trustworthy
۴۸۹
ویرایش
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) |
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
بنابراین انتظار به معنای آماده ساختن خود است و لذا با شتاب زدگی، عجله کردن، بی صبری کردن و پا به زمین کوبیدن محقق نمی گردد. یعنی شخص منتظر شخصی است که اهتمام به خودسازی دارد، نه این که با حالت شتاب و عجله نا به جا انتظار ظهور را داشته باشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45317|عنوان=سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)|تاریخ بازبینی=21 فروردین 1399|سال=1403}}</ref> | بنابراین انتظار به معنای آماده ساختن خود است و لذا با شتاب زدگی، عجله کردن، بی صبری کردن و پا به زمین کوبیدن محقق نمی گردد. یعنی شخص منتظر شخصی است که اهتمام به خودسازی دارد، نه این که با حالت شتاب و عجله نا به جا انتظار ظهور را داشته باشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45317|عنوان=سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)|تاریخ بازبینی=21 فروردین 1399|سال=1403}}</ref> | ||
== تلاش برای استقرار عدالت == | |||
انتظار فرج معنايش اين نيست که انسان بنشيند، دست به هيچ کاري نزند، هيچ اصلاحي را وجهه همت خود نکند، صرفاً دل خوش کند به اينکه ما منتظر امام زمان (عج) هستيم. اينکه انتظار نيست. انتظارِ چيست؟ انتظارِ دست قاهرِ قدرتمندِ الهي ملکوتي است که بايد بيايد و با کمک همين انسان ها سيطره ظلم را از بين ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگي مردم حاکم کند و پرچم توحيد را بلند کند؛ انسان ها را بنده واقعي خدا بکند. بايد براي اين کار آماده بود. تشکيل نظام جمهوري اسلامي يکي از مقدمات اين حرکت عظيم تاريخي است. هر اقدامي در جهت استقرار عدالت، يک قدم به سمت آن هدف والاست. انتظار معنايش اين است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نيست؛ انتظار رها کردن و نشستن براي اينکه کار به خودي خود صورت بگيرد، نيست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگي است. اين آمادگي را بايد در وجود خودمان، در محيط پيرامون خودمان حفظ کنيم. و خداي متعال نعمت داده است به مردم عزيز ما، به ملت ايران، که توانسته اند اين قدم بزرگ را بردارند و فضاي انتظار را آماده کنند. اين معناي انتظار فرج است. انتظار فرج يعني کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت براي آن هدفي که امام زمان (عج) براي آن هدف قيام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاريخي براي آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ايجاد عدل و داد، زندگي انساني، زندگي الهي، عبوديت خدا؛ اين معناي انتظار فرج است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3644|عنوان=بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمهی شعبان|تاریخ بازبینی=25 مرداد 1387|سال=1403}}</ref> | |||
== دو برداشت از ظهور == | == دو برداشت از ظهور == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۴: | ||
ـ نکته بعدي در باب مهدويت، انتظار فرج است. انتظار فرج يک مفهوم بسيار وسيع و گسترده اي است. يک انتظار، انتظارِ فرجِ نهايي است؛ يعني اين که بشريت اگر مي بيند که طواغيت عالم ترک تازي مي کنند و چپاولگري مي کنند و افسار گسيخته به حق انسان ها تعدي مي کنند، نبايد خيال کند که سرنوشت دنيا همين است؛ نبايد تصور کند که بالاخره چاره اي نيست و بايستي به همين وضعيت تن داد؛ نه، بداند که اين وضعيت يک وضعيت گذراست ـ «للباطل جولة» ـ و آن چيزي که متعلق به اين عالم و طبيعت اين عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشايش، در نهايت دوراني که ما در آن قرار داريم و بشريت دچار ستم ها و آزارهاست، يک مصداق از انتظار فرج است، ليکن انتظار فرج مصداق هاي ديگر هم دارد. وقتي به ما مي گويند منتظر فرج باشيد، فقط اين نيست که منتظر فرج نهايي باشيد، بلکه معنايش اين است که هر بن بستي قابل گشوده شدن است. فرج، يعني اين؛ فرج، يعني گشايش. مسلمان با درسِ انتظار، فرج مي آموزد و تعليم مي گيرد که هيچ بن بستي در زندگي بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان نااميد دست روي دست بگذارد و بنشيند و بگويد ديگر کاري نمي شود کرد؛ نه، وقتي در نهايتِ زندگي انسان، در مقابله با اين همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشيدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در بن بست هاي جاري زندگي هم همين فرج متوقَّع و مورد انتظار است. اين، درس اميد به همه انسانهاست؛ اين، درس انتظار واقعي به همه انسانهاست؛ لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانسته اند؛ معلوم مي شود انتظار، يک عمل است، بي عملي نيست. نبايد اشتباه کرد، خيال کرد که انتظار يعني اين که دست روي دست بگذاريم و منتظر بمانيم تا يک کاري بشود. انتظار يک عمل است، يک آماده سازي است، يک تقويت انگيزه در دل و درون است، يک نشاط و تحرک و پويايي است در همه زمينه ها. اين، در واقع تفسير اين آيات کريمه قرآني است که: «و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين» يا «ان الارض للَّه يورثها من يشاء من عباده و العاقبة للمتقين». يعني هيچ وقت ملت ها و امت ها نبايد از گشايش مأيوس شوند. | ـ نکته بعدي در باب مهدويت، انتظار فرج است. انتظار فرج يک مفهوم بسيار وسيع و گسترده اي است. يک انتظار، انتظارِ فرجِ نهايي است؛ يعني اين که بشريت اگر مي بيند که طواغيت عالم ترک تازي مي کنند و چپاولگري مي کنند و افسار گسيخته به حق انسان ها تعدي مي کنند، نبايد خيال کند که سرنوشت دنيا همين است؛ نبايد تصور کند که بالاخره چاره اي نيست و بايستي به همين وضعيت تن داد؛ نه، بداند که اين وضعيت يک وضعيت گذراست ـ «للباطل جولة» ـ و آن چيزي که متعلق به اين عالم و طبيعت اين عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشايش، در نهايت دوراني که ما در آن قرار داريم و بشريت دچار ستم ها و آزارهاست، يک مصداق از انتظار فرج است، ليکن انتظار فرج مصداق هاي ديگر هم دارد. وقتي به ما مي گويند منتظر فرج باشيد، فقط اين نيست که منتظر فرج نهايي باشيد، بلکه معنايش اين است که هر بن بستي قابل گشوده شدن است. فرج، يعني اين؛ فرج، يعني گشايش. مسلمان با درسِ انتظار، فرج مي آموزد و تعليم مي گيرد که هيچ بن بستي در زندگي بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان نااميد دست روي دست بگذارد و بنشيند و بگويد ديگر کاري نمي شود کرد؛ نه، وقتي در نهايتِ زندگي انسان، در مقابله با اين همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشيدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در بن بست هاي جاري زندگي هم همين فرج متوقَّع و مورد انتظار است. اين، درس اميد به همه انسانهاست؛ اين، درس انتظار واقعي به همه انسانهاست؛ لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانسته اند؛ معلوم مي شود انتظار، يک عمل است، بي عملي نيست. نبايد اشتباه کرد، خيال کرد که انتظار يعني اين که دست روي دست بگذاريم و منتظر بمانيم تا يک کاري بشود. انتظار يک عمل است، يک آماده سازي است، يک تقويت انگيزه در دل و درون است، يک نشاط و تحرک و پويايي است در همه زمينه ها. اين، در واقع تفسير اين آيات کريمه قرآني است که: «و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين» يا «ان الارض للَّه يورثها من يشاء من عباده و العاقبة للمتقين». يعني هيچ وقت ملت ها و امت ها نبايد از گشايش مأيوس شوند. |