مردم حکمرانی می نماید بلکه او مجری دستورات حاکم حقیقی می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=461|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولایت و حکومت|عنوان کتاب=ولایت و حکومت|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=42|مکان=قم}}</ref>
[[حکومت در عصر غیبت|حکومت]] در جامعه اسلامی تنها متعلق به خدا است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=19|صفحه=294|مکان=بیروت}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=460|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولایت و حکومت|عنوان کتاب=ولایت و حکومت|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=42|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر سوره تغابن|عنوان کتاب=تفسیر سوره تغابن|سال=1399|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=27|مکان=قم}}</ref> اما درباره این موضوع سوالی قابل طرح است و آن این که خدا چگونه می خواهد بر مردم حکومت کند؟ ممکن نیست که خداوند در مقابل مردم قرار بگیرد و ایشان را امر و نهی نماید! پاسخ این است که حکومت متعلق به خدا است اما حکومت الهی توسط انسان اداره می شود. انسانی که در رأس حکومت قرار می گیرد، چه معصوم(ع) باشد و چه شخص غیر معصوم که دارای ملاک های مورد نظر [[دین اسلام]] است، دستورات الهی و دین اسلام را در جامعه اجراء می نماید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر سوره تغابن|عنوان کتاب=تفسیر سوره تغابن|سال=1399|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=27|مکان=قم}}</ref> بنابراین اداره جامعه و حکومت توسط انسان به معنای این نیست که انسانِ حاکم هرگونه که هوای نفس او مطالبه می کند بر مردم حکمرانی می نماید بلکه او مجری دستورات حاکم حقیقی می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=461|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولایت و حکومت|عنوان کتاب=ولایت و حکومت|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=42|مکان=قم}}</ref>
== خصوصیات انسانِ حاکم ==
== خصوصیات انسانِ حاکم ==
در رابطه با ویژگی انسان و یا انسان هایی که باید بر جامعه حکومت کنند، مکاتب گوناگون آراء و نظرات مختلفی ارائه کرده اند. عده ای معتقدند «الملکُ لمن غَلَب» یعنی ملک و فرمانروایی برای کسی است که بر دیگران غلبه پیدا کند و زور بیشتری داشته باشد. عده ای دیگر معتقدند آن کسی حاکم است که مردم آن را قبول داشته باشند. عده ای دیگر آن کسی را حاکم می دانند که از خاندان خاصی باشد و ... . اما قرآن کریم در پاسخ به این سوال که «حاکم بر جامعه چه کسی است» می فرماید:{{قرآن|إنّما ولیّکُمُ الله و رسولُه و الذین آمنوا الّذین یقیمون الصلاة و یُؤتُون الزّکاة و هم راکِعون|ترجمه=همانا ولی شما خدا، رسول خدا و کسانی هستند که ایمان آوردند و اقامه صلاة کردند و زکات را ادا کردند.|سوره=مائده|آیه=55}} <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=461 و 462|مکان=قم}}</ref> یا می فرماید:{{قرآن|اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم|ترجمه=خدا، رسول و اولی الامر را اطاعت کنید.|سوره=نساء|آیه=59}}. اگر انسان حاکم معصوم(ع) باشد که از سوی خدا تعیین می شود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=امامت و رهبری|عنوان کتاب=امامت و رهبری|سال=1389|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=26|مکان=قم}}</ref> اما اگر معصوم(ع) نباشد مستقیماً از سوی خدا تعیین نمی شود بلکه ملاک هایی از جانب او وارد شده است که شخص دارای آن ملاک ها می تواند توسط مردم به عنوان حاکم انتخاب شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولایت فقیه|عنوان کتاب=ولایت فقیه|سال=1373|نام=روح الله|نام خانوادگی=خمینی|ناشر=موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)|صفحه=39 و 40|مکان=تهران}}</ref>
در رابطه با ویژگی انسان و یا انسان هایی که باید بر جامعه حکومت کنند، مکاتب گوناگون آراء و نظرات مختلفی ارائه کرده اند. عده ای معتقدند «الملکُ لمن غَلَب» یعنی ملک و فرمانروایی برای کسی است که بر دیگران غلبه پیدا کند و زور بیشتری داشته باشد. عده ای دیگر معتقدند آن کسی حاکم است که مردم آن را قبول داشته باشند. عده ای دیگر آن کسی را حاکم می دانند که از خاندان خاصی باشد و ... . اما قرآن کریم در پاسخ به این سوال که «حاکم بر جامعه چه کسی است» می فرماید:{{قرآن|إنّما ولیّکُمُ الله و رسولُه و الذین آمنوا الّذین یقیمون الصلاة و یُؤتُون الزّکاة و هم راکِعون|ترجمه=همانا ولی شما خدا، رسول خدا و کسانی هستند که ایمان آوردند و اقامه صلاة کردند و زکات را ادا کردند.|سوره=مائده|آیه=55}} <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی(صهبا)|صفحه=461 و 462|مکان=قم}}</ref> یا می فرماید:{{قرآن|اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم|ترجمه=خدا، رسول و اولی الامر را اطاعت کنید.|سوره=نساء|آیه=59}}. اگر انسان حاکم معصوم(ع) باشد که از سوی خدا تعیین می شود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=امامت و رهبری|عنوان کتاب=امامت و رهبری|سال=1389|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=26|مکان=قم}}</ref> اما اگر معصوم(ع) نباشد مستقیماً از سوی خدا تعیین نمی شود بلکه ملاک هایی از جانب او وارد شده است که شخص دارای آن ملاک ها می تواند توسط مردم به عنوان حاکم انتخاب شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولایت فقیه|عنوان کتاب=ولایت فقیه|سال=1373|نام=روح الله|نام خانوادگی=خمینی|ناشر=موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)|صفحه=39 و 40|مکان=تهران}}</ref>


== معنای مردمی بودن حکومت ==
== معنای مردمی بودن حکومت ==
* '''معنای اول:''' این است که [[مردم‌سالاری در انتخابات|مردم]] در اداره‌ حکومت، تشکیل آن، تعیین حاکم و شاید در تعیین رژیم حکومتی و سیاسی نقش دارند. مردمی بودنِ حکومت در این معنی یعنی نقش دادن به مردم در حکومت و اداره جامعه.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25307|عنوان=خطبه های نماز جمعه تهران|تاریخ بازبینی=14 آذر 1403|سال=1403}}</ref>
* '''معنای اول:''' این است که [[مردم‌سالاری در انتخابات|مردم]] در اداره حکومت، تشکیل آن، تعیین حاکم و شاید در تعیین رژیم حکومتی و سیاسی نقش دارند. مردمی بودنِ حکومت در این معنی یعنی نقش دادن به مردم در حکومت و اداره جامعه.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25307|عنوان=خطبه های نماز جمعه تهران|تاریخ بازبینی=14 آذر 1403|سال=1403}}</ref>
* '''معنای دوم:''' این است که حکومت در خدمت مردم است. آن چه برای حاکم مطرح است، منافع عامّه‌ی مردم است؛ نه منافع اشخاص معین یا قشر معین و طبقه‌ی معین.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25307|عنوان=خطبه های نماز جمعه تهران|تاریخ بازبینی=14 آذر 1403|سال=1403}}</ref>
* '''معنای دوم:''' این است که حکومت در خدمت مردم است. آن چه برای حاکم مطرح است، منافع عامّه‌ی مردم است؛ نه منافع اشخاص معین یا قشر معین و طبقه‌ی معین.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25307|عنوان=خطبه های نماز جمعه تهران|تاریخ بازبینی=14 آذر 1403|سال=1403}}</ref>


خط ۲۰: خط ۲۰:


== مردمی بودن حکومت اسلامی به هر دو معنی ==
== مردمی بودن حکومت اسلامی به هر دو معنی ==
اسلام حقیقتاً به هر دو معنا دارای یک حکومت مردمی است. در صدر اسلام حکومت [[پیغمبر اکرم(ص)]] و تا مدّتی بعد از رحلت ایشان، حکومت جامعه‌ اسلامی یک حکومت مردمی بود. در دوران [[امیرالمؤمنین (ع)]] مردم در صحنه‌ی حکومت به معنای واقعی دخالت داشتند، نظر می دادند، رأی می دادند و تصمیم می گرفتند. در حکومت ایشان حقّ مشورت بر اساس آیه {{قرآن|و شاوِرهُم فی الأمر|ترجمه=در کار با آن ها مشورت کن|سوره=آل عمران|آیه=159}}، متعلّق به مردم بود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25307|عنوان=خطبه های نماز جمعه تهران|تاریخ بازبینی=14 آذر 1403|سال=1403}}</ref>
اسلام حقیقتاً به هر دو معنا دارای یک حکومت مردمی است. در صدر اسلام حکومت [[پیغمبر اکرم(ص)]] و تا مدّتی بعد از رحلت ایشان، حکومت جامعه اسلامی یک حکومت مردمی بود. در دوران [[امیرالمؤمنین (ع)]] مردم در صحنه‌ی حکومت به معنای واقعی دخالت داشتند، نظر می دادند، رأی می دادند و تصمیم می گرفتند. در حکومت ایشان حقّ مشورت بر اساس آیه {{قرآن|و شاوِرهُم فی الأمر|ترجمه=در کار با آن ها مشورت کن|سوره=آل عمران|آیه=159}}، متعلّق به مردم بود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25307|عنوان=خطبه های نماز جمعه تهران|تاریخ بازبینی=14 آذر 1403|سال=1403}}</ref>


== نقش مردم ==
== نقش مردم ==


=== در زمان معصوم(ع) ===
=== در زمان معصوم(ع) ===
بنابر اعتقاد [[شیعه در قرآن|شیعه]] حکومت اسلامی در دوران نبوت و [[امامت]]، یک حکومت تعیین شده‌ و از جانب خدا است. در این دوره خداوند با نام و نشان مشخص حاکم اسلامی را تعیین می کند. لذا خواست و آگاهی مردم در تعیین حاکم مؤثر نیست.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=432 و 433|مکان=قم}}</ref> البتّه اگر مردم دانستند و پذیرفتند، این حاکمیتِ حقیقی و حقوقی، جنبه‌ی واقعی نیز پیدا می کند. امّا اگر مردم ندانستند، نشناختند، یا نپذیرفتند، آن کسی که به حق حاکم مردم است، از منصب حکومت بر کنار می ماند. لذا در دوران ائمّه‌ی معصومین (ع) با این که آن ها در جامعه به‌ عنوان حاکم شناخته و پذیرفته نشده بودند، همه‌ی شئون حاکم، متعلّق به آن ها بود. به همین جهت تلاش و فعالیت می کردند تا حکومت را که متعلّق به آنها و از آنِ آنها است، قبضه کنند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25307|عنوان=خطبه های نماز جمعه تهران|تاریخ بازبینی=14 آذر 1403|سال=1403}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=انسان 250 ساله|عنوان کتاب=انسان 250 ساله|سال=1390|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=17 تا 19|مکان=قم}}</ref>
بنابر اعتقاد [[شیعه در قرآن|شیعه]] حکومت اسلامی در دوران نبوت و [[امامت]]، یک حکومت تعیین شده و از جانب خدا است. در این دوره خداوند با نام و نشان مشخص حاکم اسلامی را تعیین می کند. لذا خواست و آگاهی مردم در تعیین حاکم مؤثر نیست.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|عنوان کتاب=طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن|سال=1397|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=432 و 433|مکان=قم}}</ref> البتّه اگر مردم دانستند و پذیرفتند، این حاکمیتِ حقیقی و حقوقی، جنبه‌ی واقعی نیز پیدا می کند. امّا اگر مردم ندانستند، نشناختند، یا نپذیرفتند، آن کسی که به حق حاکم مردم است، از منصب حکومت بر کنار می ماند. لذا در دوران ائمّه‌ی معصومین (ع) با این که آن ها در جامعه به عنوان حاکم شناخته و پذیرفته نشده بودند، همه‌ی شئون حاکم، متعلّق به آن ها بود. به همین جهت تلاش و فعالیت می کردند تا حکومت را که متعلّق به آنها و از آنِ آنها است، قبضه کنند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25307|عنوان=خطبه های نماز جمعه تهران|تاریخ بازبینی=14 آذر 1403|سال=1403}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=انسان 250 ساله|عنوان کتاب=انسان 250 ساله|سال=1390|نام=سیدعلی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=موسسه ایمان جهادی|صفحه=17 تا 19|مکان=قم}}</ref>


=== در دوره غیبت ===
=== در دوره غیبت ===
trustworthy
۶۶۰

ویرایش